وجود امام زمان(عج) در منابع اهل سنت

وجود امام زمان(عج) در منابع اهل سنت

حیدری کارشناس وهابی شبکه کلمه در برنامه زنده این شبکه با زیر سوال بردن وجود مقدس امام زمان( عج ) منکر وجود  امام عصر  شد.

این در حالی است که در منابع معتبر اهل سنت به وجود امام عصر( عج)اشاره و تصریح شده است البته باید توجه داشت که در اصل وجودی مهدی موعود عج  بین شیعه و سنّی اختلافی نیست.مگر گروهی وهابی هستند که به وجود حضرت اشکال می کنندکه  متعاقباً روایات این مطلب را از کتب اهل سنّت ذکر خواهیم نمود.

همچنین شک نیست که مهدی موعود بر امّت رسول خدا(ص) امامت خواهد داشت؛ و رسول خدا(ص) به اطاعت او فرمان داده است. پس او جزء خلفای رسول الله(ص) می باشد؛ و می آید تا دین او را احیاء کند. این معنا نیز از روایاتی که خواهیم آورد به وضوح پیداست. او کسی است که طبق روایات اهل سنّت، عیسی مسیح(ع) به او اقتدا خواهد نمود. پس یقیناً او یک رهبر عادی عرفی نیست.

از طرف دیگر، رسول خدا(ص) به صراحت فرموده اند که خلفای حضرتش دوازده نفر خواهند بود؛ نه بیش و نه کم. روایات این مطلب را هم از منابع اهل سنّت، متعاقباً بیان خواهیم نمود.

کار هدایت اوّلین خلیفه رسول خدا(ص) بعد از وفات حضرتش شروع می شود؛ و یکی بعد از دیگری می آیند تا نوبت به خلیفه دوازدهم برسد. لکن آن خلیفه دوازدهم که مهدی موعود می باشد، هنوز قیام نکرده است.

از طرف دیگر، شیعه و سنّی قائل به وجوب وجود امام می باشند؛ و قبول دارند که امّت هیچگاه بی امام نمی تواند باشد؛ و تا قیامت خلفای رسول خدا به عنوان امام در میان امّت خواهند بود. حدیث نبوی مشهور نیز مؤید این معناست که: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَعْرِفْ إِمَامَ زَمَانِهِ مَاتَ مِیتَهً جَاهِلِیَّه ــ هر کس بمیرد و امام زمان خودش را نشناسد با مرگ جاهلیت مرده است.»

از زمان پیامبر(ص) حدود هزار و چهارصد سال گذشته است؛ و در این مدّت طبق روایت نبوی، نباید بیش از دوازده خلیفه باشند. و می دانیم که هیچ خلیفه ای تاکنون عمر طولانی نداشته است.

پس یا آخرین آنها عمری طولانی کرده یا یکی از خلفای میانی عمر طولانی دارد. دومی نه سندی دارد و نه قائلی که اعتقادات درست داشته باشد. لذا دومی درست خواهد بود که مدّعای شیعه است و صدها روایت معتبر در منابع شیعه بر آن دلالت دارند.

ـ امّا روایاتی که در ضمن استدلال به آن اشاره نموده و قولشان را دادیم.

1ـ قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم: «لو لم یبق من الدنیا إلا یوم لطوله اللّه عز و جل حتى یملک رجل من أهل بیتى یملک جبل الدیلم و القسطنطینیه. ــ اگر از دنیا نمانده باشد مگر یک روز، خدای عزّ و جلّ آن را روز را طولانی می کند تا مردی از اهل بیت من ملک و سلطنت یابد. او بر کوه دیلم (البرز) و قسطنطینیه سلطه پیدا می کند.»

1

این روایت، صراحت دارد که موعود آخر الزمان از نسل پیامبر (ص) است.

2ـ قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم: «المهدى منا أهل البیت یصلحه اللّه فى لیله ـ مهدی از ما اهل بیت است، که خدا کار او را در یک شب درست می کند.»

2

در این حدیث که رئیس حنبلی ها نقل نموده و در معتبرترین کتب اهل سنّت؛ یعنی صحیح بخاری نیز آمده، مهدی جزء اهل بیت شمرده شده است.

3ـ «عن عبد اللّه قال: بینما نحن عند رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم إذا أقبل فتیه من بنى هاشم فلما رآهم النبى صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم اغرورقت عیناه و تغیر لونه قال: فقلت: ما نزال نرى فى وجهک شیئا نکرهه، فقال:إنا أهل بیت اختار اللّه لنا الآخره على الدنیا، و إن أهل بیتى سیلقون بعدى بلاء و تشریدا و تطریدا حتى یأتى قوم من قبل المشرق معهم رایات سود فیسألون الخیر فلا یعطونه فیقاتلون فینصرون فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتى یدفعوها إلى رجل من أهل بیتى فیملأها قسطا کما ملأوها جورا، فمن أدرک ذلک منهم فلیأتهم و لو حبوا على الثلج  ــ «عبد الله» روایت مى کند، هنگامى که حضور رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شرفیاب بودیم، گروهى از جوانان بنى هاشم از آنجا عبور مى کردند، همین که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله آنها را دید، دیدگانش اشک آلود شد و رنگ چهره مبارکش تغییر کرد. عرض کردیم: یا رسول الله! آرزو مى کنیم که هرگز چهره شما را غمناک و متأثر نبینیم! فرمود: ما خاندانى هستیم که خداى تعالى آخرت را به جاى دنیا براى ما برگزیده است؛

و من یقین دارم پس از درگذشت من، اهل بیتم گرفتار شکنجه امّتم قرار مى گیرند، طوری که آنها را از پاى درمى آورند و از شهرى به شهرى و از مکانى به مکان دیگر، آواره  مى سازند. و این رفتار را همواره ادامه مى دهند تا هنگامى که مردمى از جانب مشرق با پرچمهاى سیاه ظهور مى کنند، اینان از مردم درخواست خیر مى کنند. مردم به آنها پاسخ درستى نمى دهند در نتیجه با آنها نبرد مى کنند و پیروز مى شوند. و آنچه را خواسته اند به آنها مى دهند لیکن آنها نمى پذیرند و بدین حال به سر مى برند تا اختیارات کامل را در دست مردى از اهل بیت من قرار دهند. او هم به حسب وظیفه اى که دارد با مخالفان نبرد مى کند تا دنیا را همانطور که بى عدالتى فراگرفته است، از عدل و داد لبریز سازد.اینک کسى که آنها را دریابد دست از دامن آنها برندارد هر چند هم در شدت سرما و ناراحتى باشد.»3

در این روایت، که به خاطر اشاره به مظلومیت اهل بیت (ع)، نقل آن از سوی برادران اهل سنّت بسیار عجیب می باشد، به صراحت بیان شده که موعود نهایی از اهل بیت (ع) می باشد. ضمناً منظور از «جانب مشرق» در این روایات، طبق آنچه در دیگر روایات وارد شده، منطقه خراسان می باشد؛ که قیام آنها پیش در آمد قیام امام زمان (ع) خواهد بود.

4ـ «عن النبى صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم قال: لو لم یبق من الدهر إلا یوم لبعث اللّه رجلا من أهل بیتى یملأها عدلا کما ملئت جورا. ــ اگر از روزگار، جز یک روز باقى نمانده باشد، خداى تعالى مردى از اهل بیت مرا برمى گمارد تا دنیا را پر از عدل و داد نماید، همانطور که پر از ظلم و جور شده است.»4

در این روایت نیز موعود بشریت جزء اهل بیت معرّفی شده است.

5ـ «عن أبى سعید الخدرى قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم: لا تقوم الساعه حتى تملأ الأرض ظلما و جورا و عدوانا ثم یخرج من أهل بیتى من یملأها قسطا و عدلا کما ملئت ظلما و عدوانا، قال: هذا حدیث صحیح على شرط الشیخین ــ «ابو سعید خدرى» از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله روایت مى کند که قیامت برپا نمى شود مگر زمانیکه روى زمین لبریز از ظلم و جور و عداوت و دشمنى شود، آنگاه شخصى از خاندان من قیام مى کند که روى زمین را لبریز از عدل و داد مى سازد، در حالیکه پر از ظلم و عداوت شده است.» «حاکم نیشابوری» گوید: این حدیث طبق نظر «مسلم» و «بخارى» صحیح است.»5

6ـ قال رسول الله (ص) : «کیف أنت یا عوف إذا افترقت الأمه على ثلاث و سبعین فرقه واحده منها فى الجنه و سائرهن فى النار ؟ قلت متی ذلک یا رسول الله ؟ قال اذا کثرت الشرط و ملکت الاماء و قعدت الجُمَلا علی المنابر و اتخذ القرآن مزامیراً و زخرفت المساجد و رفعت المنابر و اتخد الفیء دولا و الزکاه مغرماً و الامانه مغنماً و تفقه فی الدین لغیر الله و اطاع الرّجل امرأته و عق امّه و اقصی ابه و لعن آخر هذه الامّه اولها و ساد القبیله فاسقهم و کان زعیم القوم ارذلهم و اکرم الرّجل اتقاء شره، فیومئذ یکون ذاک فیه. یفزع الناس یومئذ الی الشام و الی مدینه یقال له دمشق، من خیر مدن الشام؛ فتحصنهم من عدوهم، قیل: و هل تفتح الشام؟ قال بلی وشیکاً، تقع الفتن بعد فتحها ثم تجئ فتنه غبراء مظلمه ثم تتبع الفتن بعضها بعضا حتى یخرج رجل من أهل بیتى یقال له المهدى فان أدرکته فاتبعه و کن من المهتدین

رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به «عوف»، فرمود: اى عوف! چگونه خواهى بود زمانی که امّتم به هفتاد و سه فرقه تقسیم شوند؛ که فقط یک فرقه از آنها بر حق  و اهل بهشتند و مابقى ـ هفتاد و دو فرقه دیگر ـ بر باطل و اهل دوزخ اند؟ گفتم: کی چنین خواهد شد ای رسول خدا؟ فرمود: آنگاه که شرط بندی رایج شود؛ و بردگان حاکم شوند؛ و گردن کلفتها بر منبرمی نشینند؛ و قرآن را تبدیل به موسیقی می کنند؛ و مساجد طلاکاری می شوند؛ و منبرها بلند ساخته می شوند؛ و اموال عمومی را مال شخصی خود می کنند؛ و زکات دادن را غرامت (پل زور) می شمارند؛ و امانت را غنیمت بر می دارند؛ و در دین ژرف نگری می شود، امّا به خاطر خدا؛ و مرد از زن خود اطاعت می کند، عاقّ مادر خود می شود و پدر خود را می راند؛ و آخر این امّت، پیشگامان آن را لعن می کنند؛ و فاسق قبیله بزرگ آن می گردد؛ و پستترین قوم، حاکم آنها می شود؛ و بزرگوارترین مردان اهل طمع و حرص دانسته می شوند؛ در چنین موقعی آن اتّفاق خواهد افتاد. در چنان روزی مردم به سوی شام و شهری به نام دمشق پناه می برند، که از بهترین شهرهای شام است؛ پس آن شهر آنها را از دشمنانشان پناه می دهد. گفته شد:آیا شام فتح می شود؟ فرمودند: بلی به زودی. بعد از فتح آن فتنه ها بلا می گیرد؛ سپس فتنه ای سخت و تاریک می آید؛ سپس فتنه ها پشت سر هم ظاهر می شوند تا این که مردی از اهل بیت من قیام می کند که او را مهدی گویند. پس اگر او را درک نمودی پیرویش کن تا از هدایت یافتگان باشی.»6

در این حدیث منقول از اهل سنّت، افزون بر این که نام موعود آخر الزمان با عنوان مهدی برده شده، و تصریح گردیده که او از اهل بیت (ع) می باشد، بیان شده که مسلمین به هفتاد و سه فرقه تقسیم خواهند شد و تنها یک فرقه از آنها بر حقّ است؛ که آنها در ارتباط با مهدی موعود هستند. افزون بر این مطالب، اوضاع جهان در زمان ظهور مهدی موعود نیز بیان شده است. البته دقّت شود که این اوصاف، اوّلاً مربوط به کلّ جهان آن روز می شود نه یک منطقه خاصّ. ثانیاً این اوصاف عمومیت دارند نه کلّیت؛ یعنی اکثراً چنین خواهد بود نه همه جا و در مورد همه کس. عملاً نیز مشاهده می فرمایید که بسیاری از این علائم، در دنیای امروز تحقّق یافته اند. مثلاً اکثر حاکمان دنیا، جزء بدترین مردمان عصر می باشند؛ یا اطاعت از زن در اکثر مردان دیده می شود؛ یا اکثر قضات دنیا، اهل عدالت نیستند؛ یا قرآن کریم، بیشتر به عنوان زینت مجالس و برای فخر فروشی خوانده می شود نه برای درس گرفتن از آن؛ یا برخی به اصطلاح روشنفکران مسلمان امروزی، پیشگامان اسلام و حتّی اهل بیت (ع) را متّهم به جهل و بی تمدّنی و امثال می کنند.

7ـ «عن أبى أیوب الأنصارى قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم لفاطمه سلام اللّه علیها: نبینا خیر الأنبیاء و هو أبوک، و شهیدنا خیر الشهداء و هو عم أبیک حمزه، و منا من له جناحان یطیر بهما فى الجنه حیث شاء و هو ابن عم أبیک جعفر، و منا سبطا هذه الأمه الحسن و الحسین و هما ابناک، و منا المهدى  ــ «ابو ایوب انصارى» روایت کرده است که رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله خطاب به فاطمه زهرا علیها السّلام، فرمود: پیغمبر ما، بهترین پیغمبران است و او پدر تو است و شهید ما، بهترین شهیدان است و او «حمزه»، عموى پدر تو است. و از ما خانواده بزرگوارى است که خداى تعالى دو بال به او مرحمت فرموده است تا در بهشت به هر کجا که بخواهد پرواز نماید و او «جعفر»، پسر عموى تو است. و از خاندان ما دو سبط این امت حسن و حسین علیهما السّلام هستند که دو فرزند تو باشند و مهدى از خاندان ماست.»7

8ـ «عن أم سلمه قالت: سمعت رسول اللّه صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم یقول: المهدى من عترتى من ولد فاطمه ــ ام سلمه ـ همسر پیامبر ـ روایت مى کند که از رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله شنیدم که مى فرمود: مهدى، از عترت من و از فرزندان فاطمه است.»8

9ـ باز فرمود: «إبشرى یا فاطمه فان المهدى منک ــ مژده باد تو را، اى فاطمه! که مهدى، از وجود تو است.»9

10ـ «عن حذیفه إن النبى صلّى اللّه علیه (و آله) و سلم قال: لو لم یبق من الدنیا إلا یوم واحد لطول اللّه ذلک الیوم حتى یبعث رجلا من ولدى اسمه کاسمى، فقال سلمان: من أى ولدک یا رسول اللّه؟ قال: من ولدى هذا و ضرب بیده على الحسین علیه السلام. ــ «حذیفه» روایت مى کند که رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله که فرمودند: اگر از عمر دنیا، جز یک روز باقى نمانده باشد، خداى  تعالى همان یک روز را آنقدر طولانى مى فرماید، تا مردى از فرزندانم را که هم اسم من است برانگیزد. «سلمان» پرسید: مهدى از کدامیک از فرزندان شماست؟ فرمود: از این فرزندم و دست مبارک را به شانه حسین علیه السلام نواخت.»10

1(سنن ابن ماجه، ج2، ص929 ــ کنزل العمال، متّقی هندی، ج14، ص267)

2(مسند امام احمد حنبل، ج1،ص84 ــ صحیح بخاری، ج1، ص318 (فقط قسمت اول حدیث))

3 (سنن ابن ماجه، ج2، ص1366 ــ کنزل العمال، متّقی هندی، ج14، ص268)

4(مسند احمد حنبل، ج1،ص99 ــ سنن ابی داود،ج2، ص310 ــ کنزل العمال، متّقی هندی، ج14، ص267 ــ الجامع الصغیر، سیوطی، ج2،ص438)

5(مستدرک الصحیحین، حاکم نیشابوری، ج4،ص 557 ــ مسند أحمد بن حنبل، ج 3، ص 36)

6(مسند قضاوت)

7(مجمع الزوائد، الهیثمی، ج7، ص324 ــ کنز العمال ج 11 ص 183)

8(مجمع الزوائد، الیهثمی، ج9، ص166 ــ المعجم الصغیر، الطبرانی، ج1،ص37)

9(میزان الاعتدال، الذهبی، ج2،ص87 ــ کنزل العمال، متّقی هندی، ج14، ص264)

10(کنز العمال، ج 12، ص 105)

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید