تره واده: طرز انضباط

تره واده: طرز انضباط

نویسنده: بردلی هوکینز
ترجمه ی: محمدرضا بدیعی

جزیره ی زیبای سری لانکا در جنوب شرقی آبهای ساحلی هند قرار گرفته است. سرزمینی سرسبز و گرمسیری که فقط چند درجه ای با خط استوا فاصله دارد. در این سرزمین نشانه های آیین بودایی را در همه جا می توان دید. در پایتختهای باستانی واقع در شمال، که اکنون به صورت شهرهایی کم جمعیت در آمده اند، آنه راده پوره (1) و پلونارو وا (2)، ویرانه های بزرگ به جا مانده، گواه بر دلبستگی و ایمان پادشاهان پیشینِ سری لانکا به آیین بودایی است. در پلونارو وا، پیکره های عظیم بودا که از سنگ تراشیده شده اند مانند پیام آورانی خاموش از تاریخ گذشته، امروز نیز همچنان از حرمت و تقدس برخوردارند. اما آیین بودا، صرفاً یک اثر مرده از گذشته ای باشکوه نیست. امروز هم در سری لانکا، نزدیک به 75 درصد جمعیت این جزیره از دستورهای بنیانگذار آیین بودا، سیدارتاگوتاما، پیروی می کنند، همان طور که همه ی بودایی ها از اوایل پیدایش این آیین، در حدود سال 500 پیش از میلاد تا به حال عمل کرده اند. افزون بر این، بسیاری از سری لانکایی ها می خواهند با ورود به سانگه (3) – انجمن راهبان و راهبه های بودایی – بیشتر از پیش از دین خود تبعیت کنند. اکنون، راهبه های رسمی بودایی در سری لانکا وجود ندارند، اما همیشه وضع چنین نبوده است. آیین بودایی، از قدیم به خاطر طرز نگرش مثبتش نسبت به زنان مورد توجه بوده است، و زنان در بیشتر دوران تاریخ این آیین تقریباً پا به پای مردان در پی روشنگری (4) بوده اند.
از دیدگاه سری لانکایی ها، آیین بودایی یک دین زنده است که برای آنها زندگی کاملی را تدارک می بیند. این موضوع در هیچ کجا بیش از کاندی (5)، پایتخت پادشاهی مستقل پیشین سری لانکا، قبل از آنکه این کشور زیر سلطه ی بریتانیا در 1815 درآید، آشکار نیست. کاندی، شهری که در پناه دره ای عمیق در وسط منطقه ای کوهستانی بنا شده است، از دیر زمان به عنوان مرکز آیین بودا در سری لانکا مورد توجه بوده است. علاقه و دلبستگی کاندی ها به آیین بودا به هر جا که شخص نگاه کند نمایان است. در کرانه ی دریاچه ی مرکزی اش دو محل از مقدس ترین مکانهای بودایی سرزمین سری لانکا قرار دارند.
در یک طرف این دریاچه دالادا مالیگاوا (6) معبد دندان، واقع شده است، علت این نامگذاری آن است که گمان می کنند معبد مزبور در بر دارنده ی اثری از بودا – یکی از دندانهایش – باشد. در آن طرف دریاچه، بعد از مالیگاوا، مالواتا (7) صومعه ی بزرگ مرکزی سیام نیکایا (8)، قرار گرفته است، که بزرگترین صومعه ی گروه مجرد راهبان بودایی جزیره محسوب می شود. نه خیلی دور، در قسمت دیگر شهر صومعه ی مهم دیگری در کاندی دیده می شود. این صومعه نامش آسگیری (9) است، که صومعه ای است مهم و دومین گروه بزرگ راهبان را در خود جا داده است. در سراسر شهر و در نواحی روستایی پیرامون آن، وجود شمار زیادی زیارتگاه های کوچک و اقامتگاه های رهبانی، مؤید دلبستگی عامه ی مردم به ریشه ها و بنیادهای مذهبی خویش است.
اما همه ی بناهای بودایی در سری لانکا قدمت تاریخی ندارند. در حدود پنج یا شش مایلی جنوب کاندی، در میان کوه ها، یک بنای نو، متعلق به جامعه ی بودایی دیده می شود. از این محل، که در شیب تند کوهی بنا شده است، به عنوان مرکزی برای تجمع مردم محلی و هم برای جلب توجه خارجیانی که می خواهند نمونه ای از فرهنگ بودایی را ملاحظه کنند، استفاده می شود. مانند تمام بنیادهای بودایی تره واده (10)، محل مزبور به سیاح خارجی دو تصویر ظاهراً متناقض از آیین بودایی عرضه می دارد. در یک سو، زیارتگاه های مخصوص بودا، مجلل، رنگارنگ، و متکلفند و از سوی دیگر، راهبانی که در گوشه و کنار این مکان دیده می شوند در نهایت سادگی زندگی می کنند. با این همه، این تصویرهای متناقض می توانند برای به وجود آوردن یک کل منسجم در جهان بینی تره واده ای در نظر گرفته شوند. بودایی ها معتقدند که هم خود زندگی یک تجربه ی رضایت بخش نیست و هم بعد از اینکه می میریم به کرات در جهان متولد می شویم. این چرخه ی مرگ و تولد مجرد، سامسارا (11) نامیده می شود. زیارتگاه های مجلل فراوانی که وقف بودا شده اند، به خاطر بزرگداشت این آموزگار بزرگ که به موجودات بشری راه برون شدن از رنج سامسارا را نشان داد، به وجود آمده اند.
بر سر در ورودی صومعه، شخص نخست سنگ بزرگ تاق را مشاهده می کند که مرز میان قلمرو دنیوی روزمره ی همیشگی و قلمرو مقدس صومعه را مشخص می کند. بجز یک سنگ بالای در که بر روی آن تصویر چرخی با هشت پره حکاکی شده است، هیچ گونه علامت شاخص دیگری این مرز را مشخص نمی کند. به تعبیری، این علامت ساده در بر دارنده ی کل آموزش بوداست. هشت پره ی چرخ، بر جاده ای هشت جانبه (12) که بودا آن را به عنوان راه رسیدن به رهایی از رنجهای جهان روزمره تبلیغ کرد، دلالت می کند. توپی چرخ نمایانگر نیروانا (13) ست، هدفی که همه ی بودایی ها برای رسیدن به آن تلاش می ورزند. نیروانا چیزی توصیف ناپذیر است و از جهانی که ما آن را تجربه می کنیم، بسیار متفاوت است. اما، در واقعی ترین مفهوم، نیروانا عبارت است از صلح ابدی.
عالی ترین صومعه ی فراز تپه زیارتگاه اصلی محسوب می شود که به بودا اختصاص یافته است. در مدخل این زیارتگاه، در هوای خنک نیمه تاریک، شخصی بر سکو نشسته است. داخل زیارتگاه فقط از چند پنجره ی کوچک که در بالای دیوارهای اتاق تعبیه شده اند، نور به درون می تابد و هوا را روشن می کند، چند عدد شمع هم در محراب می سوزند. به طور غیرارادی، همه ی گفت و گوها متوقف می شوند. در تالار هر چیزی را به نحوی قرار داده اند که باعث آرامش ذهن شود و توجه زائران را به سوی پیکره ی اصلی بودا جلب کند.

034201این پیکره ی بودا در حدود پانزده پا ارتفاع دارد. ساختن پیکره ی بودا با قامتی چنین بلند، به این سبب نیست که بودایی ها واقعاً معتقدند که او این اندازه بلند قامت بوده است، بلکه این امر به طور نمادین برای نشان دادن عظمت فضایل بوداست. اما این پیکره ی متعلق به شهر پلونارووا از سنگ عادی و ساده تراشیده نشده است. در این پیکره مجموعه ای از رنگهای جالب، انواع نارنجی، سیاه، سرخ، سبز، مشاهده می شود و از همه ی این رنگها برای خلق تصویر یک موجود زنده به نحوی مطلوب استفاده شده است. تمام پیکره های دیگر نشان دهنده ی نخستین شاگردان بودا هستند که پیکره ی اصلی را در میان گرفته اند، پیکره های اخیر نیز مانند پیکره ی بودا با رنگهای شاد رنگ آمیزی شده اند، به طوری که در نگاه اول مانند موجوداتی زنده به نظر می رسند که در زمان و مکان منجمد شده اند.
درست در برابر پیکره ی بودا، محراب قرار گرفته است. نظر به اینکه پوجای (14) روزمره ی مختص پیشکش کردن هدایا در اینجا برگزار می شود، روی میز محراب ظرفهای پر از میوه، دسته های گل، و تنگ آب قرار داده اند. این آیین برگزاری نمادینِ پیشکش کردن هدایا که بر قربانی کردن حیوانات ( یا حتی انسان ) ترجیح داده شده است، به نظر می رسد که توسط بودایی ها ابداع شده باشد و از سوی آنها به آیین هندو، دین دیگر بزرگ هند، راه یافته است. هدف از برگزاری چنین مراسمی، دادن رشوه با آرام ساختن یک خدای خشمگین نیست، بلکه عرض سپاس و ستایش به یک آموزگار مقدس است. در هر دو جانب محراب شمعدانهایی برای روشن کردن شمع که به منزله ی هدیه های نمادین روشنایی است، قرار داده اند. بوی ملایم و مطبوع دودزای بخور در همه جا پیچیده است. در اطراف دیوارها باز هم تصویرهای دیگری به چشم می خورند که به طور مشروح مراحل زندگی و آموزش بودا را نشان می دهند. در غالب اوقات، تنها کسانی که در مراسم برگزاری پوجای روزانه حضور دارند، راهبانی هستند که در همین جا به سر می برند. این قاعده در روزهای اول ماه نو [ هلال ] و روزهای آخر ماه [ بدر ] تغییر می کند. این گونه روزها، در سری لانکا روزهای پویا (15) نامیده می شوند، اینها روزهای مقدس تراواده ای به شمار می آیند، و بسیاری از روستاییان به راهبان می پیوندند و در مراسم عبادی آنها شرکت می کنند.
درست در پایین زیارتگاه، صومعه های دیگری وجود دارند. در طرف راست، بنایی بزرگ مشاهده می شود که از آن به جای یک مدرسه استفاده می کنند. در اینجا، برای آموزش اصول آیین بودایی به کودکان، کلاسهایی به طور منظم دایرند. همچنین در اینجا، کلاسهایی برای آموزش به خارجیان علاقه مند به آیین بودایی وجود دارند. موقعی که از این بنا برای آموزش درسهای دینی استفاده نمی شود، از کلاسهای آن، به جای یک مدرسه ی عادی استفاده می کنند. این ارتباط میان آیین بودا و آموزش و پرورش از همان بدو پیدایش این آیین برقرار بوده است. از سایر بناها برای خوابگاه مهمانان، دفترهای اداری، و آشپزخانه استفاده می شود. این آشپزخانه یک نوع بدعتگذاری است.
به طور سنتی، راهبان بودایی تره وادایی، با سرهای از ته تراشیده و رداهای نارنجی، در حدود ساعت نه بامداد از صومعه بیرون می آمدند و در روستاهای نزدیک، خانه به خانه می رفتند و غذای روزانه ی خود را گدایی می کردند. این غذاها در کاسه های بزرگی که هر راهب یکی از آنها را به وسیله ی یک تسمه ی پارچه ای به شانه اش می آویخت، جمع می شد. راهبان بعد از گردآوری خوراکشان، به صومعه مراجعت می کردند و قبل از ظهر به صرف ناهار می پرداختند، زیرا برحسب قوانین رهبانی خوردن هر نوع غذای سفت دیرتر از آن موقع، غدغن است. امروزه، با ورود دانشجویان خارجی، راهبان در این صومعه ی خاص، تصمیم گرفتند آشپزخانه ای ایجاد کنند. اما، آنها غذا را خودشان طبخ نمی کنند. انجام دادن این کار همچنان ممنوع است. تقریباً، زنان ساکن روستا برای افتخار پیدا کردن در پختن غذای راهبان با هم رقابت می کنند. از دیدگاه بودایی های عادی و غیرروحانی، بخشیدن اشیا به راهبان یا خدمت کردن به آنان، راهی است مطمئن برای حصول شایستگی و برخوردار شدن از یک تولد دوباره ی بهتر.
پایین تر از دامنه ی تپه، دور از هیاهو و جنب و جوش محوطه ی اصلی، اقامتگاه واقعی خود راهبان قرار دارد. هر راهب کلبه ی مخصوص به خود را دارد. راهب در این کلبه، یک تختخواب، یک میز و صندلی، و تقریباً چند جلد کتاب دارد. نحوه ی گذران زندگی روزمره ی راهب، معمولاً به وظایفی که به او محول شده است، بستگی دارد. در کشورهای تره واده (16) راهبان معمولاً به طور غیررسمی به دو گروه تقسیم می شوند: نخستین گروه، راهبان روستایی اند که شغل اصلی شان آموزش و برآوردن نیازهای بودایی های عادی و غیرروحانی است و گروه دوم، راهبان جنگلند، که گروه بسیار کوچکی است. فعالیت اصلی گروه اخیر، به مراقبه نشستن است. تا همین اواخر، مراکزی که مخصوص آموختن مراقبه به مردم عادی باشد، وجود نداشت. فعالیت عمده ی اشخاص عادی، کسب شایستگی از

راه تدارک دیدن ضروریات زندگی راهبان از جمله خوراک، پوشاک و دارو بود. مراقبه فعالیتی بود که فقط راهبان به آن می پرداختند. اکنون در کشورهای تراواده، نهضتی در جهت مراقبه ی غیرحرفه ای (17) نیز به وجود آمده است، و مراکزی برای آموختن شیوه های مراقبه به مردم عادی تأسیس شده است.
در حالی که مرکز کاندیایی (18) اصلاً به عنوان یک گوشه ی عزلت برای راهبان جنگلی در نظر گرفته نشده است، برخی از ساکنانش از این نوع سبک زندگی تبعیت می کنند. این به آن معناست که آنها تا جایی که ممکن است از ارتباط با جهان کناره گیری می کنند. از این رو، راهبی که می خواهد این مسیر خاص را برگزیند، می باید سبک زندگی اش را از بیخ و بن دگرگون سازد. او از معاشرت با خانواده و دوستانش می پرهیزد، و در سراسر سال از رفتن به مجامع عمومی، جز برای شرکت جستن در چند مراسم آیینی خودداری می ورزد. این محدودیتها یک هدف مشخص دارند: رسیدن به نیروانا. برای نیل به چنین هدفی، راهبان عقیده دارند که باید یک زندگی توأم با انضباط داشته باشند. این انضباط از قوانینی اخلاقی و رفتاری که حدود 2500 سال پیش از سوی بودا وضع شدند و بعداً در نخستین مجموعه ی مقدس – وینه یه (19)- سه جلدی آیین بودا به رشته ی تحریر درآمدند، نشئت می گیرد.
این انضباط بنیان اساسی عمل دینی راهبان است. صرفاً بعد از تسلط بر جسم و جان و به واسطه ی زندگی توأم با انضباط است که راهبان می توانند به نحوی مؤثر به مراقبه بنشینند. اما، یادگیری به مراقبه نشستن، سهل و آسان نیست. راهبان باید ساعتهای بسیاری را برای کامل کردن فن مراقبه گری خود صرف کنند. رساله ی جامع ویژه ای درباره ی این فن به رشته ی تحریر درآمده است. در رساله ی مزبور از هشت مرحله ی گام به گام معرفت بحث شده است – ( جنیانه ) (20) در مرحله ی اول دستیابی به آرامش روانی ( ساماتا ) (21)، و در آخرین مرحله ی مهم، مراقبه ی خردمندانه ( ویپاسه نه ) (22) که به روشن نگری و خاتمه یافتن تولد مجدد منتهی می شود.

پی‌نوشت‌ها:

1- Anuradhapura.
2- Polonnruwa.
3- Sangha.
4- Enlightenment.
5- Kandy.
6- Dalada Maligava.
7- Malvatta.
9- Siyam Nikaya.
10- Asgiri.
11- Theravada.
12- Samsara.
13- Eightfold Path.
14- Nirvana.
15- Puja.
16- Poya days.
17- Theravada countries.
18- Lay meditution.
19- Kandyan.
20- Vinaya.
21- Jnana.
22- Samatha.
23- Vipasyana.
منبع مقاله :
هوکینز، بردلی؛ (1392)، آیین بودا، ترجمه ی محمدرضا بدیعی، تهران: نشر امیرکبیر، چاپ پنجم

مطالب مشابه

2 دیدگاه

  1. مهدی
    1395-10-08 در 23:29 - پاسخ

    سلام ، تشکر از بابت گرداوری و تهیه این مقاله و خسته نباشید-در ادامه درخواستی داشتم در صورت امکان که اینکه اگر مغدور میباشد بنده علاقه زیادی برای اشنایی با رسوم و آداب شاخه تراواده از آیین بودایی هستم که اگر به منابع ترجمه شده دسترسی دارید، لطف بفرمایید ارسال کنید، یا معرفی . باتشکر

    • خادم الصادقیون
      1395-10-09 در 06:54 - پاسخ

      سلام؛وقت بخیر،در صورتی که مقاله جدید در سایت درج شود از طریق ایمیل به شما اطلاع داده میشود؛موفق باشید

دیدگاهتان را ثبت کنید