دریغ از یک سخنرانی دریغ از یک خطابه ، دریغ از یک تصویر ، دریغ از یک خبر دریغ …

دریغ از یک سخنرانی دریغ از یک خطابه ، دریغ از یک تصویر ، دریغ از یک خبر دریغ …

متاسفم واقعا برای خودمان متاسفم که همیشه دم از اسلام و شیعه و قرآن و رهبر و ولایت می زنیم ولی هیچ نشانه ای از حرکت به سوی آنها در خودمان وجود ندارد.

ما فقط حرف می زنیم مسئولین فرهنگی و دینی ما فقط به یک سری کارهای خاص و روزمره مشغول هستند واقعا این کار درست بود که در این دو سه روز گذشته به هر چیزی بپردازیم جز آن مسئله مهم از صدا و سیما گرفته تا مسئولین محترم نشریات و روزنامه های به اصطلاح وزین ما روزنامه هایی که عمری با انها خو گرفته بودیم مانند چند سال قبل هیچ خبری نبود انگار که اصلا اتفاقی نیافتاده بود در یک سکوت خبری محض واقعا که جای تعجب دارد به جز معدود سایت و وبلاگ خاص که آنهم مانند من دغدغه داشتند چیز دیگری ندیدیم.

روز پنجشنبه ۲۵ شهریور ماه خودمان را با مسئله پاکستان مشغول کردیم من نمی گویم که نباید به آن توجه کرد ولی باید بین مسائل تفکیک قائل شد مگر در سخنان رهبر معظم انقلاب نبود که فرمودند شما باید بدانید که مسئله اصلی کدامست و مسئله فرعی کدام به مسائل اصلی توجه کنید ، پنجشنبه هر شبکه را می دیدی یک میکروفن دست خبرنگار بود و در خصوص سیل پاکستان و انسان دوستی و به همسایه کمک کنید صحبت می کردند انگار نه انگار که فردا روز مهمی است و باید چیزی گفت دریغ از یک خط دریغ از یک جمله وا اسفا فردا روز جمعه است روز تظاهرات در خصوص قرآن سوزی این مسئله قرآن از مسائل اصلی و مهم اسلام است نباید خاموش بود یک عده از خدا بی خبر و نادان و جاهل به سبب سالگرد یازده سپتامبر می خواهند انتقام بگیرند از چه کسانی از مسلمانان از ما می خواهند به خاطر تخریب ساختمانهای دو قلو انتقام بگیرند ساختمانهایی که دولت امریکا خراب کرد و تمام اسناد و مدارک آن توسط محققین و پژوهشگران مختلف منتشر شد حالا فرض کنیم حرف دولت امریکا صحیح و درست است به قول آیت الله مکارم شیرازی این افراد نادان نمی دانند که این قضیه یازده سپتامبر را یک عده وهابی ایجاد کردند و این عده ربطی به دنیای اسلام ندارند و حالا آنها که به تاریخ و دین خود ارزش قائل هستند حتی به ظاهر می خواهند انتقام آن اتفاق را از قرآن شریف ما بگیرند وا اسفا واقعا باید متاسف بود از این همه سهل انگاری دوستان هشت شوال می آید و دریغ از یک سخنرانی دریغ از یک خطابه ، دریغ از یک تصویر ، دریغ از یک خبر ، دریغ . . . ،

چرا ما این طوری شدیم آن شهروند امریکایی درک فونتن از کار بی کار می شود ولی با اعتقاد مسخره خود حاضر است که این اتفاق بیافتد ولی انتقام خیالی خود را بگیرد آن وقت حدود ۸۷ سال پیش بارگاه ملکوتی چهار امام تشیع را خراب می کنند هر سال بدتر سال قبل انگار می ترسیم این واقعه دهشتناک را بازگو کنیم آخر از چه می ترسیم نگویید فراموش کردیم که گناهتان صد برابر می شود آخر شما مسئول هستید کلی مشاور و معاون دارید شما حقوق می گیرید که مسائل فرهنگی و دینی را سر و سامان بدهید کار دیگری ندارید واقعا متاسفم روز پنج شنبه تمام روزنامه ها را خریدم روزنامه فروش تعجب کرده بود ، گفت خبریه گفتم خبر اینه که پر از بی خبریه . دریغ از یک خبر و دریغ از یک پاره خط نه روزنامه ارزشی مطلبی نوشته بود نه روزنامه های دیگر اصلا خبری نبود یا نبود یا من انقدر حول بودم که ندیدم روز جمعه شبکه های تلویزیون را حی هم می زنیم ولی خبری نیست نزدیک های ساعت ده شبکه دو برنامه روضه رضوان را پخش کرد برنامه ای که توسط مجموعه لبیک ساخته شده بود جالب بود که اینجا می شد یک صحبتی کرد ولی هیچ خبری نبود کل برنامه در خصوص مسجد شجره بود. من نمی دانم واقعا نمی دانم اگر کسی می داند به من بگوید و من را از این علامت سوال بزرگ که روی سرم رشد کرده نجات بدهد چرا رسانه ملی ما چرا روزنامه ها و مجله های به اصطلاح وزین ما هیچ چیز نگفتند و هیچ چیز ننوشتند آخر چرا ؟!

شاید بگویند به خاطر تقریب مذاهب به سبب مسایل سیاسی نمی خواهیم بین ایران و عربستان تنشی ایجاد شود ولی این جواب بدتر از گناه است مگر حجاج ما را در جمعه خونین در حج تمتع به خاک و خون نکشیدند مگر بارها و بارها به زائران خانه خدا و حرم پیامبر بی احترامی نکردند مگر دست زنان و خواهرهای ما را نگرفتند و انگشت نگاری نکردند مگر ما تروریست هستیم با بقیه حجاج کشورهای اسلامی هم این طور برخورد می کنند ، مگر سید ابوطالب یزدی را در مقابل چشم همسرش سر نزدند مگر در این تاریخ حدود ۸۰ ساله چه ظلم ها و چه جفاها نکردند این آل سعود با ما ، حال آیا می شود با منطق و عقل این رفتار و سهل انگاری و عقب نشینی ما را توجیه کرد. شاید بگویید مصلحت در خودداری از تنش است این که بگوییم حدود ۸۷ سال پیش یک عده وهابی سلفی بارگاه ائمه بقیع را تخریب کردند و برای این کار فتاوا صادر کردند و قباب بقیع را توسط خود خادمان و با توسل به زور خراب کردند و هزار مجیدی برای آن هزینه کردند کجای آن تنش بین مذاهب و بین دولتها و بین سیاست خارجی و غیره است.

آخر ما را چه شده است یک عده کافر به ظاهر مسلمان می آیند حرم چهار نفر از بندگان پاک خدا از خاندان پیامبر را خراب می کنند آن وقت ما هر سال می گذرد و انگار نه که خبری شده هیچ نمی گوییم آخر بیایید حداقل مثل برنامه تقویم تاریخ ، یک جمله و یا یک مطلب ساده و غیر سیاسی بگویید . بعد از کلی جستجوی اینترنتی به چند مطلب کوتاه در بعضی از سایتها و وبلاگهای شخصی می رسیم که در مورد بقیع صحبت کرده اند حالا می بینیم که این دوستان که زحمت کشیده اند و در خصوص این تخریب و سالگرد آن صحبت کرده اند مطالب انها پر از غلط های تحقیقی و پژوهشی است جالب است یک سایت معروف که عنوان شیعه فلان هم دارد تاریخ تخریب را ۱۳۰۴ قمری ذکر کرده ، به نظر شما این چه وضعی است این چه چیزی است که ما دچار آن شدیم ، آنها دارند تمام موارد و نوشته های مربوط به شیعه را از کتابهای خود پاک می کنند هر مسجد و هر مکانی که به اهل بیت مربوط می شود را از بین می برند دارند هزینه می کنند ، دارند با جدیت کار می کنند ، برنامه ریزی می کنند ، فیلم می سازند ، وهابی ها همایش و جشنواره برپا می کنند ، هدف تعیین کرده اند سال ۲۰۱۲ را سال هدف قرار داده اند برای پایان تمام ظواهر و نشانه ها ی شیعی آن وقت ما هنوز نمی دانیم بقیع چه سالی تخریب شد یا نهایت تلاش و سعی ما این است که یک سری مقالات قدیمی را دوباره بازگو می کنیم یا فلان سایت با چنان آب و تابی از پیدا شدن یک عکس جدید از بقیع حرف می زند بعد می رویم و می بینیم که این عکس کاملا نامربوط است ، اینها به خاطر این است که مطالعه نداریم ، بدون بررسی هر چیزی را می پذیریم ، فلان عکس را نشان می دهند و می گویند که این عکس ضریح ائمه بقیع است آخر بنده خدا آن زمان دوربین عکاسی رنگی کجا بوده ؟ هزار غلط و اشتباه را به عنوان مطالب تاریخی ذکر می کنیم.

البته باز هم جای شکر دارد که یک عده همین چیزها را می گویند خدا پدرشان را بیامرزد ، خدا اجرشان دهد باز حداقل می گویند و می نویسند ، از آن طرف یک عده از مسئولین که وظیفه گفتن این مطالب را دارند با یک سری همایش و جشنواره های بی معنی و پر هزینه خود را خوب مشغول کرده اند. بعد که کلی کار می کنی و زمان می گذاری و به نتایجی می رسی و می خواهی آنها را به یک شکلی منتشر کنی ، اول تلفنی ، کلی تشویق و ذوق می کنند و بعد که با کلی خواهش وقت دیدار می دهند و ماجرا توضیح می دهی ، آخر می آیند و در گوشت می گویند : فعلا به صلاح نیست. خدا کند سال دیگر در سالگرد تخریب بقیع حداقل یک روزنامه محلی چیزی بگوید چیزی بنویسد چیزی نشان دهد حداقل یک جمله ، حداقل یک کلمه :  ” بقیع

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید