معلم اخلاق و مهذب نفوس

معلم اخلاق و مهذب نفوس

نویسنده:دکتر عباس خامه یار

تاریخ معاصر ایران ماندگاری و شکوه خود را مدیون چهره‌هائی است که حیات پربار خویش را صرف تربیت و هدایت مردم و جهت‌دهی حرکت‌های مردمی کردند و تحولات عظیمی را موجب شدند و سرانجام با شهادت خویش، بر پیمان با خدای خود مهر تصدیق زدند. به ویژه آنکه اینان عمدتاً کسانی هستند که به علت دوری از نام و شهرت، برای نسل‌های سوم و چهارم ناشناخته مانده و زندگی پر ثمر آنها آن گونه که باید مورد واکاوی و شناخت قرار نگرفته است.
آیت‌الله شهید دستغیب از جمله این شخصیت‌هاست که به رغم عمری مجاهدت خالصانه و تاثیرگذاری عمیق بر تاریخ انقلاب و برخورداری از جایگاه عظیمی که امام راحل بدیشان دادند، یعنی «معلم اخلاق و مهذب نفوس» بودن، آن گونه که باید شناخته نشده و مورد تکریمی شایسته مقام خود قرار نگرفته است.
سابقه مبارزات آن شهید بزرگوار به هنگامی باز می‌گردد که با روی کار آمدن رضاخان، اساس دین به مخاطره افتاد و ایشان با سخنرانی‌های روشنگرانه خود به هدایت مردم پرداخت، لیکن مبارزات آشکار و جدی ایشان از زمانی آغاز شد که در اواخر سال 41، امام نخستین اعلامیه خود را علیه رژیم ستمشاهی صادر کردند. هنگامی که این اعلامیه به دست شهید دستغیب رسید، عزم خود را برای همراهی با امام، جزم کرد و از آن لحظه تا هنگام شهادت، دمی از پای ننشست و آرام نگرفت.
او پیوسته از تندروی پرهیز می‌کرد بر خط تعادل حرکت را پیش می‌برد، از همین روی همواره با کمترین هزینه‌های انسانی، بیشترین نتایج را به دست می‌آورد. تنها ملاک و میزان او برای مبارزه، حرکت در مسیر و خط امام بود و همواره بر این نکته تاکید داشت که: «اگر می‌خواهید بدانید مواضع افراد در قبال امام زمان (عج) چه خواهد بود، به مواضع آنها در برابر امام خمینی دقت کنید.» جمله معروف: «من اطاع الخمینی فقد اطاع الله» را بسیاری از شهید به یاد دارند. وی با آنکه از مقامات علمی و عرفانی بالائی برخوردار بود، در محضر امام همچون مریدی در برابر مراد خویش، با فروتنی تمام می‌نشست و هرگز جز منویات امام، به مسئله‌ای نمی‌پرداخت.
شهید دستغیب مدافع سرسخت ولایت فقیه بود و در مجلس خبرگان قانون اساسی با تمام توان خویش برای تثبیت و تصویب این اصل کوشید و در برابر هتاکی‌های بنی‌صدر نسبت به این اصل به شدت اعتراض کرد. او در عین حال که پیروان ولایت فقیه را گرامی می‌داشت، با هر کسی در هر مقامی که در جهت مخالف امام حرکت می‌کرد، به مبارزه بی‌امان می‌پرداخت و در این راه هیچ مصلحتی جز رضای خدا را در نظر نمی‌گرفت.
در جریان جنگ تحمیلی و بسیج نیروهای مخلص برای جبهه‌ها و تامین امکانات برای رزمندگان، تلاشی پیگیر و مستمر داشت و همواره بر خلوص نیروهائی که در عنفوان جوانی راه صد ساله را یک شبه طی می‌کردند و به فیض عظیم شهادت نائل می‌شدند، غبطه می‌خورد.
شهید دستغیب به شدت از گروهک‌ها و گروه‌گرائی تبری می‌جست و همواره طرفداران آنها را به بازگشت به آغوش اسلام و انقلاب تشویق می‌کرد، لیکن خفاشان شب از نور گریزانند و گم‌کردگان وادی حیرت را به سرزمین هدایت راهی نیست و سرانجام هم همان‌ها بودند که محبت پدرانه او را نسبت به خلق خدا و دلسوزی عمیقش را برای هدایت جوانان تاب نیاوردند و با نشان دادن چهره کریه و خوفناک خود، او و همراهان صدیقش را به شهادت رساندند تا به خیال خام خود، غبار بر چهره خورشید بپاشند، غافل از آنکه خون شهدای انقلاب، همچون سیلی عظیم، بنیان آنان را از جا خواهد کند و روز به روز بر شکوه این مردان مرد و مجاهدین راه حق افزوده خواهد شد و برای شبکوران جز خذلان و تباهی ارمغانی نخواهد داشت.
نشریه شاهد یاران در پی معرفی و تجلیل از شهدای انقلاب اسلامی در سراسر بلاد اسلامی و در جهت روشنگری در باره شهدائی که به واسطه زهد بسیار از بیان مبارزات و مجاهدت‌ها و حتی طرح نام خویش پرهیز داشتند، این بار با تلاش فراوان به معرفی چهره‌ای می‌پردازد که انقلاب اسلامی، به ویژه در خطه فارس، بسیار مدیون فداکاری‌ها و خون دل خوردن‌های اوست، امید آنکه این مجموعه گامی باشد در جهت شناختن و باز شناساندن چهره این شهید گرانمایه.
منبع: ماهنامه شاهد یاران53_54 ،فروردین واردیبهشت 1389

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید