یهودیت

یهودیت

نویسنده: عبدالرحیم سلیمانی اردستانی

یهودیت عنوان کتابیست از عبدالرحیم سلیمانی اردستانی که بوسیله‌ی انتشارات آیات عشق منتشر شده است، این کتاب نگاهی دارد به تاریخ یهودیت و هم‌چنین فرق و نحله‌های آن که در سه بخش تنظیم گردیده است:
بخش اول: چگونگی پیدایش و گسترش مفهوم یهود و سکونت قوم بنی‌اسرائیل در مصر، بعثت حضرت موسی و رهایی بنی‌اسرائیل تحت تعالیم وی و خروج از مصر و …
بخش دوم: تشکیل کشور بنی‌اسرائیل و حکومت پادشاهان در آن، تضعیف و فروپاشی این کشور و تسلط امپراتوری بابل و به اسارت رفتن بنی‌اسرائیل و …
بخش سوم: عصر پراکندگی یهود در جهان.
در بخش نخست نویسنده ابتدا به شرح مهاجرت حضرت ابراهیم (ع) و چگونگی اسکان گزیدن ایشان در سرزمین کنعان و سپس با ذکر داستان حضرت یوسف به ذکر چگونگی ورود بنی‌اسرائیل به سرزمین مصر می‌پردازد.
در ادامه، داستان حضرت موسی (ع) در مصر و چگونگی مهاجرت وی به مدین و ازداوج با دختر یترون (شعیب) با استفاده از سفر خروج عهد عتیق شرح داده می‌شود و ‌علاوه بر آن به ماجرای مبعوث شدن موسی (ع) و سفر آن حضرت به مصر و خروج بنی‌اسرائیل به همراه وی از مصر و گذر از دریا پرداخته می‌شود.
در ادامه سفر بنی‌اسرائیل به سوی کنعان، ایشان مرتب از خود سستی به خرج داده و هر بار از موسی چیزی را طلب می‌کنند؛ گاهی آرزو می‌کنند که ای کاش در مصر باقی مانده بودند و در بیابان گرسنگی نمی‌کشیدند، گاهی تقاضای آب می‌کنند، گاهی از طعام‌های گوناگون سخن می‌گویند و هر بار خداوند خواسته‌ای ایشان را برآورده می‌کند.
اما هنگامی که موسی 40 روز برای دریافت وحی به کوه می‌رود، بنی‌اسرائیل گوساله‌ای زرین را معبود خویش قرار می‌دهند. سازنده‌ی گوساله بنا بر کتب مقدس یهودیان حضرت هارون (ع) برادر موسی (ع) بوده است، اما در منابع اسلامی این کار به شخصی به نام سامری منتسب است؛ به سبب گوساله‌پرستی خدا بر بنی‌اسرائیل خشم می‌گیرد و فرمان می‌دهد که گروهی که همراه موسی هستند، مابقی بنی‌اسرائیل را قتل عام نمایند تا آن‌که خداوند ایشان را ببخشاید.
سپس فرمان می‌آید که با قوم ساکن در سرزمین کنعان بجنگند و وارد این سرزمین شوند، اما ایشان به بهانه‌ی جثه‌های عظیم آن قوم، از این امر سر باز می‌زنند و خداوند به این سبب بر آن‌ها خشم می‌گیرد و آواره‌ی بیابان می‌سازد.
در بخش دوم کتاب، نویسنده به شرح زندگی بنی‌اسرائیل در کنعان می‌‌پردازد.
پس از آن‌که موسی (ع) رحلت می‌کند، خداوند یوشع را به رهبری بنی‌اسرائیل برمی‌گزیند و ایشان تحت رهبری وی کنعان را تصرف می‌کنند.
از این‌جا عهد داوران بنی‌اسرائیل آغاز می‌شود؛ عهدی که برای بنی‌اسرائیل همراه با فراز و نشیب بوده است. گاهی ایشان به خدا روی آورده‌اند و خدا ایشان را بر اقوام دیگر مسلط نموده است و گاهی به سبب روی‌گردانی از اوامر خداوند، دچار ضعف و سلطه قوم همسایه شده‌اند. عصر داوران به طور مشخص بعد از مرگ یوشع‌ بن‌ نون آغاز می‌شود و 181 سال ادامه یافته است، در این عصر علاوه بر یوشع 15 داور دیگر نیز ظهور کرده‌اند که آخرین آن‌ها سموئیل بوده است. در هنگام پیری سموئیل، بنی‌اسرئیل نزد وی آمده و درخواست کردند که وی پادشاهی برایشان بگمارد. سموئیل نیز به ایشان تذکر می‌دهد که پادشاه ایشان تنها خداست و انتصاب امیری غیر او سبب فساد امور مملکت خواهد شد؛ اما ایشان به اصرار از وی می‌خواهند که برای ایشان پادشاهی تعیین کند و سموئیل نیز به قید قرعه شائول از قبیله‌ی بنیامین را انتخاب می‌کند و این آغاز حکومت پادشاهی بنی‌اسرائیل است.
پس از مرگ وی داوود پادشاه بنی‌اسرائیل می‌شود و پس از او نیز سلیمان. دوران حکومت سلیمان، زمان اقتدار حکومت بنی‌اسرائیل است. وی موفق می‌‌شود بر تمام اقوام همسایه فائق آید. اما بنا بر گفته عهد عتیق، سلیمان در سال‌‌های پایان حکومت خود، از راه خدا منحرف می‌شود و به پرستش بت‌ها و ساختن معابدی برای آن‌ها روی می‌آورد که سبب خارج شدن سلطنت از نسل وی می‌شود.
پس از مرگ سلیمان، پسرش رحبعام به سلطنت می‌رسد ولی ده سبط از اسباط دوازده‌گانه‌ی بنی‌اسرائیل حکومت را گردن نمی‌نهند و وی تنها پادشاه سبط یهودا و سبط بنیامین می‌شود. بنا بر این 2 دولت تشکیل می‌شود؛ اسرائیل در شمال و یهودا در جنوب.
دولت اسرائیل بر اثر فساد حکومت ضعیف می‌گردد و سرانجام به دست آشوریان از میان می‌رود و اتباع آن که ده سبط بنی‌اسرائیل هستند، بر اثر امتزاج با اقوام دیگر به تدریج از صفحه‌ی روزگار محو می‌شوند.
اما دولت یهودا که کوچک‌تر است و کم‌تر طمع امپراتوری‌های آن زمان را برمی‌انگیزد، تا چند قرن نیز باقی ماند، اما سرنوشت آنان نیز مشابه سرنوشت دولت اسرائیل است؛ بر اثر بت‌پرستی و فساد حکومت، خدا بر ایشان خشم می‌گیرد و کشورشان بر اثر تهاجم بخت‌النصر امپراتور قدرتمند بابل اشغال می‌شود.
بخت النصر پس از تخریب کشور یهودا و از بین بردن معبد مقدس، یهودیان را به بابل می‌برد و در اسارت نگه می‌دارد. که ظاهراً وضعیت بنی‌اسرائیل در تبعید چندان بد نیز نبوده است و پس از مرگ امپراتور بابل، وضعشان بهبود نیز می‌یابد.
با ظهور امپراتوری هخامنشی و فتح بابل توسط کورش، بنی‌اسرائیل از تبعید نجات می‌یابد و کورش ایشان را راهی سرزمین خویش می‌نماید.
پس از بازگشت بنی‌اسرائیل به کنعان، حکومتی از کاهنان در سرزمین کنعان تشکیل می‌شود که در واقع تحت‌الحمایه امپراتوری پارسی بوده است. در این عصر، کاهنان به وضع قوانین و اشاعه‌ی آن بر اساس قوانین تورات پرداخته‌اند و سخت به آن پایبند بوده‌اند.
از مهم‌ترین جمله این قوانین، ممنوعیت ازدواج با بیگانگان بوده است.
هم‌چنین در این عصر مجمع عالی سنت هدرین شکل گرفت که مجلسی متشکل از 72 تن از عالمان یهودی بود.
نگارش متون مقدس یهود نیز در این عصر آغاز شده است که شامل 3 بخش عمده است:
1. تورات: شامل اسفار پنج‌گانه‌ی پیدایش، خروج، لاویان، اعداد و تثنیه.
2. کتب انبیا و پادشاهان
3. آثار دیگر نخبگان بنی‌اسرائیل مانند سلیمان، داوود، دانیال، استو و …
طبق اعتقاد سنتی یهودی – مسیحی تدوین تورات موجود به حضرت موسی نسبت داده می‌شود و اعتقاد بر این است که مابقی متون مقدس در مدت 1000 سال بعد از آن تدوین شده است. اما برخی تردیدها در قرون وسطی راجع به این عقیده ابراز گشت. مهم‌ترین نکته مورد اشکال، توضیح سفر تثنیه پیرامون مرگ حضرت موسی و عزادارای بنی‌اسرائیل برای وی بود. در حالی که موسی نمی‌توانسته است کاتب این متون باشد.
به‌علاوه در قرن 19 نظریه‌ای ابراز شد که متون مقدس را به 4 دسته‌ی یهوه‌ای، الوهیمی، تثنیه‌ای و کاهنی تقسیم می‌کند و ابراز می‌دارد که این دسته‌ها به ترتیب بین 1000 تا 500 سال پیش از میلاد تدوین شده است.
پس از سقوط امپراتوری ایران به دست اسکندر، سرزمین یهودیان نیز تحت حکومت وی قرار گرفت. اسکندر با یهودیان به نیکویی برخورد کرد و یهودیان احترام خاصی برای وی قائلند.
پس از اسکندر سرزمین کنعان صحنه‌ی تنازع 2 تن از فرماندهان وی که در مصر و سوریه به حکومت رسیده بودند، شد؛ بطلیموس و سلوکوس.
ایجاد حاکمیت‌های یونانی سبب ورود فرهنگ یونانی به یهودیت گشت، به‌علاوه سلوکیان که پس از یک قرن کنعان را از بطالسه بازپس گرفتند، پس از مدتی به شدت عمل با یهودیان برخورد کردند و این امر سبب شورش یهودیان شد، تا آن‌که در سال 142 قبل از میلاد این سرزمین استقلال خویش را باز می‌یابد و سلسله‌ای با نام مکابیان در آن تشکیل می‌شود.
با ورود فرهنگ یونانی، به تدریج 2 فرقه صدوقیان و فریسیان در یهودیت ایجاد گشت. صدوقیان معتقد به تسامح و تعامل فرهنگی با ملل دیگر بودند و تنها اسفار پنج‌گانه تورات را معتبر می‌دانستند. در مقابل فریسیان معتقد به مجزا بودن فرهنگ یهودی بودند و قائل به اعتبار تمامی متون مقدس بودند.
در زمان سکابیان، اختلاف این دو فرقه شدت یافت و با بروز درگیری‌های داخلی، حاکم رومی سوریه با حمله به کنعان و فتح آن، این کشور را تحت‌الحمایه‌ی روم قرار داد.
بر اثر ظلم و تعدی رومیان و دخالت آنان در امور مذهبی یهودیان، شورش‌هایی توسط یهودیان آغاز شد که تمام آن‌ها با شدت هرچه تمام‌تر توسط رومیان سرکوب شد و شدت فشار وارده بر یهودیان سبب ایجاد اندیشه ظهور مسیحا شد.
سلطنت نرون با افزایش فشارها بر یهودیان همراه بود، تا این‌که در سال‌ 66 میلادی، یهودیان دست به شورش دسته‌جمعی زدند و سپاسیان که از طرف امپراتور مأمور سرکوب این شورش بود، با رسیدن خبر مرگ امپراتور کار خود را نیمه‌تمام گذاشت تا به روم باز گردد و امپراتوری را به چنگ آورد.
سپس وی پسر خود را راهی کنعان کرد تا شورش یهودیان را سرکوب کند. اورشلیم به سال 70 میلادی سقوط کرد و رومیان علاوه بر کشتار فراوان معبد مقدس را نیز تخریب کردند.
در اعتراض به ساختن معبد ژوپیتر به جای معبد اورشلیم، در سال 132 یهودیان سر به شورش نهادند و به پیروزی‌هایی نیز دست یافتند، اما در سال 135 اورشلیم مجدداً سقوط کرد و بسیاری نیز کشته شدند. در این زمان هادریان امپراتور روم بود.
جانشینان هادریان، روش‌ مسالمت‌آمیزتری ر ادر مقابل یهودیان در پیش گرفتند تا این‌که در قرن 4 میلادی همراه با گرویدن قسطنطین به مسیحیت، امپراتوری روم مجدداَ سخت‌گیری را بر یهودیان آغاز نمود و به همین دلیل مهاجرت گروه‌های یهودی به سرزمین‌های دیگر نظیر حجاز آغاز شد و مرکزیت یهودیت به بین‌النهرین که در دست امپراتوری ایران بود، منتقل شد.
از جمله مهم‌ترین دقایق این دوره تدوین تلمود بود که حکم یک نظام جامع عقاید و رساله عملیه را برای یهودیان دارد.
همانند دیگر ادیان آسمانی، یهودیت نیز شامل آموزه‌های اخلاقی و احکام شرعی و نظام حقوق و وظایف می‌باشد که عمدتاً در تلمود تشریح شده است.
ظهور اسلام، همراه با وقایع مطلوبی برای یهودیان بود. یهودیان در پناه حکومت‌های مسلمان زندگی با آرامشی را گذراندند و در همه‌ جای دنیای اسلام از بین‌النهرین و فلسطین تا اندلس با آن‌ها به خوبی برخورد شده است و حتی برخی از آن‌ها به مقامات حکومتی نیز دست یافته‌اند.
اما هم‌زمان با این آرامش،‌ وضعیت یهودیان در کشورهای مسیحی با دشواری‌های زیادی همراه بوده است؛ چرا که کلیسا و حکومت‌های تحت‌الامر وی اعتقاد داشته‌اند که هر کس مسیحی نیست، پس یک تبهکار است. بر این اساس یهودیان مجبور بوده‌اند نشان‌هایی که حاکی از یهودی بودن‌شان می‌نمود بر لباس خود نصب کنند.
هم‌چنین حکومت‌های مسیحی اجازه اشتغال یهودیان به برخی شغل‌ها را نمی‌دادند و شغل غالب ایشان – رباخواری- نیز به دلیل عدم پرداخت دیون مسیحیان به آنان اغلب رونقی نداشت.
هم‌چنین ایشان مجبور بودند به زندگی در دژهای جداگانه‌ای به نام گتو بوده‌اند. در قرون وسطی فرقه‌هایی نظیر قرائیون یا طریقت کابالا نیز در میان یهودیان ایجاد شد. پیدایش پروتستانیزم، هرچند در آغاز سبب کاهش فشار بر یهودیان شد، اما در قرون 16 و 17 مجدداَ فشارها افزایش یافت و موجب مهاجرت یهودیان به قلمرو امپراتوری عثمانی که قائل به تسامح مذهبی با اصل کتاب بود گردید.
در قرن هجدهم فرقه‌ی عرفانی دیگری در میان یهودیان شرق اروپا ایجاد شد که نام آن حسیدیم بود و پیروان آن اعتقاد به عبودیت و ایمان قلبی برای پروردگار بودند.
در دوران مدرن نیز نحله‌هایی در میان یهودیان پدید آمد که برخی از آنان به شرح زیر است:
1. اصلاح‌طلبی هسکالا موسی سندلسون پدر یهودیت اصطلاح‌طلب به شمار می‌رود. از مشخصات این گروه ردپای‌بندی به قوانین مذهبی و انکار ناسیونالیسم یهودی است.
2. یهودیت ارتودوکس: عقاید این دسته شامل پافشاری بر سنت‌های یهودی و نفی هرگونه تحول در آن‌هاست.
3. یهودیت محافظه‌کار: گروهی بین اصلاح‌طبان و ارتودوکس‌ها، از طرفی حفظ آداب و سنن یهودی را لازم می‌دانند و از سوی دیگر خواهان برخی اصلاحات در آن‌ها هستند.
4. یهودیت صهیونیزم: اعتقاد به بازگشت یهودیان به سرزمین کنعان (فلسطین) که نام خود را از تپه صهیون در نزدیکی بیت‌المقدس گرفته است و بنیان‌گذار تئودور هرتزل می‌باشد.
منبع: سایت باشگاه اندیشه به نقل از انجمن معارف اسلامی ایران

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید