«پوشش وجه و کفین» در روایات

«پوشش وجه و کفین» در روایات

درباره این استثناء از ائمه اطهار علیه السلام زیاد پرسش شده است و آنها جواب داده اند. ما چند روایت از کتب حدیث نقل می کنیم. در تفسیر صافی نیز همین روایتها غالبا نقل شده است. ظاهرا در روایات شیعه در این جهت اختلافی نیست. اینک روایتها:

1 – «عن زراره عن ابی عبدالله علیه السلام فی قوله تعالی: ” الا ما ظهر منها ” قال: الزینه الظاهره الکحل و الخاتم»؛ از امام صادق علیه السلام سؤال شد که مقصود از زینت آشکار که پوشیدنش برای زن واجب نیست چیست؟ فرمود زینت آشکار عبارت است از سرمه و انگشتر. (کافی ج5 ص521 و وسائل ج3 ص25).

2 – «عن علی بن ابراهیم القمی عن ابی جعفر علیه السلام فی هذه الایه، قال: هی الثیاب و الکحل و الخاتم و خضاب الکف و السوار. و الزینه ثلاث: زینه للناس و زینه للمحرم و زینه للزوج، فاما زینه الناس فقد ذکرناها و اما زینه المحرم فموضع القلاده فما فوقها والدملج و مادونه والخلخال و مااسفل منه، و اما زینه الزوج فالجسد کله»؛ امام باقر علیه السلام فرمود: زینت ظاهر عبارت است از جامه، سرمه، انگشتر، خضاب دستها، النگو. سپس فرمود: زینت سه نوع است؛ یکی برای همه مردم است و آن همین است که گفتیم. دوم برای محرمهاست و آن جای گردنبند به بالاتر و جای بازوبند به پایین و خلخال به پایین است. سوم زینتی است که اختصاص به شوهر دارد و آن تمام بدن زن است. (تفسیر صافی ذیل آیه 31 از سوره نور نقل از تفسیر علی بن ابراهیم قمی)

3 – «عن ابی بصیر عن ابی عبدالله علیه السلام قال سألته عن قول الله عزوجل: و لایبدین زینتهن الا ما ظهر. قال: الخاتم والمسکه و هی القلب»؛ ابوبصیر می گوید: از امام صادق علیه السلام تفسیر «الا ما ظهر» را خواستم. فرمود عبارتست از انگشتر و دستبند. (کافی ج5 ص521 و وسائل ج3 ص25)

4 – «عن بعض اصحابنا عن ابی عبدالله علیه السلام قال: قلت له: ما یحل للرجل من المرأه ان یری اذا لم یکن محرما؟ قال: الوجه و الکفان و القدمان»؛ راوی که یک شیعه است می گوید از حضرت صادق علیه السلام پرسیدم که برای مرد نگاه کردن به چه قسمت از بدن زن جایز است در صورتی که محرم او نباشد؟ فرمود چهره و دو کف دست و دو قدم. (کافی جلد 5 صفحه 521 و وسائل جلد 3 صفحه 25). این روایت متضمن حکم جواز نظر بر وجه و کفین است نه حکم عدم وجوب پوشیدن آنها و اینها دو مسأله جداگانه می باشند ولی بعدا خواهیم گفت اشکال بیشتر در جواز نظر است نه در عدم وجوب پوشیدن. اگر نظر جائز باشد به طریق اولی پوشیدن واجب نیست.

5 – ” اسماء ” دختر ابوبکر – که خواهر عایشه بود – به خانه پیغمبر اکرم آمد در حالی که جامه های نازک و بدن نما پوشیده بود. رسول اکرم روی خویش را از او برگرداند و فرمود: «یا اسماء ان المرأه اذا بلغت المحیض لم تصلح ان یری منها الا هذا و هذا – و اشار الی کفه و وجهه»؛ یعنی ای اسماء! همینکه زن به حد بلوغ رسید سزاوار نیست چیزی از بدن او دیده شود مگر این و این – اشاره فرمود به چهره و قسمت مچ به پائین دست خودش (سنن ابوداود، جلد 2 صفحه 383). این روایات با نظر ابن عباس و ضحاک و عطا منطبق است نه با نظر ابن مسعود که مدعی بوده است مقصود از زینت ظاهره جامه است.

اساسا نظر ابن مسعود قابل توجیه نیست، زیرا جامه ای که خود بخود آشکار است جامه رو است نه جامه زیر، و در این صورت معنی ندارد که گفته شود زنان زینتهای خود را آشکار نکنند مگر جامه رو را. جامه رو قابل پوشاندن نیست تا استثنا شود، بر خلاف چیزهائی که در کلمات ابن عباس و ضحاک و عطا است و در روایات شیعه امامیه آمده است. اینها اموری است که قابل این هست که دستور پوشانیدن یا نپوشانیدن آنها داده شود.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید