نقاط ضعف مهلک در همسر آینده (5)

نقاط ضعف مهلک در همسر آینده (5)

نویسنده:باربارادی آنجلس
مترجم:هادی ابراهیمی

همسرتان از لحاظ روحی غیر قابل دسترس است

ضعف مهلک (7)
نامزد /همسرتان از لحاظ روحی «غیر قابل دسترس »است .
درباره ی این ضعف مهلک ،تعریف آن ، طرز شناسایی و دلایل آن ، می توان یک کتاب نوشت .ولی تمامی آنچه واقعاً باید بدانید ، تنها همین است .
از کسانی که احساسات و عواطف شان کرخت است ، دوری کنید .
انسان های زیادی در این دنیا وجود دارند که مشتاق آنند به شما عشق بورزند و عشق شما را نیز به نوبه ی خود دریافت کنند .چرا کسی را انتخاب کنیم که به سادگی نمی تواند عواطف خود را بروز دهد و چرا وقت مان را بر روی کسی تلف کنیم که مدام مجبور باشیم به زور قلب او را باز کنیم و احساسات و عواطف شان را به زور از زیر زبانش بیرون بکشیم ؟
طبیعتاً غیر قابل دسترس بودن از لحاظ روحی ،درجات متفاوتی دارد .همگی ما دیوارهایی پیرامون خود بنا کرده ایم که قسمت هایی از وجودمان را که از نشان دادن شان به دیگران واهمه داریم ، می پوشانند و بخشی ازمأموریت و هدف یک رابطه ی سالم نیزاین است که بیاموزیم چگونه هرچه بیشتر از نظر روحی و احساسی باز و گشاده باشیم و بیشتر نیزاعتماد کنیم .اما واقعیتی که وجود دارد ، این است که برخی از مردم آمادگی این را ندارند با کسی ارتباط داشته باشند ؛ زیرا از لحاظ روحی بیش از حد وابسته اند .این دسته از مردم باید به طور جدی التیام یابند ؛ پیش از آنکه توانایی و قابلیت آن را داشته باشند که عشق بورزند و عشق نیز دریافت کنند .
در این مقاله درباره ی علائم و صدمات و لطمات روحی زیاد صحبت کردیم و در اینجا از شما اجازه می خواهم که با ارائه ی فهرستی از برخی نشانه های هشدار ،این بخش را به شکلی خلاصه تر جمع بندی کنم .لازم است این نشانه های هشدار را درشناسایی فردی که از لحاظ روحی غیرقابل دسترس است ، در نظر داشته باشید .
1 ـ نامزد /همسرتان نمی تواند احساسات و عواطف خود را نشان دهد .
«می دانم که یوهان قلبی حساس و عاطفی دارد ؛اما برای او سخت است که احساسات خود را نشان دهد زیرا درگذشته به این دلیل بارها صدمه دیده است ».فایده ی رابطه با کسی که اصولاً نمی تواند احساسات خود را نشان دهد ، چیست ؟
چرا اصلاً آدم تنها نماند ؟ اصولاً طبق تعریف ،رابطه به معنای تأثیر و رفتار متقابلی است که میان دو انسان وجود دارد نه سعی و تلاش از جانب یک فرد به منظور کنش متقابل با دیگری و کم کاری و یا بی تفاوتی و عدم همکاری از جانب فرد دیگر .چنانچه نامزد /همسرتان نمی تواند احساسات اش را با شما در میان بگذارد ،رابطه تان سطحی و در نهایت مأیوس کننده خواهد بود و شما ناگزیر یک «کنسرو باز کن انسان »خواهید شد که همواره سعی در باز کردن احساسات نامزد /همسر خود دارید !این کار وظیفه ی شما نیست بلکه وظیفه ی خود اوست .این حق مسلم شماست که از نامزد /همسر خود توقع داشته باشید بتواند احساسات و عواطف پایه ای و زیربنایی نظیر :خوشحالی ، غم ،یأس ، هیجان و عشق را بروز دهد .چنانچه او این قابلیت را نداشته باشد ، بنابراین آمادگی و صلاحیت در رابطه بودن با هیچ کسی را ندارد .
به یاد داشته باشید که :چیزی به نام فرد «غیراحساسی »وجود ندارد . همگی ما روزی «کودکانی احساسی »بودیم .آیا تا به حال کودکی را دیده اید که نتواند احساسات خود را بروز دهد ؟ این امکان وجود دارد که فردی در کودکی از لحاظ احساسی تخریب شده باشند و قابلیت حس کردن و بروز عواطف اش را از دست داده باشد ؛ اما فرد «غیرعاطفی »اصولاً وجود ندارد .
2 ـ نامزد /همسرتان نمی تواند و یا نمی خواهد درباره ی احساسات اش صحبت کند .
«می دانم لارنس مرا دوست دارد .موضوع این است که او آدمی نیست که بتواند درباره ی احساسات و این جور حرف ها صحبت کند ».
بار دیگر یادآور می شوم که منظور از یک رابطه ، فقط مجاورت با یک فرد نیست ،بلکه مصاحبت و برقراری ارتباط نیز هست و این به معنای در میان گذاشتن احساسات ،نظرات و نگرش های مختلف با نامزد /همسرتان می باشد و برای این مهم لازم است بتوانید با یکدیگر صحبت کنید .هیچ چیز برایم غم انگیزتر از این نیست که از کسی بشنوم :«شوهرم نمی تواند احساسات خود را بیان کند »معمولاً دوست دارم در پاسخ به چنین افرادی بگویم :«پس چرا وانمود می کنی که «رابطه ای »درکار است .تنها واقعیتی که وجود دارد ، این است که شما در یک خانه ی مشترک زندگی می کنید ،اما هیچگونه ارتباطی با یکدیگر ندارید ».
وقتی نامزد /همسرتان از احساسات اش با شما گفتگو نمی کند ، به این معناست که هیچ رابطه ای بین شما وجود ندارد .تنها واقعیتی که وجود دارد ، این است که شما فقط یک «قرار داد زندگی مشترک »دارید نه یک ارتباط .
همگی بارها شاهد بوده ایم که برای بسیاری از مردم احساسات ، امری مشکل است .به خصوص اگر در کودکی به آنان آموزش داده شده باشد که احساسات را بروز ندهند .اما چنانچه نامزد /همسرتان از اینکه حتی بیاموزد چگونه احساسات خود را بیان کند ،امتناع می ورزد و یا اصولاً بسته است ، رابطه تان دردناک خواهد بود .تنها با گفتگو و ارتباط است که زن و شوهر می توانند رابطه ی خود را به راستی متحول کنند ؛ تنها فقط اگر بخواهند بیاموزند که چگونه .
کتاب خواندن ، کلاس رفتن ، دوره دیدن و مشاوره ی ازدواج همه و همه روشهای مؤثری هستند جهت آموختن اینکه چگونه با یکدیگر گفت وگو کنیم نکته ای که در اینجا اهمیت دارد ، این است که باید زن و شوهر هر دو بر روی این مشکل کار کنند .
3 ـ نامزد /همسرتان نمی تواند خود را رها کند و به راحتی اعتماد نماید .
«اندی می گوید هیچگاه نمی خواهد مرا از دست دهد ؛ اما با اینکه مرا محرم احساسات خود بداند نیز مشکل دارد ».
همانگونه که قبلاً نیزگفتم ، برخی از مردم آمادگی و قابلیت داشتن یک رابطه ی سالم را ندارند ؛زیرا احساسات و عواطف شان کرخت است .این دسته از افراد ممکن است حتی سعی کنند تا این حالت شان را کنار بگذارند ، اما ندانند که چگونه ممکن است .این قبیل افراد پیش از آنکه بتوانند سیرهای روحی خود را رها کنند و شما را به درونشان راه دهند ، لازم باشد عمیقاً التیام یابند . هنگامی که صحبت از برنامه ای پر دوام می شود ، حس و نیت به تنهایی کاری از پیش نخواهد برد .بدین معنا که شما باید کسی را پیدا کنید که آمادگی و از همه مهمتر ،«تمایل »همکاری جهت فرو ریختن دیوارها و حصارهای دفاعی خود را داشته باشد .درغیر این صورت ، به یک مسابقه ی «طناب کشی روحی »کشیده خواهید شد که در آن همواره نامزد /همسرتان را هل می دهید تا بلکه کمی از کرخت بودنش بکاهد و او نیز شما را مدام پس می زند .
چنانچه هر یک از توضیحات فوق برایتان آشنا است ، به ابتدای فصل پنجم مراجعه کنید و این مبحث را که «چرا ممکن است کسی را انتخاب کنید که به شما کمتر از آنچه به او عشق می ورزید ، عشق بورزد »را دوباره بخوانید . باید الگوی احساسی خود را که موجب جذب شدن شما به کسی است که از لحاظ روحی «غیرقابل دسترس »است ، درک کنید تا بتوانید از آن رهایی یابید .

ضعف مهلک (8)
نامزد /همسرتان از رابطه (روابط )گذشته ی خود هنوز التیام نیافته است .
همگی ما از روابط گذشته ی خود کوله باری از احساسات حل و فصل نشده داریم که به همراه خود آن را به رابطه ی جدیدمان حمل می کنیم .اما گاهی اوقات این احساسات حل و فصل نشده ، آنچنان توان فرسا و کوبنده اند که برای رابطه ی احساسی ما مهلک و خطرناک خواهند بود .اگر جذب کسی شدید که هنوز از رابطه یا روابط قبلی خود التیام نیافته است ،مطمئن باشید که دچاریأس و دلشکستگی خواهید شد.درزیر برخی موارد خاص که لازم است مراقب شان باشید . آورده شده است :
1 ـ نامزد /همسرتان هنوز خشم و انزجار فوق العاده ای نسبت به همسر قبلی اش در دل دارد .
یکی از سؤالاتی که همواره به مجردها توصیه می کنم تا در اولین ملاقات با همسر آینده ی خود از او بپرسند ، این است که :«نسبت به همسر (نامزد / همسر )قبلی خود چه احساسی دارید ؟ »چنانچه این ملاقات به یکباره به ایراد نطقی آتشین درباره ی اینکه نامزد /همسر قبلی او چه «فلان فلان شده ای » بوده است ، تبدیل شود و یا از نامزد /همسر قبلی خود به عنوان زنی هرزه که به او خیانت کرده بوده یاد کند ، پیش از آنکه ملاقات دوباره ای با او داشته باشم ، خوب فکر خواهم کرد .همان طور که قبلاً دیدیم ، خشم حل و فضل نشده و مقصر دانستن دیگران ،دست آخر روی شما فرافکن خواهد شد .این امکان وجود دارد که نامزد /همسرمان هنوز به میزان کافی از رابطه ی قبلی خود التیام نیافته باشد تا بتواند رابطه ی سالمی با شما داشته باشد .ممکن است او به وقت بیشتری نیاز داشته باشد تا بتواند حوادث و وقایع گذشته ی خود را ارزیابی کند و مسئولیت سهم خود را در وقوع اتفاقات گذشته بپذیرد .
هر چه خشم و عصبانیت بیشتری از گذشته در دل داشته باشید ، به همان میزان قابلیت و توانایی شما در عشق ورزیدن در روابط فعلی تان کاهش خواهد یافت.
این ضعف برای همیشه مهلک نخواهد بود.گذشت زمان به موازات مشاوره و رونکاوی می تواند این مشکل را ریشه کن کند .توجه :این امکان وجود دارد که در خلال یک ارتباط جدید نیز ،روی این مشکل کار کنید .اما به مراتب مشکل تر خواهد بود و چنانچه التیام نامزد /همسرتان بیشتر از آنچه شما فکر می کردید طول بکشد ، می تواند با ایجاد خشم و عصبانیت در شما نتیجه عکس داشته باشد.
2 ـ نامزد /همسرتان هنوز به جهت نامزد /همسر قبلی خود احساس گناه می کند و خود را مسئول می داند .
ـ آیا نامزد /همسرتان هنوز به نامزد یا همسر قبلی خود تلفن می کند و یا به تلفن اوپاسخ می دهد و ادعا می کند که فقط به این دلیل بوده است که مدتی است نگران اوست ؟
ـ آیا نامزد /همسرتان به طور مداوم از نامزد /همسر قبلی خود صحبت می کند اجازه می دهد که نگرانی اش برای او ، خوشحالی و خوشبختی شما را در ارتباط جدیدتان تحت الشعاع قرار دهد ؟
ـ آیا احساس می کنید که نامزد /همسرتان در رابطه با نامزد /همسر قبلی اش هنوز برای خود حدود و ثغور معقول و شایسته ای قرار نداده است و مرز بین رفتار «درست »را از رفتار «غلط »و «ناشایست »دراین رابطه هنوز به درستی نمی شناسد ؟
ـ آیا احساس می کنید که نامزد /همسرتان رابطه با نامزد /همسر قبلی خود را همچنان پنهانی به پیش می راند و هرگز به وضوح و با قطعیت اعلام نمی کند که از آشتی و سازش با او قطع امید کرده است ؟
ـ آیا نامزد /همسرتان سعی می کند که با دروغ گفتن درباره ی ارتباط اش با شما ، نامزد /همسر قبلی خود را نرنجاند ؟ آیا او نامزدی /ازدواج اش را با شما از همسر قبلی خود و بچه هایش مخفی نگه می دارد و با نگفتن حقیقت به او ، مدام این دست و آن دست می کند ؟
چنانچه به هر کدام از سؤالات فوق پاسخ مثبت دادید ، پس درگیر رابطه با کسی هستید که هنوز گذشته ی خود را کاملاً رها نکرده است .این رفتار فقط هنگامی پذیرفتنی است که شما و نامزد /همسرتان مصادف با به هم خوردن رابطه ی قبلی او با یکدیگر آشنا شده باشید و یا اینکه چند هفته و یا چند ماهی بیش نگذشته باشد و نامزد /همسرتان هنوز مشغول تطبیق خود با این تغییر ناگهانی در زندگی اش باشد .حتی در این شرایط «غیرعادی »نیز این رفتار نباید حداکثر بیش از یک یا دو ماه ادامه پیدا کند .اما در صورتی که مدتی است نامزد /همسرتان به رابطه ی قبلی خود خاتمه داده است و هنوز یک یا تعداد بیشتری از نشانه های هشدار فوق را مشاهده می کنید ، با مشکل مواجه خواهید شد .
چنانچه نامزد /همسرتان احساس گناه می کند و نسبت به نامزد /همسر قبلی خود احساس تأسف دارد ، این احساس او حتماً با قابلیت و توانایی او در وا دادن و تسلیم شدن به رابطه ی جدیدش تداخل خواهد کرد .این حالت همچنین «مثلثی »ایجاد خواهد کرد که شما تنها یک رأس آن خواهید بود .حتی اگر نامزد /همسرتان هیچگونه تماس مستقیمی نیز با نامزد /همسر قبلی خود نداشته باشد ، همواره سه نفر در این رابطه وجود خواهند داشت نه دو نفر . چنانچه اگر با کسی آشنا شدید که این توصیف درباره ی او صدق می کند ، تنها هنگامی با او درگیر شوید که به رابطه (روابط )قبلی خودپایان داده باشد .
در ضمن به او بگویید که هرگاه احساسات خود را در ارتباط با فرد قبلی زندگی خود حل و فصل کرد ، به شما فکر کند .درغیر این صورت با نامزد / همسر قبلی او در یک رقابت خواهید بود و این محال است که با یک خاطره رقابت کنید و برنده باشید .خصوصاً اگر این خاطره ، خاطره ای خوشایند ، همدلانه و همفکرانه بوده باشد .
3 ـ نامزد /همسرتان هنوز رنجش خاطر و آزار و اذیتی را که از رابطه ی قبلی خود دیده است ، فراموش نکرده است و یا از ضربه ی عاطفی که خورده است ، در شوک روحی به سر می برد .
ـ آیا نامزد /همسرتان ا لحاظ روحی و عاطفی شکننده به نظر می آید ؟
ـ آیا نامزد /همسرتان از اینکه به شما اعتماد کند ، می ترسد ؟
ـ آیا نامزد /همسرتان مکرراً از اینکه نامزد /همسر قبلی اش به طرزی وحشتناک او را رنجانده و قلبش را شکسته است گریه و زاری می کند ؟
ـ ایا این طور به نظر می آید که هرچه می کنید و یا هرچه می گویید ، نمی توانید نامزد /همسرتان را خوشحال کنید ؟
اگر موارد فوق برایتان آشنا است ، مراقب باشید .این امکان وجود دارد که قلب نامزد /همسرتان هنوز به میزان کافی التیام نیافته باشد تا بتواند شما را دوست بدارد .
هشدار به «ناجی »!وسوسه خواهد شد درگیر افرادی شوید که به تازگی از رابطه ی دردناک و خالی از مهر بیرون آمده اند و بخواهید نقش شفادهنده ای را بازی کنید که قلب های شکسته را تعمیر می کند .باز گردید وآن بخش از فصل پنجم را که در آن درباره ی «مأموریت نجات »به عنوان یکی از دلایل نادرست درگیر شدن در یک رابطه صحبت کردیم ، دوباره بخوانید .اگر کسی تا بدین حد آسیب دیده است به او وقت بدهید تا خود را التیام دهد .چرا که اگر زود هنگام در چنین رابطه ای قدم بگذارید ، الگو و انگاره ای منفی را از همان ابتدا در رابطه ی خود کار گذاشته اید .
آنچه را که در مقاله پنجم درباره ی درگیر شدن با کسانی که از لحاظ روحی و عاطفی در دسترس نیستند گفتیم ، به یاد داشته باشید :درگیر شدن با چنین افرادی می تواند راهی باشد برای «فرار از صمیمیت »و انتخاب کسی که نمی تواند شما را دوست داشته باشد ،روشی است برای محروم کردن خودتان از عشق .اگراین طور به نظر می آید که همیشه کسانی راپیدا می کنید که گذشته ی خود را پشت سر نگذاشته اند ،به مشاوره و روانکاوی احتیاج دارید تا اینکه برای درک و رویارویی با ترس خود از تعهد کمک بگیرید .

ضعف مهلک (9)
تخریب روحی از دوران کودکی (کودک آزرده )
همه ی ما احساسات حل و فصل نشده ای را از دوران کودکی به روابط حال خود می آوریم .می توان گفت گذشته مان ، ما را تا حد زیادی شکل داده است.اگربه دنبال کسی هستید که هیچگونه آسیب روحی از دوران کودکی خود ندیده باشد ، برایتان آرزوی موفقیت دارم !همگی ما چنین آسیب هایی دیده ایم .با این حال هنگامی که در جستجوی خود به دنبال همسر مطلوب ، وجود و یا عدم وجود ضعف های مهلک را در او بررسی می کنیم ، لازم است از خود سه سؤال بپرسیم :
1 ـ ضربه ای روحی وارد شده به همسر آینده ی من در کودکی، تا چه حد شدید بوده است ؟
2-آیا او به لطمات روحی وارد شده به خود و اینکه تا چه میزان توانایی او را در ایفای نقش مطلوب در رابطه اش با من از خود متأثر ساخته است نیز واقف است ؟
3 ـ آیا به طور فعال بر روی خود کار می کند تا این لطمات روحی را التیام دهد .(مطالعه ، روانکاوی ، سمینار و … )
پاسخ به سؤال های فوق می تواند این پرسش را که آیا گذشته ی نامزد / همسرتان می تواند برای رابطه ی شما مهلک باشد یا خیر ، پاسخ دهد . حقیقت این است ، پیدا کردن کسی که کودکی نسبتاً شاد و سالمی را پشت سر گذاشته باشد ، غیرممکن نیست ؛ اما این امکان نیز وجود دارد که مثلاً مادرش او را بسیارلوس بار آورده باشد و چون خودش نیز این الگو بی خبراست ، بخواهد همیشه همه چیزمطابق میل او باشد ؛ طوری که به هیچ وجه توانایی و صلاحیت رابطه ای خوب و سالم را نداشته باشد .درمقابل ، این امکان نیز وجود دارد که شخصی در کودکی از لحاظ جنسی مورد مزاحمت قرار گرفته و بسیار نیز کتک خورده باشد ،اما خود از لطمه ی روحی که بر او وارد آمده است کاملاً مطلع باشد و درجهت التیام آن فعالانه نیزتلاش کند و بنابراین قابلیت و صلاحیت داشتن رابطه ای فوق العاده را کاملاً دارا باشد .
تمایل نامزد /همسرتان به رویارویی با برنامه ریزی احساسی خود و اقدام به التیام آن، به طرز فوق العاده ای آثار مخرب هرگونه ضعف مهلک را بر روی رابطه ی شما کاهش می دهد .
ضعف های مهلکی که در این مقاله بررسی شدند ، همگی نشانه ها و علایم حوادث دردناک کودکی هستند .اما حائز کمال اهمیت است که علاوه برآن ها ، سابقه ی برخی ضربه های عاطفی و لطمات روحی جدی تر را نیز از کودکی همسر آینده تان جویا شوید ؛ تا بتوانید او را بهتر درک کنید یا چنانچه این ضربات روحی بسیار شدید بوده اند و به حد کافی التیام نیافته اند ، بتوانید از درگیر شدن در رابطه ای بسیار دردناک و مأیوس کننده جلوگیری کنید . لطمات روحی از دوران کودکی را می توان به اقسام زیر تقسیم بندی کرد :
1 ـ آزار جنسی و ضربه ی عاطفی ناشی از آن
2 ـ آزار جسمانی و یا کلامی (گفتاری )
3 ـ ترک شدن به وسیله ی یک یا هر دوی والدین :طلاق ، مرگ ، فرزند خواندگی ، خودکشی ، دوری عاطفی
4 ـ اختلالات تغذیه ای
5 ـ اعتیاد یک یا هر دوی والدین به الکل ، مواد مخدر ، دارو و …
6-تعصب مذهبی
از آنجا که موضوع مورد بحث ما در اینجا وقایعی هستند که در گذشته اتفاق افتاده اند ، بنابراین شناسایی لطمات روحی کودکی از شناسایی یک مشکل فعلی نظیر اعتیاد و یا انواع دیگر ضعف های مهلک که در این فصل آن ها را بررسی کردیم ، مشکل تر است .برای هریک از اقسام ضربات روحی فوق پرسش هایی را طراحی کرده و در ذیل گنجانده ام .کاملاً مهم است که پاسخ این پرسش ها را از طرف همسر آینده تان بدانید .از آنجا که در تشخیص اینکه آیا به او لطمات روحی شدیدی وارد آمده است یا خیر ، تعیین کننده هستند .پر واضح است که هرگز به شما توصیه نمی کنم که پاسخ به کلیه ی این پرسش ها را ظرف همان چند ماه اول از نامزدتان جویا شوید و هرگز نیز درست نیست او را تحت معاینه دقیق و تشخیص «روانکاوی بالینی »قرار دهید .چرا که احتمالاً متخصص نیستند و صلاحیت علمی این کار را ندارید .اما بسیار اهمیت دارد که ظرف همان چند هفته ی اول پیش از آنکه با نامزد / همسرتان رابطه ی جنسی برقرار کنید ، تا حدی بدانید که با چه کسی سر و کار دارید .
مهم :به یاد داشته باشید که به این پرسش ها درباره ی خودتان نیز پاسخ دهید تا درباره ی شخصیت خود نیز شناخت و بینش بیشتری به دست آورید .

آزار جنسی و ضربه ی عاطفی ناشی از آن
1 ـ آیا نامزد /همسرتان به یاد می آورد که در کودکی مورد مزاحمت جنسی قرار گرفته باشد ؟ آیا مزاحمت توسط یکی از اعضای خانواده ، یک دوست و یا یک مقام مسئول نظیر کشیش ، معلم و یا یک غریبه بوده است ؟ آیا نامزد / همسرتان در پی آن هرگز تحت معالجه و یا درمان قرار گرفته است ؟ آیا نامزد /همسرتان موضوع را با خانواده ی خود در میان گذاشته است ؟ آیا با فرد خاصی برخورد مقتضی صورت گرفته است ؟
2 ـ آیا نامزد /همسرتان از دیگر اعضای خانواده ی خود که مورد مزاحمت جنسی بوده اند خبر داشته است ؟ آیا آنان تحت معالجه و درمان بوده اند ؟
3 ـ آیا نامزد /همسرتان هرگز در گذشته درحین استمناء یا مقاربت ، گیر افتاده است ؟ آیا به دلیل آن تنبیه نیز شده است ؟
4 ـ چه ارزش ها و باورهایی در رابطه با مسائل جنسی به او آموزش داده شده است ؟
5 ـ آیا نامزد /همسرتان از روابط نامشروع یکی از والدین خود خبر داشته است
(روابط عشقی نامشروع ، چند همسری ، فاحشگی )؟
6 ـ آیا در گذشته هرگز به نامزد /همسرتان تجاوز شده است ؟ آیا او جهت التیام این ضربه ی عاطفی با مراکز «مبارزه با تجاوز »یا در گروه درمانی ها فعالیت داشته و یا مشاوره ی فردی دریافت داشته است ؟

مشکلات احتمالی :
ـ اعتیاد جنسی یا ناتوانی جنسی :قربانیان آزار و اذیت جنسی غالباً یا نسبت به روابط جنسی یک اشتغال ذهنی بیش از حد پیدا می کنند که در این باره بعداً صحبت خواهیم کرد و یا به کلی از آن بیزار می گردند ؛ به طوری که تمایل جنسی خود را کاملاً از دست می دهند و دچارناتوانی جنسی می گردند .طی سال ها ، تلفن های بی شماری از شوهرهای مأیوسی دریافت کرده ام که به تازگی متوجه شده بودند که همسرشان «سرد مزاج »است و در کودکی مورد مزاحمت و آزار جنسی قرار گرفته بوده است و هرگز نیز در این باره کمکی (مشاوره ،روانکاوی )دریافت نکرده است .بسیار مشکل است که بتوانید ازدواجی موفق داشته باشید و از روابط جنسی با همسرتان به طرز طبیعی لذت ببرید ، چنانچه در کودکی مورد مزاحمت جنسی قرار گرفته باشید و هرگز نیز به منظور رویارویی با احساس ضعف و خشمی که برایتان به ارمغان آورده است ، مشاوره و روانکاوی دریافت نکرده باشید .چرا که درمان در اینگونه موارد از ضروریات محسوب می شود .
حتی چنانچه نامزد /همسرتان هرگز مورد مزاحمت جسمانی قرار نگرفته باشد ، اما در کودکی شاهد رفتارهای جنسی غیرطبیعی بوده و با آن ها بار آمده باشد ، احتمال اینکه مشکلات فوق پدید بیایند وجود خواهد داشت .
ـ ترس از صمیمت :این امکان وجود دارد که قربانیان آزار و اذیت جنسی ، با حد و مرزهای عاطفی و احساسی دچار مشکل شوند ؛ بدین معنا که از لحاظ احساسی یا زیاده از حد منفعل باشند و هیچگونه حد و مرزی در این باره نشناسند و یا اینکه در را به یکباره بر روی هرگونه احساسات و عواطف ببندند و با برافراشتن انواع موانع سخت ،هرگز به کسی اجازه ی ورود ندهند .بیشتر کسانی که مورد تعارض جنسی قرار گرفته اند ، اجازه نمی دهند از لحاظ عاطفی به آنان نزدیک شوید .
این امکان وجود دارد که بزرگسالانی که در کودکی به هر دلیل به آنان این آموزش داده شده است که در رابطه با مسائل جنسی احساس شرمندگی و خجالت داشته باشند حال یا از طریق تعالیم مذهبی ، نظم و انضباط سفت و سخت «والدین »و یا دستگیر شدن در حین اجرای هرگونه عمل جنسی و تنبیه شدن برای آن ، همچنین از اینکه از لحاظ روحی و یا جنسی با کسی صمیمی بشوند ، مشکل پیدا کنند .
ـ مشکل اضافه وزن :اولین سؤالی که از مراجعانی که مشکل اضافه وزن دارند و برای مشاوره نزد من می آیند می کنم این است که آیا در کودکی مورد تعارض جنسی قرار گرفته اند یا خیر .بیش از دو سوم تمامی آن ها به این پرسش پاسخ مثبت می دهند .کسانی که در کودکی مورد تعارض و خشونت جنسی قرار گرفته اند، با ساختن یک پوشش دفاعی جسمانی به دور «کودک »آسیب دیده ی درون شان ، خود را ناخودآگاه از هرگونه درد احتمالی دور نگاه می دارند .
ـ انحراف و انحطاط جنسی:درباره ی این موضع در همین مقاله بیشتر صحبت خواهیم کرد .اما چیزی که در اینجا یادآوری آن مهم است ، این است که بازماندگان آزار و اذیت جنسی در کودکی ، غالباً ممکن است در بزرگسالی به رویاپردازی درباره ی مسائل جنسی ، پورونوگرافی و یا بی بند و باری جنسی رو بیاورند که این در واقع سردرگمی آنان را در قبال مسائل جنسی به طرزی آشکار نمایش می دهد .

آزار و بدرفتاری جسمانی یا کلامی (گفتاری )
1 ـ آیا نامزد /همسرتان و یا یکی از اعضای خانواده ی او هرگز در کودکی کتک خورده است ؟ دفعات و شدت این آزار جسمانی تا چه حد بوده است ؟
2 ـ آیا نامزد /همسرتان را به روش های فیزیکی دیگر ترسانده اند (زندانی شدن در زیرزمین ، گرسنگی کشیدن به مدت یک روز تمام ، قرار دادن دست ها در آب داغ و … )؟
3 ـ آیا نامزد /همسرتان در خانه ای بزرگ شده است که دائماً در آن اشکال گوناگونی از خشم نظیر جنگ و دعواهای مداوم ،داد و فریاد ، ناسزا گفتن و دیگران را به اسم های ناخوشایند صدا زدن و …به نوعی رواج داشته است ؟
4 ـ آیا نامزد /همسرتان از یکی از والدین خود می ترسیده و یا از او متنفر بوده است ؟
5 ـ آیا نامزد /همسرتان هرگز در کودکی مورد بددهنی و آزار کلامی قرار گرفته است (به او گفته می شد که«خوب »نیست ، بر سر او داد می زده اند ، مدام از او انتقاد می کرده اند ، تحقیرش می کرده اند و یا اینکه به راحتی کاری می کرده اند تا احساس کند هیچ یک از کارهایی که می کند به اندازه ی کافی خوب نیست )؟
6 ـ آیا کودکی نامزد /همسرتان مملو از قوانین رفتاری غیر عادی و غیر منطقی بی شمار ، اعم از اظهار شده یا نشده ، بوده است ؟ آیا چنانچه نامزد / همسرتان هر یک از آن قوانین را زیر پا می گذاشته ، شدیداً از او انتقاد می شده است ، طردش می کرده اند ویا او را مورد تنبیه قرار می داده اند ؟
7 ـ آیا نامزد /همسرتان هرگز شاهد بدرفتاری کلامی یکی از والدین خود با دیگری بوده است ؟
8 ـ آیا نامزد /همسرتان هرگز هیچ یک از کسانی را که در بزرگسالی با آن ها رابطه داشته است ، کتک زده است ؟

مشکلات احتمالی :
ـ تخلیه خشونت و نفرت سرکوب شده :کودکانی که با آزار و اذیت جسمانی و کلامی بزرگ می شوند، معمولاً خشم و غضب فوق العاده ای در درون خود دارند .بدون دریافت کمک حرفه ای (مشاوره ، روانکاوی )این خشم سرکوب شده را به صورت تندخوگری و پرخاشگری نشان خواهد داد ؛ درست مانند والدین خود و در این فرایند به شما نیز آزار خواهد رساند .این برون ریزی و تخلیه ی خشم ، می تواند به یکی از اشکال :فوق العاده انتقادگر بودن ، سختگیری ، بد عنق بودن ، دمدمی مزاج بودن و آزار شما یا بچه هایتان به طرزی عملی نشان داده شود .
ـ اعتیاد (سود مصرف مواد ):چنانچه دو نفر که مورد آزار و اذیت جسمانی قرار گرفته اند ، بخواهند خشمی را که در درون خود دارند سرکوب کنند ، این امکان وجود دارد که مستعد نوعی اعتیاد شوند ؛ تا به آن ها در کرخت کردن احساسات سرکوب شده شان کمک کند ؛ به طوری که احساسات منفی خود را دیگر حس نکنند .
ـ رفتار کنترل گرایانه :چنانچه شخصی در کودکی کنترل می شده است ، این امکان وجود دارد که در روابط دوران بزرگسالی خود ، بخواهد دیگران را کنترل کند .
ـ عدم توانایی در رویارویی با مسائل و حل مشکلات :کودکان خانواده هایی که در آن خشم و اغتشاش زیادی وجود داشته است ، در بزرگسالی نسبت به هر گونه درگیری و برخورد احتمالی شدیداً بیزار خواهند شد .چنین کودکانی در روابط بزرگسالی خود از هرگونه مذاکره برای حل مشکلات متنفر خواهند بود و سعی دارند به هرقیمت از درگیری و برخورد بر حذر باشند و از اینکه به شما بگویند از چیزی ناراحت هستند خودداری خواهند کرد .
ـ اعتیاد به ماجراجویی :چنانچه کودکی در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن مدام به نوعی ماجراجویی وجود داشته باشد ، در بزرگسالی «عشق » و «ماجراجویی »درذهن او تداعی معنای خواهد داشت .چنانچه نامزد /همسرتان در محیطی گیج کننده و غیرقابل پیش بینی شده باشد ، این امکان وجود دارد که ناخودآگاه در زندگی خود «ماجرا »بیافریند ؛ چرا که این همان احساس آشنایی است که قاعدتاً ، باید خانه برایش تولید کند !
ترک شدن به وسیله ی یک یا هر دوی والدین :طلاق ، مرگ ، فرزند خواندگی ، خودکشی ، دوری عاطفی
1 ـ آیا والدین نامزد /همسر شما از هم جدا شده بودند ؟ آیا نامزد / همسرتان پس از طلاق با هردوی آن ها تماس داشته است ؟ آیا طلاق آن ها توافقی و دوستانه و یا طلاقی بد و زشت بوده است ؟
2 ـ آیا والدین نامزد /همسرتان بر سر«حضانت »(سرپرستی ) بچه ها دعوی قانونی داشته اند ؟
3 ـ آیا والدین نامزد/همسرتان در پی طلاق ، با یکدیگر بد دهنی می کرده اند یا از نامزد /همسرتان به عنوان یک میانجی و وسیله ای برای بازی دادن یا فریب دادن یکدیگر استفاده می کرده اند ؟
4 ـ آیا والدین نامزد /همسرتان در پی جدایی از یکدیگر ، ازدواج مجدد کرده اند ؟ چنان چه چنین بوده است ، روابط نامزد /همسرتان با نامادری / ناپدری خود چگونه بوده است ؟
5 ـ آیا نامزد /همسرتان یک یا هر دوی والدین خود را در کودکی از دست داده است ؟ علل آن چه بوده اند (بیماری ، مرگ ناگهانی ، خودکشی و … )؟
6 ـ آیا نامزد /همسرتان را کسی به فرزند خواندگی گرفته است ؟ آیا نامزد /همسرتان از والدین اصلی خود خبر دارد ؟
7 ـ آیا والدین نامزد /همسرتان از نظر عاطفی سرد بوده و خود را از او دور می گرفته اند ؟ آیا نامزد /همسرتان به سختی به یاد می آورد که در کودکی به او گفته باشند «دوستت دارم »؟ آیا والدین نامزد /همسرتان به سختی عشق و محبت شان را ابراز کرده اند ؟

مشکلات احتمالی
ـ ترس از تعهد :چنانچه نامزد /همسرتان در کودکی به عللی چون طلاق ، مرگ یک یا هر دوی والدین و یا بی محبتی و کمبود عشق ، احساس ترک شدگی می کرده است ،این امکان وجود دارد که به راحتی نتواند به کسی از نظر عاطفی تعهد بدهد .«تعهد ندادن »روشی است ناخودآگاه به منظور پیشگیری از هرگونه احتمال ترک شدن مجدد .(برای اطلاعات بیشتر درباره ی «تعهد »رجوع کنید به فصل یازدهم ).
ـ تعهد بی موقع و زود هنگام :درباره ی این موضوع قبلاً در فصل چهارم این کتاب صحبت کردیم .بیشتر کسانی که در کودکی از داشتن خانواده ای طبیعی محروم شده اند ، ممکن است عجولانه خود را در روابط درگیر کنند و زود هنگام تعهد بدهند ؛ به این امید که آنچه هرگز نداشتند ، به دست آورند . چنین افرادی بیشتر عاشق «تصور »متعهد بودن هستند تا اینکه اساساً آمادگی قول دادن و پایبند ماندن را داشته باشند .
ـ ناامنی ، احساس مالکیت ، حسادت و بی اعتمادی :هرچه نامزد / همسرتان در کودکی احساس ترک شدگی و طرد شدگی بیشتری کرده باشد به همان میزان نیز احتمال اینکه مشکل ناامنی ، احساس مالکیت ، حسادت و بی اعتمادی داشته باشد ، بیشتر خواهد بود .ممکن است به راحتی نتواند خود را متقاعد سازد و باورکند که شما او را دوست دارید و هرگز به هیچ وجه او را فریب نخواهید داد و به او خیانت نخواهید کرد .
ـ فقدان هرگونه تصویر ذهنی از یک رابطه ی سالم :چنانچه کودکی در خانواده ای بزرگ شود که در آن ازدواج پدر و مادرش سالم و پا برجا نمانده و دستخوش اغتشاش شده باشد ، تصویر ذهنی سالم یا به عبارتی الگوی صحیحی از یک ازدواج و رابطه پردوام و همیشگی نخواهد داشت .این امکان نیز وجود دارد که چنین کودکی بعدها در رابطه با عشق دچارمشکل شود ، چرا که هرگز شاهد آن نبوده است که پدر و مادرش به او و یکدیگر عشق و محبتی ابراز کرده باشند .

اختلالات تغذیه ای :
1 ـ آیا نامزد /همسرتان در کودکی مشکل اضافه وزن داشته است ؟ آیا زیاده از حد لاغر یا بسیار چاق بوده است ؟ آیا به این دلیل که اضافه وزن داشته و به اصطلاح «چاق »بوده است مسخره و یا اذیت اش می کرده اند ؟ آیا از غذا دادن به عنوان یک پاداش و از غذا ندادن به عنوان وسیله ای برای تنبیه او استفاده می شده است ؟
2 ـ آیا نامزد /همسرتان هرگز اختلالات تغذیه ای نظیر :«آنورکسیا »(1)و «بولیمیا »(2)داشته است ؟ آیا جهت معالجه به متخصص مراجعه کرده است ؟
3 ـ آیا نامزد /همسرتان از غذا به عنوان وسیله ای برای سرپوش گذاشتن و سرکوب کردن احساسات خود استفاده می کند ؟ آیا نامزد /همسرتان اعتیادات غذایی خاص نظیر علاقه ی وافر نسبت به مواد غذایی شیرین و یا بیش از حد شور (غذاهای پرنمک )دارد که نمی تواند آن ها را کنترل کند؟

مشکلات احتمالی :
ـ خشم سرکوب شده :اختلالات تغذیه ای بیشتر خشم و انزجاری را که فرد به دلیل احساس عدم امنیت یا ناامنی ، از ابراز آن ناتوان است ، می پوشاند . چنین شخصی بی شباهت به یک بمب ساعتی ایست که منتظر انفجار است .
ـ اعتماد به نفس پایین :افرادی که مشکل غذایی دارند ، به دلیل وقایع و حوادث دوران کودکی خود اغلب از اعتماد به نفس پایینی برخوردارند . شایان توجه است که مشکلات غذایی از آنجا که یک «چرخه ی معیوب » را سبب می شوند ، می توانند اعتماد به نفس ضعیف شخص را از آنچه هست ، به مراتب پایین تر بیاورند .
ـ کنترل دیگران (رفتار کنترل گرانه ):این احتمال وجود دارد که نامزد /همسرتان «معتاد به کنترل دیگران »باشد .چرا که « خوردن »چندان هم با «کنترل »و «قدرت »بی ارتباط نیست و به طوری که قبلاً نیز دیدیم ، بالاخص
افرادی که از «آنورکسیا »و «بولیمیا »دررنج هستند ، به طرزی اعتیادگونه شدیداً «کنترل گر »هستند .
ـ سوء استفاده ی جنسی پنهان از دوران کودکی :همانگونه که قبلاً نیز ذکر کردم ، این امکان وجود دارد که مشکلات تغذیه ای به این دلیل حادث شده باشند تا این واقعیت را لاپوشانی کنند که در کودکی از شخص سوء استفاده ی جنسی می شده است .
اعتیاد یک یا هر دوی والدین به الکل ، مواد مخدر ، دارو و …
1 ـ آیا یک یا هر دوی والدین نامزد /همسرتان زیاده از حد مشروب می خورده و یا مواد مخدر مصرف می کرده اند ؟ آیا نامزد /همسرتان در کودکی ، والدین خود را در حال «مستی »و یا «نئشگی »دیده است ؟ آیا آن ها پس از مصرف یا در حالی که هنوز تحت تأثیر آن مواد بوده اند ، با نامزد /همسرتان بدرفتاری و یا بددهنی نیز می کرده اند ؟ آیا هرگز اتفاق افتاده بود که آن ها مشروب خواری و یا مصرف مواد مخدر را ترک کنند و عاری از اعتیاد باشند ؟
2 ـ آیا اعتیاد والدین نامزد /همسرتان برایشان مشکلات اقتصادی ، خانوادگی و یا قانونی (تعریزی )در پی داشته است ؟
3 ـ آیا در قبال مسئله ی اعتیاد والدین خود در «انکار »به سر می برد ؟ آیا در کودکی نسبت به آن در «انکار »بوده است ؟
4 ـ آیا نامزد /همسرتان احساس می کرده است که وظیفه دارد و مسئول است که از والدین و یا خانواده اش به دلیل مسئله ی اعتیاد آن ها مواظبت کند ؟
5 ـ آیا نامزد /همسرتان به واسطه ی عدم حضور والدین خود (خوابیدن ، سر درد و گیجی ناگهانی ناشی از مشروب خواری ، فراموش کاری و … )که این نیزخود به دلیل اعتیادشان بوده ، احساس محرومیت می کرده است ؟

مشکلات احتمالی
ـ وابستگی و اتکای بیش از حد به دیگران :بزرگترین مشکل و اختلالی که فرزندان والدین معتاد خواهند داشت این است که بیش از حد به دیگران متکی خواهند بود .کتاب ها و مقالات بی شماری درباره ی این محبت نگاشته شده است .اما فردی را که بیش از حد به دیگران وابسته است به زبان ساده می توان چنین توصیف کرد :فرد «متکی و وابسته به دیگران »فردی است که به واسطه ی وقایع و حوادث تلخ و اسفباری که در کودکی او اتفاق افتاده اند ، آموخته است تا واقعیت وجودی دیگران را از واقعیت وجودی یا به عبارتی موجودیت خویش مهم تر ، برتر و ارجح تر بداند .این امکان که نامزد / همسرتان مشکل وابستگی و اتکاء بیش از حد به دیگران داشته باشد وجود دارد ، چنانچه :
1 ـ به راحتی نمی تواند حد و مرز و حدود شما و یا دیگران را مشخص کند ( به راحتی نمی تواند «نه »بگوید و … )
2 ـ به راحتی نمی تواند خواسته های خود را بفهمد و آن ها را مطالبه کنند و بیشتر در صدد برآورده کردن نیازها و احتیاجات شماست تا نیازها و احتیاجات خودش .
3 ـ به احساسات ، غرایز ، دریافت ها و ادراک های خود اعتماد چندانی ندارد و غالباً به نفع دیگران از موضع خود عقب نشینی می کند و به راحتی تسلیم می شود .
4 ـ چشم دوخته است تا دیگران احساس «غیرخوب »را در او از بین ببرند و به او احساس «خوب »بدهند و در این زمینه کاملاً به دیگران وابسته است و نمی داند چگونه احساس خوبی نسبت به خود داشته باشد .
ـ گرایش به اعتیاد :فرزندان معتاد از آنجا که همواره شاهد آن بوده اند که چگونه پدر و مادرشان ، خود و احساسات خود را با توسل به مواد مخدر ، الکل ، غذا و …بی حس و کرخت کرده اند ، لذا چگونگی «کنار نیامدن » و «نپذیرفتن »احساسات منفی خود را به خوبی آموخته اند .ممکن است نامزد /همسرتان
مستعد این باشد که به راحتی معتاد شود تا خود را در مواجهه با احساسات و عواطف ناخوشایند بی حس و کرخت کند .
ـ مشکل در بیان افکار و احساسات و گفتگو درباره ی آن ها با دیگران :از آنجا که فرزندان معتاد ، هیچ گاه این اجازه را نداشته اند تا افکار و احساسات خود را بیان کنند و درباره ی آن ها در خانه با دیگران گفتگو کنند ، در بزرگسالی با بیان افکار و احساسات خود و گفتگو درباره ی مشکلات ، مسئله خواهند داشت .
ـ بی اعتمادی به دیگران :چنانچه یک یا هر دوی والدین نامزد /همسرتان معتاد بودند، پس به احتمال قوی نامزد /همسرتان محیط ثابت و امنی برای رشد خود نداشته است .بنابراین این امکان وجود دارد که به راحتی بتواند به شما و عشق تان اعتماد کند و شما را از نظرعاطفی به درون خود راه بدهد .

تعصب مذهبی :
1 ـ آیا نامزد /همسرتان در خانواده ای بزرگ شده است که مملو از ارزش ها و باورهای مذهبی سفت و سخت و متعصبانه بوده و در ضمن هیچگونه فضایی جهت زیر سؤال بردن آن تعصب ها و ارزش های افراطی وجود نداشته است ؟
2 ـ آیا در کودکی به نامزد /همسرتان گفته شده بود که او «شوم »،« بد »و «گناهکار »است و چنانچه مطیع نباشد و از احکام و فرمان ها پیروی نکند ، به «جهنم »خواهد رفت ؟ آیا نامزد /همسرتان را در کودکی از خدا ترسانده اند ؟
3 ـ آیا والدین نامزد /همسرتان ادعا می کرده اند که انسان هایی نیک و خداشناس هستند ، اما با وجود این از نظر احساسی سرد ، بی عاطفه و بی محبت بوده و با دیگران بدرفتاری و بددهنی می کرده اند ؟
4 ـ آیا به نامزد /همسرتان چنین آموزش داده بودند که روابط جنسی « کثیف »و آلوده به گناه است ؟
5 ـ آیا بیان هرگونه افکار و احساسات «غیر پرهیزکارانه »نظیر خشم ، رنجش ویأس در خانواده نامزد /همسرتان ممنوع بوده است ؟

مشکلات احتمالی
ـ ناتوانی جنسی و اشتغال ذهنی مدام به روابط جنسی :چنانچه کودک در اول زندگی چنین نتیجه گیری کند که روابط جنسی شوم ، بد ،کثیف و آلوده به گناه است ، در بزرگسالی یا به دنبال روابط جنسی بد و کثیف خواهد بود و یا به طور کلی نسبت به هرگونه تماس جنسی شدیداً بیزار خواهد بود .
ـ عدم توانایی بیان احساسات و عواطف :چنانچه نامزد /همسرتان در کودکی هرگز مجاز نبوده است هیچگونه احساسات «غیر پرهیزکارانه ای » را تجربه کند و یا احساساتی از این نوع را بروز دهد ، در بزرگسالی اساساً از تشخیص و درک زیباترین و والاترین احساسات انسانی عاجز خواهد ماند ، چه برسد که بتواند آن ها را به زبان براند .
ـ اعتماد به نفس پایین :به کودک گفته شود «خدا او را دوست ندارد »و «او بچه ی بدی است »، در بزرگسالی نخواهد توانست به راحتی خود را همان طوری که هست ، بپذیرد و دوست داشته باشد .

چه چیزی طبیعی است و چه چیزی طبیعی نیست ؟
امیدوارم چیزهای زیادی از این لیست ها آموخته باشید .مقصود و هدفم از در میان گذاشتن این الگوها با شما این نیست که شما را آنچنان بترسانم که هرگز جرأت نکنید با کسی که حتی یک نقطه ضعف دارد ، رابطه ای داشته باشید .همگی ما کوله باری از احساسات و عواطف حل و فصل نشده ای را با خود همراه داریم .تنها هدف و منظورم این است که شما را از این حقیقت آگاه کنم که دانستن سوابق روحی و عاطفی نامزد /همسرتان و داشتن اطلاعاتی درباره ی سوابق روحی و عاطفی خودتان نیز تا چه حد اهمیت دارد.به طوری که بدانید چه چیزهایی در رابطه تان پیش رو دارید و اینکه بتوانید توقعات واقع بینانه تری از روابط خود داشته باشید .
پس اگر با کسی آشنا شدید که پدر و مادرش از هم جدا شده بودند ، درست نیست به او بگویید :«متأسفم ، شما واجد ضعفی مهلک هستید ، بنابراین نمی توانم با شما صحبت کنم »با این همه ، از الزامات است که زندگی نامزد /همسرتان را با او بررسی کنید و چنانچه پس از یک یا دو ماه متوجه شدید که مثلاً نامزد /همسرتان نمی تواند به راحتی احساسات خود را بیان کند و یا از اینکه به شما تعهد بدهد ، مشکل دارد ، باید پیش از آنکه به طرز عمیق تری درگیر شوید ، دو چندان محتاط باشید .

سه سؤالی را که قبلاً درباره ی آن صحبت کردیم ، هنوز به یاد دارید ؟
1 ـ ضربه ی روحی وارد شده به همسر آینده ام در کودکی ، تا چه حد شدید بوده است ؟
2 ـ آیا او به لطمات روحی وارد شده به خود و اینکه تا چه میزان توانایی او را در ایفای نقش مطلوب در رابطه اش با من از خود متأثر ساخته است نیز واقف است ؟
3 ـ آیا نامزد /همسرم به طور فعال بر روی خود ،کار می کند تا این لطمات روحی را التیام دهد (مطالعه ، روانکاوی ، سمینار و …)؟
جان کلام اینکه چیزی به نام «فرد طبیعی »و یا «مشکلات طبیعی » وجود خارجی ندارند .هیچ یک از ما«طبیعی »نیستیم .همگی ما «منحصر به فرد »هستیم و درک یگانه بودن و منحصر به فرد بودن ما در تاریخچه و شرح حال آن ، کلید رهایی و آزادی روحی و عاطفی ماست .از بزرگترین دردهای ما انسان ها است که می توان بزرگترین و آموزنده ترین درسها را آموخت و با مقداری کار سخت ، شما و همسرتان خواهید توانست کوله بار احساسات حل و فصل نشده ی خود را به درس های سازنده ای بدل کنید که شما را در خلق بنیان و اساس رابطه ای سرشار از مهر و التیام گر یاری دهد .
نکته ی مهم :اگریکی از ویژگی ها و یا خصلت ها را در نامزد /همسر خود یافتید ، لزوماً به این معنا نیست که او ظرفیت و قابلیت رابطه با شما را ندارد .بلکه یقیناً به این معنا است که آن نقطه ضعف های شخصیتی ، مشکلاتی را در رابطه ی شما ایجاد خواهند کرد که می تواند بقا و دوام آن را تهدید کند .
انسان ها این قابلیت و توانایی را دارند که تحولات شخصیتی عظیم و شگرفی را در خود سبب شوند و ضعف های ما تنها هنگامی مهلک هستند که از رو به رو شدن با آن ها سرباز زنیم و از چالش مهیجی که فرآیند التیام در اختیارمان قرار می دهد ،رویگردان باشیم .

پی نوشت ها :

1-Anorexia :یک بیماری مهلک که در آن فرد بیمار (به خصوص دختران و زنان جوان)هر گونه تمایل نسبت به غذا و «بلع»را از دست می دهد.م
2-Bulimia:یک بیماری که در آن فرد اشتهایی فوق العاده و غیر قابل کنترل دارد.م
منبع:کتاب آیا تو آن گمشده ام هستی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید