چند روایت درباره صدقه و نفاق

چند روایت درباره صدقه و نفاق

1. عن ابی جعفر (علیه السلام) قال: لان احج حجه احب الی من ان اعتق رقبه و رقبه حتی انتهی عشره و مثلها حتی انتهی الی سبعین و لان اعول اهل بیت من المسلمین اشبع جوعتهم و اکسو عورتهم واکف وجوههم عن الناس احب الی من ان احج حجه و حجه و حجه انتهی الی عشر و عشر و مثلها حتی انتهی الی سبعین.(24)
حضرت باقر (علیه السلام) فرمود اگر حجی بجا آورم در نظر من محبوبتر است از اینکه یک بنده یا دو، یا سه همین طور اضافه کرد تا هفتاد بنده آزاد کنم. هرگاه متکفل یک خانواده از مسلمین شوم از گرسنگی نجاتشان دهم و تن آنها را بپوشانم و آبرویشان را از مردم حفظ کنم. بیشتر دوست دارم تا اینکه یک حج یا دو تا و به همین طریق اضافه فرمود تا هفتاد حج انجام دهم.
2. عبدالله بن سنان قال: قال ابو عبدالله (علیه السلام) داووا مرضاکم بالصدقه و ادفعوا البلاء بالدعاء و استنزلوا الرزق بالصدقه فانها تفک من بین لحی سبعمائه شیطان و لیس شی ء اثقل علی الشیطان من الصدقه علی المومن و هی تقع فی ید الرب تبارک و تعالی قبل ان تقع فی ید العبد.(25)
حضرت صادق (علیه السلام) فرمود مریضهای خود را با صدقه معالجه کنید و با دعا و نیایش بلا را جلوگیری نمائید. به وسیله صدقه روزی را به طرف خود کشیده پائین آورید زیرا صدقه از بین چانه هفتاد شیطان خلاص می شود (یعنی شیطان پیوسته مانع انجام صدقه هستند) هیچ چیز بر شیطان سنگین تر از صدقه بر مومن نیست. قبل از آنکه صدقه داخل در دست سائل شود به دست خدا می رسد (یعنی مورد قبول او واقع می شود.)
3. عن ابی ولاد قال سمعت ابا عبدالله (علیه السلام) یقول بکروا بالصدقه و ارغبوا فیها فما من مومن یتصدق بصدقه یرید بها ما عندالله لیدفع الله بها عنه شر ما ینزل من السماء الی الارض فی ذلک الیوم الا وقاه الله شر ما ینزل من السماء الی الارض فی ذلک الیوم.
4. عن ابی جعفر (علیه السلام) ایضا قال ان الصدقه لتدفع سبعین بلیه من بلایا الدنیا مع میته السوء ان صاحبها لایموت میته السوء ابدا مع ما یدخر لصاحبها فی الاخری.
ابو ولاد گفت از حضرت صادق (علیه السلام) شنیدم می فرمود: صبحگاه خود را با صدقه شروع کنید و سعی نمائید درباره این عمل، هر مومنی که به نیت رسیدن به پاداش خدا صدقه دهد تا خداوند از او بلای آن روز را جلوگیری کند قطعا از شر آن روز محفوظ می ماند.
حضرت باقر (علیه السلام) نیز فرمود صدقه هفتاد نوع گرفتاری از پیشآمدهای دنیا را جلوگیری می کند و از مرگ ناگهانی و ناروا نیز انسان را نگه می دارد صدقه دهنده به مرگ ناروا هرگز نخواهد مرد علاوه بر ثوابهائی که برایش ذخیره می شود.
5. قال ابو عبدالله (علیه السلام) اعط الکبیر و الکبیره و الصغیر و الصغیره و من وقعت له فی قلبک الرحمه و ایاک و کل و قال بیده هزها عن عمرو بن ابی نصر قال قلت لابی عبدالله (علیه السلام) ان اهل السواد یقتحمون علینا و فیهم الیهود و النصاری و المجوس فنتصدق علیهم فقال نعم.
حضرت صادق (علیه السلام) به منهال فرمود بر مرد و زن بزرگسال و پسربچه و دختربچه های صغیر هر کدام در قلب خود نسبت به آنها رحم و شفقتی پیدا کردی صدقه بده از صدقه دادن به همه کسانی که اشاره می کنم پرهیز کن. امام (علیه السلام) در این هنگام دست خود را بلند نموده اشاره حرکتی داد (منظور مخالفین هستند.)
عمرو بن ابی نصر گفت به حضرت صادق (علیه السلام) عرض کردم بادیه نشینان بر ما وارد می شوند. در میان آنها یهودی و نصرانی و مجوسی وجود دارد آیا به ایشان صدقه بدهیم؟ فرمود: آری.
6. قال رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) الایدی ثلاث: یدالله العلیا و یدالمعطی التی تلیها و یدالمعطی اسفل الایدی، فاستعفوا عن السوال ما استطعتم ان الارزاق دونها حجب فمن شاء قنی حیاءه و اخذ برزقه و من شاء هتک الحجاب و اخذ رزقه و الذی نفسی بیده لان یأخذ احدکم حبلا ثم یدخل عرض هذا الوادی فیحتطب حتی لا یلتقی طرفاه ثم یدخل به السوق فیبیعه بمد من تمر و یأخذ ثمنه و یتصدق بثلثیه خیر له من ان یسأل الناس اعطوه او حرموه.(26)
پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود دستها بر سه قسمند دست خدای بالاترین دستها است. دست کسی که بخشش می کند بعد از دست خداوند است. آن دست که عطا را می پذیرد پایین ترین دستها است. تا می توانید از درخواست و سؤال خودداری کنید. همانا روزیهای مردم در پناه پرده هائی پوشیده است. هر کس عفت و شرافت نفس خود را پیوسته حفظ کند روزیش را خواهد گرفت. آنکس که حفظ خویش نکند و پرده حیا را بدرد و از مردم درخواست کند او نیز به روزی می رسد.
سوگند به آن خدائی که جانم در دست اوست هر یک از شما ریسمانی بردارد و وارد بیابان شود، هیمه جمع آوری کند. آنقدر زحمت کشد که دو طرف ریسمانش از زیادی هیزم به هم نرسد آنگاه دسترنج خود را به ده سیر خرما بفروشد. یک سوم آن را برای خویشتن نگهداری و دو سوم را صدقه دهد. این رنج و زحمت برای او بهتر است از اینکه از مردم سؤال کند به او بدهند یا ندهند.
7. فی وصیه امیر المؤمنین (علیه السلام) لابنه الحسن (علیه السلام) و اعلم ان امامک طریقا ذا مسافه بعیده و مشقه شدیده و انه لاغئی بک فیه من حسن الارتیاد و قدر بلاغک من الزاد مع خفه الظهر فلا تحملن علی ظهرک فوق طاقتک فیکون ثقل ذلک و بالا علیک و اذا وجدت من اهل الفاقه من یحمل زادک الی یوم القیمه فیوافیک به غذا حیث تحتاج الیه فاغتنمه و حمله ایاه و اکثر من تزویده و انت قادر علیه فلعلک فلا تجده.(27)
در یک قسمت از سفارشی که امیر المؤمنین (علیه السلام) می کرد فرمود: متوجه باش پسرک من، تو را در پیش راهی بسیار دور و دراز است که گذشتن از آن راه رنج فراوان دارد برای سیر این راه بی نیازی نیستی از بدست آوردن نیکی و برداشتن زاد و توشه به مقداری که تو را به مقصود برساند با توجه به اینکه سبک بار باشی (از گناه و نافرمانی.)
در این صورت بیش از قدرت خود بار را سنگین مکن که تو را می آزارد و از دیگران عقب خواهی ماند، هرگاه نیازمند و افتاده ای را پیدا کردی که توشه روز رستاخیز را بردارد تا فردای قیامت هنگام احتیاج به تو رد نماید، چنین موقعیتی را غنیمت شمار و زادت را به همراه او بفرست، به این مستمند در صورت قدرت، زیاد کمک کن ممکن است روزی بخواهی چنین شخصی را بیابی ولی یافت نشود.


24) فروع کافی، جزء 4، باب صدقه.

25) فروع کافی، جزء 3.

26) فروع کافی، جزء 4، ص 20.

27) نهج البلاغه کتب رسائل.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید