عوامل وحدت و آسیب های آن(1)

عوامل وحدت و آسیب های آن(1)

نویسنده: مولانا محمد عاشق الهی بلند شهری
مترجم: مولوی عبدالخبیر صمدانی فر

بیوگرافی مؤلف

محمد عاشق بن محمد صدیق بن اسدالله در سال 1343 هـ ق در شهر بلند شهر در ایالت یوپی هند در خانواده ای متدین دیده به جهان گشود. در ایام طفولیت در سن پنج سالگی مادرش را از دست داد. از آنجا که دائی اش از مریدان حضرت مولانا رشید احمد گنگوهی بود، او را برای حفظ قرآن مجید به مکتب خانه محل فرستاد و او در سن دوازده سالگی موفق به حفظ قرآن مجید گردید.
مقاطع مقدماتی، متوسطه و سطح را در شهر مراد آباد در مدرسه امدادیه نزد اساتید معروفی همانند حضرت مولانا ولی محمد، حضرت مولانا عبدالعزیز و حضرت مولانا محمد حیات سپری نمود سپس برای کسب فیض بیشتر جهت درس خارج در حوزه علمیه مظاهر العلوم سهارنپور در محضر شیخ الحدیث و العرفان حضرت مولانا محمد زکریا سهارنپوری، حضرت مولانا عبداللطیف و حضرت مولانا محمد صدیق کشمیری زانوی تلمذ زد. پس از فارغ التحصیلی سال ها در مدارس دهلی نو (رحیمیه، امینیه و کاشف العلوم) مشغول به تدریس شد اما بنا به درخواست مردم کلکته، وی برای افاده و سیراب نمودن تشنگان علوم حوزوی تدریس در ندای اسلام و جامع العلوم آن شهر را پذیرفته و اولین اثر خود زادالطالبین را در آنجا تألیف نمود. پس از استقلال پاکستان در ابتدا تدریس در خیر المدارس ملتان را تقبل نمود اما در سال 1384 هـ ق بنا به درخواست مفتی اعظم پاکستان و بنیانگذار حوزه علمیه دارالعلوم کراچی حضرت مولانا محمد شفیع عثمانی در آن حوزه مشغول به تدریس شد که به مدت دوازده سال به طول انجامید. آنگاه به دعوت دانشگاه اسلامی مدینه منوره رهسپار آن دیار گردید.

تألیفات او

از آنجا که مؤلف محترم در دوران طلبگی در فن نگارش دارای ذوق سلیم بود، در دوران تحصیل، حاشیه کتاب های درسی را حاشیه می زد. تعداد تألیفات او در حدود هشتاد جلد کتاب می رسد که همه به زبان عربی و اردو است. کتاب های معروف عربی او عبارتند از:
1.مجالی الاثمار شرح معانی الاثار از امام الطحاوی؛
2.زاد الطالبین؛
3.روضه الاحباب؛
4.التسهیل الضروری لمسائل القدوری؛
5.العنا قید الغالیه من الاساتید العالیه.
کتاب ها به زبان اردو :
1.انوار البیان، 2.تحفه خواتین، 3.شرعی پرده، 4.التحفه المرضیظ فی شرح المقدمه الجزریه، 5.یکی از کتاب های ایشان «وحدت اسلامیه کی مطالبات» است شایان ذکر است تألیفات وی خیلی مورد توجه و استفاده جامعه اسلامی و علمای معاصر قرار گرفتند به ویژه اثر وی «زاد الطالبین» در حوزه های علمیه پاکستان، هند، برما، بنگلادیش، آفریقای جنوبی، انگلستان و (ایران) به عنوان کتاب درسی، تدریس می شود.

جایگاه او در میان علمای معاصر

جایگاه وی در میان علمای معاصر بسیار ممتاز بوده و هست چرا که وی نه تنها در خصوص نویسندگی و فتوی چیره دست بود بلکه در همه فنون تبحر لازم داشته است. شاهد بر این مدعی گفته مفتی اعظم پاکستان و مؤسس دارالعلوم کراچی حضرت مولانا محمد شفیع عثمانی است، هنگامی که مؤلف محترم آهنگ رفتن به دانشگاه اسلامی مدینه منوره می کند، معظم له می فرماید جای شما در دارالافتاء همیشه خالی خواهد بود.(1)

سخن مترجم

اختلاف، درگیری و تنش در بین مردم مسلمان از مسایل بغرنجی است که همواره دامنگیر اکثر مردم کشورهای اسلامی بوده و هست، از یک سو در فلسطین بین حماس و فتح در زمینه مسایل سیاسی اختلاف و شکاف عمیق وجود دارد، در پاکستان مسلمانان به علت تعصب های لسانی، نژادی و فرقه ای با همدیگر تنش دارند و از سویی دیگر در کشورهای عراق و افغانستان اختلاف فرقه ای و افراط گرایی بینش مسلمانان را از بین برده است. اینجا است که با مشاهده ی این وضعیت قلب هر مسلمان متینی می تپد، این در حالی است که خداوند متعال همه مسلمانان را به وحدت، یکدلی و یکپارچگی دعوت کرده است (و اعتصموا بحبل الله جمیعاً و لاتفرقوا )؛ (2) همگی چنگ بزنید به ریسمان خدا و متفرق نشوید. حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز سایر مسلمانان را برادر همدیگر قرار داده است در این مورد در حدیثی چنین آمده است: «المؤمنون کرجل واحد ان اشتکی عینه اشتکی کله و ان اشتکی رأسه اشتکی عینه»؛(3) همه ی مؤمنان همانند شخص واحدی هستند اگر در چشم او مشکلی ایجاد شود، همه بدن او درد می کند و اگر در سر او مشکلی پیش بیاید، در همه بدن مشکل ایجاد می شود.
در نوشتار حاضر ضمن بررسی عوامل وحدت، یکپارچگی و اتحاد بین مسلمانان، موجبات اختلاف و تفرقه را نیز مورد کنکاش و موشکافی قرار داده است در ایران عزیز، مسئولان به ویژه مقام معظم رهبری تمام تلاش خود را در جهت حفظ همگرایی و پرهیز از اختلاف مذهبی انجام می دهند اما هر از چند گاهی بوی تفرقه و اختلاف در میان شیعه و سنی در بعضی جاها به مشام رسیده و قلب های دوستداران نظام مقدس جمهوری اسلامی و وحدت را تکان می دهد. بنابراین جهت کاهش و پایان دادن به اینگونه تنش ها در کشور عزیز راهکارهایی در زیر به طور اختصاص برای شیعه و اهل سنت ارائه می گردد.
1.اخذ مشترکات؛
2.جریحه دار نکردن احساسات یکدیگر؛
3.احترام گذاشتن به مقدسات همدیگر؛
4.ترجیح دادن مصالح و منافع کشور بر منافع و مصالح فردی و جناحی؛
5.وفاداری و پایبندی به قانون اساسی کشور؛
6.ترجیح دادن مصالح و منافع امت اسلامی بر منافع و مصالح گروهی و فرقه ای.
امید است این اثر برای پویندگان راه پر افتخار وحدت، یکدلی و یکپارچگی، مفید واقع شود.

مؤمنان همه برادر یکدیگر هستند

خداوند متعال برای راهنمایی بشریت، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و سلم را مبعوث فرمود . آخرین کتاب آسمانی خود را بر وی نازل کرد و تمام مسلمانان را به یکپارچگی، وحدت و برادری دعوت نمود و ملاک برتری را تقوی و پرهیزگاری قرار داد.
در سوره حجرات اولاً چنین فرموده است: (انّما المؤمنون اخوه فاصلحوا بین اخویکم و اتقوالله لعلکم ترحمون)؛ (4) به حقیقت مؤمنان همه برادر یکدیگرند پس همیشه بین برادران (ایمانی) خود (چون نزاعی شود) صلح دهید و خدا ترس و پرهیزگار باشید. باشد که مورد لطف و رحمت الهی گردید.
سپس در مورد آداب و روش زندگی اجتماعی و اسلامی این گونه می فرماید: (یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر و اثنی و جعلنکم شعوباً و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقیکم ان الله علیم خبیر)؛ (5) ای مردم ما همه شما را نخست از مرد و زنی آفریدیم و آن گاه شعبه های بسیار و فرق مختلف گردانیدیم تا (قرب و بعد نژاد و نسب) یکدیگر را بشناسید (نه آن گونه به واسطه نسب بر هم فخر و مباهات کنید و دل یکدیگر را بشکنید و بدانید که اصل و نسب نژادی مایه افتخار نیست بلکه) بزرگوار و با افتخارترین شما نزد خدا با تقواترین مردمند و خدا هم بر نیک و بد مردم و ظاهر و باطن خلق کاملاً آگاهست.
در آیه خداوند متعال تصریح کرده است که ملاک برتری تقوی می باشد. هیچ کس به خاطر نژاد یا به علت ساکن بودن در شهر و محله ای یا به علت داشتن زبان خاصی برتر نیست. در پایان آیه فرموده: «ان الله علیم خبیر» که خداوند از شرایط همه با خبر می باشد اگر کسی خودش را برتر و افضل گمان نماید، این علامت نادانی او تلقی می گردد.

حاضر شدن در روز قیامت

هر کس در روز قیامت با در دست داشتن نامه ای اعمال خود را در محضر خداوند متعال حاضر شده و در مورد عملکرد خود پاسخ خواهد داد زیرا در دنیا فرشتگان انسان ها را همراهی نموده و عملکرد آنان را در پرونده هایشان ثبت می نمایند. هنگامی که نامه عمل انسان در روز قیامت به وی ارائه می گردد، متحیّر و نگران می شود. در این باره در سوره ی کهف خداوند متعال فرموده است: (و وضع الکتب فتری المجرمین مشفقین مما فیه و یقولون یویلتنا ما لهذا الکتب لایغادر صغیره و لاکبیره الا احصیها و وجدوا ما عملوا حاضراً و لایظلم ربک احداً )(6) و درآن روز کتاب اعمال نیک و بد خلق را پیش نهد و اهل عصیان را از آنچه در نامه عمل آنهاست ترسان و هراسان بینی، در حالی که با خود گویند ای و ای سر موئی فرو نگذاشته جز آنکه همه را احصاء کرده است و در آن کتاب همه اعمال خود را حاضر بینند (و جزای آن را بیابند) و خدا به هیچ کس ستم نخواهد کرد.
و در سوره مجادله می فرماید: (یوم یبعثهم الله جمیعاً فینبئهم بما عملوا و أحصاه الله و نسوه و الله علی کل شی شهید)؛ (7) به یاد آور روزی که خداوند در آن روز سخت جمیع خلایق را (برای حساب) برانگیزد تا آنها را به نتیجه اعمالشان که او تمام را به شماره ضبط فرموده و آن ها اکثراً فراموش کرده اند، آگاه سازد و خدا به همه موجودات عالم گواه است.
هنگامی که انسان در روز قیامت در محضر خداوند حاضر می شود، آنچه را که در دنیا انجام داده و به فراموشی سپرده است، به او ارائه می گردد زیرا خداوند متعال هم علیم و خیبر است و هم نامه اعمال آنها را توسط فرشتگان ثبت و یادداشت نموده است لذا نامه اعمال انسان را در روز قیامت به او نشان داده و خطاب به او می فرماید: (هذا کتبنا ینطق علیکم بالحق انا کنا نستنسخ ما کنتم تعملون)؛ (8) این کتاب ضبط ما به حق بر شما سخن می گوید که ما هر چه به دنیا کرده اید همه را درست نگاشته ایم (و طبق آن به پاداش می رسید).
نیکوکاران در روز قیامت نجات می یابند اما کسانی که زندگی خویش را در گناهان بسر کرده اند و فرائض و حقوق بندگان خدا ضایع نموده و بر دیگران ظلم روا داشته اند به گونه ای که آبروی کسی را برده اند یا سرقت نموده اند یا کسی را مورد ضرب و شتم قرار داده یا به ناحق خون کسی را ریخته اند، نتیجه نامه اعمال آنها بسیار بد خواهد بود و هیچ کس به یاری آنها نخواهد رسید.
کسی که جهت تقویت و برنده شدن کاندید مورد نظر خود خیانت نموده و به رقیب خود تهمت می زند و غیبت حامیان وی را کرده و آنها را به قتل می رساند یا دستور کشتن آنها را صادر می کند و برای رسیدن به پست فساد فی الارض نموده و جهت ابقای خود از هر جنایتی دریغ نمی ورزد، در روز قیامت به پاداش اعمال خود خواهد رسید.
امروزه بازار کشتار در جهان بسیار گرم است به گونه ای که مسلمانی علیه مسلمان دیگر اسلحه حمل نموده و او را به قتل می رساند سپس متواری می شود و گمان می نماید که پس از مخفی شدن دست هیچ کس به وی نخواهد رسید اما نمی داند خداوند متعال از همه چیز با خبر است و در روز قیامت او را مؤاخذه خواهد کرد.

عذاب قتل مؤمن

خداوند متعال در سوره نساء می فرماید: (و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاؤه جهنم خالداً فیها و غضب الله علیه و لعنه و اعدّ له عذاباً عظیماً)؛ (9) هر کس مؤمنی را به عمد بکشد مجازاتش جهنم است که در آن جاوید معذب خواهد بود خدا بر او خشم و لعن کند و عذابی بسیار شدید مهیّا سازد.
در آیه مزبور برای قاتل مسلمان چهار چیز ذکر شده است؛ اول اینکه قاتل وی در جهنم رفته و برای همیشه در آن می ماند؛ دوم اینکه خشم خداوند نصیب او می گردد؛
سوم اینکه خداوند به او لعنت می فرستد؛ چهارم اینکه خداوند برای او عذاب عظیمی آماده کرده است.
کسانی که به چهره خودشان نقاب و مرتکب قتل می شوند یا دستور کشتن کسی را می دهند تا بدین طریق امرار معاش کنند، درباره موضوع آیه فوق باید تفکر نمایند زیرا با بستن نقاب بر چهره از عذاب روز قیامت نجات نمی یابند.
خداوند متعال در قرآن مجید انسان را بارها از قتل نفس بر حذر نموده است. در سوره انعام فرموده است: (و لا تقتلوا التی حرّم الله الا بالحق، ذلکم وصیکم به لعلّکم تعقلون)؛ (10) نفسی را که کشتن آن را خداوند حرام کرده است به قتل نرسانید مگر باحق، در این مورد خداوند به شما تأکید نموده است تا درک کنید.
حضرت رسول صل الله علیه و آله و سلم دراین باره می فرماید: «اجتنبوا السبع الموبقات قالوا: یا رسول الله و ما هن قال: الشرک بالله و السحر و قتل النفسی التی حرم الله الا باالحق و اکل الربوا و اکل مال الیتیم و التولّی یوم الزحف و قذف المحصنات المؤمنات الغافلات»؛(11) از هفت گناه هلاک کننده اجتناب کنید. اصحاب عرض کردند آنها کدامند؟ حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: 1.شرک به خدا، 2.سحر، 3.قتل نفس، نفسی که کشتن آن را خداوند حرام نموده است مگر با حق مثل این که فردی را به قتل رسانده است، در قصاص او طبق قوانین اسلامی کشته می شود. 4.خوردن ربا، 5.خوردن مال یتیم، 6.فرار کردن از میدان جهاد، 7.متهم ساختن زن پاکدامن و مؤمن به فساد اخلاقی که فکر فساد و انحراف اخلاقی به ذهنش نمی رسد. در توضیح کلمه «الا بالحق» که مسلمانی را قتل نکنید مگر با حق در حدیثی این گونه آمده است: «عن عبدالله قال قام فینا رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فقال: و الذی لا اله غیره لا یحل دم رجل مسلم یشهد ان الا اله الا الله و انی رسول الله الا ثلاثه نفر: التارک للاسلام؛ المفارقه للجماعه و النیب الزانی و النفس باالنفس»(12)
از حضرت عبدالله بن مسعود روایت شده که حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در جمع ما فرمود: سوگند به ذاتی که بجز از او معبودی وجود ندارد ریختن خون مسلمانی که لااله الا الله محمد رسول الله بگوید حلال و جایز نمی باشد مگر به یکی از این سه علت: 1.کسی که پس از ایمان آوردن کفر گزیند و گروه مسلمانان را ترک نماید، 2.فردی که پس از ازدواج مرتکب زنا گردد، 3.کسی که فردی را به قتل برساند پس در قصاص او کشته می شود. در حدیث مزبور حضرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تصریح نموده است که کسی گواهی الا اله الا الله محمد رسول الله نماید، ریختن خون او به هیچ وجه جایز نیست مگر به یکی از این سه علت اول این که فردی از دین اسلام خارج شده و تا سه روز به او تفهیم شده و شبهات او باید رفع شوند و اگر دوباره دین اسلام را بپذیرد رها می شود و گرنه به جرم ارتداد کشته می شود؛ اگر زنی از دین اسلام خارج شود و پس از تفهیم باز هم دین اسلام را نپذیرد باید به صورت حبس ابد در زندان بماند. دراین باره در کتاب های فقهی تفصیلاً توضیح داده شده است؛ دوم زنا سبب قتل می گردد در این مورد مسئله بدین گونه است که اگر فرد مجردی مرتکب زنا شود، یکصد شلاق به او زده می شود و اگر فرد متأهلی که خلوت برایش میسّر شده است، زنا کند باید رجم گردد؛ سوم کشتن نفس موجب قتل می شود اگر اولیای مقتول خواستار قصاص قاتل باشند پس او در قصاص کشته خواهد شد. علاوه بر سه صورت فوق به هیچ وجه کشتن مسلمان جایز نیست. اگر فردی از قوانین اسلامی مخالفت به عمل آورده و به ناحق خون مسلمانی را بریزد مستحق عذاب های الهی خواهد شد که در قرآن و حدیث به آن اشاره شده است. عبدالله بن عمر از حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم روایت می کند که وی فرموده است: «لزوال الدنیا اهون علی الله من قتل رجل مسلم»(13) به حقیقت از بین رفتن دنیا، نزد خدا ساده تر از کشتن یک مسلمان می باشد.
از حضرت ابودراء روایت شده که حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «کل ذنب عسی الله ان یغفره الا من مامت مشرکاً او من یقتل مؤمناً متعمداً»(14)
امید است که خداوند متعال تمام گناهان را ببخشید مگر کسی که شرک به خدا کند یا مسلمانی را به عمد به قتل برساند.
روایت شده که حضرت پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «من اعان علی قتل مؤمن شطر کلمه لقی الله مکتوب بین عینیه آئس من رحمه الله»(15)
کسی که در ریختن خون مسلمانی به اندازه کلمه ای همکاری نماید در روز قیامت به گونه ای با خداوند ملاقات می کند که بر پیشانی او نوشته شده است، او از رحمت خدا به دور است.
در روز عرفات حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم در بخشی از سخنان چنین فرمود: «انّ دعائکم و اموالکم حرام علیکم کحرمه یومکم هذا فی شهرکم هذا فی بلدکم هذا»(16) به تحقیق خون و مال شما بر شما حرام و محترم است همانگونه که امروز و این ماه و این شهر دارای احترام می باشد. سپس در تاریخ دهم ذوالحجه فرمود: «و ستلقون ربکم فیسئلکم عن اعمالکم فلا ترجعوا بعدی ضلّالا یضرب بعضکم رقاب بعض»(17) شما به زودی با پروردگار خود ملاقات می کنید و از شما راجع به اعمالتان می پرسد پس بعد از من گمراه نشوید که همدیگر را بکشید.
در حدیثی دیگر کلمات بدین گونه اند: «لا ترجعن بعدی کفاراً یضرب بعضکم رقاب بعضکم»(18) هرگز پس از من کافر نشوید که گردن یکدیگر را بزنید.

پی‌نوشت‌ها:

1.منبع: روضه الطالبین، شرح زاد الطالبین که در آن بیوگرافی مؤلف،‌ توسط فرزند گرامی اش عبدالله تسنیم به رشته تحریر در آمده است.
2.آل عمران، 103.
3.مغنی المحتاج، ج 1، ص 321.
4.الدر المنثور، ‌ج 6، ص 90.
5.حجرات، 13.
6.کهف، 49.
7.مجادله، 6.
8.جاثیه، 29.
9.نساء، 93.
10.الانعام، 151.
11.صحیح بخاری،‌ ج 3، ص 195؛ صحیح مسلم، ج 1،‌ ص 64.
12.صحیح مسلم، ج 5، ‌ص 106.
13.المغنی، ابن قدامه، ج 2، ‌ص 408.
14.سنن نسائی، ج 7، ص 81.
15.ابن ماجه، ج 2، ص 874.
16.سنن ابن ماجه، ج 2، ص 1015.
17.سنن نسائی، ‌ج 7، ‌ص 126.
18.همان.

منبع: نشریه فکر و نظر شماره 10-11
ادامه دارد…

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید