آشتی، الفت و صله رحم (2)

آشتی، الفت و صله رحم (2)

 

قطع صله رحم و اسباب آن

و به اجماع علما، قطع صله رحم از جمله محرمات عظیمه و گناهان شدیده است، و موجب عذاب آخرت و بلاهای دنیاست. و از اخبار مستفاد می شود و به تجربه ثابت است که قطع رحم، موجب فقر و پریشانی و کوتاهی عمر می گردد. و به این سبب است که هر خانواده که در آن نفاق و شقاق میان ایشان حاصل شد، و خویشان با یکدیگر بنای نزاع و ناخوشی گذاردند، همگی به فقر و فاقه مبتلا، و در اندک وقتی سلسله ایشان از هم می پاشد، و زندگی ایشان به سر آید.
و در مذمت قطع رحم همین قدر بس است که قاطع رحم را خداوند عالم در قرآن مجید لعن فرموده و می فرماید:
«و الذین ینقضون عهد الله من میثاقه و یقطعون مآ أمر الله به أن یوصل و یفسدون فی الأرض أولئک لهم اللَّعنه و لهم سوء الدار.» یعنی: «کسانی که عهد خدا را می شکنند، بعد از پیوند کردن آن، و قطع می کنند آن چیزی را که خدا امر به وصل آن کرده ــ که رحم باشد ــ و در زمین فساد می کنند، ایشانند که از برای آنهاست لعنت و بدی عاقبت».(1)
و از حضرت پیغمبر صلی الله علیه و آله مروی است که: «دشمن ترین اعمال به سوی خدا، شرک به خداست و بعد از آن قطع رحم».(2)
و فرمود که: «قطع مکن رحم خود را اگر چه او تو را قطع کند».(3)
و فرمود که: «خدا فرمود که من خداوند رحمن هستم و این رحم است. اسم آن را از اسم خود مشتق کرده ام؛ هر که صله آن را به جا آورد، من هم صله او را به جا آورم. و هر که آن را قطع کند من هم او را قطع می کنم».(4)
و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در خطبه ای فرمود که: «پناه می برم به خداوند از گناهانی که تعجیل می کنند تا بر طرف کردن صاحب خود. عبد الله بن کوا عرض کرد که: یا امیرالمؤمنین! آیا گناهی هست که در فنای آدمی تعجیل کند؟ فرمود: بلی، قطع رحم. به درستی که اهل خانواده ای با هم اجتماع می کنند و دوستی می نمایند، و مواسات و نیکویی می کنند با یکدیگر، در حالی که ایشان اهل فسق و فجورند، ولی به جهت دوستی و نیکویی با هم، خدا روزی ایشان را وسیع می نماید. و اهل یک خانواده از هم دوری می کنند، و قطع رحم می نمایند، ایشان را محروم می سازد، و حال اینکه از اهل تقوا و پرهیزکاری هستند».(5)
و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که: «در کتاب حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام نوشته شده که: «سه خصلت است که صاحب آنها نمی میرد تا وبال آنها را نبیند: سرکشی و قطع رحم و قسم دروغ و ثواب هیچ طاعتی زودتر از صله رحم به صاحب آن نمی رسد. به درستی که طایفه ای از اهل معصیت هستند که با هم نیکویی می کنند، اموال ایشان زیاد می شود و به درستی که قسم دروغ و قطع رحم، خانه های آباد را ویران می کند و از اهلش خالی می کند».(6)
و حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود که: «بپرهیزید از حالقه، که آن مرد ها را می میراند. شخصی عرض کرد که: حالقه چیست؟ فرمود: قطع رحم».(7)
و حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به بعضی از گماشتگان خود در یکی از ولایات نوشت. که: «امر کن خویشان را که به دیدن هم روند؛ ولیکن همسایگی با هم نکنند»؛(8) زیرا که همسایگی، باعث بغض و حسد و قطع رحم می گردد. و این امری است مشاهد؛ همچنان که در اکثر اهل روزگار می بینیم که چون خویشان از هم دور هستند، دوستی ایشان با یکدیگر بیشتر، و شوق ایشان به هم افزون تر است.
آری مثلی است مشهور که: دوری و دوستی.(9)

وجوب و فضیلت صله رحم و فواید آن

چون معصیت قطع رحم را دانستی، بدان که ضّد آن، که صله رحم باشد، به اتفاق جمیع علمای شیعه واجب، و کتاب و سنت به آن ناطق است، و از افضل طاعات و اعظم قربات است.
خدای تعالی ــ جّل شأنه ــ می فرماید: «و اعبدوا الله و لا تشرکوا به شیئاً و بالوالدین إحساناً و بذی القربی.»(10) یعنی: «بندگی کنید خدا را، و هیچ چیز را شریک و انباز از برای او قرار مدهید، و نسبت به والدین و خویشان، نیکی و احسان به جا آورید».
و می فرماید: «و اتَّقوا الله الَّذی تساء لون به و الأرحام»(11) یعنی: «و بپرهیزید از خدا، که در حقوق او و حقوق ارحام، در مقام سؤال بازداشته خواهید شد».
جناب رسالت مآب صلی الله علیه و آله فرمود که: «وصیت می کنم حاضرین امت خود و غائبین ایشان را و کسانی که در پشت پداران و رحم مادران هستند، تا روز قیامت، که صله رحم به جا بیاورند، اگر چه دوری میان ایشان یک ساله راه باشد؛ به درستی که این جزء دین است».(12)
و نیز فرمود که: «هر که خوش داشته باشد که اجل او تأخیر بیفتد و روزی او زیاد شود، باید صله رحم به جای آورد».(13)
و نیز فرمود که: «به تحقیق، قومی خوب نیستند، و از اهل معصیت هستند، ولیکن صله رحم به جای می آورند، به این سبب مال های ایشان زیاد می شود، و عمرهای ایشان طولانی می گردد. پس اگر خوب باشند چگونه خواهند بود».(14)
و در حدیثی دیگر فرمود که: «به درستی که خانواده ای از اهل فسق و فجور هستند و به سبب صله رحم، مال های ایشان بسیار، و عدد ایشان زیاد می گردد».(15)
و فرمود که: «ثواب صدقه، ده مقابل است؛ و ثواب قرض هجده مقابل؛ و ثواب احسان با برادران دینی، بیست مقابل؛ و ثواب احسان با خویشان، بیست و چهار مقابل است».(16)
و نیز فرمود: «هر که خواهد که خدا عمر او را زیاد کند، و روزی او را وسیع گرداند، باید صله رحم به جا آورد».(17)
و از حضرت امام محمد باقر علیه السلام مروی است که: «صله ارحام، خُلق را نیکو می گرداند و دست را گشاده می کند، و روزی را وسعت می دهد، و اجل را به تأخیر می افکند».(18)
و در حدیث دیگر از آن سرور منقول است که: «صله ارحام، اعمال را پاکیزه می کند و بلاها را دفع می کند، و حساب روز شمار را آسان می سازد، و اجل را به تأخیر می افکند».(19)
و از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام مروی است که: «صله رحم، حساب روز قیامت را آسان می کند. و صله رحم است که عمر را طولانی می کند، و از بدی ها آدمی را محافظت می نماید».(20)
و فرمود که: «صله رحم و نیکی با همسایگان، خانه ها را آباد می کند، و عمرها را زیاد می کند».(21)
و نیز از آن حضرت منقول است که: «نمی دانم چیزی را که عمرها را زیاد کند مگر صله رحم؛ حتی اینکه می شود که از عمر کسی سه سال باقی مانده باشد و صله رحم به جا آورد، خدا عمر او را سی سال زیاد بگرداند. و می شود که از عمر کسی سی و سه سال باقی مانده باشد و قطع صله رحم نماید، خدا سی و سه سال عمر او را کم کند و سه سال بگرداند».(22)
و اخبار به این مضمون بسیار است.(23)
و علاوه بر آنچه از اخبار متواتره مستفاد می شود، به تجربه و معاینه ثابت است که صله رحم؛ باعث زیادتی عمر، و وسعت رزق، و جمعیت احوال می گردد و ظاهر آن است که زیاده بر ثواب آخرت و فواید دنیویّه، هیچ عملی از اعمال خیر به صله ارحام نرسد، و اثر هیچ طاعتی زودتر از آن به ظهور نرسد.

مراد از رحمی که صله آن واجب و قطع آن حرام است
چون وجوب صله رحم را شناختی، و فواید آن را دانستی، و ضرر قطع رحم را معلوم کردی، بدان که مراد از رحم، که صله آن واجب، و قطع آن حرام است، هر نسبی است که به خویشی معروف باشد، گر چه نسبت بسیار دوری داشته باشد و محرومیّتی در میان نباشد. خلاصه اینکه: همین که کسی منسوب به دیگری باشد، اگر چه بسیار دور باشد از جمله ارحام اوست، و صله او واجب، و قطع آن حرام است.
و قطع رحمی که حرام است، این است که به گفتار یا کردار، ایذاء به او برسانی، و با او رفتار ناشایست کنی، یا سخن ناخوش نسبت به او بگویی که دل او شکسته گردد. یا او را احتیاجی و ضرورتی باشد به سکنایی یا لباسی یا خوراکی و امثال آن، و تو قدرت بر رفع احتیاج او داشته باشی و زیادتر از قدر ضرورت خود را متمکن باشی و از او مضایقه کنی. یا ظالمی نسبت به او ظلمی کند و تو بتوانی آن را دفع کنی و کوتاهی نمایی. یا از راه کینه و حسد از او کناره کنی و دوری جویی، و بدون عذر «مسموع»(24) در وقت مرض عیادت او نکنی، و چون از سفر آید به دیدن او نروی. و چون او را مصیبتی روی دهد به تعزیه او راضی نشوی؛ و امثال اینها و جمیع اینها قطع رحم است. و صله رحم ضّد آنهاست؛ که خود را از سخن درشت و کردار زشت نسبت به او نگاه داری.(25)

پی‌نوشت‌ها:

1ــ رعد: 25.
2ــ الترغیب و الترهیب، ج3، ص 336(با اندکی تفاوت).
3ــ کافی، ج2، ص 347، ح6.
4ــ الترغیب و الترهیب، ج3، ص 338، ح 17.
5ــ کافی، ج2، ص 347، ح 7.
6ــ بحارالانوار، ج 74، ص 134، ح 104؛ کافی، ج 2، ص 347، ح4.
7ــ کافی، ج2، ص346، ح2.
8ــ محجه البیضاء، ج3، ص 429.
9ــ معراج السعاده، صص 511 ــ 513.
10ــ نساء: 1.
11ــ نساء: 1.
12ــ کافی، ج2، ص 151، ح 5؛ بحارالانوار، ج74، صص 105 و 114، ح 68و 73.
13ــ کافی، ح2، ص 152، ح 16؛ کنزالعمال، ج3، ص 65، ح 6967.
14ــ کافی، ج2، ص 155، ح 21.
15ــ کنزالعمال، ج3، ص 364، ح6957.
16ــ من لا یحضره الفقیه، ج2، ص 67، ح 1738؛ بحارالانوار، ج74، ص104، ذیل ح 62.
17ــ کافی، ج 2، ص 156، ح29.
18ــ همان، ص152، ح12.
19ــ همان، ص 150، ح 4، بحارالانوار، ج 74، ص 111، ح71.
20ــ کافی، ج2، ص 157، ح32.
21ــ همان، ص152، ح14.
22ــ همان، ح17.
23ــ نک: کافی، صص 150ــ 157.
24ــ شنیده شد (اینجا به معنای قابل توجه است).
25ــ معراج السعاده، ص 513 ــ 515.

منبع:گنجینه شماره 82

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید