قضاوت و حقوق مردم

قضاوت و حقوق مردم

ابو حمزه ثمالی از حضرت باقر (علیه السلام) نقل می کند که ایشان فرمودند در بنی اسرائیل عالمی بود میان مردم قضاوت می کرد. همین که هنگام مرگش رسید به زن خود گفت وقتی که من مردم مرا غسل ده و کفن کن و در سریر بگذار، رویم را بپوشان. بعد از فوت او زنش همان کار را کرد و رویش را پوشانید؛ پس از مختصر زمانی روی او را باز کرد تا یک بار دیگر او را ببیند. چشمش به کرمی افتاد که بینی شوهرش را می خورد و قطع می کند. خیلی ترسید شبانگاه او را در خواب دید. گفت از دیدن کرم ترسیدی؟ زن جواب داد بسیار ترسیدم. قاضی گفت اگر ترسیدی بدان آنچه از گرفتاری به من رسید فقط به واسطه میل و علاقه ام بود نسبت به برادرت. روزی با طرف مورد نزاع خود برای قضاوت پیش من آمد و من در دل میل داشتم حق با او باشد و گفتم خدایا حق را با او قرار بده. اتفاقا پس از محاکمه حق هم با او بود و آشکارا مشاهده کردم که حق با برادر توست. ولی آنچه تو دیدی از رنج و عذاب آن کرم به واسطه همان میل بود که داشتم به حقانیت برادرت در منازعه اگرچه واقع هم همانطور بود.(12)


12) انوار نعمانیه، ص 15.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید