سفینه النجاه

سفینه النجاه

نویسنده: رسول عربان

حضرت ابا صالح المهدی (علیه السلام)، کشتی نجات و رهایی
آدمی هماره بدون لطف خدای دانا برکناره‌ی پرتگاه سقوط و نزول از گستره‌ی انسانیت است. او به تنهایی در لغزشگاه‌ها و آزمون‌ها بلغزد و مردود شود. قرآن کریم پرده از این فقر و فرومایگی انسان و آن لطف خدا برداشته؛ (کُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا) (1): شما بر پرتگاه جهنم قرار گرفته و در میان دریاهای فتنه‌های دنیا گرفتار امواج سهمگین گشته بودید، لطف ما شما را نجات و رهایی بخشید. دنیا به دریایی ژرف مانند گشته که هر روز مردمانی بسیار، کوچک و بزرگ، عالم و جاهل در آن غرق شده و راه نیستی پیش رو گرفته، طوفان بلا و امواج بلند و جان سایِ فتنه‌ها و گناهان، آنان را در این دریای ژرف و تاریک به کام مرگ و هلاکت فرستاده و در طول تاریخ از آن‌ها – که صید و طعمه‌ی این فتنه گشته، مانند طلحه و زبیرها- بسیار دیده می‌شود (2) و امروزه، یعنی روزگار آخرالزمان به دیده خویش می‌بینیم که هر روز گروهی از دین بیرون می‌شوند. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در پاره‌ای از روایتی به اصبغ نباته فرمود:
آن زمان [آخر الزمان] بدترین زمان‌هاست. (3)
آری، در درازای تاریخ برخی اندک از گرداب فتنه‌ها و نادانی‌ها نجات یافتند و در دوران غیبت که تاریخ ورقی دیگر خورده، جز اندک کسان که خویشتن را به خدای توانا سپرده و چنگ به دامان خاندان نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) انداخته، سالم و سلامت به ساحل نجات و رستگاری، هدایت و راه برند. از این جهان آکنده از فتنه‌های فریبنده و زهرآگین و دیدگاه‌‌های پوچ و بی اساس، تنها راه رهایی و رستگاری بر کشتی ایمان و ولایت سرنشین گشتن است تا در میان تاریکی جهل راه خود را بپیماید و امواج فتنه و شبهات به ظاهر آراسته و آزها و وسوسه‌‌های شیطان او را در بند و اسیر نسازد و او را در هم نشکند و در خود فرو نبرد؛ همانند کشتی نوح که به لطف ایزدی هر انسان و حیوانی به آن سوار شد، نجاتش داد و زندگانی‌اش بخشید و به حیاتشان ادامه دادند و در این میان حسب و نسب و به آن بسنده کردن کار ساز نیست، زیرا همان گونه که قوم نوح بر کشتی ساکن نگشتند و در میان آن آب‌ها و امواج سنگین غرق شدند، فرزند نوح نیز چونان قوم، نافرجام ماند و نسبت و پیوندش با نوح پیامبر سودی نبخشید و باعث نجاتش نگشت؛ خداوند متعال در قرآن کریم این خویشاوندی را که میان هر خانواده و بلکه بین هر موجود زنده‌ای هست، برید و گسست. (إِنَّهُ لَیسَ مِنْ أَهْلِکَ إِنَّهُ عَمَلٌ غَیرُ صَالِحٍ) (4) و این قانون و قاعده‌ای است که حتی امامزاده‌ها نیز از آن مستثنا و جدا نیستند و افرادی، مانند عبدالله افتح، فرزند امام صادق (علیه السلام) و جعفر کذاب، پیوند و نسبت ظاهریشان به امام معصوم (علیه السلام) سبب نجات و رهایی‌شان نگشت، پس باید بر آن کشتی‌‌های نجات دست درانداخت و با سکان دارانشان پیوندی ناگسستنی زد. بدین جهت پیشوایان معصوم (علیهم السلام) به سفینه و کشتی نجات مانند گشته‌اند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) خاندان پاکش را به کشتی نوح تشبیه کرد که هر کس بر آن داخل شود از امواج فتنه‌ها و شبهات راه پیماید و به سلامت بگذرد.
ابن شریحه گوید:
اباذر را دیدم که حلقه‌ی درب کعبه را گرفته و بانگ می‌زند: ای مردم! هر که مرا می‌شناسد من «جندب» ام و هر که نشناسد من اباذر هستم، شنیدم که رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: مثل اهل بیت من مَثَل کشتی نوح در وسط دریاست، هر که بر آن سوار شود، راه خود را بپیماید و نجات یابد و به سلامت به ساحل رسد و در مقصد بار اندازد و هر که کناره‌گیری کند و با آن‌ها همراه نشود، غرق و هلاک شود و در جهنم درآید، سپس سه مرتبه گفت: آیا پیام خود را رساندم؟ (5)
امام صادق (علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی شریف (وَکُنْتُمْ عَلَى شَفَا حُفْرَهٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْهَا) (6) فرمود:
به خدا سوگند! حضرت حق به وسیله‌ی محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) مردمان را از کناره پرتگاه جهنم که مشرف به ویرانی بود رهایی بخشید. (7)
با توجه و دقت در آیه و روایاتی که گذشت، روشن می‌شود که تنها راه نجات و رهایی از فتنه‌ها، شبهات و آلوده نشدن به پستی‌ها، توسل و پیوند با اهل بیت (علیهم السلام) است و عنان و زمام امور و حرکت را به آنان سپردن، خلاصی می‌آورد.

سفینه النجاه
از لقب‌‌های خجسته‌ی حضرت بقیه الله (علیه السلام) است که در برخی زیارات منسوب به آن بزرگوار، با این نام یاد شده و ایشان را با این لقب مخاطب خود می‌سازیم:
السلام علیک یا سفینه النجاه. (8)
آن حضرت چونان نیاکان گرامی‌اش تنها راه رستگاری و تنها کشتی نجات بخش آدمیان است. هیچ کس از این جهان تیره و تار که از فساد و تباهی لبریز گشته، بر کرانی نرسد و یکه و تنها، راهی به جایی نبرد. بدون پیوند و پیوستگی با آخرین پیشوای راستین (علیه السلام) و بدون پناه بردن به این کشتی نجات، راه خود پیمودن، در تاریکی و گمراهی گرفتار آمدن است و سرانجام از دنیا بدون ایمان و سلامت روح و جان گذر کند و از زیان کاران خواهد بود.
مفضل:
شنیدم از امام صادق (علیه السلام) که فرمود: بپرهیزید از انتشار و فاش کردن ویژگی‌‌های حضرت مهدی (علیه السلام)؛ به خدا سوگند! پیشوایتان سالیان دراز، پنهان باشد و شما در بوته‌ی آزمایش قرار گیرید تا آن جا که گویند: امام و پیشوا درگذشت، کشته شد و در دره‌ای افتاد و از میان رفت، ولی دیده‌ی باور مردانش بر او اشک ریزند، شما مانند کشتی‌‌های طوفان زده، متزلزل و سرنگون شوید و نجات و خلاصی نیست جز برای کسی که خدا از او پیمان گرفته و ایمان را در دلش استوار گردانده و به واسطه‌ی روحی از سوی خود، سختش ساخته است. مفضل گوید: من گریستم. حضرت فرمود: چه چیز تو را به گریه واداشت؟ گفتم: چرا نگریم فدایت شوم؟ شما می‌فرمایید: دوازده پرچم هم شکل و هم سان برافراشته می‌شود و هیچ یک از دیگری شناخته نمی‌شود [در این هنگامه چه کنیم؟] امام به شعاع نور خورشید که در ایوان تابیده بود، اشارتی کرد و فرمود: ای مفضل! این آفتاب را می‌بینی؟ گفتم: بلی، فرمود: امر ما از این آفتاب روشن‌تر است. (9)
پس بیاییم پیوند و ارتباط خود را هرچه از پیش بیشتر و محکم‌تر سازیم و از این دنیا که رشته‌ی حق و باطل با هم تابیده و به راحتی از هم جدا نشود از این رهگذر، خویش را نجات بخشیم و با پناهندگی بر کشتی نجات، امام زمان (علیه السلام) از دریای فتنه‌ها و نظرگاه‌‌های سست و باطل- که در هر دورانی پراکنده بوده و اکنون نیز است- به سوی ساحل باور و رستگاری در حرکت افتیم و خود را دریابیم.

پی‌نوشت‌ها:

1- آل عمران، آیه‌ی 103: «و شما بر لب حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد.»
2- امام صادق (علیه السلام): «الدنیا بحر عمیق یغرق فیه عالم کثیر: دنیا بسان دریایی ژرف و بی پایان ماند که انسان‌‌های بسیاری در آن غرق و نابود گردند.»؛ کافی، ج1، ص 15، کتاب العقل و الجهل، ح12.
3- وسائل الشیعه، ج20، ص35، کتاب النکاح، باب7، جمله من یستحب اجتنابه، ح5، ش 24961.
4- هود، آیه‌ی 46: «فرمود: ای نوح! او از اهل تو نیست! او عمل غیر صالحی است [= فرد ناشایسته‌ای است].
5- بحارالأنوار، ج23، ص 120، کتاب الأمامه، باب7، فضائل اهل البیت و النص علیهم، ح42.
6- آل عمران، آیه‌ی 103.
7- بحارالأنوار، ج24، ص54، همان، باب 29، انهم (علیه السلام) نعمه الله و الولایه شکر، ح11.
8- مفاتیح الجنان، زیارت حضرت در روز جمعه، ص 96.
9- کافی، ج1، ص 338، کتاب الحجه، باب فی الغیبه، ح11.
منبع مقاله :
عربان، رسول؛ (1386)، ترسیم آفتاب، قم: نشر خُلُق، چاپ دوم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید