امام زمان (عج) در کتاب‌های حدیثی عمومی شیعه

امام زمان (عج) در کتاب‌های حدیثی عمومی شیعه

نویسنده: مهدی اکبرنژاد

1.کتاب سلیم‌بن قیس هلال عامری کوفی (م 80 ه.ق) (1)
نویسنده‌ی کتاب، رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) را درک کرده و هنگام رحلت آن حضرت، دوازده ساله بود. (2) وی پنج امام معصوم (امام علی، امام حسن، امام حسین، امام سجاد و امام باقر (علیهم السلام) ) را نیز درک کرد. کتاب وی، نخستین کتاب حدیثی موجود شیعه است و در آن، دست‌کم چهار حدیث، درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام)، که در آنها بر لقب «مهدی» نیز تصریح گردیده، ذکر شده است.
حدیث اول از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) نقل شده است:
… و مِنّا-والذّی نفسی بیده-مهدیُّ هذهِ الأمّه… (3)؛
قسم به کسی که جانم در دست اوست، مهدی امت از ماست…
حدیث دوم از امام علی (علیه السلام) روایت شده است که آن حضرت از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) این چنین نقل می‌کند:
… مهدی این امت… قسم به خدا تمام کسانی که با وی بین رکن و مقام بیعت می‌کنند را می‌شناسم. (4)
حدیث سوم از امام باقر (علیه السلام) نقل شده که فرمود:
امت رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) همیشه در اختلاف هستند تا مهدی (علیه السلام) ظهور کند. (5)
حدیث چهارم از رسول خداست که فرمود:
ما فرزندان عبدالمطلب بزرگان اهل بهشت هستیم؛ من، علی، جعفر، حسن، حسین، فاطمه و مهدی. (6)
جالب اینکه عین همین حدیث (چهارمی) با اندک اختلافی در کتاب‌های حدیثی اهل سنت، از جمله سنن ابن‌ماجه ذکر شده است. (7)

2. محاسن برقی احمدبن‌خالد برقی (م274 یا 280 ه.ق)
وی از بزرگان شیعه به شمار می‌آید و مدتی از دوره‌ی امامت امام رضا (علیه السلام) و نیز دوران امامت امام جواد، امام هادی و امام عسکری (علیهم السلام) را درک کرد و نیز مدتی در عصر غیبت صغری حضور داشته است. کتابش نیز دارای اعتبار خوبی بوده به گونه‌ای که صدوق بر آن اعتماد کرد و آن را از کتاب‌های مرجع من لا یحضره الفقیه قرار داده است و نیز کلینی در کتاب کافی از کتاب وی فراوان نقل کرده است و مجلسی گفته است که محاسن برقی از اصول معتبره می‌باشد که کلینی و متأخران وی از آن حدیث نقل کرده‌اند. (8)
گرچه نویسنده در این کتاب، فصل و باب خاصی را به امام مهدی (علیه السلام) اختصاص نداده، ده حدیث را که در آنها لقب «القائم» آمده و درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) است، نقل کرده و آنها را و در باب‌های «ثواب الاعمال» (9)، «مانع الزکاه» (10)، «لزوم شناخت امام» (11) و «علل» (12) جای داده است.
مفاهیم این حدیث‌ها گوناگوند؛ برخی به عدل‌گستری آن حضرت (13) و برخی دیگر به برخورد آن حضرت با مخالفانِ دستورهای الهی پرداخته (14) و برخی نیز فضیلت و ارزش همراهی با امام مهدی را ذکر کرده‌اند. (15)

3.بصائرالدرجات محمدبن الحسن‌بن فروخ الصفار القمی (م 290 ه.ق) (16)
کتابی است که درباره‌ی فضایل و مقامات امامان (علیهم السلام) تألیف شد و از قدیمی‌ترین کتاب‌های حدیثی شیعه به شمار می‌آید. با آن که بسیاری از بزرگان شیعه بر آن اعتماد کرده‌اند، برخی نیز بر آن خرده گرفته‌اند. (17)
این کتاب، در ده بخش تنظیم شده و در همه‌ی آنها، فضایلی را برای همه‌ی امامان ذکر کرده، ولی به صورت ویژه حدیث‌های جداگانه‌ای برای هریک از امامان ذکر نکرده است، و به همین سبب، برای امام مهدی (علیه السلام) نیز به صورت ویژه فصل مستقلی ندارد و در بخش‌های پراکنده، حدیث‌هایی درباره‌ی ایشان آورده است.
دست‌کم، در 22 حدیث از حدیث‌های این کتاب، به نوعی مسئله‌ی امام مهدی و قائم آل محمد (علیه السلام) مطرح شده که در عمده‌ی این حدیث‌ها بر همان تعبیر قائم آل محمد (علیه السلام) تکیه شده و در پاره‌ای از موارد عنوان مهدی ذکر شده است.
مطالبی که در این حدیث‌ها مطرح شده عبارتند از: رفتار حضرت مهدی (علیه السلام)، شرایط خاص شیعیان در زمان ظهور آن حضرت، چگونگی ظهور او، و این‌که امام مهدی از اهل بیت رسول خداست و بالأخره شیوه‌ی حکومتی او که شباهت به حکومت داوود و سلیمان خواهد داشت.

4.تفسیر العیاشی محمدبن مسعود عیاشی (م حدود 320 ه.ق)
این تفسیر از برجسته‌ترین تفاسیر کهن روایی شیعه به شمار می‌آید و جایگاه ویژه‌ای در میان دانشمندان دارد و نویسنده‌ی آن هم دارای مرتبه‌ای خوب و عالی است. متأسّفانه حدود نصف این تفسیر مفقود شده و به دست ما نرسیده و اسناد مقدار باقی مانده نیز به وسیله‌ی برخی از نسخه‌نویسان حذف شده، ولی آن‌چه از این تفسیر موجود است، دربردارنده‌ی مطالب ارزشمند است و تقریباً همه‌ی مفسران شیعه به روایت‌های آن استناد کرده‌اند. (18)
در این تفسیر 35 حدیث، درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) به شکل‌های گوناگون نقل شده است. گفتنی است این حدیث‌ها به صورت تأویل آیات بر امام مهدی (علیه السلام) منطبق شده‌اند؛ چنان‌که امام باقر (علیه السلام) در تفسیر آیه‌ی 133 سوره‌ی بقره فرمود: «جَرَت فی القائِم (علیه السلام) (19)؛ درباره‌‌ی قائم می‌باشد.» و نیز درباره‌ی آیه‌ی 77 سوره‌ی نساء فرمود: «أرادوا تأخیرَ ذلک إلی القائِم (علیه السلام) (20)؛ خواستند جنگیدن را تا ظهور امام به تأخیر بیندازند.»
شایان یادآوری است که در برخی از این حدیث‌ها به صورت مستقل مطالبی درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) بیان شده است: برای نمونه، درباره‌ی خراج زمین چنین آمده است:
و له ما أکل منها حتی یَظهر القائمُ من أهل بیتی بالسیف (21)؛
هر آن‌چه از زمین بهره می‌برد برای اوست، تا زمانی که قائم ما با شمشیر قیام می‌کند.
و یا در جایی دیگر در مورد علم امامان به تأویل قرآن، حدیثی را از امام علی (علیه السلام) نقل کرده که می‌فرماید:
قسم به خداوند، مهدی امت رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد بعد از اینکه جهان پر از ظلم و جور می‌شود و ما می دانیم چه کسانی با او بین رکن و مقام بیعت می‌کنند. (22)

5.تفسیر القمی علی‌بن ابراهیم قمی (م قرن 4 ه.ق)
این تفسیر روایی نیز مانند تفسیر پیش مورد توجه عالمان بوده است، و هرچند درباره‌ی مؤلف و شیوه‌ی تألیف و پاره‌ای مباحث مربوط به محتوای کتاب، بحث‌های گسترده‌ای شده (23)، هنوز اصل کتاب به عنوان مرجع، مورد توجه است. در این کتاب، 34 حدیث درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده که بیشتر به صورت تأویل آیات بر امام مهدی (علیه السلام) تطبیق شده است؛ برای نمونه، در تفسیر آیه‌ی 115 سوره‌ی طه از امام باقر (علیه السلام) حدیثی نقل شده که فرمود:
… و إنّما سُمّوا اولوالعزمِ؛ لأنّه عَهَد إلیهم فی محمّد و الأوصیاء من بعدِه و القائم… (علیهم السلام)‌(24)؛
اولوالعزم نامیده شدند، چون با آنان در مورد پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و جانشینان وی و همین طور درباره‌ی قائم، عهد بست… .
و نیز در جای دیگر در تفسیر آیه‌ی 39 سوره‌ی حج از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است: «… هی للقائم (علیه السلام)؛ (25) این آیه درباره‌ی قائم (علیه السلام) می‌باشد.»
و در آیه‌ی دیگرِ همین سوره، از امام باقر (علیه السلام) حدیثی را نقل کرده که می‌فرماید:
این آیه برای آل محمد (صل الله علیه و آله و سلم)… و مهدی و اصحابش می‌باشد… (26).
و بالأخره در تفسیر آیه‌ی مبارک:‌«أَمَّنْ یُجِیبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ» (27) نقل شده است: «نَزَلت فی القائم من آل محمّد (صل الله علیه و آله و سلم)؛ [این آیه] درباره‌ی قائم آل محمد نازل شده است.» (28)

6.کافی ثقه الاسلام کلینی (م329 ه.ق)
این کتاب ارزشمند از منابع اساسی درباره‌ی شناخت امام مهدی (علیه السلام) است. بزرگی و مقام شامخ مؤلف کتاب، مورد اتفاق اهل نظر است و آنان، از وی به عظمت و نیکی یاد کرده‌اند؛ از جمله نجاشی در رجال (29)، شیخ در فهرست (30)‌و رجال (31) و محقق حلی در المعتبر. (32) هم‌چنین کتاب کافی او نیز مورد ستایش فراوان واقع شده و بسیاری از دانشمندان شیعه بر آن اعتماد کرده‌اند؛ و به عنوان مهم‌ترین اثر حدیثی شیعه که به صورت جامع و مدوّن، تمام معارف نقلی را در دو حوزه‌ی اصول و فروع جمع‌آوری کرده، شناخته شده است. (33)
شیخ مفید، کافی را چنین معرفی کرده است:
کافی از برجسته‌ترین کتاب‌های شیعه و پرفایده‌ترین آنها می‌باشد. (34)
البته در این‌که آیا همه‌ی حدیث‌های آن اعتبار و حجّیت دارند یا نه؟ در میان صاحب نظران بحث های زیادی در گرفته که در این‌جا امکان پرداختن به آنها وجود ندارد. (35)
عمده‌ی حدیث‌های مربوط به امام مهدی (علیه السلام)، در قسمت اصول کافی و به ویژه در «کتاب الحجّه» می‌باشد.
مؤلف، بیشترِ حدیث‌ها را در بخش «فی الإشاره و النّص إلی صاحب الدار» ذکر کرده و در ادامه‌ی همین باب، عنوان‌های دیگری همانند «فی تسمیه من رآه (علیه السلام)، بابٌ فی النهی عن الاسم، باب نادر فی الغیبه و بابٌ فی کراهیّه التوقیت» ذکر کرده و در هر عنوان چند حدیث را آورده که جمع این حدیث‌ها به 66 می‌رسد. در جای دیگر از «کتاب الحجّه» در قسمت ابواب التاریخ در باب «مولد الصاحب» 31 حدیث را ثبت کرده است که درباره‌ی ولادت امام مهدی (علیه السلام) و مباحثی درباره‌ی وی می‌باشد؛ ذکر این تعداد حدیث، آن هم در کتابی با این اعتبار بسیار بالا، قابل توجه است، به ویژه آن‌که بسیاری از این حدیث‌ها، اسناد خوب و معتبری دارند و بنابر آن‌چه مجلسی ذکر کرده از این تعداد، دست‌کم ده حدیث، یا صحیح و یا نزدیک به صحیح هستند. (36)
گفتنی است نه تنها این حدیث‌ها در جلد اول کافی آمده است، بلکه در مجلدات دیگر، به ویژه جلد هشتم، که روضه‌ی کافی نام گرفته، حدود 65 حدیث درباره‌ی حدیث مهدی ذکر شده است.

7.اثبات الوصیّه علی‌بن الحسین‌بن علی الهذلی المسعودی (م 346 ه.ق)
وی صاحب تاریخ معروف مروج الذهب، و از دانشمندان و عالمان شیعی است و بدین مطلب بزرگانی هم‌چون: علامه حلی، سید بن طاووس، ابن‌ادریس حلی، مجلسی و صاحب روضات الجنات تصریح کرده‌اند. (37) گرچه نوشته‌های او و به ویژه همین کتاب مورد بررسی، گواه بر این مطلب است. بنابراین، آنچه را که ابن‌حجر عسقلانی در لسان المیزان گفته (که او شیعی معتزلی است) (38) به جا نیست؛ زیرا هم آثار او و هم شهادت و گواهی عالمان شیعی، بیانگر شیعی بودن اوست.
مؤلف، در بخش اول به اثبات وصیت در دوره‌های پیش از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) در میان ادیان سابق و در بخش دوم به بررسی زندگی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و جانشینی امامان دوازده‌گانه پس از آن حضرت پرداخته است و در قسمت پایانی این بخش، عبارتی را با این عنوان ذکر کرده است: «قیام صاحب‌الزمان و هو الخَلَفُ الزکیُّ، بقیّهُ‌الله فی أرضِه، و حجّتُه علی خلقِه». وی در این قسمت، 49 حدیث را از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) آورده است. مضمون‌های گوناگونی در این حدیث‌ها آمده که برخی از آنها عبارتند از: مادر حضرت مهدی (علیه السلام) چه کسی است؟ ولادت حضرت مهدی چگونه بود؟ دوران کودکی و خردسالی آن حضرت چگونه سپری شد؟ چه آیاتی بر آن حضرت تطبیق شده‌اند و شرایط اجتماعی عصر غیبت و ویژگی آن عصر چیست؟

8.اختیار معرفه الرجال کَشّی (م حدود 350 ه.ق)
این کتاب که از اصول اولیه و اساسی رجال شیعه است. مؤلف در شرح حال راویان، به بیان حدیث‌ها روی آورده و اغلب بدون هیچ توضیحی روایات را نقل کرده است که مجموع آنها به 1152 حدیث می‌رسد.
پانزده روایت درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) نقل کرده؛ حدیث‌هایی که مکاتبات با آن حضرت و تکذیب فرقه‌های منحرف در مهدویت و ویژگی‌های امام (علیه السلام) در آنها منعکس شده است. (39)

9. عیون اخبارالرضا شیخ صدوق (م381 ه.ق)
مؤلف در این اثر روایت‌هایی که مربوط به امام رضا (علیه السلام) و آن‌چه از آن حضرت روایت شده را گردآوری کرده است، و آن را به کتاب‌خانه‌ی اسماعیل بن عباد، وزیر وقت هدیه کرده است، و این پاسخی بوده به اشعاری که وزیر در مدح و ستایش حضرت رضا (علیه السلام) سروده و آن را برای شیخ صدوق ارسال کرده بود. (40)
در این اثر حدیثی، بیش از بیست روایت درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده که در برخی موارد به صورت ویژه برای آن حضرت ذکر شده‌اند؛ و در این حدیث‌ها، مانند بسیاری از حدیث‌های شیعه، ضرورت و حتمی بودن ظهور امام، نسب ایشان، نام و کنیه‌ی حضرت، یاران و نشانه‌های ظهور، و روش و سیره‌ی حکومتی که ایشان به اجرا خواهند گذاشت، مطرح شده است. (41)

10.علل الشرائع شیخ صدوق (م 381 ه.ق)
این کتاب برای شناخت علت و فلسفه‌ی برخی از احکام و نیز دلیل وقوع پاره‌ای از حوادث نگاشته شده است. در این کتاب، مانند برخی دیگر از کتاب‌های حدیثی، به صورت ویژه به موضوع مهدویت پرداخته نشده است، ولی دست‌کم 22 روایت درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده است که بیشتر آنها در جلد دوم این کتاب آمده است. (42)

11. امالی شیخ صدوق (م381 ه.ق)
امالی، جمع املاء است و شیوه‌ی تدوین چنین کتاب‌هایی به این صورت بوده که یکی از دانشمندان، مطالبی را می‌گفته و دیگران می‌نوشتند.
امالی صدوق نیز محصول 97 سخنرانی وی در شهر مقدس مشهد است، که شاگردانش آنها را گردآوری کرده و در مجموعه‌ای با نام امالی صدوق منتشر کرده‌اند.
در این اثر، موضوعات گوناگونی مورد بحث قرار گرفته که بیشتر آنها اخلاقی، تاریخی و نقل فضیلت‌های خاندان پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) است.
در این کتاب، حدود سیزده حدیث از امامان معصوم (علیه السلام) درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) نقل شده است که در آنها به زوایای مختلف مرتبط با آن حضرت پرداخته شده است. (43)

12. خصال صدوق (م 381 ه.ق)
این اثر از دیگر آثار محدّث خبیر، صدوق است. مؤلف براساس اعداد یک تا هزار آن را تنظیم کرده و دارای حدیث‌های خوبِ اخلاقی و عقیدتی است که در مجموع 1255 حدیث را در 26 باب در خود جای داده است. مصنف، در بیان انگیزه‌ی تألیف این کتاب می‌نویسد:
با تحقیق در تألیفات مشایخ و علمای بزرگ گذشته، دریافتم که آنان در بخش‌های مختلف علوم، کتاب‌هایی انگاشته‌اند، اما درباره‌ی رابطه‌ی میان اعداد و صفات پسندیده و ناپسند، چیزی نگاشته نشده است. (44)
در این اثرِ حدیثی، هفده حدیث درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) ذکر شده است که در آنها سیره‌ی حکومتی امام، نشانه‌های ظهور، حضور عیسی (علیه السلام) به هنگام ظهور، توانمندی یاران حضرت، قضاوت امام و برکات زمین و آسمان در آن عصر، مورد بحث قرار گرفته است. (45)

13.الارشاد شیخ مفید (م 413 ه.ق)
شیخ مفید، که آوازه و شهرت علمی او در عالم اسلام فراگیر است، در این کتاب ماندگار، که اثری تاریخی-حدیثی در معرفی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و امامان معصوم (علیهم السلام) است، آخرین بخش را به اخبار مربوط به امام زمان (علیه السلام) اختصاص داده و 88 حدیث را درباره‌ی آن حضرت ذکر کرده است. (46)
در یک فصل، به بررسی امامت بعد از امام عسکری (علیه السلام) پرداخته، آن‌گاه به بیان دلیل‌هایی برای امامت امام مهدی (علیه السلام) و اخباری که از امامان معصوم (علیهم السلام) در این باره نقل شده پرداخته است؛ سپس اخباری را که دلالت بر دیده شدن آن حضرت در کودکی دارد آورده، و آن‌گاه حدیث‌های معجزات آن حضرت را ذکر کرده و بعد نشانه‌های ظهور و مدت حکومت و روش و سیره‌ی ایشان را بیان کرده است.
شیخ مفید در این بخش از کتاب، به ذکر اخبار و دسته‌بندی آنها بسنده کرده و شرح و بسط و توضیحاتی درباره‌ی آنها نداده، و با توجه به شخصیت مورد توجه شیخ‌مفید و اهمیتی که دیدگاه‌های وی دارد، ثبت و ضبط این تعداد حدیث درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) به دست ایشان، بسیار مغتنم و ارزشمند است.

14. دلائل الإمامه ابی‌جعفر محمدبن جریر بن رستم الطبری الآملی (قرن پنجم)
مؤلفِ کتاب-که طبق نظر آقابزرگ (47)، معاصر شیخ طوسی و نجاشی بوده-این اثر را که گاهی به نام دلائل الأئمه و گاهی الدلائل (48) خوانده شده است، در معرفی حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) و امامان معصوم (علیهم السلام) و بررسی زندگانی آن بزرگواران و نیز بیان سخنان و گفته‌های آنان، نگاشته است. وی بخش قابل توجهی از آن را به ثبت روایت‌های مرتبط با امام مهدی (علیه السلام) (49) اختصاص داده و در آنها، موضوعات گوناگون مربوط به آن حضرت را مطرح کرده است؛ مانند ولادت آن حضرت، معجزات وی، اخبار کلی وارد شده از رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) درباره‌ی اصل وعده به ظهور موعود، ویژگی‌های مادر آن حضرت و نیز نسب ایشان.
مؤلف، در این بخش از کتاب، بیش از صد حدیث ذکر کرده که می‌تواند کتابی مرجع برای شناخت و آگاهی در مورد امام مهدی (علیه السلام)، مورد استفاده قرار گیرد.

15.روضه الواعظین فتّال نیشابوری (م508 ه.ق)
این کتاب که در اصول عقاید، آداب و زندگی‌نامه و فضایل معصومان (علیهم السلام) تدوین شده، در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم به دست یکی از نویسندگان شیعه به سامان رسیده و در اصل، پاسخی بوده به نیازهای موجود جامعه‌ی آن روز که مؤلف، این نیازها را چنین بیان داشته است:
در اوایل جوانی، مجالسی برای من پیش می‌آمد که مردم سؤالاتی در موضوعات مختلف می‌پرسیدند و من جواب می‌دادم تا این که از من در موعظه و زهد و آداب… مطلب خواستند و پس از مراجعه به کتب اصحاب، کتاب جامعی که همه‌ی آنها را دربر داشته باشد نیافتم. بنابراین، تصمیم گرفتم کتابی بنویسم که آیات و روایات را دربر داشته و موضوعات فوق را توضیح داده و تبیین کند. (50)
شیوه‌ی مصنف این است که در هر بخش، ابتدا آیات قرآن را در آن موضوع می‌آورد، سپس روایات پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و ائمه اطهار (علیهم السلام) را ضمیمه می‌کند.
وی به استناد این که روایات ذکر شده در کتاب‌های معروف آمده، اسناد آنها را ذکر نکرده است. جزء اول این کتاب شامل بحث‌های عقلی، معرفت‌شناسی، اصول دین و زندگی پیامبر (صل الله علیه و آله و سلم) و ائمه‌ی معصوم (علیهم السلام) و جزء دوم، با حدیث‌هایی در مورد امام عصر (علیه السلام) آغاز شده، و در این قسمت، دست‌کم، چهل حدیث را به امام مهدی (علیه السلام) اختصاص داده است که در آنها از مباحثی مانند ولادت ایشان، عدالت گستری حضرت، دیده نشدن امام، فتوحات وی، جریان جعفر، عموی حضرت، دین در عصر ظهور و نعمت‌های آن دوران، سخن به میان آمده است. (51)

16.الخرائج و الجرائح قطب الدین راوندی (م 573 ه.ق)
این کتاب از جامع‌ترین و بهترین آثار درباره‌ی معجزات پیامبر و ائمه (علیهم السلام) است که در قرن ششم تدوین شده است؛ نویسنده، انگیزه تألیف کتاب را چنین بیان داشته است:
معجزاتی که به دست آنان (پیامبر و ائمه (علیهم السلام)) انجام شده مؤید صحت ادعای‌شان است، و درستی کلامشان را تأیید می‌کند. (52)
این کتاب شامل یک مقدمه و پانزده باب است که سیزده باب در معجزات پیامبر و ائمه (علیهم السلام) و یک باب در بیان دلایل صحت ادعای آنان است و باب دیگر درباره‌ی دلایل قرآنی بر امامت دوازده امام می‌باشد.
مؤلف، جلد یکمِ بابِ سیزدهم را به بیان معجزات امام مهدی (علیه السلام) اختصاص داده و در آن‌جا حدیث‌های مختلفی را درباره‌ی ایشان ذکر کرده (53) و در جلد دوم در مجموع، پنجاه حدیث و در جلد سوم، 68 حدیث درباره‌ی آن حضرت آورده است.

17.کشف الغمّه فی معرفه الائمه: علی بن عیسی‌بن ابی‌الفتح الاربلی (م 693ه.ق)
این کتاب، که درباره‌‌ی رسول خدا (صل الله علیه و آله و سلم) و امامان (علیهم السلام) و بیان فضایل و مناقب آنان است، در نوع خود از کتاب‌های جامع و ارزنده است. مؤلف، در این مجموعه که اکنون در سه مجلد به چاپ رسیده-که البته با تحقیق گسترده‌ای که روی آن انجام شده و آماده‌ی چاپ شده به مجلدات بیشتری خواهد رسید (54)-بیشتر با تکیه به حدیث‌هایی به معرفی امامان اهل بیت (علیهم السلام) پرداخته است، و همان‌گونه که خود نویسنده نیز گفته، خبرهای یاد شده در این کتاب، به صورت مرسل است (55)، و تنها، به یادکرد از آخرین راوی حدیث بسنده شده است.
نویسنده در آخرین بخش از جلد سوم این کتاب، که از صفحه‌ی 233 آغاز و تا پایان ادامه دارد، صدها حدیث و روایت را درباره‌ی امام مهدی (علیه السلام) ذکر کرده است.
نکته‌ی قابل توجه این‌که، وی پس از شرح کوتاهی-دو صفحه ای-از زندگانی امام مهدی (علیه السلام)، به ذکر حدیث‌های صحیح درباره‌ی آن حضرت پرداخته، که برخی از آنها از قول بزرگان اهل سنت از جمله ابوداوود، ترمذی و ثعلبی می‌باشد (56)، و پس از این، به بیان اخباری که بیان کننده‌ی معجزات و نیز دلایل امامت آن حضرت می‌باشد، پرداخته و بعد هم روایت‌های نشانه‌ی ظهور امام مهدی (علیه السلام) را آورده و نیز درباره‌ی روش و سیره‌ی حکومتی و مدت حکومت وی، روایت‌هایی را ذکر کرده است.
محقق اربلی در همین قسمت از کتاب، تمام چهل حدیثی که ابونعیم در مورد امام مهدی (علیه السلام) روایت کرده را با همان ترتیب وی آورده است با این تفاوت که تنها آخرین راوی را ذکر کرده و بقیه‌ی سند را حذف نموده است. (57)

پی‌نوشت‌ها:

1.وی در گذشته به سال 80 ه.ق است و پنج امام معصوم را درک کرده و از یاران آنان شمرده شده است. برقی وی را از اولیای اصحاب علی (علیه السلام) دانسته است (رجال، تحقیق قیومی اصفهانی، ص 34)، و نیز او را از اصحاب امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) (همان، ص 43) و اصحاب امام سجاد (علیه السلام) (همان، ص 45) و اصحاب امام باقر (علیه السلام) (همان، ص 49) دانسته است.
شیخ طوسی نیز وی را از اصحاب این پنج بزرگوار دانسته است (رجال، تحقیق قیومی اصفهانی، ص66، 94، 101، 114 و 136). در عظمت و بزرگی شخصیت سلیم مطالب زیادی ذکر شده و همین طور درباره‌ی کتاب وی و اعتمادی که بسیاری از عالمان شیعه بر آن داشته‌اند. البته باید گفت: آرا و انظار گوناگونی درباره‌ی کتاب سلیم وجود دارد که شاید متقن‌ترین دیدگاه از آنِ شیخ مفید باشد که نه یک سره آن را تأیید کرده و نه یک سره آن را رد؛ بلکه معتقد است که برخی حدیث‌ها بر آن افزوده شده و باید در عمل به آنها دقت نظر به کار گرفته شود (به نقل از: خوئی، معجم رجال الحدیث، ج8، ص 219). برای آگاهی بیشتر در این باره، رک: انصاری زنجانی، دراساتٌ حول الکتاب و المؤلف؛ خوئی، معجم رجال الحدیث، ج8، داوری، شرح حال سلیم بن قیس و اصول علم الرجال، ص 278-281.
2.انصاری، مقدمه‌ی کتاب سلیم بن قیس، ج1، ص43.
3.سلیم بن قیس، کتاب سلیم،ص 71.
4.همان، ص 107.
5.همان، ص 111.
6.همان، ص 245.
7.ابن‌ماجه، سنن، ح4087.
8.بحارالانوار، ج1، ص 27.
9.برقی، محاسن، ج1، ص 134، ح117.
10.همان،‌ص 169، ح36.
11.همان، ص 254، ح86 و ص277، ح147.
12.همان، ج2، ص 39، ح55.
13.همان، ج1، ص 134، ح117.
14.همان، ج1، ص 169، ح36.
15.همان، ج1، ص 278، ح151.
16.درباره‌ی شخصیت مؤلف، سخنان صریحی از بزرگان رجالی شیعه نقل شده است؛ از جمله نجاشی درباره‌ی او گفته است: «کان وجهاً فی أصحابنا القمیین، ثقه، عظیم القدر، راجحاً، قلیل السقط فی الروایه»، (نجاشی، رجال، ص 354).
17.بسیاری از بزرگان شیعه از جمله مجلسی و حر عاملی بر این کتاب اعتماد کرده‌اند. بصائرالدرجات، ص5 (مقدمه). فقط مامقانی در تنقیح المقال مطلبی را از وحید بهبهانی و ایشان هم از جدش مجلسی نقل کرده که وی چنین برداشت کرده که ابن‌الولید حدیث‌های بصائرالدرجات را نقل نکرده است. چون چنین پنداشته که این حدیث‌ها، مشتمل بر غلو می‌باشند. مامقانی می‌گوید: «حق آن است که آن‌چه در بصائرالدرجات وجود دارد، پایین‌تر از مقام و مرتبه‌ی امامان (علیهم السلام) است». (مامقانی، تنقیح المقال، ج3، نجف اشرف، ص 103).
18.برای آگاهی بیشتر درباره‌ی این تفسیر روایی، می توان به مقدمه‌ی عالمانه‌ی مؤسسه‌ی بعثت بر چاپ جدید این تفسیر مراجعه کرد که هم در شناساندن مؤلف و نیز جایگاه علمی کتاب، کار ارزشمندی را انجام داده‌اند، اکنون این تفسیر با مقدمه و الحاقی که برای آن تنظیم شده در سه مجلد به چاپ رسیده است.
19.عیاشی، تفسیر عیاشی، ج1، ص 80، ح102.
20.همان، ج1،‌ص 285، ح196.
21.همان، ص 28، ح66.
22.همان، ص 27، ح2.
23.در این باره، رک: داوری، اصول علم الرجال بین النظریه و التطبیق، ص 163-180.
24.علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج2، ص 65.
25.همان، ص 84.
26.همان، ص 87.
27.نمل ( 27 آیه‌ی 62).
28.علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج2، ص 130.
29.نجاشی، رجال، ص 377.
30.طوسی، الفهرست، ص 210.
31.همو، رجال، ص 495.
32.حلی، المعتبر فی شرح المختصر، ج1، ص 33.
33.المعجم المفهرس لألفاظ أحادیث بحارالانوار، ج1، ص 63.
34.محمد بن محمد بن نعمان، تصحیح الاعتقاد، ص 70.
35.داوری، اصول علم الرجال بین النظریّه و التطبیق، ص 31-115 و المعجم المفهرس لألفاظ بحارالانوار، ج1، ص 64-65.
36.مجلسی، مرآه العقول، ج6، ص 170-203.
37.ر.ک:مسعودی، اثبات الوصیّه، ص 8 (مقدمه).
38.عسقلانی، لسان المیزان، تحقیق مرعشلی، ج21.
39.کشی، اختیار معرفه الرجال، از جمله در حدیث‌های 221، 390، 751، 801، 884 و 1906.
40.صدوق، عیون اخبارالرضا (علیه السلام)، ج1، ص 2.
41.همان، از جمله در صفحه‌ی 46، 52، 57-59، 64-65، 68، 262، 273، 299 و ج2، ص 36، 59، 66، 131 و 200.
42.صدوق، علل الشرائع، ج1 و 2، برای نمونه ج1، ص 5، 147، 149، 160-161، 195 و 210.
43.صدوق، امالی، مثلاً در صفحه‌ی 31، ح3 و ص97، ح9 و ص 157، ح261 و ص 189، ح8 و ص 267، ح1، ص 181.
44.صدوق، خصال، ج1،ص 1.
45.همان، ج1، ص 169، 303 و 320 و ج2، ص 541.
46.مفید، الارشاد، ص 345-388.
47.آقابزرگ طهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج8، ص 241.
48.همان، ص 244.
49.طبری، دلائل الإمامه، ص 224-322.
50.فتّال نیشابوری، روضه الواعظین، ص2.
51.همان، ص 102، 212، 219، 249، 260 و 262.
52.راوندی، الخراج و الجرائح، ج1، ص 18.
53.همان، از ص 455-484.
54.هنگام نوشتن این قسمت، آگاه شدم که این کتاب ارزشمند، به دست یکی از فاضلان مرکز احیاء فرهنگ اسلامی به شکل زیبا و گسترده‌ای مورد تحقیق و تصحیح قرار گرفته و اکنون به دست چاپ سپرده شد.
55.نویسنده در مقدمه‌ی کتاب، دلیل نیاوردن اسناد را چنین ذکر کرده است: «… و حذفتُ الأسانیدُ واکتفیتُ بذکر من یرویها من الأعیان تفادیاً من طول الکتاب بحدّثنا فلان عن فلان…»؛ (کشف الغمّه فی معرفه الائمه، ج1، ص 6).
56.اربلی، کشف الغمّه، ج3، ص 234.
57.همان، ص 267-291.
منبع مقاله :
اکبرنژاد، مهدی؛ (1386)، بررسی تطبیقی مهدویت در روایات شیعه و اهل سنت، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، سوم 1388

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید