سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین قمی

سخنرانی حجه الاسلام و المسلمین قمی

اقامه نماز در دانشگاه‌ها و راههای گسترش آن
بسم الله الرحمن الرحیم انّه خیر ناصر و معین
خداوند متعال را شاکر هستم که توفیق حضور در این محفل معنوی را به این جانب عنایت فرمود. سلام عرض می‌کنم خدمت همه‌ی شما سروران و بزرگواران، وزرای محترم، مقامات لشگری و کشوری، نمایندگان محترم مجلس خبرگان و مجلس شورای اسلامی، روحانیت معظم و به خصوص دانشجویان، اساتید و اعضای محترم هیأت علمی دانشگاه‌ها که در این محفل معنوی حضور دارند. همچنین تشکر و تقدیر می‌کنم و خسته نباشید و دست مریزاد عرض کنم خدمت برگزار کنندگان این همایش که انشاء الله ذخیره‌ی آخرت همه‌ی آنها باشد. من در این دقایق کوتاه که مصدّع وقت شریف این مجلس هستم، در دو بخش عرایضم را خدمتتان عرض می‌کنم؛ یک بخش توصیف وضعیت موجود در خصوص مسأله‌ی نماز در دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی کشور و دوم هم پیشنهادهای که در جهت بهبود این وضعیت به نظر دوستان ما در نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری رسیده است. در آخرین نظر سنجی که از دانشجویان دانشگاه‌های استان تهران و نیز دانشگاه کرمان به عمل آمده است، درباره‌ی این موضوع است که چه میزان از دانشجویان عزیز ما به نماز خواندن و مقید بودن به آن اهتمام می‌ورزند. اگر بر اساس ضوابط دانشگاهی بخواهیم نمره بدهیم. (الف ـ ب ـ ج ـ د)، در این نظر سنجی که از حدود 2 هزار نفر از دانشجویان به عمل آمده است، 5/37 درصد دانشجویان نمره «الف» گرفته‌اند یعنی مقیّد هستند به این که در تمام احوال و شرایط نماز خودشان را انجام بدهند. 4/47 درصد نمره‌ی «ب» به خودشان داده‌اند که ممکن است گاهی وقتها کوتاهی هم بکنند یا مشکلاتی که پیش بیاید، آن تقیّد لازم را نداشته باشند. 1/11 درصد افرادی بودند که گفتند ما به ندرت نماز می‌خوانیم و فقط 5/1 درصد از کسانی که در این نظر سنجی شرکت کردند، گفته‌اند که ما هیچ وقت نماز نمی‌خوانیم. این نظر سنجی همچنین نشان می‌دهد که بیش از 5/98 درصد از دانشجویان ما به نماز و نقشی که نماز در تکامل معنوی آنها دارد، اعتقاد دارند گرچه ممکن است در شرایطی دسیسه‌های شیطانی و هوای نفس گاهی وقت‌ها در تقید عملی به این فریضه مشکلاتی را ایجاد بکند. در عین حال این نظر سنجی همچنین نشان می‌دهد که در مدتی که دانشجویان ما در دانشگاه‌ها به تحصیل اشتغال دارند، اگر جا به جایی در این آمار انجام شود بین نمره‌ی «الف» و «ب» است؛ اما آنهایی که نمره‌ی «د» می‌گیرند، رشدشان زیاد نیست یعنی همان 5/1 درصد که هستند، در طول مدت تحصیلشان در دانشگاه همان نمره برایشان همان درصد است. افزایش‌شان بسیار نادر و غیر قابل ذکر متمایل به صفر است. البته من درباره‌ی شرکت در نماز جماعت توضیح مختصری عرض می‌کنم. بعضی از دانشگاه‌هایی که به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته‌اند، بعضی از خوابگاه‌ها, درصد کسانی که مقید به نماز خواندن هستند، بالای 90 درصد است؛ ولی این که عرض کردم، معدل این دانشگاه‌ها و دانشگاه استان تهران و نیز کرمان است. در خصوص نماز جماعت هم 5/32 درصد از دانشجویان گفتند: ما خودمان را مقید می‌دانیم که تا جایی که می‌شود در نماز جماعت شرکت بکنیم. 15 درصد گفتند هرگز شرکت نمی‌کنیم، 45 درصد هم گفتند که به ندرت شرکت می‌کنیم. 5/4 درصد هم کسانی هستند که می‌گویند هر سه وقت نماز را سعی می‌کنیم که با نماز جماعت بخوانیم، ‌تا جایی که برایمان امکان پذیر باشد.
این آمار از یک سو هم نگران کننده می‌تواند باشد. غیر از آن جهات مثبتش که عرض کردم و آن این که انتظار ما این است که درصد کسانی که مقیّد به نماز خواندن هستند و نمره‌ی «الف» می‌گیرند، صد درصد باشد. این وضعیت مطلوب است و همواره جایی برای آرزو کردن هست که وضعیت از آن چیزی که هست، بهتر بشود. برای این مطلب من چند پیشنهاد را خدمت این محفل شریف می‌خواهم عرض کنم. یکی این که نماز از آن جهت که ثنای جامع حضرت حق است و سوغاتی است که پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد بن عبدالله ـ صلّی الله علیه و آله و سلّم ـ از معراج برای امت خودش به همراه آورده است. نماز دارای احکامی است که در فقه از آن بحث می‌شود و آدابی که در فقه و اخلاق مورد توجه قرار می‌گیرد. اسراری که در فقه اکبر «عرفان» مورد توجه هست، از آن جهت که اصل تقیّد به نماز و فرهنگ نماز خوانی باید در محیط خانواده و مدرسه شکل بگیرد تا آن موقع شکل و شمایل خودش را پیدا کرده است. ورود به دانشگاه و استفاده کردن از روش‌های سنتی برای ترویج نماز در دانشگاه‌ها چندان پاسخگو نیست. باید از روش‌های متفاوتی در این جهت استفاده بشود که عمده تفهیم اسرار نماز و معارف نماز است با زبان و ادبیاتی که دانشجوی امروز ما برایش قابل درک باشد. بازآفرینی یا باز تولید این مطالب بسیار غنی که ما در باب اسرار عبادات و اسرار نماز داریم کاری ضروری است. کتب متعددی عرفا و بزرگان ما نوشتند. حضرت امام دو کتاب در این زمینه نوشته است، «آداب الصلوه» را برای عموم و «سرّ الصلوه» را برای خواص تألیف کرده‌اند. باید اینها باز تولید بشود به زبانی که دانشجو بتواند از این استفاده بکند. نماز باید در محیط‌های دانشگاهی به عنوان یک نیایش عاشقانه مورد ترویج و تبلیغ قرار بگیرد و نه یک دستور صرفاً تعبّدی و فقهی. ما قبل از انقلاب این حالت را می‌دیدیم گرچه آن موقع نمازخانه و مسجد در دانشگاه‌های ما به ندرت وجود داشت و فضا، ‌فضایی نبود که فضای دانشگاه نمازخوان بپروراند؛ اما در همان شرایط هم می‌دیدیم که در زیر راه پله‌های دانشگاه نماز جماعت برگزار می‌کردند. شلاق می‌خوردند، تازیانه می‌خوردند اما این عبادت را همچنان تداوم می‌بخشیدند. چون این درک از اسرار و عشق و محبت ورزیدن به این مناجات و راز و نیاز با حق وجود داشت، این احساس است که می‌تواند جوان را تحریک بکند برای این که خودش را مقید به خواندن نماز کند. وقتی که نماز را با الله اکبر شروع می‌کنیم و این ذکر را در تمام نماز ادامه می‌دهیم، حتی در پایان نماز هم باز سه مرتبه الله اکبر می‌گوییم، این الله اکبر آغاز مسافرت است، آغاز سیر و سفر است. همان طوری که در مسافت ظاهری در فقه می‌گوییم: وقتی انسان مسافر تلّقی می‌شود که به حد ترّخص برسد؛ یعنی صدای اذان را نشنود و دیوار محل خودش را هم نبیند. در سیر و سلوک معنوی آغاز مسافرت و حد ترخص، الله اکبر است. یعنی به جایی برسد که دیوار خودخواهی خودش را نبیند و صدای اذان خودپرستی خودش را هم نشنود. به همین دلیل در روایت آمده است که وقتی گفت: «الله اکبر و فی قلبه ذره من الکبر» ندا می‌رسد که «یا کاذب، اَتُخادِعُنِی؟!» با من داری خدعه می‌کنی؟ و این تازه اولش است «باش تا صبح دولتت بدمد» وقتی که در مراحل مختلف به سجده می‌رسد که مقام فنای مطلق است و سجده دوم که تعمیق این فنای مطلق است و همان طوری که در حالت سجده چشم ظاهری‌اش چیزی را نمی‌بیند، چشم باطنش هم چیزی جز خداوند متعال را مشاهده نمی‌کند. این اوج نماز است که تازه وقتی به این مرحله رسید، مأموریت پیدا می‌کند؛ مأموریت پیامبر گونه که به بیرون از خودش هم توجه کند. بعد سلام بدهد به پیامبر اکرم به عنوان این که تشکر بکند از او که تو این سوغات را از معراج برای من آوردی، سلام می‌کند به همراهانی که همراه او بودند و به همه‌ی بندگان صالح این سلام را وقتی انجام می‌دهد که دارد از نماز فارغ می‌شود؛ در حالی که علی القاعده انسان سلام را «لدی الورود» انجام می‌دهد. این سلام معنایش این است که من که نماز می‌خواندم، تا الآن توجهی به غیر از حق نداشتم. تازه که از عالم وحدت بیرون آمدم، توجه به عالم کثرت می‌کنم، می‌بینم کس دیگری هم هست، پیغمبری هم هست،‌عباد صالحی هم هستند. به آنها عرض سلام می‌کنم ما باید این معنا را بتوانیم تبیین کنیم، علمای ما هم تأکید فراوانی بر اسرار نماز دارند. امام راحل ـ قدس سره الشریف ـ در همین کتاب سرّ الصلوه خودشان تأکید می‌کنند کسانی که مسایل عرفانی را مورد سخّریه و استهزاء قرار می‌دهند و فقط به صورت قشری و پوسته‌ی عبادات توجه می‌کنند، اینها شیطان هستند؛ اینها «صدّ عن سبیل الله» می‌کنند و نمی‌گذارند که بندگان خدا به آن معارف الهی و عرفان حق تبارک و تعالی برسند. این اختلاف بین فقهاء هست که آیا بعضی از اذکار واجب را مثلاً می‌توانیم به زبان غیرعربی بخوانیم یا نه؟ این اختلاف هست، خوب مشهور هم هست که می‌گویند ذکر واجب را بایستی به زبان عربی خواند؛ اما همه بر این مسأله اتفاق نظر دارند که نمازگزار در هر جایی که مایل است، می‌تواند با زبان خودش با خدای خودش راز و نیاز کند، نه ذکر واجبش را بگوید، راز و نیاز بکند و این نشان می‌دهد که در رابطه‌ی نماز نباید به مسایل پوسته‌ای بسنده شود و توجه به آن عمق معنا و اسرار نماز هم شدیداً مورد نیاز است. به همین انگیزه هم بود که به تشویق جناب آقای قرائتی ـ که من باید از استقامت و بردباری ایشان و از تذکرات مکرّری که دادند، همین جا تشکر بکنم، ـ بخشی از اسرار نماز در کتاب معارف 2 برای اطلاع دانشجویان عزیز در نظر گرفته شده است. فقط توجه به اسرار معنوی نماز نیست، آثار اجتماعی، اقتصادی و اخلاقی، اینها باید باز تولید بشود و در اختیار دانشجویان و دانشگاهیان عزیز قرار بگیرد که قطعاً از این راه می‌توانیم فرهنگ نماز را توسعه دهیم و ترویج کنیم.@#@
پیشنهاد دوم این است که بر اثر بررسی‌هایی که در یکی از اجلاس‌های نماز در چند سال گذشته انجام شد و با پیگیری‌های ستاد محترم اقامه‌ی نماز، مجلس شورای اسلامی تصویب کرد که دو درصد بودجه‌های عمرانی دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی برای ساختن نمازخانه و مسجد در دانشگاه‌ها و خوابگاه‌های دانشجویی اختصاص پیدا بکند. این باعث برکات بسیار زیادی بود؛ لکن این مبلغ کافی نیست. با توجه به رشد دانشجویان، و ترکیب جمعیت‌شان و با توجه به مشکلاتی که دانشگاه‌ها از نظر مسایل مادی دارند، و بودجه‌شان کفاف این مسایلشان را نمی‌کند، پیشنهادم این است که ترتیبی اتخاذ بشود تا این مبلغ بتواند افزایش پیدا کند و حداقل به 4 درصد برسد.
پیشنهاد سوم این است که در دانشگاه‌ها و به خصوص خوابگاه‌های دانشجویی، امام جماعت علاوه بر شرایط عمومی و اختصاصی که باید داشته باشد، صرفاً به این مقدار نمی‌تواند اکتفا کند؛ بلکه لازم است که حضور دلسوزانه و صمیمانه بیشتری در خوابگاه‌های دانشجویی داشته باشد. تجربه‌ی ما نشان داده است که امام جماعت‌هایی که وقت می‌گذارند، می‌توانند در ترویج فرهنگ نماز موفق باشند و کسانی که صرفاً می‌خواهند یک نماز را اقامه کنند و بلافاصله از خوابگاه دانشجویی خارج شوند، این امکان پذیر نیست. به خصوص با توجه به اینکه جوان ما امروز مظلوم است، دانشجو مظلوم است، از این جهت که در مقایسه با حملاتی که در بعد فرهنگی می‌شود، مسأله جهانی شدن و مشکلات اقتصادی، امید نسبت به آینده، وضعیت اشتغال، وضعیت مسکن و مطالبات دیگری که در سطح دوره جوانی وجود دارد و این که به بسیاری از این مطالبات هم پاسخ داده نشده است، این مقداری که امروز جوان و دانشجوی ما به مسائل فرهنگی و مذهبی علاقمند است، در مقایسه با سایر لایه‌های اجتماعی از وضعیت بسیار مناسب‌تری برخوردار است. بنابراین روابط بین الملل بعثه مقام معظم رهبری اعلام کرده است تأثیری که بر زائرین کشورهای دیگر داشته از این جهت است که اینها می‌گفتند تبلیغات جهانی و امپریالیزم خبری مبلّغ این معنا بوده است که نسل دوم و سوم با ارزش‌های انقلاب و با ارزش‌های اسلامی خداحافظی کرده‌اند. ما می‌بینیم که نه اینها دانشجو هستند، این مقدار در نمازشان، در طواف‌شان مقیّد به مسایل اسلامی هستند، آن تبلیغات را تا حد زیادی توانسته‌اند خنثی بکنند. من همین جا تقاضایم این است از صدا و سیما که به جای پرداختن به مسایل مذهبی در لایه‌های دیگر اجتماعی، توجه ویژه‌ای به مساجد دانشگاه و منعکس شدن اینها در سطح جامعه و افکار عمومی بکند. ما در مراسم اعتکافمان در مساجد دانشگاه‌ها نوعاً جای خالی نداریم. در لیله الرغائب که در خیلی از شهرستان‌های ما اصلاً مراسم بیتوته نداریم، در کوی دانشگاه بعد از جریان 18 تیر، 1200 نفر دانشجو شب لیله الرغائب را بیتوته کردند. منعکس کردن این مسایل بسیار می‌تواند مؤثر واقع شود. متأسفانه یک چهارم (4/1) نمازخانه‌ها امام جماعت ندارند؛ مشکلات مختلفی در اینجا وجود دارد که بایستی به این نکته بیشتر توجه بشود.
پیشنهاد چهارم من که به فهرست عرض می‌کنم، این است که ستاد اقامه‌ی نماز در دانشگاه‌ها در شورای فرهنگی تعریف بشود؛ تا در این شورای فرهنگی که تشکل‌های دانشجویی، مدیریت‌ها، نهاد نمایندگی و سایر افرادی که در سطح فرهنگی دانشگاه‌ها حضور فعال دارند، در آنجا بتوانیم با مشارکت خود دانشجویان مسأله‌ی نماز جماعت را به مقدار زیادی در میان توده‌های دانشجویی مطرح کنیم. این کار می‌تواند تأثیرات بیشتری هم داشته باشد.
پیشنهاد پنجم آن است که افراد خیّری وجود دارند که مایل هستند به تجهیز و ساختن مسجد و نمازخانه در سطح جامعه، به دلیل حساسیت دانشگاه و به دلیل ترکیب جمعیتی، به دانشگاه کمک کنند. به دلیل این که دانشگاه هم محل تولید علم است و هم محل پژوهش؛ هم محل تربیت کادر اجرایی برای آینده کشور است و هم در تحولات سیاسی و اجتماعی نقش آفرین است.
به جای این که ما بیاییم در یک محلی مسجدی بسازیم که کمترین استفاده از آن می‌شود، اینها هدایت بشوند تا در دانشگاه‌ها، مسجد و نمازخانه بسازند و این اماکن را تجهیز کنند. انسان وقتی مثلاً در برخی از دانشگاه‌ها وارد می‌شود و موقع نماز، مسجد دانشگاه را مملو از جمعیت می‌بیند، واقعاً افتخار می‌کند. من فکر می‌کنم خداوند هم به برخی از این مساجدی که ما در دانشگاه‌هایمان داریم، بر ملائکه مباهات می‌کند. وارد دانشگاهی می‌شویم، می‌بینیم همه جوان، تحصیل کرده و مسجد دانشگاه مملو از دانشجویان است. به دانشگاه صنعتی شریف، دانشگاه تهران، دانشگاه امیر کبیر، دانشگاه صنعتی اصفهان و بسیاری از این دانشگاه‌ها بروید و ببینید. من گاهی وقت‌ها تعبیر می‌کنم که نماز خواندن در برخی از اینها معلوم نیست ثوابش کمتر از نماز خواندن در بعضی از مساجد مشهور هم باشد، به دلیل این که ایمان و علم را با هم توأم کردند. هم در المپیاد مدال می‌گیرد و هم در آنجا مقیّد به خواندن نماز است.
ما از این فرصت استفاده کنیم و کسانی را که دوست دارند در این قسمت‌ها سرمایه گذاری کنند، هدایت بشوند به سرمایه گذاری در محیط‌های آموزش عالی؛ به خصوص که در سابقه‌ی کشور ما و تاریخ تمدن اسلامی به خصوص در سده‌های دوم و سوم تا پایان قرن ششم دانشگاه و مسجد اصلاً هیچ انفکاکی از هم نداشتند. بسایری از بزرگانی که امروز جهان اسلام به آنها مباهات می‌کند مثلاً همین بوعلی سینای همدانی، اینها پژوهش‌های خودشان را در رواق‌های مسجد انجام می‌دادند. به قول زکی پاشا، ما می‌توانیم مسجد کوفه و مسجد بصره را از نظر تأثیری که بر فرهنگ بشریت داشتند، به دانشگاه کمبریج و دانشگاه آکسفورد تشبیه کنیم. مسجد النبی، مسجد الحرام، مسجدی مثل مسجد نیشابور، مساجد اصفهان و دیگر مساجد مهد علم بوده است. همان طوری که مسجد مقدس است و بایستی همواره همراه با عبودیت، طهارت و پاکیزگی باشد، دانشگاه هم مقدس است و بسیاری از دانشجویان و اساتید ما با وضو سر کلاس می‌روند که کار درستی هم هست. اگر بشود در کنار این مساجد دانشگاه‌ها، محل‌هایی در نظر گرفته شود برای دانشجویانی که دوست دارند داوطلبانه علاوه بر دروس معارف خودشان، با معارف اسلامی تخصصی آشنا بشوند و بتوانند مهندس و یا پزشک بشوند، و بعد هم با معارف اسلامی به صورت داوطلبانه در یک حدّ قابل قبولی آشنا شوند، بسیار می‌تواند مؤثر و مفید باشد. در یکی، دو دانشگاه هم که این طرح تجربه شده، توفیق‌های خوبی را همراه داشته است.
پیشنهاد ششم این است که اگر کاری بشود که مساجد دانشگاه به گونه‌ای باشند که در طول سال یا در بخشی از سال بتواند مردم را هم در دل خود جا بدهد و این حالتی که در قبل از انقلاب بود، ‌یعنی جدایی دانشگاه از توده‌های مردمی، این به وحدت و اُنس بیشرت دانشگاه با مردم بینجامد. طبیعی است که شرکت اساتید محترم، اعضای محترم هیأت علمی و رؤسای دانشگاه‌ها در نماز جماعت‌ها مشوق خوبی برای دانشجویان است. اگر 50 هزار عضو هیأت علمی ما نسبت به این مسأله توجیه بشوند، این عمل، می‌تواند زمینه‌ی حضور بیشتر دانشجویان را هم در مساجد دانشگاه‌های ما فراهم بکند.
در پایان من این نکته را عرض کنم که اولاً در ابتدای صحبتم اشاره کردم که باید در خانه به نمازخوانی و فرهنگ نماز خوانی پرداخت. «یا بُنَیّ اقم الصلوه» یا «و أْمُر أهْلَکَ بالصلاه» و نکته دوم این که با توجه به مشکلاتی که ما در اجتماعمان داریم برای فرهنگ نماز و ترویج این فرهنگ، گاهی وقت‌ها غیر مستقیم اگر مسأله اشتغال، ازدواج و سایر مشکلات اجتماعی حل بشود، این زمینه را برای ترویج فرهنگ نماز بیشتر می‌تواند فراهم بکند. البته ما دیدگاه امپریالیزم را قبول نداریم که معتقد است که دولت نباید دغدغه‌ی حقیقت داشته باشد، چون به نفاق می‌انجامد و نباید دغدغه‌ی عدالت را داشته باشد، چون به دیکتاتوری و سلطه طلبی می‌انجامد؛ ما معتقدیم که دولت هم باید دغدغه‌ی حقیقت را داشته باشد و هم باید دغدغه‌ی عدالت را؛ کما این که امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ و امام زمان ـ علیه السّلام ـ به ما یاد داده‌اند که «یَمْلَأ الله به الارض قسطاً و عدلاً» باید فعالیت‌های دولتی و بودجه‌های دولتی در این زمینه‌ها صرف بشود؛ اما تا جایی که می‌توانیم بایستی اجرای اینها را توسط توده‌های مردمی و خود دانشجویان انجام بدهیم و به این نکته هم توجه داشته باشیم که با توجه به این که همیشه همه‌ی دانشجویان در دانشگاه حضور ندارند و به طور معمول یک سوم (3/1)دانشجوها بیشتر در دانشگاه خودشان نیستند، آمارهایی که قرائت شد در خصوص مسأله‌ی نماز جماعت، می‌تواند آمارهای بسیار خوب و امیدوار کننده‌ای باشد.
تاکنون یازده نشست نماز داشته‌ایم و نُه نشریه مربوط به نماز و همچنین بخشی که در کتاب معارف اسلامی در خصوص اسرار نماز گنجانده شده بود که عرض کردم. پیشنهادم این است که با توجه به اهمیت مسأله نماز از یک سو و اهمیت دانشگاه از سوی دیگر، سال آینده و یا یکی از سال‌های آینده اجلاس نماز با عطف به دانشگاه و مسایل آموزش عالی کشور در یکی از دانشگاه‌های کشور با همکاری وازرت علوم، تحقیقات و فناوری و وزارت بهداشت و همچنین دانشگاه آزاد اسلامی، نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه‌ها، جهاد دانشگاهی و سایر ارگان‌های فرهنگی که در دانشگاه‌ها فعال هستند، برگزار بشود. با پوزش مجدد از تصدیع که انجام شد. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته


نماز، حکومت، تربیت ـ ستاد اقامه‌ نماز، مجموعه سخنرانی‌های اجلاس دهم نماز، 1379

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید