مطالب موجود در دسته بندی "امام رضا (ع)"

امام رضا (ع) و نماز

امام رضا (ع) و نماز

شیخ صدوق از جابر بن ابی الضّحاک روایت کرده است که گفت: مأمون مرا فرستاد تا حضرت رضا ـ علیه السّلام ـ را از مدینه به مرو آوردم، و امر کرد مرا که آن جناب را از راه بصره و اهواز و فارس حرکت دهم و از طریق قم نبرم او را، و نیز امر ...

ادامه مطلب
حسن برخورد با مردم

حسن برخورد با مردم

یسع بن حمزه می گوید: در مجلس حضرت رضا (ع) بودم و جمعیت بسیاری در مجلس حضور داشتند، و از آن حضرت سؤال می کردند و از احکام حلال و حرام می پرسیدند و امام رضا(ع) پاسخ آنها را می داد، در این میان ، ناگهان مردی بلند قامت و گندمگون وارد مجلس شد و ...

ادامه مطلب
اعجاز امامت

اعجاز امامت

نوفل گفت : رضا علیه السلام از مامون اجازت خواست که دارو می خورم و به چشمه آب گرم می روم . مرا هفت روز معاف دار و رسولان تو به من نیایند. مامون وی را اجازت داد. رضا علیه السلام به سرچشمه رفت و آنجا خیمه زد. مامون روز می شمرد. روز هشتم برنشست ...

ادامه مطلب
امام رضا(ع) در قم

امام رضا(ع) در قم

وقتی که حضرت رضا(ع ) به فرمان مامون ناگزیر شد که از مدینه به سوی خراسان حرکت کند، آنحضرت از راه بصره به بغداد آمد و از آنجا به سوی قم روانه شد، اهالی قم با استقبال عظیمی آن حضرت را وارد قم کردند، بسیاری آن حضرت را به مهمانی به منزل خود دعوت کردند، ...

ادامه مطلب
نامه ای به امام جواد(ع)

نامه ای به امام جواد(ع)

بزنطی می گوید: نامه ای از حضرت رضا (علیه السلام) را به ابوجعفر (امام جواد که در آن هنگام کودک بود) خواندم نوشته بود: به من خبر رسیده که خدمتکاران ، تو را از درب کوچک خانه بیرون می برند، از این رو که بخل دارند تا از ناحیه تو خیری به کسی نرسد تو ...

ادامه مطلب
دفاع از مستضعفین

دفاع از مستضعفین

یاسر، خادم مامون گوید: در حضور حضرت رضا (علیه السلام) بودیم ناگهان صدای قفل دربی که از خانه مامون به خانه حضرت رضا (علیه السلام) باز می شد به صدا در آمد، امام به حاضران فرمود: متفرق شوید، آنها رفتند، مامون از همان در وارد شد، امام خواست جلو پای مامون برخیزد مامون آن حضرت ...

ادامه مطلب
تعیین اجرت

تعیین اجرت

سلیمان بن جعفر گوید: برای انجام بعضی از کارها همراه امام رضا علیه السلام بودم تا این که خواستم به خانه ام باز گردم . حضرت فرمود: برگرد و با من بیا و امشب را نزد من بمان . من هم برگشتم و به همراه او حرکت کردیم تا اینکه وارد منزل شدیم . حضرت ...

ادامه مطلب
دیدار با ظالم

دیدار با ظالم

دو نفر مسافر به خراسان آمدند و برای آنکه وظیفه خود را درباره خواندن نماز بدانند به محضر امام رضا علیه السلام رسیدند و سوال کردند ما از فلان جا آمدیم ، آیا نماز ما تمام است یا شکسته ؟ امام علیه السلام به یکی از آنها فرمود: نماز تو شکسته است زیرا قصد ملاقات ...

ادامه مطلب
تواضع و خدمت

تواضع و خدمت

امام علیه السلام وارد حمام عمومی شد، شخصی در حمام بود که امام علیه السلام را نمی شناخت به او گفت : بدن مرا کیسه بکش . امام علیه السلام شروع کرد بدن وی را کیسه می زد که مردم او را شناختند و آن مرد از کاری که کرده بود شرمنده گردید و از ...

ادامه مطلب
عرضه اعمال

عرضه اعمال

موسی بن سیار گوید: من در مسافرت به طوس همراه امام رضا علیه السلام بودم وقتی به دیوارهای شهر طوس رسیدیم شنیدیم صدای شیون بلند است به دنبال آن رفتیم که ناگاه به جنازه ای برخوردیم . همین که چشمم به جنازه افتاد دیدم سیدم امام رضا علیه السلام از اسب پیاده جنازه رفت و ...

ادامه مطلب
درمان عجیب

درمان عجیب

عصر حضرت رضا (ع) بود، یکی از شیعیان با کاروان خراسان به سوی کرمان می رفت ، در راه ، باندی از دزدهای سرگردنه ، به کاروان حمله کردند و آن شیعه را به احتمال یک نفر ثروتمند گرفتند و با خود بردند، تا آنچه دارد؛از او بگیرند، او را در میان برف انداختند و ...

ادامه مطلب
پاسخ به شرط

پاسخ به شرط

مرحوم راوندی به نقل از محمّد بن زید رزامی حکایت کند: روزی در خدمت حضرت علی بن موسی الرّضا علیهما السلام بودم ، که شخصی از گروه خوارج – که درون توبره و خورجین خود نوعی سلاح مسموم نهاده و مخفی کرده بود – وارد شد. آن شخص به دوستان خود گفته بود: او گمان ...

ادامه مطلب