علامت تنوین و نحوه نوشتن وتلفّظ آن

علامت تنوین و نحوه نوشتن وتلفّظ آن

تنوین: نون ساکنی زائدی است که در تلفّظ به آخر اسم اضافه می‌شود ولی در نگارش نوشته نمی‌شود، و نشانه آن تکرار شکل حرکت می‌باشد، «ـًـٍـٌ».
شکّی نیست که نون تنوین، حرفی از حروف است از این رو در هنگام برخورد با حرف ساکن، حرکت کسره به خود می‌گیرد، مانند:
مَثَلاً الْقَوْمَ که خوانده می‌شود: مَثَل نِ الْقَوْمَ
و همچنین نزد حروف «یرملون» در آن‌ها ادغام می‌شود، مانند:
غَفُورٌ رَحِیمٌ که خوانده می‌شود: غَفُورُ رَّحِیمٌ
در این جا این سؤال مطرح می‌شود که چرانون تنوین را در نگارش نمی‌نویسند؟
جوابش روشن است، چون نون تنوین، زائده است و جزء اصل و ریشه کمله نیست، اگر نوشته شود هنگام وقف با نون اصلی کلمه اشتباه می‌شود و اضافه بر آن نون تنوین در هنگام وقف تغییر می‌کند (تنوین فتحه و کسره، ساکن و تنوین فتحه تبدیل به الف مدّی می‌شود). از این رو اضافه بر تغییر در شیوه نگارش، در اسم گذاری نیز باهم متفاوت می‌باشد، «نون اصلی» را «نون» و «نون تنوین» را (که زائده است) «تنوین» نامیده‌اند.
درباره علامت آن، شکل‌های مختلفی ارائه شده که بعضی مختص به زمان خاصّ و بعض دیگر در ارتباط با حرف مابعد تنوین (و احکامی که بر تلفّظ آن بار می‌شود) می‌باشد.
اوّلین بار که علامتی برای تنوین قرار داده شد، توسط ابوالاسود دؤلی از شاگردان حضرت علی علیه السّلام بود که نشانه آن را دو نقطه «:» قرار داد، و مانند نقطه حرکات برای تنوین فتحه دو نقطه بالای حرف، تنوین کسره دونقطه زیر حرف؛ و برای تنوین ضمّه دو نقطه جلو حرف قرار داد تا یکی نشانه حرکت حرف ودیگری نشانه تلفّظ نون تنوین باشد.
بعد از آن که خلیل بن احمد فراهیدی نقطه حرکات را تغییر شکل داد، نقطه نشانگر تنوین را نیز تبدیل به شکل حرکات کرد (تا یکی نشانه حرکت و دیگری نشانه تنوین باشد)، «ـًـٍـٌ».
تنوین فتحه در حالت وقف تبدیل به الف می‌شود (این الف چون ماقبلش مفتوح است به صورت الف مدّی خوانده می‌شود) در نگارش هم بعد از آن الفی آورده‌اند تا نشانه تلفّظ آندر هنگام وقف باشد. مانند:
کِتاباً که در حالت وقف خوانده می‌شود. کِتابا
علامت تنوین به متابعت از علامت حرکت، باید روی حرفِ آخر کلمه قرار گیرد، ولی در مورد تنوین فتحه نظریات مختلفی بیان شده، به نحو اختصار دوتای آن را که شهرت بیشتری دارند بیان می‌کنیم.
بعضی بر این عقیده‌اند که علامت تنوین فتحه باید روی الف قرار گیرد تا نشانه قرائت الف در هنگام وقف باشد «کِتاباً» و بعض دیگر از جمله خلیل بن احمد فراهیدی و پیروانش بر این عقیده هستند که باید روی حرف آخر کلمه و قبل از الف قرار گیرد «کِتاباً» زیرا علامت تنوین تکرار شکل حرکت می‌باشد و آن حرکت مربوط به حرف آخر کمله است نه الف. تنها نقش راهنمایی قاری در هنگام وقف است، از این رو در حالت وصل خوانده نمی‌شود.
چند نکته
1 ـ «الف مدّی» در بعضی از کلمات به صورت «یاء» نوشته شده از جمله اسامی ثلاثی که الف آن مُنقلب از یاء باشد، مانند: «هُدی، ضُحی» و….، وقتی این کلمات، مُنًوّن به تنوین فتحه شوند دیگر الفی بعد از تنوین فتحه اضافه نمی‌گردد چون خود «یاء» در هنگام وقف به صورت الف خوانده می‌شود، مانند: «هُدًی، ضُحًی».
2 ـ کلماتی که به «تاء گِرد» ختم شوند (مانند: رَحْمَهً حَیاهً) بعد از آن‌ها الفی اضافه نکرده‌اند چرا که در هنگام وقف تبدیل به «هاء ساکن» می‌شود «رَحْمَهْ، حَیاهْ».
3 ـ بعد از کلماتی که به همزه ختم می‌شوند «در صورتی که قبل از آن‌ها الف مدّی باشد» نیز الفی اضافه نکرده‌اند چرا که در نگارش اوّلیّه، عرب‌ها برای همزه شکل خاصّی نداشتند، گاهی به متابعت فتحه، کسره و ضمّه خود یا حرف ما قبل به صورت الف، یاء، و واو می‌نوشتند و در مواردی که ماقبل آن‌ها ساکن بود هیچ شکلی در نگارش برای آن نداشتند، مانند:
ماء، سوء که به این صورت می‌نوشتند: ما، سو
از طرف دیگر عرب‌ها از تکرار سه حرفِ «الف، یاء و واو» بیزار بودند و یکی از آن دو را در نگارش نمی‌نوشتند، مانند:
تَراءا، داوُودَ، اُمّیّینَ که به این صورت می‌‌نوشتند: تَرا، داوُدَ، اُمّیّنَ
بنابراین اگر می‌خواستند بعد از کلماتی که به همزه ختم می‌شوند و ما قبل آن‌ها نیز الف مدّی است، الفی اضافه کنند (ما ا)، دو الف پشت سر هم تکرار می‌شد. در چنین مواردی برای جلوگیری از تکرار، الف دوّم را نمی‌‌نوشتند (ما) در اواخر قرن دوّم که خلیل بن احمد فراهیدی برای همزه شکل خاصّی قرار داد، و در مواردی که می‌بایست همزه خوانده شود آن را در نگارش اضافه نمود (ماء) امّا در چنین مواردی، بعد از همزه، الفی اضافه نکرد زیرا در نگارش اوّلیّه فاقد الف بود و هدف او تنها مشخّص ساختن همزه بود نه اصلاح کلّی نگارش قرآن[1]، از این رو مورد پذیرش کلیه مسلمانان قرار گرفت حتی آن گروهی که اجازه هیچ‌گونه دخل و تصرّفی در نگارش قرآن نمی‌داند.
لازم به یادآوری است که بعد از کلمه «سُوءًا» و «جُزْءًا» در قرآن آلف آمده زیرا در صورت نبود شکل همزه «سوا» و«جزا» تکرار الف پیش نمی‌آمد.[1] . به طور کلی، علامت گذاری قرآن بر اساس حالت وصل به مابعد می‌باشد از این رو حرکت آخر کلیه آیات آورده شده (مگر مواردی که خود ساکن باشد) در حالی که وقف بر آخر آیات سنّت می‌باشد و اکثر مردم بر آخر آیات توقف می‌کنند و آن را به صورت ساکن می‌خوانند، در رابطه با علامت گذاری کلماتی که به همزه ختم می‌شوند و دارای تنوین فتحه می‌باشند نیز «الفی» اضافه نکرده‌اند چرا که این الف در حالت وقف خوانده می‌شود و آن‌ها کاری به حالت وقف نداشتند، بلکه حالت وصل به ما بعد را در نظر داشتند.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید