تفاوت اساسي اقتصاد اسلامي با ساير مكاتب اقتصادي در اين است كه اقتصاد اسلامي بر وحي مبتني است در حالي كه نظريهپردازان اقتصاد سرمايهداري حول محورهاي مطلوبيت، سود و رفاه مادي ميچرخند در نظريه اقتصاد سرمايهداري مبناي رفتار انسان در جايگاه مصرفكننده، حداكثر سازي مطلوبيت و در جايگاه توليدكننده بهينهسازي توليد به هدف حداكثر كردن سود است.
افق زماني در اقتصاد سرمايهداري، كوتاه مدت است، از معاد و توجه به آخرت اثري ديده نمي شود نگرش به خالق مبتني برفلسفه رئاليسم و قطع رابطه با مبدأ است. نقش خالق به حدّ سازنده ساعت استراسبورگ كاهش يافته كه پس از ساخت و تنظيم آن را رها كرده است. به رفتارهاي انسان بريده از مبدأ و معاد و به صورت بخشي توجه ميشود در حالي كه اقتصاد اسلام در همه مراحل توليد وتوزيع و مصرف، انسان را به مبدأ و معاد متوجه مينمايد و راه تكامل مادي و معنوي را براي بشر هموار ميسازد.
سؤالي كه ذهن بسياري از پژوهش گران را به خود واداشته اين است كه آيا قرآن كه تبيان كل شي است آيا در زمينه اقتصاد هم اشارتي دارد يا خير؟
برخي از محققين در پاسخ اين سؤال به آياتي كه از منابع توليد مثل زمين و آب و … نام برده شده و يا آيات زكات اكتفا نمودهاند و رابطه قرآن و اقتصاد را در همين مقدار كه قرآن به كلياتي از مسائل اقتصاد اشاره دارد ميدانند لكن با تأمل بيشتر، شاهد هدايت قرآن در صحنه فعاليتهاي اقتصادي خواهيم بود كه به جهت اعتقاد به ذكر يك آيه در هر مورد بسنده مينمائيم.
1 . تجلي توحيد در اقتصاد:
قرآن همه منابع و ابزارهاي توليد و فرايند شكلگيري آن را مخلوق خدا ميداند،
« وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ… »[1].
و اوست كه بادها را پيشاپيش )باران( رحمتش مژده رسان مي فرستد… .
2 . توجه به معاد در اقتصاد:
بنابر تأكيد قرآن اعمال انسان در روز قيامت ارزيابي و محاسبه ميشود و هر كس متناسب با رفتارش در دنيا جزا ميبيند ترس از عذاب اخروي در تصحيح رفتارهاي انسان از جمله رفتارهاي اقتصادي او مؤثر است.
« وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفِينَ … أَلا يَظُنُّ أُولَئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظِيمٍ»[2].
واي بر كم فروشان… آيا آنها گمان نميكنند كه در قيامت برانگيخته ميشوند.
3 . عدالت در فعاليتهاي اقتصادي
اصل عدل در آيات متعدد قرآن همراه با مسئله توحيد و نبوت و معاد مورد اشاره قرار گرفته است و در مسائل اقتصادي نيز به آن توصيه گرديده است.
« أَلا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ »[3].
تا مبادا از اندازه در گذريد و وزن را به انصاف برپا داريد و در سنجش مكاهيد.
4 . اقتصاد در پرتو تزكيه:
وقتي به تصرف در نعمتهاي الهي سفارش ميكند به دنبال آن به رعايت تقوا ميخواند.
« وَكُلُوا مِمَّا رَزَقَكُمُ اللَّهُ حَلالا طَيِّبًا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِي أَنْتُمْ بِهِ مُؤْمِنُونَ »[4].
و از آنچه خداوند روزي شما گردانيده حلال و پاكيزه را بخوريد و از آن خدائي كه بدو ايمان داريد پروا داريد.
5 . نگرش به ثروت:
اگر چه علاقه به مال و ثروت براي انسان فطري است لكن قرآن او را به ثروت آخرت هم متوجه ميسازد.
« زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَوَاتِ مِنَ النِّسَاءِ… ذَلِكَ مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»[5]. دوستيِ خواستني هاي گوناگون از زنان براي مردم آراسته شده… )ليكن( اين جمله مايه تمتع زندگي دنياست و)حال آنكه( فرجام نيكو نزد خداست.
قرآن ثروتي راكه مالك آن را فضل الهي بداند و از آن به ديگران نيز نفع برساند مورد تحسين قرار ميدهد. و از سوي ديگر سليمان و داود و ذوالقرنين به نيكي ياد ميكند كه ميگويند «هذا رحمة من ربّي»
و با نگرش قارون و فرعون كه ميگويند:« قَالَ إِنَّمَا أُوتِيتُهُ عَلَى عِلْمٍ عِنْدِي »؛[6] به مبارزه برميخيزد.)قارون( گفت: اين ثروت را بوسيله دانشي كه نزد من است بدست آورده ام… .
6 . تشويق به توليد
قرآن پي در پي آمدن ليل و نهار را ايجاد زمينه براي حركت و توليد به حساب ميآورد جمله لتبتغوا من فضله در آيات بسياري تكرار شده است.
« وَمِنْ رَحْمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ لِتَسْكُنُوا فِيهِ وَلِتَبْتَغُوا مِنْ فَضْلِهِ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ »[7]. و از رحمتش برايتان شب و روز را قرار داد تا در اين )يك( بيارميد و )در آن يك( از فزون بخشي او )روزي خود( بجوئيد باشد كه سپاس بداريد.
7 . فراواني منابع دنيا
بر خلاف ديدگاه اقتصاددانان كه منابع اقتصادي را محدود و آينده را تيره و تار ميبينند قرآن از منابع نامحدود سخن ميگويد.
« وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوهَا إِنَّ الإنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ »[8].
و از هرچه از او خواستيد به شما عطا كرد و اگر نعمت خدا را شماره كنيد، نمي توانيد آن را بشمار در آوريد.
8 . عوامل توليد:
قرآن در آيات متعدد انسانها را به تفكر و تدبير در فرايند شكلگيري عوامل توليد فرا ميخواند.
« وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً بِقَدَرٍ فَأَسْكَنَّاهُ فِي الأرْضِ وَإِنَّا عَلَى ذَهَابٍ بِهِ لَقَادِرُونَ فَأَنْشَأْنَا لَكُمْ بِهِ جَنَّاتٍ مِنْ نَخِيلٍ وَأَعْنَابٍ لَكُمْ فِيهَا فَوَاكِهُ كَثِيرَةٌ وَمِنْهَا تَأْكُلُونَ وَشَجَرَةً تَخْرُجُ مِنْ طُورِ سَيْنَاءَ تَنْبُتُ بِالدُّهْنِ وَصِبْغٍ لِلآكِلِينَ »[9].
و از آسمان، آبي به اندازه )معين( فرود آورديم، و آن را در زمين جاي داديم، و ما براي از بين بردن آن مسلماً توانائيم ـ پس براي شما بوسيله آن باغ هائي از درختان خرما و انگور پديدار كرديم كه در آنها براي شما ميوه هاي فراوان است و از آنها مي خوريد. ـ و از طور سيناء درختي بر مي آيد كه روغن و نان خورش براي خورندگان است.
و در مورد داود تعليم ساختن زره را به او مورد اشاره قرار ميدهد.
« وَأَلَنَّا لَهُ الْحَدِيدَ ×أَنِ اعْمَلْ سَابِغَاتٍ وَقَدِّرْ فِي السَّرْدِ » [10].
و آهن را براي او نرم گردانيديم ـ )كه( زره هاي فراخ بساز و حلقه ها را درست اندازه گيري كن.
9 . سرمايهگذاري
در داستان حضرت يوسف از برنامهريزي بلند مدت پانزده ساله در سرزمين مصر و تهيه عوامل توليد و به كارگيري آن در انباشت گندم درون انبارهاي ساخته شده، سخن به ميان آمده است.
« قَالَ تَزْرَعُونَ سَبْعَ سِنِينَ… وَفِيهِ يَعْصِرُونَ »[11].
گفت هفت سال پي در پي مي كاريد… و در آن آب ميوه مي گيرند.
10 . بهرهوري
قرآن يكي از عوامل مؤثر در بهرهوري را اعتقاد به خدا و تقوي معرفي مينمايد.
« وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ… »[12].
و اگر مردم شهرها ايمان آورده و به تقوا گرائيده بودند، قطعاً بركاتي از آسمان و زمين برايشان مي گشوديم.
11 . موانع توليد و رشد
قرآن مجيد كفران نعمت، اعراض از خدا، كفر، طغيان، ظلم، فسق، خوردن مال ديگران و…. از عوامل كاهش و سلب نعمت ميشمارد.
« وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلا قَرْيَةً كَانَتْ آمِنَةً مُطْمَئِنَّةً… فَأَذَاقَهَا اللَّهُ لِبَاسَ الْجُوعِ وَالْخَوْفِ بِمَا كَانُوا يَصْنَعُونَ »[13]. و خدا شهري را مثل زده است كه امن و امان باشد… و خداوند هم به )سزاي( آنچه انجام مي دادند، طعم گرسنگي را به )مردم( آن چشانيد.
12 . رعايت ارزشها در توليد
در توليد فراوردهاي گوشتي ذكر نام خدا به عنوان يكي از مسائل شرعي مورد تأكيد قرار گرفته است.
« وَلا تَأْكُلُوا مِمَّا لَمْ يُذْكَرِ اسْمُ اللَّهِ عَلَيْهِ…» [14].
و از آنچه نام خدا بر آن برده نشده است مخوريد… .
13 . نقش وحي در توليد
از آيات قرآن ميتوان استفاده نمود كه صنعت كشتيسازي، زرهسازي، ذوب فلزات، ريختهگري و… با اتكاء به منبع وحي به بشر آموزش داده شده است.
« وَاصْنَعِ الْفُلْكَ بِأَعْيُنِنَا وَوَحْيِنَا »[15].كشتي را در حضور ما و مطابق وحي ما بساز.
« وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ »[16]. به خاطر شما ساختن زره را به او تعليم داديم.
14 . جنبههاي منفي غنا و ثروت
اكثر مفاسد اجتماعي از قشرهاي مرفّه سرچشمه ميگيرد و آنان همواره در صف اول مبارزه با انبياء بودهاند.
« وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الأرْضِ… »[17].
و اگر خدا روزي را بر بندگانش فراخ گرداند، مسلّماً در زمين سر به عصيان بر مي دارند… .
15 . مسئوليت دولت در توزيع ثروت
يكي از مسئوليتهاي دولت اسلامي گرفتن زكات و خراج و انفال و … و توزيع آن بين اقشار آسيبپذير جامعه است.
« مَا أَفَاءَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ مِنْ أَهْلِ الْقُرَى فَلِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى… . »[18]. آنچه خدا از )دارائي( ساكنان آن قريه ها عايد پيامبرش گردانيد از آنِ خدا و از آنِ پيامبر )او( و متعلّق به خويشاوندان نزديك )او( و يتيمان و… .
16 . توزيع تكويني ثروت
قرآن تصريح ميكند كه خداوند روزي را براي هر كس از بندگانش بخواهد گسترده يا محدود ميسازد
« لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشَاءُ »[19].
كليدهاي آسمانها و زمين از آنِ اوست براي هر كس كه بخواهد روزي را گشاده يا تنگ مي گرداند.
17 . پرداخت زكات
در قرآن زكات به موارد مختلف اعم از انفاقات واجب و مستحب اطلاق شده است و نقش آن در توزيع ثروت بر كسي پوشيده نيست و خداوند آن را در آيات متعدد كنار نماز قرار داده است پرداخت آن دليل بر تقوي شمرده شده است.
« الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ »[20].
آنان كه به غيب ايمان مي آورند و نماز را برپا مي دارند و از آنچه به ايشان روزي داده ايم انفاق مي كنند.
18 . كفارات (مجازاتهاي مالي)
يكي از عوامل مؤثر در توزيع ثروت مجازاتهاي مالي است كه خداوند در موارد خاصي از قبيل قتل، حنث نذر، عهد افطار روزه رمضان و … قرار داده است بطور نمونه:
« لا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ… لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ »[21].
خداوند شما را به سوگندهاي بيهوده تان مؤاخذه نمي كند… باشد كه سپاسگزاري كنيد.
19 . موارد مصرف
قرآن استفاده از همه نعمتهاي الهي را براي مسلمانان جايز دانسته و لكن چيزهاي پست و خبيث و مضر را منع فرموده است.
« وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ »[22].
و براي آنان چيزهاي پاك را حلال و چيزهاي ناپاك را برايشان حرام مي گرداند.
20 . رزاقيت الهي
در جاي جاي قرآن مجيد به رزاقيت الهي اشاره شده و روزي بندگان را بدست او ميداند و خداوند متعال خود را متعهد به دادن روزي مخلوقات ميداند.
« وَمَا مِنْ دَابَّةٍ فِي الأرْضِ إِلا عَلَى اللَّهِ رِزْقُهَا…»[23].
و هيچ جنبنده اي در زمين نيست مگر )اينكه( روزي اش بر عهده خداست… .
21 . نهي از اسراف و توصيه به ميانهروي
اسراف در مصرف، منشأ بسياري از مشكلات اقتصادي ميگردد و نهي از اسراف و تعادل در مصرف و حتي در انفاق مورد تأكيد قرآن قرار گرفته است.
« وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا »[24].
و كساني اند كه چون انفاق كنند، نه ولخرجي مي كنند و نه تنگ مي گيرند، و ميان اين دو )روش( حد وسط را بر مي گزينند.
22 . شكرگزاري در برابر نعمت
قرآن شكرگزاري در برابر نعمت را از عوامل ازدياد نعمت ميشمرد و كفران را موجب تنگ شدن روزي ميداند.
« وَإِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لأزِيدَنَّكُمْ …إِنَّ عَذَابِي لَشَدِيدٌ »[25].
و آنگاه كه پروردگارتان اعلام كرد كه اگر واقعاً سپاسگذاري كنيد )نعمت( شما را افزون خواهم كرد… قطعاً عذاب من سخت خواهد بود.
23 . محوريت مصرف
قرآن مجيد مصرف كالاهاي معيني مثل شراب، گوشت خوك، وسايل قمار، ميته و … ممنوع اعلام نموده است.
« حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ… »[26].
بر شما حرام شده است مردار و خون و… .
24 . زينت و آراستگي
قرآن مجيد زينت و آراستگي را در صورتي كه موجب فخرفروشي، كبر، غرور با طغيان نشود مجاز دانسته است.
« قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِينَةَ اللَّهِ… »[27].
)اي پيامبر( بگو: زيورهائي را كه خدا براي بندگانش پديد آورده و… را چه كسي حرام گردانيد؟…
25 . نكوهش اشراف و مشرفان
مشرف كسي است كه فراواني نعمت او را از ياد خدا غافل كرده و به طغيان وادار نموده است و به همين جهت مشرفين مورد نكوهش قرآن قرار گرفته و يكي از گروه هاي مخالف پيامبران به حساب آمدهاند.
« وَكَذَلِكَ مَا أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ فِي قَرْيَةٍ مِنْ نَذِيرٍ… به كافرون »[28].
و بدين گونه در هيچ شهري پيش از تو هشدار دهنده اي نفرستاديم… و به آنچه بدان فرستاده شده ايد كافريم.
در خاتمه تذكر اين نكته لازم است كه آيات فراواني از قرآن به مسائل اقتصادي اشاره دارد لكن به جهت اختصار از ذكر آنها خودداري گرديد.[29] والحمدلله رب العالمين.
پي نوشت ها:
[1] . اعراف، 57
[2] . مطففين، 1 ـ 5
[3] . الرحمن، 8 ـ 9
[4] . مائده، 88
[5] . آل عمران، 14
[6] . قصص، 78
[7] . قصص، 73
[8] . ابراهيم، 34
[9] . مؤمنون، 20 ـ 18
[10] . سبأ، 11 ـ 10
[11] . يوسف، 49 ـ 47
[12] . اعراف، 96
[13] . نحل، 112
[14] . انعام، 121
[15] . هود، 37
[16] . انبياء،80
[17] . شوري، 27
[18] . حشر، 7
[19] . شوري، 12
[20] . بقره، 3
[21] . مائده، 89
[22] . اعراف، 157
[23] . هود، 6
[24] . فرقان، 67
[25] . ابراهيم، 7
[26] . مائده، 3
[27] . اعراف، 32
[28] . زخرف،23و24
[29] . در اين نوشتار از كتاب معجم موضوعي آيات اقتصادي قرآن بهره فراواني برده شده است.
سيد محمد تقي علوي- مركز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه