بهره گیری مثنوی از اصول اخلاقی نهج البلاغه (4)

بهره گیری مثنوی از اصول اخلاقی نهج البلاغه (4)

نویسنده: زهرا عشق آبادی(1)

4. زهد

آن که ایمان درقلبش زنده شود ودر راه قرب به حق گام بردارد ناگزیر از تلاش برای حفظ ایمان است. براساس کلام اخیر مولا علی (ع)، هوی وهوس وتوجه به امیال نفسانی و آرزوها وهمنشینی با اهل آن نقطه مقابل ایمان است وحتی آن را به نابودی می کشاند.بدیهی است بی اعتنایی به دنیا (جز به قدر ضرورت)، پرهیز از حرص وآز و دنیا پرستی، و روی آوردن به پروردگار یکتا کوششی برای تقویت ایمان وقرب به حق تعالی است ومفهوم زهد این است.
امام علی (ع) زهد را چنین می داند:
آیهاالناس الزهاده قصر الامل والشکر عند النعم (ای مردم، زهد دراین جهان کاستن از دامنه آرزوهاست وسپاسگزاری دربرابر نعمتها وپارسایی ازحرامهاست؛ آیتی، همان، خطبه 80، ص 150).
امام (ع) درجایی دیگر در نهج البلاغه مردم را به دوری ازآرزوهای فانی واعارض از آن فرا می خواند ومی فرماید:
الا و انکم فی ایام امل من ورائعه اجل فمن عمل فی ایام امله قبل حضور اجله فقد نفعه عمله ولم یضرره اجله (بدانید که شما دراین روزهای عمر غرق امیدها وآرزهایید وحال آنکه، مرگ پشت سرشما کمین کرده است. هر کس دراین روزها، پیش از رسیدن مرگش برای خود کاری کند، کارش بدو سود رساند و مرگش زیان نرساند؛ همان ، خطبه 28، ص 87).
جلال الدین مولوی درمثنوی ابیات زیر را با همین مضمون آورده است:

زهد وتقوی را گزیدم دین وکیش
زانکه می دیدم اجل را پیش خویش

مرگ همسایه مرا واعظ شده
کسب ودکان مرا برهم زده

چون به آخر فرد خواهم ماندن
خو نباید کرد با هر مرد و زن

رو بخواهم کرد آخر درلحد
آن به آید که کنم خود را احد

چون زنخ را بست خواهند ای صنم
آن به آید که زنخ کمتر زنم

ای یه زربفت و کمر آموخته
اخرستت جامه نا دوخته

رو به خاک آریم کز وی رسته ایم.
دل چرا در بی وفایان بسته ایم.

(د ششم، ب 450- 444)

ودرجای دیگر می سراید:

آرزو جستن بود بگریختن
پیش عدلش خون تقوی ریختن.

این جهان دام ست ودانه ش آرزو
درگریز از دامها روی آر زو

( د ششم، ب 381- 380).

5. نماز

از مهم ترین عوامل حفظ وتقویت ایمان واخلاق انجام دادن فرایض واهتمام به واجبات در وقت خود است. نماز دربین واجبات برجستگی و درخشندگی خاصی دارد نماد عبودیت وبندگی انسان در پیشگاه حق تعالی به شمار می آید. نماز سیمای دین است (الصلوه وجه دینکم، کلینی الرازی، 1303، ج1، ص 270). پیامبر اکرم (ص) نماز را نور چشم خود برشمرد (قرت عینی فی الصلوه ،مجلسی، 1360، ج77، ص77). نماز تنها عبادتی است که درهیچ حال از انسان ساقط نمی شود.
حضرت علی (ع) در نهج البلاغه چنین سفارش می فرماید:
تعاهدوا امر الصلاه وحافظوا علیها واستکثروا منها و تقربوا فانها کانت علی المومنین کتابا موقوتا (امر نماز را مراعات کنید وبه حفظ آن بکوشید وبسیاری به جای آورید و بدان به خدای تقرب جویید که نماز فریضه ای است برمؤمنان که حتما باید در وقت خود آن به جای آورنده؛ آیتی ، همان، خطبه 190، ص 466).
جلال الدین مولوی، در مثنوی نماز و دیگر واجبات الهی را برای مؤمنان دارای اثر مثبت می داند، زیرا اخلاص در نیت مؤمن روز به روز برایمان او می افزاید وآن را تقویت می کند. درحالی که بر منافق، به سبب دورویی، درانجام دادن واجبات حجاب افکنده می شود(فروزانفر، 1373،ص 640).

درنماز و روزه و حج وزکات
با منافق مؤمنان در برد ومات

(د اول ، ب 286).

دعوت زاری ست روزی پنج بار
بنده را که در نماز آ وبزار

( د پنجم، ب 1599).

گویی مولوی دراین ابیات کلام امیر مؤمنان (ع) را تفسیر کرده است:

پنج وقت آمد نماز ورهنمون
عاشقان را فی صلاه دائمون

نه به پنج آرام گیرد آن خمار
که در آن سرهاست نی پانصد هزار

نیست زرغبا وظیفه عاشقان
سخت مستسقی ست جان صادقان

نیست زرغبا وظیفه ماهیان
زانکه بی دریا ندارند انس جان

(د ششم، ب 2679- 2676).

مولوی از احوال عاشقان حق (جل وعلی) سخن می گوید مؤمن پنج وقت نماز فریضه روزانه را به جا می آورد، اما عاشقان حقیقی همیشه درنمازند .مولوی به آیه 23 سوره معارج (الذین هم علی صلاتهم دائمون) اشاره می کند که نمازگزاران حقیقی آن کسانی اند که پیوسته درنمازند. مولوی می گوید عاشق درهر نفس دیدار معشوق را میخواهد وبه او نمی توان گفت گاه گاه در آب باش. او بی دریا می میرد(استعلامی، همان).

6. دعا و نیایش

درقرآن کریم آیات متعددی وجود دارد که بیانگر اهمیت دعاست، قرآن کریم دعا را عبادتی مهم برشمرده و بی توجهی به آن را واجب استکبار وعذاب دوزخ می داند. چنانکه خداوند می فرماید:
وقال ربنک ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین (وخدای شما فرمود که مرا بخوانید تا دعای شما را اجابت کنم وآنان که از دعا وعبادت من سرکشی کنند زود با ذلت وخواری در دوزخ شوند؛ غافر، آیه 60).
یا (در سوره فرقان، آیه 77) می فرماید:
قل ما یعبوا بکم ربی لولا دعاؤکم (بگو پروردگارم برای شما ارجی قائل نیست، اگر دعای شما نباشد). دعا، درخواست فراهم شدن اسباب وعواملی است که از دایره قدرت انسان بیرون باشد از کسی که قدرتش بی پایان وهر امری بر او آسان است.دعاونیایش جزو سیره روش مورد سفارش انبیای عظام وائمه اطهار (علیهم السلام) بوده است. دعا اثار و برکات دنیوی واخروی فراوانی – ازجمله دفع بلا، جلب منفعت، برآورده شدن خواسته ها، بخشایش گناهان- دارد، اما استجابت دعا نیازمند شرایط ومقدماتی است که ایمان ، عمل صالح، پاکی قلب وروح، حضور قلب وعمل به پیمانهای الهی از جمله آنهاست.
با حفظ این شرایط درکنار لطف ورحمت الهی می توان استجابت دعا را انتظار داشت.
امام علی بن ابی طالب (ع) می فرماید:
ما کان الله لیفتح علی عبد باب الشکر ویغلق عنه باب الزیاده ولا لیفتح علی عبد باب الدعاء ویغلق عنه باب الاجابه ولا لیفتح لعبد باب التوبه ویغلق عنه باب المغفره (نشود که خدا در شکر را به روی بنده ای بگشاید، در حالی که در افزون شدن نعمت را به رویش بسته باشد ونشود که در دعا را بگشاید، درحالی که، در اجابت را بسته باشد ونشودکه در توبه را بگشاید، درحالی که در آمرزش بسته باشد؛ آیتی ، همان، حکمت 427، ص1016).
حضرت درجای دیگر می فرماید:
… ثم جعل فی یدیک مفاتیح خزائنه بما اذن لک فیه من مسالته (خداوند کلیدهای خزاین خود را در دستان تونهاده است، زیرا تو را رخصت داده که از او بخواهی ، همان ، نامه 31، ص 670).
مولوی نیز در مثنوی اعتقاد دارد که خداوند عز وجل خود نیازها را در انسان قرار داده تا با درخواست او به آنها عطا فرماید و لطف خود را بر بشر افزون کند.او همچنین میل به دعا وتوفیق آن را از سوی خدای تعالی می داند.

طفل حاجات شما را آفرید
تا بنالید وشود شیرش پدید

گفت ادعوا الله بی زاری مباش
تا بجوشد شیرهای مهرهاش

( د دوم ، ب 1953- 1952).

هم ز اول تودهی میل دعا
تو دهی آخر دعاها را جزا

(د چهارم ، ب 3499).

این دعا تو امر کردی ز ابتدا
ورنه خاکی را چه زهره این بدی؟

( ششم ب 2324)

هم دعا از تو اجابت هم زتو
ایمنی از تومهابت هم زتو

(د دوم، ب 692)

در دل من آن دعا انداختی
صد امید اندر دلم افروختی

(د سوم، ب 3333)

اگر چه خداوند مبارک وتعالی در قرآن کریم می فرماید ادعونی استجب لکم (غافر 60) ودر احادیث وروایات نیز بر اجابت دعا از سوی حضرت حق تعالی تأکید شده است، دعاهایی نیز وجود دارد که به دلایل بسیاری، از جمله خواست خداوند (جل وعلی) به اجابت نمی رسد یا در اجابت آنها تأخیر می افتد . امام علی (ع) یکی دیگر از دلایل اجابت نشدن دعا را چنین بیان می فرمایند.
فلرب امر قد طلبته فیه هلاک دینک لو اوتیته ( چه بسا چیزی از خداوند طلبی که اگر ارزانیت دارد، تباهی دین تو را سبب شود، آیتی ، همان، نامه 31، ص 670).
ومولوی نیز در مثنوی همین موضوع را چنین سروده است:

بس دعاها کان زیان ست و هلاک
وز کرم می نشود یزدان پاک

(د دوم، ب 141).

همان گونه که پیشتر هم گفته شد، انسان موحد ومؤمن خود را ملزم به انجام دادن دستوراتی می داند که خداوند (جل وعلی) برای سعادت او فرمان داده ودر قالب کلام وحی، گفتار پیامبران عظام وامامان معصوم (ع) برانسان عرضه شده است.
به عبارت دیگر، چون ایمان ترکیبی از شناخت وگرایش است وجایگاه آن نیز نفس (قلب) انسان است، از این طریق شوق واراده انسان جهت می یابد، و در نتیجه، رفتاری متناسب با خود بروز می دهد. ایمان بینش ویژه ای از خالق ومخلوق وارتباط انسان با موجودات عالم ارائه می کند.این بینش وگرایشهای درونی هر یک زمینه ساز رفتارهای انسان در ارتباط با خداوند (عز وعلی) وارتباط انسان با خود ودیگران می شوند. در یک کلام، می توان گفت به دنبال معارفی که وحی د راختیار بشر گذاشته حد ومرزهای رفتاری واجتماعی انسان مشخص شده است، وبا توجه به ایمانی که انسان به خداوند ونبود دارد، همچنین اعتقادی که در باره ارتباط رفتارهای این دنیا با سعادت این جهان و آن جهان دارد، می کوشد به دستورهای دین عمل کند وگرایشهای خود را شکل ایمانی بخشد. خوردن، آشامیدن ، غرایز، عواطف واحساسات، گرایش به مال و فرزند، ودیگر مسائل مبتلا به انسان همه از این بینش ایمان تأثیر می پذیرد (موسوی نسب، 1385).
جهت دادن گرایشها درانسان مؤمن سبب می شود تا انسان به طور طبیعی باید ها و نبایدهای حیطه اخلاق را در نظر گیرد و، ضمن رعایت این موارد ، زندگی خود را با اخلاق دینی همراه سازد. بی شک این توجه به اصول اخلاقی والتزام به رعایت آنها در فرد مؤمن سعادت او را تضمین خواهد کرد.

پی‌نوشت‌ها:

1- کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی

منبع:نشریه النهج شماره 27و 28
ادامه دارد…

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید