15 خرداد، ظهور گفتمان تازه در جنبش های اجتماعی ایران (1)

15 خرداد، ظهور گفتمان تازه در جنبش های اجتماعی ایران (1)

نویسنده: ابوالفضل مروی(1)

(بازخوانی سخنرانی تاریخی امام در فرودین سال 1343 بر مبنای روش تحلیل گفتمان)

چکیده

بازخوانی رویدادهای تاریخی بر مبنای رابطه متن و زمینه متن به عنوان روش تحلیل گفتمان، یکی از راه های نقد رخدادهای تاریخی است. این روش در حال حاضر در بسیاری از پژوهش های اجتماعی و تاریخی استفاده می شود. در این مقاله یکی از فرازهای مهم تاریخ معاصر ایران یعنی سخنرانی تاریخی امام خمینی در فرودین سال 1343 که موجب تبعید معظم له از ایران شد بر اساس روش تحلیل گفتمان مطالعه و بررسی می شود.

اشاره

بازخوانی رویدادهای تاریخی بر مبنای رابطه متن و زمینه متن که امروزه تحت عنوان «تحلیل گفتمان» از آن یاد می شود، به عنوان یکی روش جدید به حساب تفکرات مدرن گذاشته می شود و لاجرم آبشخور این سنت روش شناسی در فهم رخدادها، متون تاریخی و غیره ـ مثل بسیاری از معارف که ریشه در فرهنگ ها شرقی و اسلامی دارد ـ به حساب فرهنگ غربی نهاده می شود.
اما این روش برای ما مسلمانان (به ویژه شیعیان) که قرن هاست با استنباط احکام شرعی و تفسیر سر و کار داریم و می دانیم که بدون آشنایی با علم اصول و قواعد عمومی آن نمی توانیم به وادی فقه وفقاهت، تفسیر قرآن و کلام معصومین و نگهداری فضای عمومی زندگی مسلمانان گام بگذاریم و در محدوده متون پژوهش کنیم، روش ناآشنایی نیست.
مگر می توان بدون شناخت دقیق مبانی استنباط و چگونگی استنباط احکام با توجه به این همه دگرگونی هایی که در پرتو زمان و پیشرفت علوم و نوآوری های بشری و بروز مسائل مستحدثه در حیات اجتماعی بشر پیدا شده است به فهم احکام نائل آمد؟
مسلمانان از بدو پیدایش اسلام به پیروزی ازبزرگان دین درگیر قواعد کلی استنباط و تطبیق آن با موارد جزئی بودند و می دانستند که این عمل بدون تحقیق و پژوهش در بسترها، زمینه ها، دلالت ها، رابطه های زبانی و گفتاری متن و بسیاری از اصول کلی ممکن نیست، اصولی که امروزه در قالب اعلم اصول و اصطلاحات آن مورد بحث قرار می گیرد. اگر چه مسلمانان اغلب از قواعد و اصطلاحات اصولی در فهم متون دینی، به خصوص فقه و تفسیراستفاده کرده اند اما علم اصول قبل از آنکه علم تفکر فقهی باشد، علم فهم متون و زمینه ها و دلالت ها و رابطه های آن به صورت عمومی است و این همان چیزی است که امروزه بخشی از آن به عنوان «تحلیل گفتمان» مطرح است.
در هر صورت بهره گیری از این روش در فهم متون و رخدادها یک سنت حسنه است و باید خوشحال شد که پاره ای از محققان ما با استفاده از این روش به سراغ متون تاریخی آمده اند. نویسنده مقاله حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش «تحلیل گفتمان» یکی از سخنرانی های تاریخی امام را در زمینه های جنبش 15 خرداد سال 1342 به عنوان ظهور یک گفتمان جدید در جنبش های اسلامی اجتماعی و سیاسی ایران معاصر تجزیه و تحلیل کند.
سخنرانی معروف امام در فروردین سال 1343 که برای اولین بار ارکان نظام شاهنشاهی و زمینه های آن را در ایران مورد تردید قرار می دهد و موجب تبعید معظم له از ایران می شود تاکنون به ندرت به عنوان یک رخداد تاریخی در قالب «تحلیل گفتمان» مورد توجه محققان تاریخ معاصر ایران بوده است. امید است این مقاله فتح بابی این گونه پژوهش ها باشد.
15 خرداد، قیام مردمی عظیمی در تاریخ معاصر ایران است که کسی نمی تواند ادعا کند تمامی زوایای آن را شناخته است. این رویداد در قلب متون تاریخی و ادبی بسیاری قرار گرفته است که دایره آن برای پاسخگویی به مسائل آینده، همواره به بازنگری و توسعه نیاز دارد. خوشبختانه در این حوزه چراغ راه و یک کلید حل مشکل برای همیشه تاریخ در دست پویندگان قرار گرفته است و آن متون شفاهی و کتبی است که در ارتباط با این نقطه عطف تاریخ معاصر ایران بر زبان و قلم پرچمدار نهضت 15 خرداد، امام خمینی، جاری شده است. بازخوانی کلام امام درباره 15 خرداد پایان ناپذیر است. در این مقاله فقط یکی از این متون (سخنرانی عمومی حضرت امام بعد از واقعه نیمه خرداد) بر مبنای روش تحلیل گفتمان، بررسی می شود و طی آن تلاش می گردد صرفا به بخشی از عناصر ارتباط یعنی «چه می گوید؟» پاسخ داده می شود.

عناصر ارتباط

براساس یکی از مدل های قدیمی ارتباطات که در سال 1948 توسط هارولد لاسول (محقق امریکایی) مطرح شد یک ارتباط کلامی دارای چند عنصر است که هر یک، وجهی از وجوه ارتباط را در بر می گیرد و به پرسش هایی پاسخ می دهد که در آن زاویه مطرح می شود. این عناصر عبارت اند از چه کسی؟ چه چیزی؟ از چه مجرایی ؟ به چه کسی؟ با چه اثری؟
توضیح: چه کسی؟ یعنی چه کسی می گوید؟ یعنی فرستنده پیام کیست ؟ در این پرسش، کنترل کننده یا کنترل کنندگان پیام مطالعه و بررسی می شوند.
چه چیزی ؟ یعنی چه چیزی می گوید؟ در این پرسش محتوای پیام مطرح است. ارتباط در واقع روندی پیام محور است، این است که جان ارتباط، محتوای پیام است. چیستی پیام که موضوع تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان است در این پرسش نهفته است.
از چه مجرایی؟ یعنی وسیله ارتباطی چیست؟ یعنی خالق پیام از چه وسیله ای برای توزیع پیام خود استفاده می کند؟ در جریان ارتباط، وسیله ارتباطی، بسیار مهم است و مسائل بسیاری را روشن می سازد.
به چه کسی؟ یعنی مخاطب کیست؟ شناخت مخاطب نیز یکی دیگر از عناصر مهم ارتباط است که در مطالعات ارتباطات جایگاه ویژه ای دارد.
با چه اثری ؟ یعنی نتیجه دریافت پیام از سوی مخاطب چیست؟ هدف ارتباط گر و نتیجه نهایی تمام جریان ارتباط بستگی به همین تأثیرگذاری پیام دارد.
البته در مدل مزبور به دو عنصر مهم دیگر یعنی چرا و چگونه، اشاره نشده است که در مطالعات ارتباطی اهمیت خاص خود را دارد. عنصر چرا، بر اهداف و دلایل ایجاد ارتباط متمرکز است. این عنصر، چشم انداز وسیعی را برای درک جریان ارتباط به نمایش می گذارد.
همچنین چگونه یعنی پیام چگونه ساخته شده است؟ ساخت پیام یا ساختار پیام مبتنی بر شالوده ای است که از سویی دیگر روشنگر جریان ارتباط است. در تحلیل گفتمان، معمولا این عنصر ارتباطی لحاظ می شود. بنابراین می توان تحلیل گفتمان را روشی تفسیری دانست که محل اتلاقی دو عنصر چه می گوید و چگونه می گوید است. در تحلیل گفتمان، این دو محور یکدیگر را تا حدود زیادی پوشش می دهند.

گفتمان چیست؟

واژه گفتمان که این روزها کاربرد زیادی پیدا کرده است بعضا بدون توجه به معنای درست آن به کار می رود. با توجه به اینکه در این مقاله، یکی از سخنرانی های حضرت امام به عنوان نمونه و جلوه ای از گفتمان ایشان مورد واکاوی قرار می گیرد، لازم است توضیح مختصری درباره معنا و مفهوم گفتمان بیان شود:
گفتمان در برابر واژه انگلیسی (discourse) آمده است. این واژه در انگلیسی به معنای یک خطابه جدی یا نوشته ای درباره موضوعی ویژه یا مکالمه ای جدی یا زبان خطابه و نوشته است. از دیدگاه دانش ارتباطات، گفتمان به معنی شکل، حالت یا نوع زبان در کاربرد آن است هر فرد برای خود امکان استفاده از گفتمان ها یا زبان های متعدد را دارد؛ برای مثال، زبان محبت، زبان قدرت، زبان ورزش و… یک نمونه از گفتمان، اخبار است که زبان و روش خاص خود را در انعکاس مسائل اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… ایفا می کند.
واژه دیسکورس، همچنین، معادل «سخن» آمده است که با توجه به ادبیات ایران، ترجمه درستی به نظر می رسد. زیرا در ادبیات کهن ما کلمه سخن در مواضع مختلف به کار رفته است و هم اینکه تقریبا معنای گفتمان امروزی را می رساند، از جمله این بیت حافظ:

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست
سخن شناس نئی جان من خطا اینجاست

البته امروزه گفتمان، مفهومی فراتر از حالت یا نوع زبان در کاربرد یافته است. گفتمان، حالت و نوع زبان و موضوعات مربوط به آن را می سازد. گفتمان است که متن را شکل می دهد یعنی مشخص می سازد چه چیزهایی و با چه ترتیب و تدبیری بیان شود، چه چیزهایی بیان نشود، چه چیزهایی به صورت ضمنی بیان شود، چه چیزهایی بزرگنمایی شود، چه چیزهایی نادیده گرفته شود و نظیر اینها. از طرف دیگر هر متنی مخاطبی دارد که آن را درک می کند. فرستنده پیام همواره برای درک پیام خود کسانی را مخاطب در نظر می گیرد که توان درک پیام او را دارند. اگر پیام از طرف مخاطب دریافت و درک نشود، چرخه ارتباط ناقص و بی ثمر می ماند این است که عده ای از محققان معتقدند که گفتمان عبارت است از چگونگی تولید و سامان گرفتن یک متن ـ چه کتبی و چه شفاهی ـ و فرآیند درک آن از جانب مخاطب. البته عملا در تحلیل گفتمان آنچه بررسی می شود همان چگونگی و نیز چرایی تولید و سامان گرفتن متن است و این پرسش کمتر مطرح می شود که مخاطب کیست و چگونه متن را می فهمد و درک می کند.
در هر حال، گفتمان یک کنش یا روند ارتباطی است که در قالب زبان (گفتاری یا نوشتاری) یا سایر علامت ها (نمادها، نشانه ها، لحن صوت، حرکات چهره و اندام، تصاویر و…) نمود می یابد.
البته زبان، مهم ترین عرصه ظهور گفتمان است. در واقع، باورها، ارزش ها، دیدگاه ها، ویژگی های شخصی و اجتماعی و حتی نیات و مقاصد درونی نویسنده، سخنگو یا فرستنده پیام در گفتمان به صورت آشکار یا پنهان وجود دارد. طبعا اوضاع و احوال و شرایط سیاسی و اجتماعی و به خصوص شرایط تولید گفتمان در لحظه تولید (بافت موقعیتی) بر تمامی عناصر گفتمان (واژگان، ترکیب و ساختار جملات، نحوه بیان و سایر عناصر کیفی و کمی ) تأثیر می گذارد اما در این میان به معنا و نقش و کارکرد اجتماعی گفتمان از دیدگاه اندیشه مندان گفتمان کاوی بیشتر توجه شده است. دایان مک دانل (زبان شناس انگلیسی) معتقد است که گفتمان هر نوع گفتار، کلام و نوشتاری است که در جریانی اجتماعی شکل می گیرد. به عبارت دیگر گفتمان ها دارای سرشت، ماهیت و ساختار اجتماعی هستند.
در واقع هر کلام و هر عمل در عرصه گفتمانی خاص معنا پیدا می کند. لیکن کلام یا متن شامل تمامی عرصه گفتمان نیست و از دیدگاه محققان گفتمان کاوی، هر متن یا کلام دارای ناگفته هایی است که گاه بیش از گفته ها اهمیت دارد. یعنی بسیاری از اطلاعات متن یا کلام، با توجه به شرایط و اوضاع و احوال (بافت موقعیتی) حالت تلویحی و ضمنی پیدا می کند که هدف تحلیل گفتمان نیز دستیابی به همین ناگفته هاست.البته این بدان معنا نیست که تحلیل گر از آنچه گفته شده است غافل می ماند، بلکه اساس استدلال تحلیل گر گفتمانی، اطلاعات واضح و آشکار است وبایستی درتحلیل گفتمان مناسبات میان گفته ها و ناگفته ها به دست آید. گفتمان چیزی فراتر از متن است اما فقط از طریق متن می توان به آن راه یافت.
نکته در خور توجه اینکه امروزه گفتمان به عنوان یک کنش مطرح می شود؛ یعنی خالق کلام از طریق گفتار، کاری انجام می دهد، مثلا تشویق می کند، دستور می دهد، روحیه می بخشد و… که این معنا در اسلام، بدیهی است. حضرت علی علیه السلام می فرماید:
مَنْ عَلِمَ انَّ کَلامَه مِن عَمَلِه قَل َّ کَلامَهُ اِلّا فیما یَعْنیه.
از مبانی شناخت کلام حضرت امام این است که ایشان با تمام وجود معتقد و عامل به چنین مقدماتی در سخن خود بوده است. این است که هر جمله بلکه هر کلمه از سخن امام، هدفمند و متکی به اندیشه ای عمیق و الهی است که در حد توان تحلیل گر بایستی در فهم کلام ایشان منظور شود.

پی نوشت:

1- روزنامه نگار ومحقق.
منبع:فصلنامه تخصصی 15خرداد _ شماره 11

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید