معنای استطاعت در احکام حج چیست؟

معنای استطاعت در احکام حج چیست؟

حج ‏یک معجون الهی است که جمیع امراض قلوب مثل بخل و استکبار و تنبلی و. . . را که مانع نورانیت قلب‏ها هستند، علاج می‏کند.

حج دارای ابعاد گوناگونی مانند بعدهای عرفانی, سیاسی, اجتماعی و … می باشد که پرداختن به همه ی آن ها در این مقاله نمی گنجد, به همین جهت تنها به بعد معنوی و عرفانی آن می پردازیم:

عبادات که به عنوان هدف آفرینش انسان («ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون‏» ، ذاریات / 56 ) تعیین شده است اسراری دارد که این اسرار غیر از آداب و احکام ظاهری عبادات می‏باشد. نوعا عبادات و فرائض الهی با اختلاف درجات فراوانی که نسبت‏ به هم دارند، برای تقویت ‏بعد روحانی و نفسانی و در جهت ‏سیر و سلوک انسان وضع شده تا از عوالم جسمانی به عوالم روحانی تکامل یابند و به مقام قرب الهی برسند. چنان‏ که مرحوم آقا میرزا جواد ملکی تبریزی عارف بزرگ در این زمینه فرموده است:

مقصود اصلی از تشریع حج و سائر عبادات، تقویت‏ بعد روحانی انسان است و تکالیف و فرائض الهی از نظر خاصیت اثرگذاری در روح و جان انسان مختلفند. بعضی اثر تطهیر و تخلیه را دارند که ظلمت را از فضای روح و جان بشر دور می‏کند و بعضی دیگر موجب تحلیه و تزیین جان و وسیله جلب نورانیت می‏گردد. و دسته دیگر، جامع هر دو اثر (تخلیه و تحلیه) هستند و حج از این دسته سوم است. زیرا حج ‏یک معجون الهی است که جمیع امراض قلوب مثل بخل و استکبار و تنبلی و. . . را که مانع نورانیت قلب‏ها هستند، علاج می‏کند. (آقا میرزا جواد ملکى تبریزى، المراقبات)

بنابراین و با توجه به مطلب فوق، حج از میان عبادات و فرائض الهی، جامع هر نوع آثار و فواید و اسراری است که در عبادات دیگر وجود دارد. چنان‏ که مرحوم علامه طباطبائی در این مورد می‏فرماید: وقتی که سرگذشت ابراهیم، آن‏ چنان که در قرآن بیان شده را، به دقت مطالعه کنیم می‏یابیم که این جریان یک دوره کاملی از سیر عبودیت و بندگی خدا و به اصطلاح یک سیر و سلوک معنوی است که بنده از موطن خود تا قرب الهی را می‏پیماید و با پشت سرانداختن زخارف دنیا و لذائذ و آرزوهای مادی و جاه و مقام و خلاصی از وسوسه‏های شیطانی به مقام قرب الهی دست می‏یابد.

کسی که در راه حج برای خدمات مادی یا معنوی، چون رانندگی و خبرنگاری و خدمات دیگر یا به عنوان روحانی کاروان یا ناظر یا پزشک یا پرستار و امثال اینها استخدام میشود و میتواند با انجام کارش بدون زحمت و دشواری فوق العاده ای حج انجام دهد، پس از پذیرفتن این قبیل خدمات، حج بر او واجب میشود

و در این قسمت از نوشتارمان دو مسئله در مورد احکام حج را از توضیح المسائل آیه الله گرامی(دام ظله) برایتان بازگو می کنیم:

مسئله 2128 – حج زیارت کردن خانه خدا و انجام اعمالی است که مناسک حج نامیده می شود و در تمام عمر بر کسی که این شرایط را دارا باشد یک مرتبه واجب می‏شود:

اول: آنکه بالغ باشد.

دوم: آنکه عاقل باشد.

سوم: آنکه – اگر در جائی خدای نخواسته هنوز نظام برده داری باشد – برده شخص دیگری نباشد.

چهارم: به واسطه رفتن به حج مجبور نشود که کار حرامی را که اهمیتش در شرع از حج بیشتر است انجام دهد، یا عمل واجبی را که از حج مهمتر است ترک نماید.

پنجم: آنکه مستطیع باشد. و استطاعت به چند چیز حاصل میشود .

1ـ داشتن توشه راه و چیزهایی را که بر حسب حالش در سفر به آن محتاج است و همینطور وسیله راه یا مالی که بتواند بوسیله ان این چیزها را تهیه کند.

2ـ سلامت مزاج و توانایی آن را داشته باشد که بتواند مکه رود و حج را بجا آورد.

نوعا عبادات و فرائض الهی با اختلاف درجات فراوانی که نسبت‏ به هم دارند، برای تقویت ‏بعد روحانی و نفسانی و در جهت ‏سیر و سلوک انسان وضع شده تا از عوالم جسمانی به عوالم روحانی تکامل یابند و به مقام قرب الهی برسند

3ـ در راه مانعی از رفتن نباشد. و اگر راه بسته باشد، یا انسان بترسد که در راه، جان یا عرض او صدمه ببیند، یا مال او را ببرند حج بر او واجب نیست. ولی اگر از راه دیگری بتواند برود، اگر چه دور تر باشد در صورتی که مشقت زیاد نداشته باشد باید از آن راه برود.

4ـ به قدر بجا آوردن اعمال حج وقت داشته باشد.

5ـ مخارج کسانی را که خرجی آنان شرعاً یا عرفاً بر او لازم است، مثل زن و بچه و کارگر و خدمتکار و … ، داشته باشد.

6ـ در اثر رفتن به حج کسب و کار و یا درآمد ملک و یا هر راه دیگری را که برای ادامه معاش خود دارد از دست ندهد.

مسئله 2129 – کسی که در راه حج برای خدمات مادی یا معنوی، چون رانندگی و خبرنگاری و خدمات دیگر یا به عنوان روحانی کاروان یا ناظر یا پزشک یا پرستار و امثال اینها استخدام میشود و میتواند با انجام کارش بدون زحمت و دشواری فوق العاده ای حج انجام دهد، پس از پذیرفتن این قبیل خدمات، حج بر او واجب میشود.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید