بر سفره رنگین رمضان(4)

بر سفره رنگین رمضان(4)

بازتاب حقوق انسانی در ماه مبارک رمضان
بخشی از دعاهای ماه رمضان درباره حقوق انسان‌هاست. خواندن این دعاها، در عین حال که ثواب و پاداش الهی دارد، دعاخوان را از تنگنای خویشتن‌نگری و توجه صرف به منافع خویش فراتر می‌برد، دغدغه هم‌نوعان را در وی ایجاد می‌کند و درس دگرگرایی و مهرورزی به او می‎آموزد. آموزه‎های اجتماعی برخی از این دعاها، غیر مستقیم است و این دعاخوان است که با دقت در مضامین آن، از وظیفه خویش در رعایت حقوق دیگران آگاهی می‎یابد. برای مثال، وقتی در دعاهای همه روزه ماه رمضان می‎خوانیم:
«اللهم اغن کل فقیر اللهم اشبع کل جائع اللهم اکس کل عریان اللهم اقض دین کل مدین؛ پروردگارا! همه فقیران را بی‎نیاز فرما! پروردگارا همه گرسنگان را سیر گردان! خدایا! همه برهنگان را بپوشان! خدایا! بدهی همه بدهکاران را ادا کن!» این دعاها به ‌طور غیر مستقیم ما را از گرفتاری دیگر انسان‌ها باخبر می‎کند و ما را در برابر آنان دارای مسئولیت و وظیفه می‎کند؛ چرا که سنت خداوند بر این است که گره‎های کار بندگانش را به دست بندگان دیگرش باز می‌کند و همواره از راه اسباب و وسایل که همانا بندگان متمکن او باشند، در کار فروافتادگان و تهی‎دستان گشایش پدید می‌آورد. بدین‌گونه روزه‎دار با خواندن این‌گونه دعاها از حقوقی که جامعه بر گردن او دارد، آگاه می‎شود و برای ادای آنها اقدام می‎کند. البته مضامین برخی دعاها نیز به طور مستقیم، شخص روزه‎دار را از حقوقی که مردم جامعه در او دارند، آگاه می‎کند. در این‌گونه دعاها، شخص دعاخوان، از خدا می‌خواهد او را در ادای وظیفه‎ای که در برابر دیگران دارد، یاری فرماید. برای نمونه، در دعای روز هشتم ماه مبارک رمضان چنین می‎خوانیم: «اللهم ارزقنی فیه رحمه الایتام؛ پروردگارا! در چنین روزی، ترحم بر یتیمان را روزی‎ام فرما!» همچنین از امام سجاد علیه السلام نقل شده است که چون ماه مبارک رمضان فرا می‎رسید، چنین دعا می‎کرد: «و وفقنا فیه آن نتعاهد جیراننا بالافضال و العطیّه؛ ما را توفیق ده که در این ماه، با فضل و بخشش با همسایگانمان رابطه دوستی برقرار کنیم».1
در یکی دیگر از دعاهای ماه مبارک رمضان می‎خوانیم: «و وفقنا فیه لان نصل ارحامنا بالبرّ و الصله؛ توفیقمان ده که در این ماه، با نیکی و خوبی، نسبت به خویشان خود صله‎رحم به جای آوریم.» این سه فراز از دعاهای ماه مبارک رمضان، نمونه‎هایی از دعاهای اجتماعی است که در آنها روزه‎دار از خدا می‌خواهد به او توفیق دهد حقوق یتیمان، همسایگان، بستگان و خویشاوندان را ادا کند و در این‌باره هیچ کوتاهی روا ندارد.
شیوه سوم آگاهی دادن به روزه‎دار درباره حقوقی که دیگران بر وی دارند، سفارش‎های بزرگانی چون رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله است که در این ماه، روزه‎دار را به رعایت حقوق دیگران و پرهیز از پایمال کردن آنها فرا می‎خواند. در بخشی از این سخنان می‎خوانیم:
ای مردم! در این ماه بر فقرا و بینوایان خودتان صدقه دهید و بزرگان خود را احترام و به کوچک‌ترهای خود ترحم کنید و صله ارحام به جا آورید و بر یتیمان مردم ترحم و مهربانی کنید تا بر یتیمان شما ترحم شود… . ای مردم! هر کس از شما که در این ماه خُلق خود را عجل الله تعالی فرجه الشریف در برخورد با دیگران] نیکو سازد، به او جواز عبور از پل صراط می‎دهند؛ در روزی که قدم‌ها در آن لغزان است. هر کس از شما بار غلام و زیردست خود را سبک گرداند و به کار او تخفیف دهد، خداوند حساب را بر او سبک می‌گرداند و هر کس شر خود را از مردم نگه دارد، خداوند غضب خود را در روز رستاخیز از او نگه خواهد داشت و هر کس در این ماه یتیمی را گرامی دارد، خداوند در روز قیامت او را گرامی خواهد داشت و هر کس در این ماه، صله‎ رحم کند، خداوند در روز رستاخیز با رحمت خویش به او می‌پیوندد و هر کس ارتباط خویش را با ارحام و بستگان قطع کند، خداوند در روز قیامت، رحمت خویش را از او دریغ خواهد داشت.2
با توجه به آنچه گفته شد، دعاها و رهنمودهای بزرگان دین در این ماه عزیز و درباره وظایف روزه‎داران، به گونه‎ای تنظیم شده است که آنها را از تنگنای خویشتن‌نگری بیرون برده است؛ از اینکه فقط مواظب و مراقب خویش باشند؛ بازداشته، گستره نگاهشان را از خویش تا دیگران فراتر برده و در آنها حس مسئولیت در برابر دیگران و اهتمام درباره حقوق مردمان و مراقبت از آبرو و حرمت آدمیان ایجاد کرده است.
در کتاب ارزشمند این برگ‌های پیر می‎خوانیم: «کمترین حرمت ماه رمضان آن است که همچنان که طعام خوردن حرام است از روی شریعت، آزردن مؤمنان نیز حرام است از روی حرمت؛ هم حرمت مؤمن، هم حرمت رمضان و چنان‌که به اندک طعام خوردن، روزه بشکند، به اندک مایه آزار مؤمن، حرمت وی سلب شود… . عجل الله تعالی فرجه الشریف پس] جهد کن تا حرمت ضایع نکنی… و حرمت ضایع کردن، آن بُوَد که با روزه و روزه‎دار جفا کنی و مسلمانی را بیازاری».3
منافات نداشتن روزه با کار و کوشش
برخی می‎پندارند روزه، به کار و تلاش آنها آسیبی جدی وارد می‌کند و موجب کاهش محسوس ساعات کاری آنها می‎شود. این اندیشه، تلقین دروغینی بیش نیست و فقط از این رو که تلقین‎ها روی انسان اثر می‎گذارند، بر آنها اثر می‎گذارد. بر این اساس، چون شخص خود را دست‌کم می‎گیرد، از این باور نادرست خویش آسیب می‌بیند و گمان می‎کند روزه موجب ناتوانی او در کار کردن شده است. استاد شهید مطهری در این‌باره می‎گوید:
شخصی به نام حبیب بورقیبه هر سال یک بار علیه روزه قیام می‎کند و می‎گوید مردم روزه نگیرید؛ چرا که از نیروی کار کارگر کاسته می‎شود. البته وی به این موضوع، جنبه اسلامی هم می‎دهد؛ به این عنوان که اسلام به کار اهمیت می‎دهد، کار در اسلام محترم است. پس روزه نگیرید؛ برای اینکه باید کار بکنید. وقتی بشر باید کار بکند، پس هر چیزی که از نیروی کار می‎کاهد، خوب نیست… . اشتباه حبیب بورقیبه از اینجاست که خیال کرده است انسان؛ یعنی ماشین، انسان جز این نیست که باید مانند یک ماشین، همواره کار تحویل بدهد، از ماشین هر چه بیشتر بتوان کار گرفت، بهتر است. اساساً این شخص حساب نکرده است که آن اشخاصی که روزه گرفتند، ولی روزه واقعی، در همان حالی که روزه گرفتند، نیروی کارشان ده برابر روزه‎خورها بود. او از نیروی روحی بشر غافل است. هر کدام از ما در شرایطی که الان داریم و برنامه زندگی خودمان قرار داده‎ایم که مثلاً باید فلان مقدار نان بخوریم یا فلان مقدار غذاهای دیگر بخوریم، اگر یک شبانه روز این برنامه به هم بخورد، دیگر قدرت راه رفتن نداریم و خیلی به زحمت راه می‎رویم، ولی ایا قانون قطعی و غیر قابل تخلف زندگی بشر همین است؟ نه، ما الان با این برنامه که زندگی می‎کنیم، این اندازه اسیر غذا و شکم هستیم. بشر اگر برنامه زندگی‎اش را عوض کند، ممکن است طوری بشود که نصف این غذا بخورد و دو برابر این نیرو را به دست آورد. ممکن است انسان در شبانه‌روز، دو تا مغز بادام بخورد و به اندازه انسانی که روزی یک کیلو غذا می‎خورد، نیرو داشته باشد. بشر اگر برگردد و مسیرش را عوض کند، حالت دیگری پیدا می‎کند و برنامه زندگی او به کلی عوض می‎شود. پس کاملاً ممکن است که هم شخص، روزه داشته باشد و هم به همان اندازه که روزهای قبل از ماه مبارک رمضان، کار می‎کرد، اکنون کار کند و هیچ آسیبی هم نبیند… . مالک اشتر نخعی که آن شجاعت‌ها را در جنگ صفین از خود نشان داده بود، پیرمردی است که حدود شصت سال دارد. در جنگ جمل، همین مالک و عبدالله بن زبیر که جوان بود و بسیار هم شجاع بود، با یکدیگر نبرد کردند، این‌قدر یکدیگر را زدند و دفاع کردند که دیگر از شمشیر، کاری ساخته نبود. آخر کار به کشتی‎گیری رسید. در اینجا مالک، عبدالله را به زمین زد تا اینکه بالاخره اینها را از یکدیگر جدا کردند. بعدها مالک برای عایشه تعریف کرده بود که من در آن روز که با عبدالله بن زبیر وارد جنگ شده بودم، سه شبانه روز بود که غذا نخورده بودم. بنابراین، اگر انسان توانایی‎های خویش را اندک نشمارد و از قدرت انبوه درون خویش باخبر باشد، برای او از نظر کار کردن، میان ماه مبارک رمضان و غیر آن تفاوتی نخواهد داشت.4
نگاه ویژه به خوردن در ماه مبارک رمضان
از آموزه‎ها و پیا‌م‌های ماه مبارک رمضان، اعتدال و میانه‎روی در غذا و نگاه درست داشتن به آن است؛ روزه‎دار از اذان صبح تا اذان مغرب، اجازه غذا خوردن ندارد. بدیهی است در این منع شرعی، حکمت‌هایی نهفته است که برخی از آنها تضمین سلامت جسمانی ـ بر اثر کنترل شکم ـ و نیز باز شدن دریچه‎های معنوی به روی انسان است. افزون بر آموزه‎های دینی، از دیدگاه علم پزشکی نیز بسیاری از بیماری‌ها، استرس‎ها و افسردگی‎ها، از بدغذایی، زیاده‌روی در غذا خوردن و استفاده مدام از غذاهای چرب و لذیذ است. در حقیقت، بسیاری از انسان‌ها قربانی شکم‎پرستی و بدغذایی خویش هستند و با این کار، جسم و روح خویش را گرفتار انواع بیماری‎ها می‌کنند.
«ماه مبارک رمضان، فرصت مناسبی است برای پی‎بردن به اسرار عالم. باید به همان مقدار غذایی که نیروی انسان را تأمین کند، بسنده کرد. هیچ کس با پرخوری به جایی نمی‎رسد. شکم که پر شد، راه فهم مسدود می‎شود. انسان پرخور نمی‎تواند به اسرار و باطن عالم پی ببرد. شکم‌بارگی، بی‌ارادگی و خمودی می‎آورد و رعایت اعتدال در خوردن، سلامتی، طول عمر و نورانیت دل می‎بخشد. خوردن بیش از حد، هم روح را سرگرم می‎کند تا غذای زاید هضم شود و هم بدن را به سوخت و ساز بیشتری وادار می‌سازد و سرانجام، انسان را زودتر از موعد از پا درمی‌آورد. نوعاً انسان‌های پرخور، عمر طولانی ندارند».5
حضرت علی علیه السلام می‌فرماید: «من زاد شبعه لظته البطنه؛ هر که سیری خود را زیاد کند، شکم پُر، او را به رنج و تعب و اندوه می‌اندازد.»6 آن حضرت در کلامی دیگر فرموده است: «من کظته البطنه حجته عن الفطنه؛ هر که پُری معده، او را به رنج اندازد، مانع از زیرکی او خواهد شد.»7 آن حضرت در این‌باره‌ می‎فرماید: «من قل اکله صفی فکره؛ هر کس غذا کم بخورد، اندیشه او صفا می‌یابد».8
«اگر آداب روزه، همانطور که شارع مقدس تکلیف فرموده و رسول خدا صلی الله علیه و آله برای ما سنت قرار داده، به جا آورده شود، می‎تواند بهترین روش درمانی با گرسنگی باشد.» روشی که اروپاییان در این اواخر به اهمیت آن پی برده‎اند. در همین رابطه، یک پزشک اتریشی به نام بارسیلوس می‎گوید: «ممکن است فایده گرسنگی در معالجه، برتر از کاربرد دارو باشد.» علت کارایی روزه در معالجه را می‎توان به دلیل روی آوردن بدن به مصرف مواد غذایی ذخیره شده در خود دانست. در صورت کاهش ورود مواد غذایی از خارج به بدن، رژیم غذایی شدیدی در بدن حکم‌فرما خواهد شد. سپس بدن برای زنده ماندن، خودخوری را آغاز خواهد کرد و این کار را به ترتیب با مصرف ذخایر مواد قندی، چربی‌ها و بافت‌های پروتئینی از کار افتاده شروع خواهد کرد. ملاحظه می‎کنیم که درمان با روزه، بر از بین بردن بافت‌های مریض و از کار افتاده تکیه دارد که بعد از روزه، مجدداً ترمیم خواهد شد. شاید به همین دلیل است که کسانی چون دکتر باشوتین معتقدند که روزه، می‎تواند جوانی را به انسان بازگرداند. از سوی دیگر، روزه می‎تواند تأثیرات نیکویی بر روح انسان نیز داشته باشد که به صورت رقت احساس و عواطف، خیرخواهی، دوری از جدل و درگیری و دشمنی با دیگران ظاهر می‎شود. روزه‎دار احساس می‎کند روح متعالی و فکری بلند دارد».9
برای اینکه از روزه بهره کامل بریم، باید آداب آن را به طور صحیح به جا آوریم؛ برای نمونه اسراف نکردن در خوردن غذا. نباید زیاد غذا خورد، همچنین نباید در خوردن غذاهای متنوع افراط کرد. امروزه نگاه مردم به روزه، مانند دیدشان به دیگر اسم‌ها و مظاهر است و به روح و هدف آن توجهی ندارند. از این‌رو، اسراف در غذا خوردن، در ماه رمضان به صورت عادت درآمده است و از این ماه مبارک، ماهی برای پرخوری و خوش‌گذرانی ساخته‎اند، در حالی‌که این ماه برای پدران و اجداد ما، ماهی برای تقویت ایمان، جهاد، صبر و استقامت بوده است. این ماه برکات فراوانی برای اسلام به همراه داشته است. در این ماه، جنگ بدر به سود مسلمانان پایان یافت؛ رسول اکرم صلی الله علیه و آله و مسلمانان، مکه را فتح کردند و وقایع یرموک و قادسیه در این ماه اتفاق افتاد. با پیروزی مسلمانان بر تاتارها در عین جالوت، چهره تاریخ در این ماه دگرگون شد و سرانجام در این ماه، لشکر اسلام به فرماندهی صلاح‌الدین ایوبی بر سپاه صلیبی در جنگ حطین به پیروزی رسید.10
آفت علم و حکمت است شکم
هرکه او خورد بیش، دانش کم
مرد باید که کم خورش باشد
تا درونش به پرورش باشد
لقمه‎ای کم خوری ز کسب حلال
بِه بوَد از عبادت ده سال
نظر از کام و از گلو بگسل
هر چه آن نیست حق، ازو بگسل11

پی‌نوشت‌ها:

1. صحیفه سجادیه، دعای چهل و سوم.
2. وسائل الشیعه، ج 10، صص213 و 214.
3. این برگ‌های پیر، (مجموعه بیست اثر چاپ‌نشده)، مقدمه، تصحیح و تعلیقات: نجیب مایل هروی، ص115.
4. مرتضی مطهری، اسلام و مقتضیات زمان، ج1، صص74 و 75.
5. حکمت عبادات، ص 126.
6. آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ج4، ص 298، ح 8458.
7. همان، ص 299، ح 8459.
8. همان، ح 8462.
9. دکتر عبدالحمید دیاب، طب در قرآن، ص213.
10. نک: همان، ص 216.
11. حکیم سنایی غزنوی، طریق التحقیق، مقدمه و تعلیقات: دکتر علی محمد مؤذنی، صص 78 و 79.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید