رمضان نسیم رحمت (2)

رمضان نسیم رحمت (2)

اثر بهداشتی روزه
در طب امروز و همچنین در طب قدیم اثر معجزه آسای «امساک» یعنی خودداری از غذا در درمان بیماریها به هیچ‌وجه قابل انکار نیست وکمتر طبیبی است که به چنین موضوعی اشاره نکرده باشد زیرا همانطوریکه می‌دانیم بسیاری از بیماریها زیاده روی و پرخوری و استفاده از غذاهای مختلف در طول یازده‌ماه چون مواد اضافی غذا جذب بدن نشده و به صورت چربیها اضافی در لابه لای عضلات بدن جمع شده و جایگاه متعفن برای پرورش انواع میکروبهای عفونی می‌گردد و بهترین روش جهت ذوب نمودن این چربیها روزه داری می باشد زیرا روزه زباله جذب نشده از مواد اضافی را در بدن از بین می‌برد و در واقع یک خانه تکانی می‌کند.(41)

دستورالعملهای بهداشتی در اسلام

و همچنین در ردیف مکروهات ومستحبات آداب غذا خوردن در اسلام دستوراتی که از لحاظ مبارزه با چاقی و بیماریهای وابسته به آن حائز اهمیت بوده و کاملا منطبق است بر اصول علمی و موازین فطرت و طبیعت که یکی از آن موارد اینکه مستحب است تا انسان گرسنه نشده است غذا نخورد یا اینکه مستحب است قبل از اینکه بصورت کامل سیر شود از غذا خوردن دست بکشد.این تعالیم به تنهائی نه اینکه مشکلات بسیاری را از لحاظ موضوع مورد بحث حل می‌کند بدین معنی که هیچکس حتی پس از علم و اطلاع بر ساختمان شیمیائی مواد غذایی نیز قادر نیست که کمیّت و کیفیت غذای روزانه را درست مطابق احتیاج بدن و متناسب با وضع فعالیت جسمی وروحی انتخاب کرده و غذای روزانه را از روی وزن تعیین و به کاربرد تا هیچگونه اشتباه و اختلالی در رژیم غذائی بدن پیش نیاید و اگر چنین عملی هم ممکن باشد اصولا میل و هوس بیش از عقل و منطق در تغذبه اعمال نفوذ می‌کنند لذا روی سیری مجددا غذا می‌خورد و این در اسلام مکروه است و باید اجتناب نمود دیگر اینکه روش مبارزه اسلام با چاقی یک مبارزه سالانه‌ای است تحت عنوان برنامه «روزه داری سالیانه» که این مورد به همانند موارد مذکور فوق اختیاری نبوده بلکه از واجبات دینی است تا اگر در طول سال به علت طمع و یا غفلت یا بهر علتی از شکم پرستی، و پرخوری خودداری ننمایند، و ذخائر بدنی خود را افزایش دهند فرصت آن را دارند که سالیانه یک بار چربیهای ذخیره را در طول مدت یکماه روزه داری تدریجا بدون کمترین عوارض و عواقب وخیمی هضم کرده و بار بدن را سبکتر کنند.(42)
لذا در این راستا امام صادق علیه السلام می‌فرماید:
قال الصادق (علیه السلام) « لَوْ اَنَّ الناس تسحروا ثُمَّ لم یفطروا الاعلی الماء لَقَدَرَوا عل اَنْ تصوموا الدهر
اگر همانا مردم فقط سحری بخورند و افطار چیزی جزء آبی نیاشامند هر آینه قادر بر امساک و روزه دهر خواهند بود.همچنین روزه یک نوع استراحت قابل ملاحظه ای برای دستگاه گوارش و سرویس دهی آنها می باشد چون دستگاه گوارشی یکی از اجزاء فعال در بدن است که در تمام وقت مشغول فعالیت می‌باشد.و روزه می‌تواند یک استراحت قابل ملاحظه ای برای این دستگاه باشد تا او را به صحت و سلامت برساند البته ناگفته نماند که شخص روزه دار نباید در هنگام افطار و سحور افراط در خوردن و آشامیدن نماید تا روزه اثر بهداشتی را بر بدن باقی بگذارد و الا در غیر اینصورت نتیجه مطلوب نخواهد بود.

معده جایگاه همه‌ی بیماریها

قال رسول صلی الله علیه و اله و سلم المعده بیت کل داء و الحمیه راس کل داء
معده خانه تمام بیماریهاست و امساک بالاترین داروها

نظریه دکتر کارل درباره روزه

دکتر کارل می‌گوید: لزوم روزه داری در تمام ادیان تاکیده شده است در روزه ابتدا گرسنگی و گاهی نوعی تحریک عصبی و بعد ضعفی احساس می‌شود ولی در عین حال کیفیات پوشیده‌ای که اهمیت زیادی دارند به فعالیت می‌افتند و بالاخره تمام اعضاء مواد خاص خود را برای نگهداری و تعادل محیط داخلی و قلب قربانی می‌کند بالاخره روزه می‌تواند تمام بافتهای بدنی را شستشو دهد و آنها را تازه کند.دکتر گوئل فرانسوی می‌گوید دو پنجم بیماریها از تخمین غذا در روزهاست که همه با روزه اصلاح می‌گردد

نظریه دکتر ژان فروموزان

روش معالجه با روزه را شستشوی اعضاء و احشاء تعبیر می‌کنند که در آغاز عرق بدن زیاد می‌شود دهان بو می‌گیرد گاه آب از بینی راه می‌افتد و همه علامت شستشوی کامل بدن است پس از سه چهار روز بو برطرف می‌شود اسیداوریک کاسته می‌گردد وشخص احساس سبکی و خوشی و راحتی فوق العاده می‌کند که در این حال اعضاء هم استراحتی می‌کند(43)
محمد خلیلی در تاب « القرآن و الطِبُ الحدیث» می نویسد طبیب و دانشمند بزرگ یونان فیثاغورث هنگام مرگ شاگردان خود را به روزه توصیه می‌نمود(44)
وقتی انسان آن دستور العملهای پیشرفته اسلام را مورد مطالعه قرار می‌دهد ناخواسته در پیشگاه تعلیمات عالی اسلام آن سر تعظیم فرود می آورد و احساس ایمانی تازه در خود می‌کند که با جملات کوتاهی «صوموا تصحوا» علت همه‌ی دردها را بیان می‌کند و تنها داروی آن را روزه بازگو می‌کند یا در حدیثی که از یکی از ائمه معصومین می‌خوانیم که « لیس من دواء الا وَ بهیج داء و لیس شیئٌ فی البدن انفع مِنْ امساک البدن مِمّا یحتاج الیه»(45)هیچ داروئی نیست مگر که ایجاد بیماری دیگر می‌نماید و هیچ چیزی در بدن مفیدتر از امساک و پرهیز بدن از نیازمندیهایش نیست
زکات بدن روزه است
قال امیر المومنین علیه السلام لکل شیئ زکاه وزکاه البدن الصیام(46)
برای هر چیزی زکاتی است و زکات بدن انسان روزه است

دستگاه اعصاب بوسیله روزه بهبود پیدا می‌کند.
و از چیزهائی که توجه به آن لازم و باید متذکر شد این است که دست و مغر من«اعصاب عمیق مرکزی» میل فراوان به نوشتن با حروف کوچک و بسیار ریز دارند با اینکه قبل از امساک حتی زمان جوانی جز با حروف بزرگ قدرت نوشتن نداشتم
همه‌ی متخصصین بیماری اعصاب گواهی می‌دهند که آنچه الان پس از امساکها برای من پیش آمده دلیل قاطعی است که دستگاه اعصاب من بهبودی عمیق و اساسی پیدا کره است آنگاه دکتر الکسی می‌گوید: ده روز ابتدای روزه و امساک دوران تطهبر و پاکیزگی دستگاه اعصاب است(47)
طریقه علاج چاقی با روزه
پرفسور « استانلی» در کتاب خود « اصول ونکات عملی طب داخلی» تصریح می‌نماید که «متفقاً معتقدند کم خوری تنها راه علاج با چاقی است و ایشان می‌گوید که فراموش نکنیم که پیشگیری بهتر از درمان است» در حقیقت باکمال جرات می‌توان گفت که ندانسته همین یک دستور ظاهرا کوچک و فراموش شده‌ی اسلام را تشریح و تصدیق و تاکید نموده است و دستور دیگر اسلام از نظر پیشگیری منع افراط در هر چیزی اعم از خواب و خوراک و غیره است.
دفع بیماریها به وسیله‌ی روزه
«سُقْمِ وَ سَقَمْ» در لغت به معنای مرضی است که به بدن عارض شده و لیکن مرض گاهی در بدن تصور می‌شود و زمانی در نفس و لذا در قرآن می‌فرماید « انی سقیم» یعنی در بدن » و فی قلوبهم مرض فزادهم ا… مرضا» یعنی در نفس لذا در دعاها به این مطلب اشاره نموده است « واغفر لی الذنوب التی تورث السقم اللهم اغفرلی الذونوب التی»
راغب اصفهانی اینگونه مرضها را در مفردات بیان می‌کند. السَّقَمُ و السُّقْمُ المرض المختص بالبدن المرض قد یکون فی البدن و فی النفس نحو فی قلوبهم مرض» و قوله تعالی « انی سقیم» مفردات «ماده سقم» و علی ایُّ حالٍ بیماری و مرض از چیزهائی است که وجود آن باعث ناراحتی شده و بشر از آن عاجز است و چون معمولا پیدایش آن بر اثر گناهان است چنان که در دعاهای مختلف وارد شده است و بندگان خدا در مقابل آن صبر و بردباری نداشته و اکثراً تسلیم مقدرات نمی‌باشند لذا اینگونه دعاها وارد شده است البته شکی نیست در اینکه تندرستی خود از نعمتهای بسیار بزرگ الهی و والاترین عطیه خداوند تبارک و تعالی است که امکان دارد مقصود مرضهایی باشد که از ناحیه خود به انسان برسد.

اثر تربیتی روزه

یکی از فوائد بزرگ روزه تربیت روح و تقویت اراده تعدیل غرائز است روزه دار در حال روزه باوجود گرسنگی و تشنگی و خودداری از غرائز ولذائذی که باید از آن چشم بپوشد روح و اراده خویشتن را تقویت می‌کند اینکه مقصود از روزه بدست گرفتن زمام نفس سرکش وتسلط بر شهوات و هوسهاست در حقیقت مهمترین اثر اخلاقی روزه همین مسئله می‌باشد انسانی که هر لحظه تشنه وگرسنه شد آب و غذا در اختیار اوست همانند درختانی است که در پناه دیوارهای باغ بر لب نهرها می‌رویند که اگر یک روز قطع آب شود ممکن است باعث پژمردگی یا خشکیدن آنها گردد. این درختان نازپرورده کم مقاومت، کم دوام، بسیار ناپایدارند.اما درختانی که از لابلای سخره‌های سخت می رویند و نوازشگر شاخهای آنها از طفولیت طوفانهای سخت کوهستان ومحرومیتها گوناگون است که چنین درختان با دوام و پر مقاومت و سخت کوش می‌شوند. روزه نیز با محدودیتها و محرومیتها خود به خود به روح و جسم انسان توان و قدرت و مقاومت و بدنبال آن نور وصفا می بخشد که موید این موضوع جمله « لعلکم تتقون» می‌باشد که اگر روزه با همه‌ی اجزاء عملی شود انسان روزه دار جزء پرهیزکاران و متقین خواهد شد. روزه درخت رحمت الهی است که ریشه در اراده‌ی حق و شاخ و برگ آن در دنیا و ریشه آن در آخرت است و روزه ای می‌تواند انسان را به کمال و انسانیت و تقوا نائل گرداند که به قول فرمایش حضرت صادق علیه السلام روزه فقط خودداری از خوردن و آشامیدن نیست بلکه خداوند روزه را حجاب بین عبد و تمام گناهان قرار داد آنکس که این شرائط را عمل کند. روزه را افطار کرده که روزه داران چقدر اندک وگرسنگان چه زیادند.اگر روزه داری روزه را با تمام اعمال وارده انجام دهد روزه او می‌تواند اثر معنوی و تربیتی خود را بر شخص صائم بگذارد که از روزه تنها گرسنگی و تشنگی عائد آن نشود بلکه روزه داری باشد که روزه او مَرْضی حضرت حق گردد.همانطوریکه بیان شد که روزه اگر با همه شرائط محقق شودمی‌تواند در وجود انسان تقوی حاصل کند لذا نیاز است که در ابتدا مختصری از تقوا صحبت نموده تا بیشتر از تقوا بهرمند شویم. تقوا یک حالت مخصوصی است که در ضمیر و وجدان انسانی پدید می‌آید و در اعمال انسان اثر می‌گذارد و یک هماهنگی خاصی بین نیروهای درون و برون انسان ایجاد می‌کند در اینحال انسان را با خدا ارتباط میدهد و دیوار بین عالم حس و معنا و بین ماده و ما وراء محسوب را از بین می برد که ثمره از بین رفتن این دیوار ایمان به خدا و تقوا می‌باشد که اگر انسان به این مرحله رسید جزء متقین می باشد و کسی که جزء متقین گردید جزء اهل یقین می‌باشد وکسی که اهل یقین شد به مقام علیین رسیده آنجا که آرزوی مقصود عارفان و عابدان می‌باشد پس چه مقام بزرگی پس با تقوا و روزه داریست که ارتباط بین خدا و بندگان حاصل می شود بوسیله تقواست که همه گشایشها حاصل می‌شود و بین عبد و مولاء اتصال برقرار می‌شود و طبق فرمایش قرآن مجید سخترین معضلات زندگی به راحتی تبدیل می شود و انسان می‌تواند راههای غلط را از راههای صحیح تشخیص دهد. که خدا در اینجا به فریاد انسان با تقوا رسیده و دست او را می‌گیرد و از آن پیچ و خمهای زندگی خارج می‌کند. لذا بخاطر همین منظور که خداوند می‌فرماید « من یتق ا… یجعل لکم مخرجا و یرزقه من حیث لایحسب»(48) یعنی اگر پرهیز کار باشید خداوند همه‌ی درها را بر شما می گشاید و در زندگی شما راهی جهت برطرف نمودن همه هم و غمها حاصل می شود که اصلاً در ذهنتان خطور نمی‌کرد پس برادرم بیائیم با انجام این عمل خود را در زمره متقین قرار دهیم و جزء برترین انسانها در روی زمین قرار گیریم و جزء انسانهائی بگردیم که خلیفه حضرت حق شده‌اند « تقوا جامع همه خیرات» امیر المؤمنین علیه السلام فرمود:«علیکم بتقوی ا… فانها تجمع الخیر و لا خیر غیرُها و یُدرک بها من الخیر ما لا یُدْرک تصبر ما من خیر الدنیا و الاخره»(49) تقوای را از دست ندهید چون همه ی خیرات و خوبی ها است خیری جز تقوی وجود ندارد وخیراتیکه به واسطه‌ی تقوا حاصل می‌شود در غیر آن یافت نمی‌شود چه خیر دنیا و چه خیر آخرت»حضرت سجاد علیه السلام فرمود: « شرف کل عمل بالتقوی و فاز مَنْ فازَ المُتقین قال الله تبارک و تعالی انی للمتقینَ مفازاً» شرافت و ارزش هر عملی بواسطه‌ی تقوا است فقط متقین به سعادت و رستگاری نائل می‌گردند خدای متعال می فرماید: به درستی که سعادت و رستگاری از آن متقین است حضرت علی علیه السلام فرمود: ای بندگان خدا آگاه باشید که متقین از نعمتهای دنیا و اخرت برخوردار خواهند شد در بهره‌گیری از نعمتهای دنیا با اهل دنیا مشارکت دارند لیکن اهل دنیا در آخرت با اینان شریک نیستند با بهترین وجه در دنیا از همان نعمتهایی که مترقین و مستکبرین استفاده می‌کنند استفاده می‌نمایند با زاد توشه و سود فراوان از این جهان به سرای آخرت انتقال خواهند یافت از لذت زهد در دنیا برخوردار می‌شوند و می‌دانند که فردای قیامت نیز در جوار رحمت خدا زندگی خواهند کرد و هر چه را که از خدا بخواهند به اجابت می‌رسد و بهره آنان از لذت‌ها ناقص نخواهد بود.

تقوا هدف روزه داری

تقوا در اسلام به عنوان یک ارزش اصیل اخلاقی و هدف عبادت معرفی شده است از باب نمونه خداوند تبارک و تعالی خطاب به همه انسانها می‌کند که «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الَّذی خلقکم و الَّذین من قبلکم لَعَلَّکُمْ تتقون(50)
ای مردم پرودرگار خود را پرستش کنید آن پروردگاری که شما و کسانی را که پیش از شما بوده‌اند آفرید امید است پرهیزکار شوید.

ماه رمضان ماه استغفار و دعا

از وظائف روزه داران در این ماه دعا و درخواست حوائج از حضرت قاضی الحاجات است و او دوست می دارد بنده احساس نیاز به پیشگاه بی نیاز او نموده و دستهای احتیاج خویش را به درگاه او دراز کند و با دلی پاک استغاثه نماید
«فالیک یا ربِّ نصبت وجهی، و الیک یا رب مددت یدی فبعزتک استجب لی دعائی و بَلِّغنی منای و لا تقطع من فضلک رجائی (1) به سوی تو ای پروردگارم روی آوردم و به درگاهت ای پروردگارم من سخت حاجت برآوردم پس به عزتت دعایم را مستجاب کن و به آرزوی خویش موفقم گردان و امیدم را از فضلت قطع منما که دعا عامل رشد و تکامل است نه عامل رکود و تخدیرانسان متمکن در حال تمکن نیازمند شدید به حضرت حق است.انسان هر چه متمکن باشد نیازش به پروردگار بیشتر خواهد شد قرآن مجید این موضوع را به همه انسانها خطاب می‌کد که « یا ایها الناس انتم الفقرا الی ا… و الله هو الغنی الحمید»یعنی ای انسانها شما فکر نکنید که اگر به امکانات مادی دست یافتی و صاحب قدرت و مال شدی دیگر نیازمند نیستید شما هر چه از جهت امکانات مادی در رفاه باشید نیازمندی شدیدی به حضرت حق دارید چون شما فقیر هستید اگر پول حسابی دارید در این حال باز نیازمند به من هستی و اگر احساس بی نیازی از پروردگار بنماید سخت در اشتباه هستید قرآن کریم می فرماید « و قال ربکم ادعونی استجب لکم ان الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخلون جهنم داخرین»(51)وگفت پرودرگار شما مرا بخوانید می پذیرم همانا آنانی که سرپیچی کنند از عبادتم زود باشد که در آیند به جهنم سرافکندگان

« دعا لازمه زندگی انسانها»

در دنیای امروز مکتبهائی وجود دارد که برای زندگی انسانی هدفی را قائل نیستند و زندگی انسانی را آمیخته با دلهره و اضطراب می‌شناسند غافل از اینکه دلهره و اضطراب ناشی از عدم شناخت خداست اما ما می‌بینیم کسانی که خدا را شناختند و با او ارتباط دارند و اضطرابی ندارند بخصوص اگر بدانند خداوند خیر آنها را می‌خواهد و خداوند بالاتر از آن است که بخواهد به کسی بدی برسد بدیهی است هر چه شناخت خدا بیشتر باشد دلهره ونگرانی کمتر است پس زمانی زندگی انسان گوارا خواهد شد که دلهره و اضطراب در آن نباشد این واقعیتی است انکار ناپذیر چنانچه در قرآن کریم می‌خوانیم « الا بذکرالله تطمئن القلوب» آگاه باشید که تنها با یا خدا دلها آرام می‌گیرد پس باید این مطلب را درک کنیم که دلهره اضطراب فقدان آرامش و آسایش به این دلیل است که ارتباطمان با منبع هستی ضعیف گردیده است البته این یک اشتباه فاحشی است که انسان انتظار داشته باشد با گفتن چند لفظی مانند لا اله الا الله روانش آرام گیرد و قلبش مطمئن و آرام گیرد و وقتی چنین الفاظی می‌تواند درون انسانی را آرامش دهد که با دقت کامل ما را به حضرت احدیت متوجه سازد اگر یاد خدا قوی باشد و دل واقعاً به خدا توجه پیدا کند اضطرابی پیدانخواهد شد.حضرت امام خمینی رضوان ا… تعالی علیه اینگونه فرمودند که « به خدا قسم در عمرم از احدی نترسیدم» البته این یک سخن بزرگی است هر کس جرات چنین سخنی را ندارد ما می‌دانیم که امام اهل گزافه گویی و خودستائی نبوده است بلکه اینحکایت از عوج معنوی او با خداوند تبارک و تعالی است اگر انسان خدائی شد دیگر دلهره و اضطراب برای او معنی ندارد اینها از برای ماست متاسفانه ما در روز چندین بار برای یک موضوع وجودمان را متزلزل می‌شود که اینها همه دلیل بر ضعف ارتباط با حضرت باری تعالی می‌باشد.

ایمان و عبادت دوای درد بشر

ایمان و عبادت یعنی خدا آگاهی مقرون به گرایش و تسلیم در پیشگاه حق دوای درد بشر است بلکه داروی درد بشر تنها و بس یعنی خدا آگاهی مقرون به گرایش و تسلیم و خضوع و عبادت در برابر حق قرآن همیشه علم و ایمان را در کنار هم ذکر می‌فرماید بشر امروز علم را دارد و تنها دوای اوایمان است از آکاهی روشنفکرانه و غیر روشنفکرانه کاری ساخته نیست
اساس عرفان خدا آگاهی و تسلیم در برابر خداوند است عجیب این است که می‌خواهند عرفان را از خدا جدا کنند و عرفان هم بشود منهای خداوند این امکان ندارد امام باقر علیه السلام فرمودند (52)« اگر به غرب عالم و به شرق عالم بروید آخر بایستی بیایند اینجا زانو بزنند تا حقیقت را بفهمید بهمین دلیل آینده بشریت چاره‌ای‌ندارد جز آنکه در برابر خدا به وسیله عبادت تسلیم باشد در گذشته بسیاری از بحران های بشر از جهل و نادانی نشأت و سر چشمه می گرفت لکن امروز بحمدالله این بال رشد کرده است اما بال دیگرش که بال ایمان و عبادت و بندگی همینطور مانده است بشر بدون تکامل معنوی با یک بال قادر به حرکت نسبت و تکیه قرآن مجید بر هر دو بال است زیرا با این دو بال است که مشکلات بشر به طور کامل حل می‌شود.(53)

عبادت نیاز روح بشر

یکی از خُلقهای ثابت همگانی تغییر ناپذیر ونسخ ناپذیر که زمان هیچ وقت نمی‌تواند در آن تاثیر داشته باشد عبادت و پرستش است یکی از حاجتهای بشر پرستش است پرستش یعنی چه، پرستش آنحالتی را می‌گویند که در آن انسان یک توجهی می‌کتد از ناحیه باطنی خودش به آن حقیقتی که او را آفریده است و خودش را در قبضه قدرت او می‌بیند خودش را به او نیازمند ومحتاج می‌بیند در واقع سیری است که انسان از خلق به سوی خالق می‌کند این امر اساسا قطع نظر از هر فائده و اثری که داشته باشد خودش یکی از نیازهای روحی بشر است انجام ندادن آن در روح بشر ایجاد عدم تعادل می‌کند مثال ساده‌ای عرض می‌کنم اگر ما کجاوه‌ای داشته باشیم و حیوانهایی، خورچینهائی که روی این حیوانها می‌گذارند باید تعادلشان برقرار باشد نمی شود یک طرف پر باشد و طرف دیگر خالی انسان در وجودش خانه خالی زیاد دارد در دل انسان جای خیلی از چیزها هست هر احتیاجی که برآورده نشود روح انسان را مضطرب و نامتعادل می‌کند اگر انسان بخواهد در تمام عمر به عبادت بپردازد و حاجتهای دیگر خود را بر نیاورد همان حاجتها او را ناراحت می‌کند عکس مطلب هم همین است گه اگر انسان همیشه دنبال مادیات برود و وقتی برای معنویات نگذارد باز همیشه روح و روان او ناراحت است «نهرو» مردی است که از سنین جوانی لامذهب شده است در اواخر عمر یک تغییر حالی در او پیدا شده بود خودش می‌گوید من هم در روح خودم و هم در جهان یک خلائی را یک جای خالی را احساس می کنم که هیچ چیز نمی‌تواند آنرا پر کند مگر یک معنویتی و این اضطرابی که امروز در جهان پیدا شده است علتش اینست که نیروهای معنوی جهان تضعیف شده است این بی تعادلی در جهان از همین است می‌گوید الان در کشور شوروی این ناراحتی به سختی وجود دارد تا وقتی که این مردم گرسنه بودند وگرسنگی به ایشان اجازه نمی داد که درباره چیز دیگری فکر کنند و یکسره در فکر تحصیل معاش و در فکر مبارزه بودند بعد که یک زندگی عادی پیدا کردند یک ناراحتی پیدا کردند یک ناراحتی روحی در آن پدید آمده است بطوریکه هنگامی که از کار فراغ شده و بیکار می‌شوند تازه اول مصیبت آنهاست که این ساعت فراغت و بیکاری را به چه چیز پر کند بعد می‌گوید من گمان نمی‌کنم اینها بتواند آن ساعت را جز با یک امور معنوی با چیز دیگر پر بکنند و این همان خلائی است که من دارم
پس معلوم می‌شود که واقعاً انسان یک احتیاجی به عبادت و پرستش دارد امروز اگر در دنیا بیمارهای روانی روز به روز زیاد می‌شود بخاطر این است که مردم همه وقت خود را صرف امور دنیائی و از معنویت بی بهره‌اند اما ما اینها را حساب نکردیم ولی بدانیم که هست(54)
دعا حقیقتی که در تمام موجودات عالم سریان دارد
دعا حقیقتی که در تمام عالم، اعم از غیبی و شهودی سریان ذاتی دارد و اگر این حقیقت همراه موجودات آفرینش نبود از عنایات و رحمت حضرت حق بی‌بهره بودند.دقت در وضع موجودات و به خصوص بافت ذاتی و معنوی آنان ما را به این نکته واقف می‌کند که حقیقت موجودات و اصل و ریشه آنان دعا است « یسبح لله ما فی السموات و الارض» اگر دعا حقیقت ذات آنان را تشکیل نمی‌داد اینهه فیض الهی را چگونه و از چه راهی دریافت می‌کردند دهان ذات موجودات جهت درخواست نیازهایشان از مصدر بی نیاز باز است و کلیه مهمانان خلقت بطور دائم از جناب او با زبان حال در حال در خواست و طلب گدائی و مسکنت هستند و این حیثیت در موجودات عالم عبارت از دعا است
ذات ما انسانها و بنای وجود ما جهت تامین تمام نیازمندیهایش عین ذات و طلب و درخواست و گدائی است در خواست و گدائی از حضرت حق جهت پر کردن کمبودها، مقتضای درونی و برونی موجودات و در حقیقت عین دعا و اصل دعا و ریشه دعا و ذات دعا است و این مسئله برای احدی قابل انکار نیست و نمی‌تواند باشد.اگر دعا نبود و اگر طلب و درخواست نبود ادامه حیات برای موجودی امکان پذیر نبود دعای تکوینی و تشریعی وجود تمام موجودات در ظاهر و باطن خود عین خواستن و طلب هستند و طبیعت خلقت هیچ موجودی از این حقیقت جدا نیست.هیچ موجودی ذاتاً و طبعاً استعداد و لیاقت و قدرت کوس استقلال زدن ندارد و نمی‌تواند داشته باشد
ذات موجودات و طبع خلقت آنان و سازمان هستی و شئونشان در برابر بی نیاز عین نیاز و در برابر غنی مطلق فقر مطلق است.
«یا ایها الناس انتم الفقراء الی ا… و الله هو الغنی الحمید» وقتی ثابت باشد موجودات بدون استثناء عین ربط و تعلق و عین تجلی و محض امکان فقرند و یک جزء غیر قابل دیدن و جزء دیدنی هیچ موجودی در هیچ نشانی مستقل و بی نیاز نیست چه راهی برای ادعای استقلال و عدم نیازمندی برای موجودات است.در ادعای بی نیازی و استقلال به روی بزرگ ترین موجود معنوی عالم و شاخص ترین عنصر خلقت و زیباترین چهره هستی و دارنده مقام جمع الجمعی حضرت رسول ا… صلی ا… علیه و آله بسته است چه رسد به موجودات دیگر که طفیل هستی او و سایه مصداق اویند.

عصر صنعت عصر پریشانیها

امروزه عصر پریشانیهاست عصریستکه دلها پریشان دلبرهای دنیایی دلبری زن دلبری فرزند دلبری خانه دلبری اتومبیل و دلبری پست و مقام و جایگاه و در یک کلام دلبری خودیت وای بر این دلبرها که به انسانها چه می‌کند همگی می‌خواهند دل انسانها را ببرند بیچاره دلی که هر لحظه غارتگری در غارت است این چه دلبری است که اگر در 24 ساعت هفده دقیقه انسان با او بسر برد دلبران دیگر نگذارند تا تو با این دلبر ازلی بخوائی داشته باشی اگر انسان بخواهد جائی برای این دلبر واقعی پیدا کند باید از قلبش دلبران دیگران را خارج کند و دلی که در آن دلبر خانه و اتومبیل و جمال و جنس مخالف باشد نمی‌تواند در آن دلبر واقعی قرار گیرد قرآن مجید می فرماید «ماجعل الله الرجل من قلبین فی جوفه(55)یعنی خداوند برای مردی دو دل در درونش قرار ندادهیعنی در وجود شما یک دل است یک خانه است و در این خانه باید یک محبوب باشد باید یک معشوق باشد دلی که در آن حب مال و زن زیبا خانه و ماشین زیبا باشد دیگر حب خدا نیست تضاد دو معشوق ممنوع
مولانا داستان جالبی را در این باره به تصویر می کشداومی‌گوید مجنون شتر تازه زائیده‌ای را سوار شد و می‌خواست به خانه معشوق به خود (لیلی) حرکت کند مجنون سوار بر شتر مقداری از مسیر را طی نکرده که رفت در خیال محبوب و معشوق خودش و غافل از حیوان کم کم دست مجنون شل شد و مهار شتر رها شد و تقریباً مجنون مثل یک بار شد روی حیوان حیوان کم کم احساس کرد کسی کاری به کارش ندارد و از طرفی بچه‌اش در خانه بود سرش را برگرداند به طرف خانه آمد و آمد مجنون یک دفعه چشم باز کرد دید که شتر به جای رسیدن به خانه لیلی به طویله رسیده است دوباره حیوان را بطرف خانه معشوق باز گرداند باز مقداری که رفت دوباره مجنون میلش به لیلی کشید و حیوان رها شد و حیوان هم به فکر معشوق و محبوب خودش به طویله بازگشت اینجا مجنون چنین گفت که دلی که در آن فکر دو معشوق باشد نشاید

همچو مجنون با تنازع با شتر

گه شتر چربید وگه مجنون حُر
یکدم ار مجنون ز خود غافل شدی
ناقه گردیدی و او پس آمدی
می‌گویند بالاخره مجنون خودش را پرتاب کرد از روی شتر پائین و گفت
ای ناقه چون هر دو عاشقیم
ما دو چندین همراه نالایقیم
عشق مولاکی کم از لیلاستی
بنده بودن بهر او والاستی
عبادت و نیایش وسیله ارتباط
از آنجا که یکی از وسائل ارتباط با خدا مسئله دعا و نیایش و این برنامه عمومی برای همه انسانها جهت ارتباط با خدا در آیات و روایات به آن اشاره شده است در این آیه روی سخن را به پیامبر کرده می‌گوید «هنگامی که بندگانم از تو درباره من سئوال کنند بگو من نزدیکم «و اذا سالک عبادی عنی فانی قریب»نزدیکتر از آنچه شما تصور می‌کنید نزدیکتر از شما به خودتان من هستم سپس اضافه می‌کند « من دعای دعا کننده را به هنگامی که مرا می‌خواند اجابت می‌کنم»« اجیب دعوه الداع اذا دعان»بنابراین باید بندگان من دعوت مرا بپذیرند « فلیستجیبوا لی» و به من ایمان آوردند «ولیومنوا بی» باشد که راه حق و حقیقت را پیدا کند و به مقصد برسند « لعلهم یرشدون» یک نکته مهمی که در این آیه شریفه به آن اشاره کرده است اینکه هفت مرتبه به ذات پاک خود اشاره کرده و هفت بار به بندگان و این خود نهایت پیوستگی و قرب و ارتباط ومحبت خود را نسبت به آن مجسم ساخته است(56)

خلقت انسان بر مبنای بندگی و عبادت است

قرآن مجید می فرماید « الم تروا ان الله سخر لکم ما فی السماوات و ما فی الارض(57)
آیا نمی‌بینید خداوند هر چه را که در آسمانها و زمین است در تسخیر شما قرار داده است خلقت همه‌ی حقایق هستی اعم از آسمانها و زمین فقط منحصر انسان می‌باشد آیا رسیدن به این حقایق بدون بندگی امکان پذیر است البته خیر چنین چیزی نیست.ما بخوبی می‌دانیم که زندگی بدون عبادت و دانش حرکت کورکورانه است که انسان به این سوء و آن سوء می‌غلطد و پایان کارش جز نابودی چیزی نمی‌باشد بارها خداوند تبارک و تعالی تاکید کرده است که اگر می‌خواهی خلیفه من در روی زمین باشی باید بندگی مرا بکنید، تا تو را به عنوان جانشینی بپذیرم
آیا پاسخ خداوند به فرشتگان را بیاد نداریم آن وقتی که فرشتگان اعتراض به خداوند نمودند که خدایا تو موجودی را می‌آفرینی که در روی زمین فساد و خونریزی براه خواهد انداخت آنگاه حضرت حق اینگونه به آنها جواب داد که من میدانم آنچه را که شما نمی‌دانید پس بیائیم حال که در این مقام و جایگاه هستیم فقط وجود حق را پرستش کنیم و غیر او را پرستش نکنیم

اهمیت دعا

اهمیت و ارزش دعا و آثار آن به قدری روشن و آشکار است که حتی دانشمندان بیگانه از اسلام هم بر اساس هدایت فطری به این مساله اشاره کرده و دعا را عامل حرکت و از ضروری ترین نیازهای بشر دانسته و آن را داروی درمان حتی برای دردهای جسمی شمرده‌اند و در زمان ما در حال پایه گذای مطب هایی هستند که طبیبان تربیت شده در این فن حتی سخت ترین بیماری‌های جسمی را از این طریق معالجه کنند در هر صورت دعا امری است ضروری و فطری و مسأله ایست که خداوند به آن دستور داده و از اخلاق انبیای بزرگ الهی قلمداد شده و انسان با دعا، شایستگی گرفتن عطای حق را پیدا می‌کند دعا خواستن است و خواستن اگر حقیقت داشته باشد انسان با کمال شوق دنبال تحقق آن حرکت می‌کند.

گشایش کارها در پرتو دعا

دعا را علت گشایش کارها و نجات از هر غم و رنجی می‌داند و در ضمن این مسأله از بعضی از دعا کنندگان گلایه کرده می فرماید به وقت گرفتاری با کمال زاری دعا می‌کنید و استجابت آن را به سختی از خدای می‌طلبید و با پروردگار عهد و پیمان می بندید که در صورت نجات شکرگزار حق شوید، ولی پس از نجات از گرفتاری به شرک که ظلم بزرگی است باز می‌گردید.
«قُلْ مَنْ یُنَّجیکُمْ من ظلماتِ البَّرِ وَ الْبَحرِ تَدْعُوْنَهُ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَهً لَئِنْ اَنْجا مِنْ هذِهِ لَنَکونَنَّ من الشاکرین قُلْ اَللهُ یُنَجیْکُمْ منها و مِنْ کلِّ کَرْبٍ ثُمَّ اَنْتُمْ تُشْرِکون(58)بگو چه کسی شما را از تاریکی‌های خشکی و دریا رهایی می‌بخشد؟ در حالی که او را با حالت تضرع و آشکارا و در پنهانی می‌خوانید و می‌گویند اگر از این خطرات و ظلمت ما را رهایی بخشد از شکرگزاران خواهیم بود. خداوند شما را از اینها و از هر مشکل و ناراحتی نجات می‌دهد، ولی باز هم شما برای او شریک قرار می‌دهید

دعا ویژگی صالحان

دعا از کارهای پسندیده و علامت بندگان صالح می‌داند و آنان را در همه‌ی شئون حیات با این واقعیت عالی همراه و هماهنگ معرفی می‌کند.
«اِنَّهم کانوا یسارعون فی الخیرات و یدعوننا رَغَباً و رهبا و کانوا لنا خاشعین» چرا که آنان خاندانی بودند که همواره در کارهای خیر به سرعت اقدام می‌کردند و در حال بیم و امید ما را می‌خواند و پیوسته برای ما خاضع و خاشع بودند

مفهوم واقعی دعا

چون ما به این موضوع واقف هستیم که دعا در مورد نارسائیهای قدرت ما است نه در مورد توانائی و قدرت و به عبارت دیگر دعای مستجاب دعائی است که به مضمون «امن یجیب المضطر اذا دعاه و یکشف السوء(59)را ازاعماق وجود سرازیر شود
به هنگام اضطرار و عقیم ماندن تمام تلاشها و کوششها انجام گیرد، روشن می‌شود که مفهوم دعا درخواست فراهم شدن اسباب و عواملی است که از دائره قدرت بیرون باشد آن هم از کسی که قدرتش بی پایان و هر امری برای او آسان است.
ولی این درخواست نباید تنها از زبان انسان صادر شود بلکه از تمام وجود او برخیزد و زبان در این قسمت نماینده و ترجمان تمام ذرات وجود انسان و اعضاء وجوارح او باشد.
قلب و روح از طریق دعا پیوند نزدیک با خدا پیدا می‌کند و همانند قطره‌ای که به اقیانوس بی‌پایان به پیوند و اتصال با آن مبدء بزرگ قدرت می‌یابد. البته باید توجه داشت که یک نوع دیگر دعا داریم که حتی در موارد قدرت و توانائی نیز انجام می‌گیرد و آن دعائی است که نشان دهنده عدم استقلال قدرتهای ما در برابر قدرت پروردگار است و به عبارت دیگر مفهوم آن توجه به این حقیقت است که اسباب و عوامل طبیعی هر چه دارند از ناحیه او دارند و به فرمان او هستند اگر به دنبال دارو می رویم و شفا از آن می‌طلبیم به خاطر آن است که او آن اثر رابه دارو بخشیده کوتاه سخن اینکه دعا یکنوع خود آگاهی و بیداری دل و اندیشه و پیوند باطنی با مبدء همه نیکیها و خوبیها است لذا در سخنان حضرت علی علیه السلام می‌خوانیم «لایقبل الله عزوجل دعا قلب لاه»(60)خداوند دعای غافل دلال را مستجاب نمی‌کند
و در حدیث دیگر از امام صادق علیه السلام به همین مضمون می خوانیم «ان الله عزوجَلَّ لا یستجیب دعا بظهر قلب ساه»(61)
خداوند دعای قلب واژگون و غافل را به اجابت نمی‌رساند.

حکمت عبادت در انسان

همانطوریکه بیان شده عالم دنیا نموداری از عالم ملکوت است البته با این فرق که عالم دنیا در واقع تنزل یافته عالم بالاست هر چه در عالم دنیاست نموه ای است از آنچه در عالم معناست احکام و قوانین دنیایی نموداری از احکام و قوانین بالاست پس چون این دستورات از عالَم بالا تنزل پیدا نموده تا انسان در پرتو آن بتواند یک زندگی واقعی و انسانی داشته باشد تا سرانجام عالم دنیا و آخرت را داشته باشد و این دستورات عبادی و معنوی ظهور کرده تا انسانها بتوانند انسانهای واقعی گردند.
عبادت که به عنوان آفرینش انسان تعیین شده است «ما خلقت الاجن و الانس الا لیعبدون»
ما انسان و جن را خلق نگردیم الا برای عبادت بخاطر اینستکه این اصل مهم جزء اساس خلقت انسانی است، انسان بعضا اینگونه با خود فکر می‌کنند که اگر خلقت شده بخاطر اینست که چند روزی در دنیا یک زندگی داشته باشد و یک مقدار دنیا را بسازد و بعد از آن دیگران بیایند آنها را دوباره بعد از کهنه شدن دوباره خراب کند و دوباره باز سازی نمایند یا بخاطر این خلق شده که یک نان و آبی به دست آورد و بخورد و بعد از چند سالی از دنیا برود و نابود شود قرآن مجید چنین افکار غلط را باطل می‌پندارد وجواب قاطع می‌دهد که خلقت شما بر مبنای بندگی و عبادت و ستایش من بود. وهدفی غیر از عبادت و بندگی در کار نبود که شما فکرش را می‌کنید شما در عالم کاری انجام می‌دهید کسب و کاری می‌کنید کشاورزی یا تجارت می‌کنید تحصیل علم می‌کنید همه و همه مقدمه‌ای برای بندگی و عبادت من است اگر افرادی زندگی را تنها همین خوردن و آشامیدن و شهوترانی می‌دانند چون موضوع و هدف خلقت انسانی را نفهمیده‌اند و به تعبیر مرحوم علامه طباطبائی رحمه ا… علیه گاه شخصی در طول عمر در تحت ولایت شیطان است لذا لازم است در فکر فرو رود تا به این حقیقت نائل و آگاه آید.

اثر یاد خدا در دل

ذکر و یاد خدا تا در وجود انسان ملکه نشود انسان آرامش پیدا نمی‌کند زیرا نام خدا بر لب همانند آبیاری شاخه درخت است که جز گردگیری از درخت اثری ندارد ولی وقتی یاد خدا در دل ریشه پیدا کرد مانند این است که ریشه درخت آبیاری می‌شود که در این صورت مایه بالندگی و ثمر بخشی آن خواهد بود بنابراین خداوند سبحان چنین فرمود: «واذکر ربک فی نفسک و خفیهً و دون الجهر مِنَ القول بالغدو الاصال و لا تکن من الغافلین» آنچه در غفلت زدائی موثر است یاد خدا در دل است که با ناله همراه باشد.چنین مردان الهی با رسوخ یاد خدا در دل آنها دیگر از عبادتهای مختلف اعم از عبادتهای مادی و معنوی هیچ خستگی در وجودش احساس نمی‌کند و زکات و خمس واجب را می‌پردازند کسانی که فقط تنها عبادات معنوی برای آنها معنویت شمرده‌ شده است و عبادات دیگر مالی که جزء لاینفک عبادات اسلامی است غافل هستند می پندارند عبادت تنها نماز و روزه است که جزء ضروریات مکتب اسلام است و عبادات مالی جزء مفاهیم الهی نیست

خطر فراموشی خدا

خطر نیسیان خدا و سهو از یاد او شکست درون و برون است قرآن مجید به این نکته اشاره می‌کند
«من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا و نحشره یوم القیانه اعمی»(62)
«فاعرض عن مَنْ تولی عن ذکر ناولم یَرِدْ الا الحیاه الدنیا»(63)
تحیل عقلی آثار منفی نسیان خدا و فراموشی نام و یاد او این است که خدای سبحان نه تنها خالق و فاعل انسان است بلکه مقوم هویت و شخصیت اوست به طوری که شناخت او بدون معرفت قیم وی یعنی خداوند ممکن نیست زیرا شناخت معنای ربطی و حرفی بدون معرفت معنای مفسی ومستقل که همان خداوند است میسر نخواهد بود و با نسیان آن مقوم و فراموشی آن قیم هویت خود انسان نیز فراموش می شود و با فراموشی هویت خویش هیچگونه احساسی از تطاول غارتگران هویت وجود نخواهد داشت و با عدم احساس خطر هیچ گونه قیام واحدی علیه دشمن مهاجم صورت نمی پذیرد در نتیجه تمام شئون ادراکی و تحریکی انسان به اسارات اهریمن درآمده و برابر خواسته‌های برخاسته از خوی خون آشام آن امیر شرور و فرمانروای خود کام اشیاء را می فهمد و به آن عمل می‌کند و هرگونه معروفی نزد او منکر تلقی می‌شود و هرگونه منکری نزد او معروف به حساب می‌آید قرآن مجید می‌فرماید «و لا تکونوا کالذین نسوالله فانساهم اولئک انفسهم هم الفاسقون»(64)قرآن مجید موضوع فراموشی مردم را از خودش را به همه‌ی انسانها گوشزد می‌کند که شما اگر بخاطر کثرت گناهان خود به خود از من دور شدی و فاصله با من گرفتید من هم متقابلا شما را فراموش و در نتیجه به گروه فاسقان خواهید گروید پس فراموشی از یاد خدا اولین خطر آن فراموشی از حضرت حق از انسانی است که در نتیجه این فراموشی افتادن در انحراف و بدبختی می‌باشد.(65)

دعا درمان هر دردی

«عَن علاءِ بنِ کاملٍ قال: «قال لی ابو عبدالله علیه السلام «علیک بالدُّعا فانَّه شفاءٌ من کل داء»
علابن کامل می‌گوید: حضرت صادق علیه السلام» به من فرمود: بر تو باد به دعا که درمان هر دردی است آری دعا درمان هر دردی است وقتی دل به حضرت محبوب بسته شود وجان آئینه‌ی اوصاف معشوق گردد و آدمی در رحمت را از هر سو به سوی خود باز ببیند و قلب بر اثر اتصال مالامال از امید گردد، روح دارای قدرت و تسلط و مالکیت شود و به هنگام هجوم دردها علی الخصوص درهای معنوی از محبوبش به وسیله‌ی دعا درخواست رد بلا و شفای مرض کند و محبوب هم بیماری او هر چه باشد شفا خواهد داد

جوان از پیامبر درخواست دعا می‌کند

در کافی آمده است که: رسول خدا صلی ا… علیه و آله روزی پس از اداء نماز صبح چشمش افتاد به جوانی رنگ پریده که چشمانش در کاسه سرش فرورفته و تنش نحیف شده بود در حالیکه از خود بیخود بود و تعادل خود را نمی‌توانست حفظ کند پرسید حالت چگونه است؟ جواب داد «اصبحتُ موقنا» در حال یقین بسر می‌برم حضرت فرمود: علامت یقینت چیست؟ عرض کرد: این یقین من است که مرا در اندوه فرو برده شبها مرا بیدار و روزها مرا تشنه قرار داده است از دنیا و مافیها جدا شده‌ام تا آنجا که کوئی عرش پروردگار را می بینم که برای رسیدن به حساب مردم نصب شده و مردم همه محشور شده‌اند و من در میان آنها هستم. گوئی هم اکنون اهل بهشت را در بهشت متنعم و اهل دوزخ را در دوزخ معذب می بینم گویی هم اکنون با این گوشها آواز حرکت آتش جهنم را می‌شنوم رسول اکرم صلی ا… علیه و آله رو به اصحاب خود فرمود وگفت این شخص بنده‌ای است که خداوند قلب او را به نور ایمان منور کرده آنگاه به جوان فرمود حالت خود را حفظ کن که از تو سلب نشود جوان عرض کرد: دعا کنید که خداوند شهادت روزی‌ام فرماید. طولی نکشید که غزوه ای پیش آمد و جوان شرکت کرد و شهید شد.

یاد خداوند مایه صفا و جلای دلها

در خطبه 220 نهج البلاغه آمده که: همانا خداوند متعال یاد خود را مایه صفا و جلای دلها قرار داده بدینوسیله پس از سنگینی شنوا و پس از شبکوری بینا و پس از سرکشی مطیع می‌گردند و درباره اهل ا… در خطبه 218 چنین آمده: خرد خویش را زنده ساخته و نفس خویش را میرانده است تا در وجودش درشت‌ها نازک و غلیظها لطیف گشته، نوری درخشان در قلبش مانند برق جهیدن گرفته و آن نور راهش را آشکار و هم او را سالک راه ساخته درها یکی پس از دیگری او را به پیش رانده و تا آخرین درکه منزل سلامت و بار انداز اقامت و قرار گاه امن و راحت است جای گرفته پاهایش با آرامش و بدنش استوار و همه‌ی اینها به موجب این است که قلب خود را به کار گرفته و پروردگار خویش را راضی ساخته است(66)
پاک کن دو چشم را از موی عیب
تا ببینی باغ و سروستان غیب
دفع کن از مغز و از بینی زکام
تا که ریح الله آید در مشام
چشم دل از موی علت پاک آر
وآنگهان دیدار قصرش چشمدار
گوش جان و چشم جان جز این حس است
گوش عقل‌وگوش حسن زان مفلس است (مولوی)

کلام حضرت حق در شب معراج با محبوب خود

ای احمد آیا می‌دانی کدام عیش گوارتر و کلام زندگی ماندگارتر است عرض کرد پروردگارا نه فرمود: عیش گوارا عیشی است که صاحبش از یاد من سست نمی‌شود نعمت مرا فراموش نمی‌کند حق مرا جاهل نمی شود و رضا و خشنودی مرا پیوسته شب و روز جستجو می‌کند و اما زندگی جاوید آن زندگانی است که صاحبش برای خودش کارکند تا دنیا نزدش خوار شده و در چشمانش کوچک نماید و آخرت پیش او بزرگ جلوه نماید خواسته مرا برخواسته خودش مقدم دارد خشنودی مرا بجوید و حق مرا بزرگ شمارد و آنچه من با او می‌کنم یاد کند پس مهمترین عیش برای عاشقان عبادت و بندگی با حضرت حق بطوریکه زمزمه خالق هستی بر زبانش در همه جا جاری باشد که چنینند عابدان و عاشقان.

شیدایی یاد حق زمزمه عارفان

در فرازی از این دعا می‌خوانیم «الهی و الهمنی و لها بذکرک الی ذکرک» شیدایی و حیرانی در یاد خدا چیست؟ البته این نکته ناگفته نماند که قبل از اینکه ما یاد حق کنیم خداوند یاد ما می‌کند «اُذکرونی اذکرکم» البته وقتی انسان یاد حق و عبادت حق می‌کند در واقع حضرت حق ابتدا یاد او کرده است
در مناجات الذاکرین چنین می‌خوانیم «پروردگارم اگر امر تو بر من واجب نبود که فرمودی یادت کنم من تو را منزه تر از آن می‌دانم که یادت نمایم ای پروردگار یاد خود را در تنهایی و اجتماع در شبانگاه و روزگاه در آشکار و پنهان در خوشی و ناخوشی بر من الهام فرما و مرا با ذکر خفی خود مانوس گردان.

فقدان نیایش باعث سقوط انسان

به تعبیر یکی از روانشناسان معروف فقدان نیایش در میان ملتی برابر با سقوط آن ملت است اجتماعی که احتیاج به نیایش را در خود کشته است معمولا از فساد و زوال مصون نخواهد بود البته این نکته فراموش نشود که صبح نیایش کردن و بقیه روز همچون یک گاو وحشی به سر برون بیهوده است باید نیایش را پیوسته انجام داد و در همه حال با توحه بود تا اثر عمیق خود را در انسان از دست ندهد(67)

نیایش باعث انبساط باطنی

نیایش در همین حال که آرامش را پدید آورده است در فعالیتهای مغزی انسان یکنوع شکفتگی و انبساط باطنی و گاهی روح قهرمانی به فرد نشان می‌دهد صفای نگاه متانت رفتار انبساط و شادی درونی چهره‌ی پر از یقین استعداد و هدایت و نیز استقبال از حوادث اینها است که از وجود یک گنجیه‌ی پنهان در عمق روح ما حکایت می‌کند و تحت این قدرت حتی مردم عقب ماندهی و کم استعداد نیز می‌توانند نیروی عقلی و اخلاقی خویش را بهتر بکار ببندند و از آن بیشتر بهره گیرند اما متاسفانه در دنیای ما کسانی که نیایش را در چهره حقیقیش بشناسند بسیار کمند(68)

پرستش یک میل در درون انسان

انسان در حال پرستش می‌خواهد از وجود محدود خود پرواز کند و به حقیقت بپیوندد تادیگر در وجود او کاستی و محدودیت وجود نداشته باشد.اقبال لاهوری می‌گوید:نیایش عمل حیاتی و متعارفی است که بوسیله‌ی آن جزیره کوچک شخصیت ما وضع خود را در کل بزرگتری از حیات اکتشاف می‌کند.

پرستش از دیدگاه شهید مطهری

عبادت و پرستش نشان دهنده یک «امکان» و یک «میل» در انسان است و آن بیرون رفتن از مرز امور مادی و میل پیوستن به افق بالاتر و وسیع‌تر که چنین میلی و عشقی از مختصات انسان است(69)
خداوند در عالم «الست» از انسان پیمان بندگی گرفت
در سوره مبارکه ینس می‌فرماید «الم اعهد الیکم یا بنی ادم ان لا تعبدوا الشیطان انه لکم عدو مبین و ان اعبدونی هذا صراط مستقیم»(70)
در اینجا سخن از عهد و پیمان و عبادت حضرت حق است که ای بنی آدم، ای فرزندان آدم (صحبت یک نفر دو نفر و یک امت و دو امت نیست) آیا من با شما پیمان نبستم می‌گوید من و شما قبلاً با یکدیگر قرارداد و پیمان بستیم که شیطان را پرستش نکنید اینجا شیطان پرستی شیطان، شیطان پرستی به آن معنا نیست که برویم در یک محراب مجسمه‌ی شیطان را بسازیم بلکه همان تبعیت از شیطان است «و اناعبدونی» ما با همدیگر پیمان بستیم که شیطان را پرستش نکنید من را پرستش کنید «هذا صراطٌ مستقیم» چون پرستش من در واقع راه راست ومستقیم است که می‌تواند انسانی را به کمال و سعادت برساند»(71)

عبادت به چه معنایی است

عبد به کسی گفته می‌شود که مملوک دیگری باشد و در واقع حقیقت عبادت اینستکه بنده خود را در مقام پروردگار خویش درآورد لذا روح عبادت با تکبُّر و خود فروشی سازش ندارد چرا که کسی که متکبر می باشد حاضر اطاعت از مولاء نیست «اِنَّ الذین یستکبرون عن عبادتی سیدخُلُوْن جهنم داخرین» انسانی که خدا را عبادت می‌کند باید خدا را در حال عبادت حاضر بداند و عبادتش عبادت بنده حاضر و متوجه باشد نه اینکه در حال عبادت غافل باشد که در اینصورت عبادت او صوری می‌باشد بنابراین حقیقت عبادت آن است که با کمال خلوص متوجه حضرت حق باشد و هدفی غیر خدا مثلاً اشتیاق به بهشت و فرار از آتش در عملش وجود نداشته باشد و مشغول به خود نگردد

ابعاد عبادت

در فرهنگ اسلام عبادت فراتر از نمونه‌هایی چون نماز و روزه است همه‌ی کارهای شایسته‌ای که به نفع مردم نیز باشد نیز عبادت است به برخی از کارها که در اسلام عبادت به حساب آمده اشاره می‌کنیم
1-تفکر در کار خدا
2-امام صادق علیه السلام می فرماید:
«لیست العبادهُ کثره الصلوهِ و الصوم، اما العباده، التفکر فی امر الله(72)
عبادت زیاد نماز خواندن و روزه گرفتن نیست همانا عبادت اندیشیدن در امر خداوند است تفکری که انسان را به خدا نزدیک و آشنا سازد عبادت به حساب آمده است.
3-آموختن دانش
پیامبر اسلام صلی ا… علیه و آله فرمود:
«من خرج یطلب باباً من العلم یَتَرَّد به باطلاً الی الحق و ضلالاً الی الهُدی کان عَمَلُهُ کَعِبادَهِ اربعین عاماً»(73)
4-انتظار حکومت عدل جهانی یک عبادت بزرگ
پیامبر اکرم صلی ا… علیه و آله فرمود:
«افضل العبادَهِ انتظار الفرج»(74)
انتظار فرج وگشایش «با آمدن امام زمان» برترین عبادت است.روشن است که انتظار مثبت وسازنده که زمینه سازی و تلاش برای دولت عدل مهدی علیه السلام را نیز به همراه داشته باشد عبادت محسوب می‌شود پس رنگ و صبغه الهی دادن به کارها بر ارزش آنها می‌افزاید و آنها را عبادت وگاهی برتر از عبادت می‌سازد نیت صحیح اکسیری است که هر فلزی را طلا می سازد و کارهایی که با تقرب به خدا انجام گیرد عبادت می‌شود با این حساب می‌توان گفت ابعاد و نمونه های عبادت قابل شمارش نیست و حتی نگاه پر مهر به پدر و مادر، نگاه به چهره علمای صالح و خالص عبادت نگاه به قرآن و کعبه و رهبر عادل یا برادر دینی هم عبادت است(75)
در ماه رمضان هنگام اوقات نماز دست به دعا برداریم
در ماه رمضان هنگام اوقات نماز دستها را به طرف حضرت حق بالا ببرید پیامبر عظیم الشان اسلام در خطبه شعبانیه می‌فرماید در این ماه عزیز یعنی ماه رمضان هنگام نماز دستها را به دعا بالا برید تا دعاهایتان مستجاب شود و بهترین حال هم حالت نماز است مخصوصاً دعای بعد از نماز مورد سفارش قرار گرفته است انسان هر چه دعا را آهسته تر بخواند ادب دعا را بهتر رعایت کرده است سعی کنید تنها برای خود دعا نکنید و پیشنهاد ندهید که خدایا به من این یا آن را بده بلکه برای همه طلب خیر و عافیت نمائید چنانکه قرآن ادب دعا کردن و نوع آن را اینچنین بیان می‌کند «ربنا اتنا فی الدنیا حسنه و فی الاخره حسنه»(76)پروردگارا در دنیا به ما نیکی و در آخرت نیکی عطا کن.

فراخوانی در دعا

حکیم متألّه «ابن سینا» در بیانی لطیف می‌گوید «اِستَوْسِعْ رحمه الله» مرحوم خواجه نصیر الدین طوسی، در مقدمه منطق شرح اشارات می‌گوید: این عبارات به روایت شبیه‌تر است تا عبارات یک کتاب عادی ابن سینا می‌گوید: وسیع کن رحمت خدا رابگذار دیگران زیر پوشش این رحمت واسعه قرار گیرند جایی که دعا مستجاب است دعاها را بلند ادا کنیم و همه را زیر پوشش دعای خود قرار دهیم مردی عصر روز عرفه در سرزمین عرفات از دامنه های کوه پایین آمد در حالی که یک چشم او آسیب دیده و چشم دیگرش سالم بود مثل شبکه وکاسه‌ای از خون بود، بعضی از دوستانش به او گفتند چرا این همه رنج و اشک و ناله؟
گفت: در تمام این ناله‌ها چیزی برای خود نخواستم همه‌ی این دعاها و ناله‌ها برای مومنان و دو ستانم بود ائمه «علیهم السلام» اصحابی را که دارای چنین روحیه‌ی بلندی هستند تربیت کرده‌اند آن دینی که می‌گوید: هنگام سحر در نماز شب عده‌ی زیادی را دعا کن «حداقل چهل نفر یا بیشتر»همان دین می‌گوید: روز به فکر حل کار چهل مومن باشد برای اینکه وقتی می‌گوید: شب برخیز و دیگران را هم دعا کن یعنی روز هم مواظب کارشان باشد این دستور درس کرم به انسان می آموزد که دیگران مهمان سفره‌ی انسان باشند.امام سجاد (سلام الله علیه) در دعای معروف به ابوحمزه ثمالی عرض می‌کند: خدایا بزرگ و کوچک ما، زن و مرد و بچه، روستایی و شهری، دور و نزدیک همه و همه را بیامرز گاهی تک تک، این عناوین و اصناف را نام می‌برد مبادا آنکه انسان در دعا فقط به فکر خود و بستگان نزدیکش باشد از این رو باید دعا در سطح بلند و برای همه باشد.مردی در حضور رسول خدا صلی ا… علیه و آله در مقام دعا عرض کرد: خدایا پیامبر را بیامرز، مرا بیامرز در واقع لسان دعای او حصر بود.حضرت فرمودند: چرا دور رحمت خدا را سنگ چین کردی؟ چرا فقط من و تو همه‌ی مومنان را دعا کن «اذا دعا احدکم فلیعّم فانه اوجب للدُّعاء»(77)هرگاه دعا می‌کنید به دعای خود عمومیت دهید که اجابت را حتمی می‌کند.این دعای امام رضا علیه السلام چقدر کریمانه است «واغفر لمن فی مشارق الارض و مغاربها من المومنین و المومنات»(78)خدایا در مشرق و مغرب عالم هر کس که اهل ایمان است او را بیامرز معنای لطیف سخن حکیم متألّه ابن سینا که می‌فرماید «استوسع رحمه الله» مضمون همین روایات است(79)دردعا دیگران را بر خویش مقدم بیندازیم
«عن ابی عبد الله علیه السلام قال: من قدَّمَ فی دعائه اربعین من المومنین ثُمَّ دعا لنفسه اُسْتُجِبَ له(80)
امام صادق می فرماید: هر کس در دعای خود چهل مومن را مقدم دارد و اول برای ایشان دعا کند و سپس برای خود، دعایش مستجاب می شود.عن الصادق علیه السلام قال : من دعا لاخیه بظهر الغیب و کَلَّ الله عزوجل به ملکاً یقول: و لک مثلاه امام صادق علیه السلام فرمود: کسی که برای برادر مومن خود در غیاب او دعا کند پس خداوند فرشته ای را برای او می‌گمارد که به او می‌گوید برای تو دو برابر است

عاشق ترین مردم عابدترین مردم است

«افضل الناس من عشق العباده فعانقها و احبها بقبله و باشرها بجسده و تفرغ لها فهو لایبالی علی ما اصبح من الدنیا علی عسِرِ ام علی یسر»(81)
رسول خدا فرمودند برترین مردم آن کسی است که عاشق عبادت باشد با قبلش آن را دوست بدارد و هماغوشی کند و با بدنش بدان درآمیزد خویشتن را به خاطر آن فارغ سازد و او را باکی نباشد که دنیایش به آسانی یا سختی گذردعبادت وسیله وصول به حضرت حق است آنکه عاشق وسیله باشد عشقش به هدف یعنی وصول به حضرت هزار برابر است آنکه مدرسه را دوست دارد حتما عاشق علم است اگر از ما بپرسند بهترین مردم چه کسی است ما در جواب او چه می‌گوئیم مثلا می‌گوئیم آنکه بیشتر پول دارد آنکه بیشتر از امکانات مادی می‌تواند استفاده کند اما پیامبر اکرم آن عبد صالح آنکسی که اشرف مخلوقات است بهترین انسانها را کسی می‌داند که عاشق عبادت باشد و عبادت را دوست داشته باشد و عبادت را معشوق خود بداند و با عبادت معانقه کند و آن را با تمام وجود لمس نماید و خود را برای آن فارغ سازد یعنی آنقدر با عبادت انس گرفته که اگر لحظه‌ای عبادت نباشد گویا چیزی را کم کرده است و زندگی دنیای برای او سخت می شود اصلاً نگرانی در خود راه نمی دهد و نه اینکه نگرانی در زندگی اونمی آید بلکه سختیهای زندگی او به آسانی می‌گراید پس برترین مردم از دیدگاه رسول خدا کسی است که به عبادت عشق بورزد این سخن به ما می‌آموزد که باید عاشق عبادت باشیم چه خوب است در این جا واژه عشق را توضیح دهیم تا سخن رسول خدا بیشتر برای ما جا بیافتد گفته‌اند «عشق» که واژه ای عربی است از گیاه خاصی که در «عَشِقَه» نام دارد مشتق شده در فارسی به این گیاه «پیچک» می گوئیم این گیاه وقتی به بدنه درخت چسبیده دیگر آن را رها نمی کند راه تنفس درخت را می بندد تا کم کم آن درخت زرد می‌شود آنگاه برگهایش می‌ریزد و سرانجام خشک می‌گردد در این هنگام می‌گویند این درخت را «عشقه» گرفت عاشق به چنین انسانی می‌گویند عبادت کردن مهم نیست عاشق عبادت بودن نماز و باطن آن را دوست داشتن مهم است(82)

آداب دعا

1-لزوم حضور قلب در دعا
«سلیمان بن عمر قال: سمعت اباعبدالله علیه السلام یقول: ان الله عزوجلَّ لا یستجیب دعاءً بظهرٍ قلبٍ ساهٍ فاِذا دعوتَ فاقبِل بقلبکَ ثُمَّ استیقِنْ بالاجابهِ»(83)سلیمان بن عمر می‌گوید، شنیدم حضرت صادق علیه السلام فرمود خداوند دعایی که از دل غافل باشد مستجاب نمی‌کند پس هرگاه برای دعا به پیشگاه مقدس او روی آوردی با دل توجه کن و یقین داشته باش که قلبی که در دعا مشغول مولاست دعایش مستجاب می شود و نیز دعا کننده لازم است دارای رقت قلب باشد ودعای کسی که قلب با قساوت دارد مستجاب نیستعن ابی عبدالله علیه السلام قال «ان الله عزوجلَّ لا یستجیبُ دعاءً بظهر قلب قاسٍ(84) امام صادق علیه السلام فرمود خداوند دعائی که از روی دل سخت و با قساوت باشد مستجاب نمی‌کند.
2-بیان حاجات در دعا وجود مقدس حضرت حق به تمام غیب و شهود و آنچه گذشته و آنچه هست و آنچه خواهد به تمام جهات آگاه و عالم است وحاجات مشروعه و آنچه را عبد می‌خواهد برای حضرت او آشکار است ولی خداوند علاقه‌دارد که عبد به وقت دعا حاجاتش را به زبان بیاورد عن ابی عبد الله علیه السلام «ان الله تبارک و تعالی یعلم ما یزید العبدُ اذا دعاه ولکنهُ یُحِبُّ ان تَبُثَّ الیه الحوائج فاذا دعوت قَسَّمَ حاجَتَکَ و فی حدیثٍ آخَرَ قال: ان الله عزوجلَّ یعلمُ حاجتَکَ و ماترید و لکن یُحِبُّ ان تَبُثَّ الیه الحوائج(85) امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند تبارک و تعالی می‌داند که بنده‌اش بوقت دعا چه می‌خواهد ولی دوست دارد که حاجت ما به درگاهش گفته شود پس هرگاه به دعا برخاستی حاجتت را بگو
3-امر به معروف و نهی از منکر کردن
یکی دیگر از شرایط اجابت دعا مبارزه با فساد و دعوت به سوی حق است زیرا آنها که امر به معروف و نهی از منکر را ترک می‌کنند دعای شان مستجاب نمی‌شود.«عن النبی صلی ا… علیه و آله انه قال: لتامرون بالمعروف و لتنهی عن المنکر او لیسلطنَّ الله شرارکم علی خیارکم و یدوعوا خیارکم فلا یستجاب لهم(86)رسول خدا می فرماید: باید امر به معروف و نهی از منکر کنید و الا خداوند بدان و اشرار را بر نیکان شما مسلط می‌کند و هر چه دعا کنید مستجاب نخواهد شد.
4-دعا پنهانی
خوب است که انسان با خدای خد خلوت کند و در پنهان خدایش را بخواند «عَنِ الرضا علیه السلام قال: دَعْوَهُ العبدِ سِرّاً دعوهً واحدهً تعدِل سبعین دعوهً علانیه(87)اما رضا علیه السلام می فرماید یک دعا در خفا و پنهان از هفتاد دعای آشکار بهتر و مفیدتر است
5-اقرار به گناه و استغفار
عن الصادق علیه السلام قال: اِنَّما المِدْحَهُ ثُمَّ الثناء ثم اقرار بالذَّنب ثُمَّ المسئله انه و الله ما خرج عبدٌ من الذنب الا بالاقرار(88)
امام صادق علیه السلام می‌فرماید: به هنگام دعا نخست خدا را به صفات کمال مدح کن سپس او را در مقابل نعمت هایش ستایش کن بعد از آن اقرار به گناه کن و پس از آن خواسته ات را بگو قسم به خداوند که هیچ بنده‌ای از گناه بیرون نمی‌آید مگر با اقرار به گناهان
6- وساطت معصومین علیهم السلام
شفاعت پیامبران علیهم السلام و امامان علیهم السلام باعث تقرب به پروردگار و در مفهوم وسیع توسل داخل است: پیروی از پیامبر صلی ا… علیه و آله و امام علیه السلام و گام نهادن در جای گام آنان موجب نزدیکی به خداوند است. منظور این نیست چیزی از شخص پیامبر صلی ا… علیه و آله یا امام علیه السلام مستقلا تقاضا شود بلکه منظور این است با اعمال صالح و پیروی از پیامبر صلی ا… علیه و آله و امام علیه السلام و یا سوگند دادن خداوند به مقام آنان از خداوند چیزی را بخواهند علی علیه السلام در نهج‌البلاغه می‌فرماید:
«اِنَّ افضل ما تَوَسَّلَ به المُتَوسِّلون الی الله سبحانه تعالی الایمان به و برسوله»(89)
بهترین چیزی که به وسیله آن می‌توان به خدا نزدیک شد ایمان به خدا و پیامبر علیه السلام است خداوند هم در قرآن برای تقرب به خود به انسانها دستور می‌دهد از وسیله استفاده کنید
«یا ایها الذین امنوا اتَّقوا اللهَ و اتبعو الیه الوسیلهَ»(90)
ای کسانی که ایمان آورده‌اید پرهیزگاری پیشه کنید و وسیله‌ای برای تقرب به خدا انتخاب نمائید.
وسیله هر کاری و یاهر چیزی را که باعث نزدیک شدن انسان به خداوند می‌شود شامل می شود و مهمترین آنها ایمان به خدا و پیامبر اکرم صلی ا… علیه و آله استدر روایات آمده است که حضرت آدم علیه السلام باآگاهی از آفرینش پیامبر اسلام صلی ا… علیه و آله در آینده به درگاه خداوند چنین عرض کرد.« یا رب اسئلک بحق محمد بما غَفَرْتَ لی»(91)
خداوند به حق محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) از تو می‌خواهم مرا ببخشی و یا حضرت یونس (علیه السلام) هنگام وقوع در ظلمات برای رهایی از آن متوسل به پیامبر و آل علیه السلام شد.
7- هنگام قرائت قرآن
عن علی علیه السلام قال: اِغتنموا الدُّعاءَ عندَ خمسه مواطن: عند قراءه القرآن و عند الاذان و عند نزول البعث و عند التقاء الصفین للشهاده و عند دعوه المظلوم فانها لیس لها حجاب دون العرش(92)
علی علیه السلام می فرماید: دعا را در پنج جا عنیمت شمارید: هنگام قرائت قرآن هنگام اذن هنگام آمدن باران هنگام رویارویی دو صف از مومنین و کفار برای قتال و موقع کمک خواستن مظلوم چرا که در این موقع حجابی غیر از عرش نیست.
8- هنگام سحر تا طلوع خورشید
عن ابی جعفر علیه السلام قال: ان الله عزوجل یحب من عباده المومنین کل دعاءٍ فعلیکم بالدعا فی السَّحر الی طلوع الشمس فانها ساعه تفتح فیها ابواب السماء و تَقَسَّمَ فیها الارزاق و تقضی فیها الحوائج العظام(93)
امام باقر فرمودند: خدای عزوجل از میان بندگان مومنش آن بنده‌ای را دوست دارد که بسیار دعا کند پس بر شما باد به دعا کردن هنگام سحر تا طلوع خورشید، زیرا آن هنگامی است که درهای آسمان باز می‌گردد و روزیها در آن تقسیم می شود وحاجت‌های بزرگ برآورده می‌گردد.
9- در عرفات
مکانی است که انسان در آنجا معرفت و شناخت پیدا می‌کند.
خداوند در آن مکان انسانها را به مهمانی دعوت کرده است دعای امام حسین علیه السلام در روز عرفه در این مکان بوده است در روایت وارد شده است هر کس گناه ب‌کند هر چقدر عظیم باشد باید منتظر روز عرفه در عرفات باشد چرا که گنهکاران در آنجا بخشیده می‌شوند
10- دعای روزه دار مریض مستجاب است
«حالات الداعی فدعاء الصائم مستجاب لا یردُّ وکذا المریض و الغازی و الحاجُّ و المتعمر و من صلی صلاه لا یخطر علی قلبه فیها شی من امور الدنیا و من اقشعر جلده و دمعت عیناه و من تطّهر و جلس ینتظر الصلاه و من بیده خاتم قیروزج او عتیق(94)

«دعای چهار گروه مستجاب است»

قال رسول الله صلی ا… علیه و آله اربعه لا ترد لهم دعوه و تفتح لها ابواب السماء و عقیر الی العرش دعاء الوالد لولده و المظلوم علی من ظلمه و المعتمر حتی یرجع و الصائم حتی یفطر(95)
پیامبر صلی ا… علیه و آله فرمود: چهار گروه هستند که دعایشان رد نمی شود ودرهای رحمت به سوی آنها باز است
1-دعای پدر برای فرزندش
2-دعای مظلوم بر کسی که به او ظلم کرده است
3- دعای حاجی که در مکه است تا زمان بازگشت
4-دعای روزه دار هنگام افطار مستجاب است
قال ابوالحسن علیه السلام: دعوه الصائم یستجاب عند افطار و قال: اِنَّ لکل صائم دعوه و قال: نوم الصائم عباده و صمته تسبیح و دعاؤُه مستجاب و عمله مضاعف و قال ان للصائم عند افطار دعوه لاتردُّ(96)امام معصوم علیه السلام فرمود: دعای روزه دار موقع افطار مستجاب می شود و فرمود: برای هر روزه داری دعوتی و دعایی است و فرمود: خواب روزه دار عبادت است و سکوتش تسبیح و دعایش مستجاب و عملش دو برابر می‌شود و فرمود: برای هر روزه دار موقع افطار دعایی است که هرگز رد نمی‌شود.

موانع اجابت دعا

گفته شد که زیاد دعا کنید زیرا دعا کلید بخشش خداوند است و وسیله رسیدن به هر حاجت است. نعمت‌ها و رحمت هایی نزد پروردگار است که جز با دعا نمی توان به آن رسید و هر دری که دعا بکوبی، عاقبت با زخواهد شود اما چرا در بعضی موارد دعا مستجاب نمی‌شود با این که خداوند فرموده دعا کنید من اجابت می‌کنم بنابراین موانعی وجود دارد که باعث می‌شود دعا اجابت نشود و ما برخی از آن موانع را از لسان روایات ذکر می‌کنیم «جاء رجل الی امیرالمومنین علیه السلام و قال نسالک عن قوله الله سبحانه اُدْعُوْنی استجب لکم فما لنا ندعوا فلا تجاب قال علیه السلام : ان قلوبکم خانت بثمان خصال اولها انکم عرفتم الله فلم تودّ کما اوجب علیکم فما اعتت عنکم و معرفتکم شیئاً
و الثانیه: انکم آمنتم برسوله ثم خالفتم سنته و آمنتم شریعته فاین ثمره ایمانکم
و الثالثه انکم قراتُمْ کتابه المنزل علیکم فلم تعملوا به و قلتم سمعنا و اطعنا ثم خالفتم
و الرابعه: انکم تخافون من النار و انتم فی کل وقت تقدمون الیها بمعاصیکم فاین خوفکم؟
و الخامسه: انکم قلتم توغبونَ فی الجنهِ و انتم فی کل وقت تفعلون ما یباعدکم منها فاین رغبتکم فیها
و السادسه: انکم اکلتم نعمه المولی فلم تشکروا علیها
و السابعه: ان الله امرکم بعد اوهِ الشیطان و قال ان الشیطان لکم عدو فاتخذوه عدواً فعادیتموه بلا قولٍ و التیموه بلا مخالفه
و الثامنه: انکم جعلتُمْ عیوبَ النّاس نَصْبَ اعینکم و عیوبِکُمْ وراءَ ظهورکُم تلومون من انتم احق باللوم منه فای دعاء یستجاب لکم مع هذا و قد سددتم ابوابه و طرقه قاتقوالله و اصلحوا اعمالکم و اخلصوا سرائرکم و امروا بالمعروف و انهوا عن المنکر فیستجیب لکم دعائکم(97)
مردی خدمت امیر المومنین علی علیه السلام آمد و از عدم استجابت دعایش شکایت کرد وگفت با این که خداوند فرموده است دعا کنید من اجابت می‌کنم چرا ما دعا می‌کنیم به اجابت نمی‌رسد.امام علیه السلام در پاسخ فرمود: قلب وفکر شما در هشت چیز خیانت کرده است لذا دعاهایتان مستجاب نمی‌شود
اول: خدا را شناخته اید اما حق او را ادا نکرده‌اید لذا شناخت شما سودی به حالتان ندارد.
دوم: شما به فرستاده او ایمان آورده اید سپس باشریعت و سنتش به مخالفت برخاسته‌اید پس ثمره ایمان شما چه بود؟
سوم: کتاب او را خوانده‌اید ولی به آن عمل نکرده‌اید و گفتید شنیدیم و اطاعت کردیم سپس به مخالفت برخاستید
چهارم: شما گفتید از عذاب خدا می‌ترسید اما همواره گناهانی می‌کنید که شما را به عذاب نزدیک می‌سازد پس خوف و ترستان کجا رفت
پنجم: می‌گوئید به بهشت و پاداش الهی علاقه دارید اما همواره کاری انجام می دهید که شما را از آن دور می سازد پس شوق‌تان به بهشت کجا رفت
ششم: نعمت خدا را می‌خورید ولی بر آن شکر نمی کنید.
هفتم: خداوند به شما دستور داده به دشمنی با شیطان برخیزید و فرموده که شیطان دشمن شماست پس او را دشمن بدانید وشما با او مخالفت نمی‌کنید
هشتم: شما عیوب مردم را نصب العین خود ساخته و عیوب خود را پشت سرافکنده‌اید وکسانی را سرزنش می‌کنید که شما به سرزنش سزاوارتر هستید از او با این حال چگونه انتظار دارید دعایتان به اجابت برسد در حالی که خودتان درهای آن را بسته‌اید تقوا پیشه کنید اعمال خویش را اصلاح نمایید درون خود را پاک کنید امر به معروف و نهی از منکر کنید تا دعای شما مستجاب شود.گاهی گناهی که از انسان سر می زند باعث سیاهی دل و قساوت قلب می‌گردد ومانع اجابت دعا می‌شود.
قال علی بن الحسین علیه السلام و «الذنوب التی تردّ الدعا»(98)امام سجاد می‌فرماید: یکی از چیزهایی که باعث رد دعا می‌شود گناه است(99)پس گناه اثرعجیبی در به اجابت نرسیدن دعا دارد اگر ما دعائی می‌خوانیم که حتی در حال اسرار هم به اجابت نمی‌رسد فقط و فقط به خاطر گناهان است که انجام داده‌ایم

راه رسیدن به مقام شهود فقط به وسیله عبادت است

از آثار اسلامی و معارف الهی بخصوص آیات قرآن مجید استفاده می‌شود که انسان بالقوه از بسیاری از موجودات غیبی و شهودی برتر و بالاتر و راه به فعلیت در آوردن این برتری تا سر حد برتر شدن از موجودات لاهوتی و ناسوتی فقط و فقط عبادت و بندگی حق بر اساس آیات قرآن و قواعد انبیاء و ائمه با رعایت خلوص است لذا عظمت و استعداد و قدرت فکری و روحی ومعنوی انسان از طریق آثار اسلامی و عرفانی و فلسفی که همه و همه به صورت قوه در انسان به ودیعت نهاده شده و با بندگی و عبادت بفعلیت می رسد

جایگاه عظیم انسان در کرسی آفرینش

اگر به انسان از دیدگاه حضرت حق بنگرید بجای دیدن یک نطفه و سیر تکاملی ظاهر آن که عبارت است از طفل و جوان و پیری که برای بدست آوردن چند لقمه نام و مقداری پوشاک و طول و عرضی برای مسکن و به چنگ آوردن اندکی مال و منال و مقام و جاه و عنوان و شهرت در حرکت است و پس از مدتی به خانه‌ی گور می رود.از او اسم و رسمی باقی نمی‌ماند موجودی می‌بیند که بالقوه، خلیفه الله، عین الله، ید الله، اذن الله، لایق کرامت، ظرف هدایت جایگاه علوم مادی و معنوی، منبع الهام، عرصه گاه اخلاق الهی، مرغ باغ ملکوت، رحیم، صبور، شکور، وقور، محسن، مستقیم، مومن، حکیم استخداوند مهربان که به او اراده و مشیت و لطفش این همه واقعیّات را به صورت قوه و استعداد در ذات و باطن انسان قرار داده، راهی تحت عنوان راه عبودیت و به تعبیر دیگر صراط مستقیم در برابر این مخلوق عزیز و محبوبش قرار داده تا با طی این مسیر همه‌ی آن استعدادها را به فعلیت و به ظهور برساند و با بدست آوردن این مقامات به فیض مقام الهی و قرار گرفتن در «مَقْعَدِ صدقٍ عندَ ملیکٍ مُقْتَدِرْ و رضوانٌ من الله اکبر برسد و دنیا و آخرتش را گلستان کرده و به کسب سعادت دارین نائل گردد.
بیائیم در ماه رمضان از ظاهر نگری دست برداشته و به باطن خود بپردازیم
بیائیم به نحو حقیقت دست از ظاهر نگری برداریم و از اینکه در زندان تن و توابع آن اندکی خوراک و پوشاک ومسکن است خود را نجات داده و حق نگر شویم تا با حق نگری حقیقت خود را که بافته شده از آن همه واقعیات است بیابیم و برابر با هدایت رب العزه در وادی عبادت وارد شده و آن واقعیات را که در سرزمین وجود ما بصورت دانه سر سبز است با هوای خوش بندگی و نسیم عبادت و خورشید توحید و نبوت و امامت تبدیل به شجره طیبه کنیم آن شجره‌ای که قرآن مجید در سوره مبارکه ابراهیم بدین صورت از آن یاد می‌کند.
«الم تر کیف ضرب اللهُ مثلاً کلمهً طیبهً کشجرهٍ طیبهٍ اصلُها ثابت و فرعُها فی السماء توتی اُکُلَها کلَّ حینٍ باذن ربِّها و یضرِبُ الله الاَمْثالَ للناسِ لعلهم یتذکرون»(100)آیا ندیدی خداوند چگونه کلمه پاکیزه را «انسانی که در معرفت و عمل به کمال مطلوب رسیده به درخت زیبائی مثل زده که ریشه آن برقرار و شاخه‌اش به آسمان است و آن درخت به اذن خدا در همه‌ی وقت میوه‌های خوش دهد «جان پاک، قلب سلیم، افکار عالی، کردار نیکو منفعت دائم برای خود و دیگران بدان درخت پاک است» خداوند اینگونه مثل‌های واضح را برای یادآوری مردم نسبت به حقایق می‌آورد.

نویسنده : علیرضا تاکی
منبع:  راسخون

پی نوشت ها :

41.از تفسیر نمونه جلد 1
42. کتاب روزه درمان بیماریهای روح و جسم ص 146
43.اولین دانشگاه و آخرین پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم ) ص 98
44.روزه درمان بیماریهای روح و جسم نوشته سید حسین موسوی راد لاهیجی
45.سفنه البحار ماده طب
46. بحار الانوار ج 96 ص 255 یا وافی ج 11 ص 24
47.روزه روش نوین برای درمان بیماریهای ص 62
48.از سوره طلاق آیه 3
49.ج بحارالانوار70 285
50.سوره بقره آیه ی 21
51.سوره غافر آیه 60
52.اصول کافی ج 1 ص 399 حدیث 3
53.فلسفه اخلاق استاد شهید مطهری ص 139
54.کتاب اسلام و مقتضیات زمان استاد شهید مطهری ص 292
55.سوره احزاب آیه 4
56.سوره بقره آیه 186
57.سوره لقمان آیه 20
58.سوره انعام آیه‌ی 63-64
59.سوره نمل آیه 62
60.اصول کافی ج 2 ص 342
61.اصول کافی ج 2 ص 342
62.سوره طه آیه 124
63.سوره نجم آیه 29
64.سوره حشر آیه 19
65.کتاب حکمت عبادات ص 296
66.نهج البلاغه خطبه 218
67.نیایش نوشته طبیب و روانشناس مشهور « الکسین کارل گرفته شده از تفسیر نمونه ج 1 ص 640
68.آدرس قبل
69..مجموعه آثار ج 2 انسان در قرآن ص 277
70.سوره یس آیه 60-62
71.کتاب فطرت استاد شهید مطهری ص 245
72.میزان الحکمه ج 7 ص 542
73.محجه البیضاء ج 1 ص 19
74.محجه البیضاء ج 1 ص 19
75.سفینه البحار حکمه انتظار
76. سوره بقره آیه 201
77.بحار ج 93 ص 313
78.بحار ج 49 ص 117
79.حکمت عبادات علامه جوادی آملی ص 228 و 229
80.بحار جلد 90 ص 317
81.کافی ج 3
82. عبادات و حکمت آن نوشته علامه حسن حسن زاده عاملی
83.کلینی ج 2 ص 473
84.کلینی ج2 ص 474
85.کلینی ج 2 ص 476
86.سفینه البحار 1 ص 448
87.بحار ج 9 ص 323
88.بحار ج 9 ص 318
89.نهج الیلاغه خطبه 110
90.مائده آیه 35
91.وفاء الوفاء ج ص 215
92.بجار ج 90 ص 343 باب اوقات و حالات دعا
93.بحار ج 90 ص 345
94.بحار ج 90 ص 535
95.بحار ج 90 ص 354
96.بحار ج 90 ص 360
97.سفینه البحار ج 1 ص 449
98.میزان الحکمه باب الدعاء
99.برگرفته شده از کتاب رمضان ماه خدا ص 192
100.سوره ابراهیم آیه 24
ادامه دارد …

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید