ویژه نامه روز دوازدهم ضیافت الهی

ویژه نامه روز دوازدهم ضیافت الهی

نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد

دعای روز دوازدهم
اَللّهُمَّ زَیِّنّى فیهِ بِالسَِّتْرِ وَالْعَفافِ وَاسْتُرْنى
خدایا در این ماه مرا به زیور پوشش از گناه و پاکدامنى بیاراى
فیهِ بِلِباسِ الْقُنُوعِ وَالْکِفافِ وَاحْمِلْنى فیهِ عَلَى الْعَدْلِ وَالاِْنْصافِ
و جامه قناعت و اکتفاى به مقدار حاجت را به برم کن و وادارم کن در این روز به عدالت و انصاف
وَ امِنّى فیهِ مِنْ کُلِّ ما اَخافُ بِعِصْمَتِکَ یا عِصْمَهَ الْخاَّئِفینَ
و ایمنیم بخش در آن از هر چه که از آن مى ترسم به نگهدارى خودت اى نگهدارنده ترسناکان

زلال وحی
معارفی پیرامون قرآن(2)
کتاب هدایت و رحمت
اوصاف قرآن کریم بسیار زیاد و الهام بخش است و اگر بنا شود همه را مطرح کنیم مثنوى هفتاد من کاغذ شود ، از این رو به آیاتى که قرآن را به عنوان رحمت مطرح فرموده اشاره مى شود و براى آگاهى از سایر صفات به کتاب ها و مصادر مربوطه مراجعه نمایید .
نه بار در آیات شریفه قرآنیه تذکر داده شده است که این کتاب آسمانى مایه هدایت و رحمت است ، در سوره مبارکه انعام از آیه 154 تا آیه 157 به بحث صراط مستقیم الهى و کتاب آسمانى مى پردازد ، از جمله مى فرماید : «سپس به موسى کتاب دادیم براى این که نعمت خود را بر آنان که نیکى کردند کامل کنیم ، و براى اینکه همه احکام و معارفى که مورد نیاز بنى اسرائیل بود ، تفصیل و توضیح دهیم و براى این که هدایت و رحمت بر آنان باشد تا به دیدار پاداش و مقام قرب پروردگارشان ایمان آورند .
و این قرآن کتابى پرفایده است که ما آن را نازل کردیم پس آن را پیروى کنید و از مخالفت با آن بپرهیزید تا مشمول رحمت شوید.
آرى ، قرآن را نازل کردیم تا شما مشرکان نگویید : کتاب آسمانى فقط بر دو گروه پیش از ما یهود و نصارى نازل شد و چون به لغت ما نبود از یاد گرفتن قرائت آنان و آموزششان بى خبر ماندیم.
یا نگویید : اگر کتاب آسمانى بر ما نازل مى شد ، مسلماً از آن دو گروه راه یافته تر بودیم ، اینک برهانى آشکار و هدایت و رحمتى از سوى پروردگارتان براى شما آمد ، پس ستمکارتر از کسى که آیات خدا را تکذیب کند و از آن ها روى بگرداند کیست ؟ به زودى کسانى را که از آیات ما روى مى گردانند ، به خاطرِ روى گرداندنشان به عذابى سخت مجازات خواهیم کرد».
نظیر همین تعبیر هدى و رحمه در این آیات آمده است : اعراف ( 7 ) : 52 ; یونس ( 10 ) : 57 ; یوسف ( 12 ) : 111 ; نحل ( 16 ) : 64 و 89 ; نمل ( 27 ) : 77 ; لقمان ( 31 ) : 3 .
قرآن کریم سفره رحمت
یکى از سوره هاى قرآن که به عروس قرآن موسوم است سوره الرحمن است که فهرستى گسترده از نعمت ها و موهبت هاى خداى رحمان را پیش چشم انسان مى گشاید ، در این سوره شریفه از هر نعمتى از دنیا ، آخرت ، فرشته ، انسان ، جن ، سیر کمالى موجودات سعادت ، بهشت ابدى و نعمت هاى ظاهرى و باطنى او سخن رفته است
در آغاز این فهرست صف الرحمن و رحمت و تفضل خدا مطرح است و اولین نعمتى که خود خدا از میان رحمت هاى بى انتهایش مطرح مى‌فرماید نعمت قرآن است .
« الرَّحْمنُ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خَلَقَ الاِْنسَانَ * عَلَّمَهُ الْبَیَانَ ؛ خداى رحمان * قرآن را تعلیم داد * انسان را آفرید * به او بیان آموخت» .
این آیات نورانى نشان مى دهد که قرآن کریم آخرین کتاب آسمانى ، اولین و مهم ترین و پربارترین نعمت اوست ، در سایه عمل به این برنامه است که قابلیت دریافت رحمت و تفضل الهى در مراحل بعدى به دست مى آید و استعدادها شکوفا و هر خسى کسى مى گردد و به مقام انسانیت که کمال نهایى است مى رسد ، خداى سبحان این مائده رحمت را به عنوان تبیان به مردم شناسانیده است .
« وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَىْء وَهُدىً وَرَحْمَهً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ ؛ و این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر هر چیزى و هدایت و رحمت و مژده‌اى براى تسلیم شدگان به فرمان هاى خداست» .
هر چیزى که در تأمین سعادت انسان ها سهم مؤثر دارد در این کتاب الهى بیان شده است و اگر انجام کارى سعادت بشر را فراهم کند در قرآن آمده است ، همچنین اگر ارتکاب عملى باعث شقاوت و بدبختى انسان ها مى شود مطرح شده و فرمان آمده که از آن بپرهیزند.
قرآن مجید براى جهان آفرینش آغازى قائل است به نام مبدأ که فیض خلقت از آنجا شروع شده و انجامى به نام معاد که نظام هستى به آن سمت مى رود و مسیرى به نام صراط مستقیم و دین که با پیمودن این مسیر و راه صحیح باید به آن مقصد رسید همه معارف دین در همین سه بخش مبدأ و معاد و صراط آمده است.
حضرت امیرالمؤمنین على بن ابى طالب (علیهما السلام) براى این که ما را به اهمیت این سه حقیقت فراگیر آگاه کنند در روایتى مى فرمایند : « رَحِمَ اللهُ امرءً عَرَفَ مِنْ أیْنَ وَفِى أیْنَ وَ إلى أیْنَ ؟ ؛ خدا رحمت کند کسى را که بشناسد از کجاست و در کجاست و به سوى کجا روان است».
یعنى خدا رحمت کند انسانى را که خداى خود را مى شناسد و آشناى به توحید و مبداء شناس است و بفهمد که اکنون در کجاست و در چه جهت و وضعیتى قرار دارد و باید در چه راهى گام بردارد و صراط شناس باشد و تشخیص دهد به کدام مقصد در حرکت است و معاد شناس باشد.

احسن الحدیث
پروردگار مهربان از قرآن مجید به عنوان احسن الحدیث یاد مى کند ، یعنى بهترین و نیکوترین و زیباترین سخن ، با این که حضرت حق کتاب هاى آسمانى متعدد و الهام ها و احادیث قدسیه دارد ولى درباره این احسان و تفضل خاص خود بر بشر مى فرماید : «اللهُ نَزَّلَ أَحْسَنَ الْحَدِیثِ کِتَاباً مُتَشَابِهاً مَثَانِىَ تَقْشَعِرُّ مِنْهُ جُلُودُ الَّذِینَ یَخْشَوْنَ رَبَّهُمْ ؛ خدا نیکوترین سخن را نازل کرد ، کتابى که آیاتش در نظم ، زیبایى ، فصاحت ، بلاغت و عمق محتوا شبیه یکدیگر است ، مشتمل بر داستان هاى پندآموز و امر ، نهى ، وعده ، وعید ، حلال و حرام است ; از شنیدن آیاتش پوست کسانى که از پروردگارشان مى هراسند به هم جمع مى شود».
قرآن برترین کلامى است که خدا نازل فرموده است ، چه از نظر الفاظ و عبارات و چه از نظر فصاحت و بلاغت و چه از نظر معنى و مضمونى که غنى و انسان ساز است.
اگر سخنى بهتر و عمیق تر از این امکان داشت بى تردید خداى تعالى آن را براى پیامبر (صلى الله علیه وآله) که خاتم پیامبران اوست نازل مى کرد.
اگر کلام و پیامى بالاتر از قرآن قابل فرض بود ممکن نبود که خداى مهربان آن را به دست آخرین پیامبرش ابلاغ نفرماید ، زیرا نه خدا جاهل به حقایق یا ناتوان و عاجز است و نه بخیل، خدایى که بر هر کارى و بر هر چیزى قادر است: « وَهُوَ عَلَى کُلِّ شَىْء قَدِیرٌ ؛ و او بر هر کارى تواناست».
از عطا کردن پیام بهتر و بالاتر به پیامبرش عاجز نیست و نیز خدا از هر عیب و نقصى از جمله بخل پاک و منزه است چنان که مکرر در آیات قرآن به وسیله لغت تسبیح و مشتقاتش به پاکى او از هر عیب و نقصى اشاره شده است ، بنابراین قرآن کریم بهترین پیام و کامل ترین ره آوردِ جاودانى وبرترین نعمت الهى و سفره رحمت گسترده و واسعه حق است و کلامى برتر از آن ممکن نخواهد بود.
منبع: کتاب جاوه‌های رحمت الهی

کلام نور
حکمت های شگرف
حکمت133 نهج البلاغه: اقسام مردم و دنیا (اخلاقى)
قَالَ الامام علیٌ [علیه السلام] الدُّنْیَا دَارُ مَمَرٍّ لَا دَارُ مَقَرٍّ وَ النَّاسُ فِیهَا رَجُلَانِ رَجُلٌ بَاعَ فِیهَا نَفْسَهُ فَأَوْبَقَهَا وَ رَجُلٌ ابْتَاعَ نَفْسَهُ فَأَعْتَقَهَا.
حضرت علی(علیه السلام) فرمودند : دنیا گذرگاه عبور است ، نه جاى ماندن ؛ و مردم در آن دو دسته اند : یکى آن که خود را فروخت و به تباهى کشاند ، و دیگرى آن که خود را خرید و آزاد کرد.
حکمت 134 : حقوق دوستان(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] لَا یَکُونُ الصَّدِیقُ صَدِیقاً حَتَّى یَحْفَظَ أَخَاهُ فِى ثَلَاثٍ فِى نَکْبَتِهِ وَ غَیْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : دوست ، دوست نیست مگر آن که حقوق برادرش را در سه جایگاه نگهبان باشد : در روزگار گرفتارى ، آن هنگام که حضور ندارد ، و پس از مرگ.
حکمت 135 : چهار ارزش برتر (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أُعْطِیَ أَرْبَعاً لَمْ یُحْرَمْ أَرْبَعاً مَنْ أُعْطِیَ الدُّعَاءَ لَمْ یُحْرَمِ الْإِجَابَهَ وَ مَنْ أُعْطِیَ التَّوْبَهَ لَمْ یُحْرَمِ الْقَبُولَ وَ مَنْ أُعْطِیَ الِاسْتِغْفَارَ لَمْ یُحْرَمِ الْمَغْفِرَهَ وَ مَنْ أُعْطِیَ الشُّکْرَ لَمْ یُحْرَمِ الزِّیَادَهَ .
قال الرضى و تصدیق ذلک کتاب الله قال الله فى الدعاء ادْعُونِى أَسْتَجِبْ لَکُمْ و قال فى الاستغفار وَ مَنْ یَعْمَلْ سُوءاً أَوْ یَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ یَسْتَغْفِرِ اللَّهَ یَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحِیماً و قال فى الشکر لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ و قال فى التوبه إِنَّمَا التَّوْبَهُ عَلَى اللَّهِ لِلَّذِینَ یَعْمَلُونَ السُّوءَ بِجَهالَهٍ ثُمَّ یَتُوبُونَ مِنْ قَرِیبٍ فَأُولئِکَ یَتُوبُ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ کانَ اللَّهُ عَلِیماً حَکِیماً.
درود خدا بر ایشان، فرمودند : کسى را که چهار چیز دادند ، از چهار چیز محروم نباشد : با دعا از اجابت کردن ، با توبه از پذیرفته شدن ، با استغفار از آمرزش گناه ، با شکرگزارى از فزونى نعمت ها .
سید رضى مى گوید : (و این حقیقت مورد تصدیق کتاب الهى است که در مورد دعا گفته است :” مرا بخوانید تا خواسته هاى شما را بپردازم .” (قرآن کریم ، سوره مؤمن ، آیه 60) در مورد استغفار گفته است :”هر آن که به بدى دست یابد یا بر خود ستم روا دارد و آز پس به درگاه خدا استغفار کند ، خداى را آمرزش گر و مهربان یابد”. (قرآن کریم سوره نساء ، آیه 110) در مورد سپاس فرموده است :” بى شک اگر سپاس گزارید ، نعمت مى افزایم “. ( قرآن کریم ، سوره ابراهیم ، آیه 7) و در مورد توبه فرموده است :” تنها توبه را خداوند از کسانى مى پذیرد که از سر نادانى به کار زشتى دست مى یابند و تا دیر نشده است باز مى گردند ، تنها چنین کسانند که خداوند در موردشان تجدید نظر مى کند ، که خدا دانا و حکیم است “.(قرآن کریم ،سوره نساء ، آیه 17)
حکمت 136 : فلسفه احکام الهى (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الصَّلَاهُ قُرْبَانُ کُلِّ تَقِیٍّ وَ الْحَجُّ جِهَادُ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ زَکَاهٌ وَ زَکَاهُ الْبَدَنِ الصِّیَامُ وَ جِهَادُ الْمَرْأَهِ حُسْنُ التَّبَعُّلِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : نماز موجب نزدیکى هر پارسایى به خداست ، و حج جهاد هر ناتوان است . هر چیزى زکاتى دارد ، و زکات تن ، روزه و جهاد زن ، نیکو شوهر دارى است.
حکمت 137: صدقه را نزول روزى(اخلاقى، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] اسْتَنْزِلُوا الرِّزْقَ بِالصَّدَقَهِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : آن که پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
حکمت 138 : نقش پاداش الهى در انفاق (اخلاقى، اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَیْقَنَ بِالْخَلَفِ جَادَ بِالْعَطِیَّهِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : آن که پاداش الهى را باور دارد ، در بخشش سخاوتمند است.
حکمت 139 : تناسب امداد الهى با نیازها (اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] تَنْزِلُ الْمَعُونَهُ عَلَى قَدْرِ الْمَئُونَهِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : کمک الهى به اندازه نیاز فرود مى آید.
حکمت 140: قناعت و بى نیازى (اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَا عَالَ مَنِ اقْتَصَدَ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : آن که میانه روى کند تهیدست نخواهد شد.
حکمت 141 : راه آسایش (اجتماعى، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] قِلَّهُ الْعِیَالِ أَحَدُ الْیَسَارَیْنِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : اندک بودن تعداد زن و فرزند یکى از دو آسایش است.
حکمت 142: دوستى ها و خردمندى(اخلاقى، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] التَّوَدُّدُ نِصْفُ الْعَقْلِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : دوستى کردن نیمى از خردمندى است.
حکمت 143 : غمها و پیرى زودرس (اخلاقى،بهداشت روانى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْهَمُّ نِصْفُ الْهَرَمِ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : اندوه خوردن ، نیمى از پیرى است.
حکمت 144 : تناسب بردبارى با مصیبتها (اخلاقى، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] یَنْزِلُ الصَّبْرُ عَلَى قَدْرِ الْمُصِیبَهِ وَ مَنْ ضَرَبَ یَدَهُ عَلَى فَخِذِهِ عِنْدَ مُصِیبَتِهِ حَبِطَ عَمَلُهُ .
درود خدا بر ایشان، فرمودند : صبر با اندازه مصیبت فرود آید ، و آن که در مصیبت بى تاب بر رانش زند ، اجرش نابود مى گردد.

عزیزآل یاسین
الطاف مهدوی
حضرت بقیه الله (علیه السلام) آخرین بازمانده از دوازده جانشین پاک پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند، همان بزرگواری که خداوند متعال در بین تمام انبیاء و جانشینان آنها، ایشان را برای اصلاح جهان برگزیده است. خداوند متعال، به دلیل همین عظمت و بزرگی و محبت به آن بزرگوار، به سبب ایشان، بلا را از خاندان و شیعیان آن حضرت بر طرف می گرداند.
حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) در این باره می فرمایند: «انا خاتم الاوصیاء و بی یدفع الله البلاء عن اهلی و شیعتی»«من آخرین جانشین (پیامبر اسلام) هستم و خداوند، به سبب من، بلا را از خاندان و شیعیانم دور می گرداند. (1)
امام زمان (علیه السلام) پدری دلسوز برای امت است. با این که ما بارها نشان داده ایم که در پیروی از امامان خود (علیهم السلام) کوتاهی داریم، اما حضرت مهدی (علیه السلام) نظر لطف و محبت و مهربانی خویش را از ما دریغ نکرده اند.
ایشان در این باره می فرمایند: «انا غیر مهملین لمراعاتکم و لاناسین لذکرکم»، «ما در رعایت حال شما کوتاهی نداریم، و یاد شما را فراموش نمی کنیم.» (2)
همچنین در جایی دیگر می فرمایند: «ولولا ما عندنا من محبّه صلاحکم و رحمتکم و الاشفاق علیکم لکنا عن مخاطبتکم فی شغل»، «اگر این گونه نبود که ما دوستدار اصلاح کار شما هستیم و به شما نظر لطف و رحمت داریم، از توجه و التفات به شما به دلیل کارهای ناپسندتان احتراز می کردیم.» (3)
نیم نگاه تو مرا، پادشه جهان کند
گرچه همیشه غافل از درگه تو گدا بود
گر سحری نظر کنی، غم زدلم برون شود
غمزه ی چشم مست تو، درد مرا شفا بود(4)

پی نوشت :

1- بحار الانوار، ج 52، ص 30.
2- بحار الانوار، ج 53، ص 175.
3- بحار الانوار، ج 53، ص 179.
4- سروده ی آقای نوروز اکبری زادگان.
منبع: بحارالانوار

مواعظ جاوید
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) از نگاه امام راحل
تمام ابعادی که برای زن و یک انسان متصور است، در حضرت فاطمه ی زهرا (سلام الله علیها) جلوه کرده و بوده است. یک زن معمولی نبوده است، یک زن روحانی، یک زن ملکوتی، یک انسان به تمام معنا انسان، تمام نسخه ی انسانیت، تمام حقیقت زن و تمام حقیقت انسان بوده است. او زن معمولی نیست، او موجود ملکوتی است که درعالم به صورت انسان ظاهر شده است. زنی که تمام خصلت های انبیاء دراوست. زنی که اگر مرد بود، نبی بود. زنی که اگر مرد بود به جای رسول الله بود… حضرت صدیقه ی طاهره (سلام الله علیها) (مانند همه ی انسان ها) از مرتبه ی طبیعت شروع کرده و حرکت کرده است. حرکت معنوی با قدرت الهی، با دست غیبی، با تربیت رسول الله مراحل را طی کرده است رسیده به مرتبه ای که دست همه از آن کوتاه است. (1)
حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) زنی که افتخار خاندان وحی چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد؛ زنی که فضایل او از فضایل بی نهایت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خاندان عصمت و طهارت (علیهم السلام) بود. (2)
حضرت فاطمه (سلام الله علیها) زنی است که در حجره ای کوچک و خانه ای محقر، انسان هایی تربیت کرد که نورآنان از بسیط خاک تا آن سوی افلاک و از عالم ملک تا آن سوی ملکوت اعلی می درخشد. صلوات و سلام خداوند تعالی بر این حجره ی محقری که جلوگاه نور عظمت الهی و پرورشگاه ز بندگان اولاد آدم است. (3)
الگو حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. الگو پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) است. وقتی مملکتمان اسلامی است، وقتی می توانیم اداعا کنیم جمهوری اسلامی داریم که تمام این معانی که دراسلام است، تحقق پیدا کند. (4)

پی نوشت :

1- صحیفه ی نور، ج6، ص 185.
2- صحیفه ی نور، ج12، ص 72.
3- صحیفه ی نور، ج16، ص 125.
4- صحیفه ی نور، ج7، ص 17.
منبع: صحیفه نور

در محضر ولایت
ماه رمضان، ماهى است که مى‌شود با تذکّر و توجّه در آن، به جبرانِ کرده‌هاى ناپسند پرداخت. در «دعاى ابوحمزه»، عبارتى بسیار تکان‌دهنده وجود دارد؛ که آن عبارت، این است: «و اعلم انّک للرّاجى بموضع اجابهٍ و للملهوفین بمرصد اغاثهٍ و انّ فى اللّهف الى جودک و الرّضا بقضائک عوضاً من منع الباخلین و مندوحهً عمّا فى ایدى المستأثرین و انّ الراحل الیک قریبُ المسافهِ و انّک لا تحتجب عن خلقک الاّ ان تحجبهم الاعمال دونک.» فرد دعا خوان و ثناگو، عرض مى‌کند: «اى خداى من! من امید به تو را بر امید به غیر تو ترجیح دادم. پناه آوردن به تو را جایگزینِ پناه بردن به دیگران کردم و مى‌دانم اگر کسى به سوى تو بیاید، راه نزدیک است…»
هر جا هستید، هر که هستید، در هر لباسى هستید، در هر سنّى هستید؛ اى جوان! اى پسر و دختر جوان! اى مرد و زن میانسال! اى پیرمردان و پیرزنان! اى فقرا! اى اغنیا! اى علما! اى متوسّطالسوادها! هر که هستید، اگر احساس نیاز به خدا مى‌کنید – که هر انسانِ سالمى این احساس را مى‌کند – بدانید که خدا نزدیک است! یک لحظه دلتان را به خدا متوجّه کنید؛ جواب را خواهید شنید. ممکن نیست کسى با خدا از روى دل حرف بزند، ولى جواب الهى را نشنود! خدا به ما جواب مى‌دهد. وقتى دیدید دلِ شما ناگهان منقلب شد، این همان جوابِ خداست. وقتى دیدید اشکِ شما جارى شد، وقتى دیدید روح شما به اهتزار در آمد، وقتى دیدید طلب، با همه‌ى وجود از سر تا پاى شما جارى شد، بدانید این همان پاسخ الهى است.
منبع: برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در خطبه‌هاى نماز جمعه‌ى سوم رمضان1415، 14/11/73

شمیم هدایت
استخفاف و تضییع نماز
اگر انسانی از نماز فاصله گرفت، اگر جوانی به نماز بی اعتنا شد و خدای ناکرده از به جا آوردن نماز سرباز زد و یا با بی رغبتی واز روی بی میلی با شکل غیر مؤدبانه و غیرصحیح، آن را اقامه کرد، یقین بداند که دیگر، نه تنها هدایتی در کار نیست و دست عنایت خداوندی، از سر او برداشته خواهد شد، بلکه از همه ی مواهب معنوی نیز بی بهره خواهد ماند. مثالی می زنم، لامپی را که شما هر شب به هنگام تاریک شدن هوا روشن می کنید، از طریق سیم به محلی متصل است که به آن کارخانه ی برق می گویند، حال تصور کنید که این کارخانه، اگر برای حتی یک لحظه، این ارتباط و اتصال را قطع کند، چه اتفاقی می افتد!! بلافاصله چراغ خاموش شده و شما در تاریکی محض فرو می روید. وضع انسان نیز چنین است، اگر پروردگار عالم، بنده ای را یک لحظه و یک آن به خودش واگذارد و به عبارت دیگر، دست عنایتش را از سر او بردارد، ضلالت و گمراهی و بدبختی، او را فرا می گیرد و گاه به حدی سقوط می کند که برگشتن او اگر محال نباشد، کاری بس مشکل و دشوار است. خداوند به چنین افرادی و عده ی عذاب الیم و آتش دوزخ داده است: فخلف من بعدهم خلف اضاعوا الصلوه واتبعوا الشهوات فسوف یلقون غیّا.
«اما پس از آنان، فرزندان ناشایسته ای روی کار آمدند که نماز را تباه کردند و از شهوات پیروی خمودند، و به زودی (مجازات) گمراهی خود را خواهند دید.»(1)
استخفاف و کوچک شماردن نماز، از گناهان بزرگ و دارای عواقبل بسیار وحشتناکی است .
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: وقتی بنده ای نمازش را کوچک می شمارد، خدای متعال به ملائکه اش خطاب می کند: آیا بنده ی مرا نمی بینید، گویا گمان می کند کسی غیر از من حاجاتش را برآورده می سازد؛ آیا نمی داند که رفع نیازش به دست من است؟! (2)

پی نوشت :

1- سوره مریم، آیه ی 59.
2- اصول کافی، ج 3، ص 269.
منبع: کتاب اخلاق و جوان حضرت آیت الله العظمی مظاهری (دامت برکاته) ص 46 و 47

نکته های ناب
حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند:
«هر کس به یاد خداوند سبحان باشد؛ خداوند دلش را زنده و عقل و خردش را نورانی و روشن فرماید.»
غررالحکم ص 690.
دلم بی وصل تو شادی نبینه
به غیر از محنت آزادی نبینه
خراب آباد دل، بی مقدم تو
الهی هرگز آبادی نبینه
باباطاهر
عاقبت اعراض از یاد خدا
خداوند متعال در آیه ی 123 سوره ی طه می فرماید: «هر کس از یاد من اعراض کند، زندگی بر او سخت خواهد گشت و در قیامت او را نابینا محشور گردانم.»
حق شکم
حضرت امام سجاد می فرمایند: «حق شکم این است که ظرف حرامش قرار ندهی و آن گاه که سیر شدی، بیشتر نخوری.»
مکارم الاخلاق، ص 419
لقمه کآمد از طریق مشتبه
خون خور و خاک و بر آن دندان منه
کآن تو را در راه دین مفتون کند
نور عرفان از دلت بیرون کند
با الهی نامه
الهی! از من آهی و از تو نگاهی.
الهی! تو را دارم، چه کم دارم، پس چه غم دارم.
برگرفته از الهی نامه ی حضرت آیت الله حسن زاده آملی ( دامت برکاته)

دل نوشته
مجال رحمت
معصومه زارع
ماه رمضان، گاهِ لرزش دل است و چرخیدن ناگاه زبان کائنات به تسبیح.
فورانِ حس خواهش است برای وجدان بیداری که در طلب حسی رهاتر، به تکاپو افتاده.
برای کسی که در گیر و دارِ هراس و هوس، سرگردان وادی نفس خویش مانده، رمضان مجال سامان گرفتنی است که با سکوتِ وسوسه‌ها دست می‌دهد.
اصلاً رمضان، تمام روزهایش عید است که امام علی علیه‌السلام در بلاغت کلام خویش فرمودند: «هر روز که گناه نشود آن روز عید است.» قدم نهادن در این عیدستان، شمیم غفران را در مشام جان می‌دواند و از چشمه‌سار رحمت، تشنگی این سال‌های هبوط را فرو می‌نشاند.
نسیم رحمت حق از لای درختان بهشت می‌آید
منسیه علیمرادی
از مناره‌های بلند عرش، ندای ملکوتی «شَهْرُ رَمَضانُ الَّذی اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنْ…، »، بلند است. تمام کائنات، از شمیم یاس‌های بهشتی، سرریز می‌شوند. دوباره همه سرها، رو به آسمان بلند می‌شوند و این بیدار شدن از خواب زندگی، احیای درختان خزان کشیده در بهار طبیعت را یادآور می‌شود؛ این بهارِ قرآن و رویش سبزه‌های خوشرنگِ خلوص و ایمان و آن بهار، و برآمدن گل‌های صحرایی، هردو، سیر به سوی جنبش و گذر از سکون و سستی است.
خدایا! در این ماه، مرا از بند عبادت بی‌تفکر و تأمل رهایی بخش و روزه دل را نصیبم کن که عیار و ارزش آن، به اندیشه و تفکر است.
خدایا! روزه شکم را بهایی نیست؛ که رنجی است بی‌گنج، و خاکی است بی‌بذر.
امام علی علیه‌السلام : «صِیامُ الْقَلْبِ عَنِ الْفِکْرِ فی الْاَثامِ أفْضَلُ مِنْ صِیامِ الْبَطْنِ عَنِ الطَّعامِ».
«روزه دل، از اندیشیدن به گناهان، برتر از روزه شکم، از غذاخوردن است».

یاد ابرار
فقیه عارف
حضرت آیت الله سید ابوالقاسم دهکردی اصفهانی (رحمت الله علیه) روز شنبه اول ماه مبارک رجب سال 1372 هـ.ق در شهرکرد به دنیا آمدند. ایشان در محضر علمای بزرگ شهر اصفهان با توجه به استعداد فوق العاده ای که داشتند در 15 سالگی به درجه ی اجتهاد نایل شدند. در 29 سالگی جهت تکمیل تحصیلات عازم عراق می شوند. آن بزرگوار در سال 1309 هـ.ق ، به اصفهان برگشتند و به تدریس علوم اسلامی مشغول شدند. ثمره ی بیش از چهل سال تدریس ایشان، تربیت جمع بسیاری ازدانشمندان دینی و مجتهدان عالی مقام است.
بزرگانی چون حضرت آیت الله العظمی بروجردی، حضرت امام خمینی، حضرت آیت الله مرعشی نجفی (رحمت الله علیهم) از محضر ایشان بهره ها بردند. حدود 24 جلد کتاب در فقه،اصول فقه، تفسیر، حدیث، اخلاق و عرفان از این فقیه عارف به یادگار مانده است.
سرانجام بعداز81 سال و 3 ماه عمر پربرکت، روز یکشنبه ششم شوال 1353 هـ.ق، روح آن عالم ربانی و عارف واصل به ملکوت اعلی پیوست و روز بعد، جمعیت بسیاری با پای پیاده پیکر پاک حضرت آیت الله دهکردی (رحمت الله علیه) را به طرف بارگاه حضرت زینب (سلام الله علیها) تشییع و در آن مکان مقدس به خاک سپردند.
آن بزرگوار در زندگی نامه ی خود درباره ی ایام جوانی خود چنین نوشته اند:
رحمت خدای رحمان مرا فراگرفت و به عبادت و مجاهدت نفسانی و اصلاح حال خود روی آوردم.به تحصیل علوم و معارف به شیوه ی پسندیده مشغول شدم و تلاش روزانه را به شب زنده داری متصل کردم. همواره و در جمیع حالات به خداوند متعال و رئوف پناه بردم و به اولیای خداوند، سروران خلایق و شافعان ضعیفان، ائمه اطهار(علیهم السلام) توسل داشتم.
ایشان در نصایحی می فرمایند: «میانه روی را در همه ی کارها داشته باشید تا به حسرت و پشیمانی و ندانم کاری گرفتار نشوید. قناعت را پیشه ی خود کنید؛ چون قناعت گنجینه ای تمام نشدنی است. از حرص و طمع پیروی از هوای نفس پرهیزکنید؛ زیرا این خصلت ها، ذلت، انحراف از حق و شرک به خدای عظیم را در پی دارد.
ایشان در جای دیگر می فرمایند:
اوقات عمرتان را سه بخش کنید: بخشی از آن را در تحصیل علوم، معارف و کسب کمالات و فضایل مصروف دارید؛ بخش دیگر را به عبادات و طاعات از روی اخلاص و توجه به کارگیرید و بخش سوم را به امورات مادی زندگی، و تحصیل معاش مشعول باشید.
منبع: برگرفته از کتاب آفتاب علم و منبرالوسیله، مجید جلالی دهکردی

حکایت ها و پندها
مکافات عمل
در یکی از شهرهای سرزمین بخارا، زرگری ثروتمند زندگی می کرد، مردی را به عنوان نوکر استخدام کرده بود تا سقا و آب آورخانه ی او باشد، آن مرد سقا، سی سال در خانه ی او بود و برای اهل خانه آب می آورد و در این مدت هرگز با چشم بد به ناموس زرگر نگاه نکرد و کاملا عفت و پاکی خود را حفظ نمود. ولی روزی چشم مرد سقا به دستبند همسر زرگر افتاد، ناگاه دست زن را گرفت و فشرد. پس از این حادثه مرد سقا از خانه بیرون رفت و زرگر به خانه آمد. همسرش به او گفت: «راستش را بگو بدانم تو امروز در بازار چه کردی؟» زرگر گفت: هیچ کاری نکرده ام زن اصرار کرد، حقیقت را بگو، به خاطر بیاور چه کردی؟
زرگر گفت: امروز زنی دست خود را گشود تا دستنبند طلا به دست خود کند، من از روی شهوت دست او را گرفتم و فشردم.
همسراوگفت: الله اکبر زرگرگفت: چرا تکبیر گفتی؟! همسر، جریان آن مرد سقا که بی عفتی کرد را برای شوهرش تعریف کرد. زرگر دریافت که این کار، نمونه ای از مکافات عملش بوده است که گفته اند:
هر که افتد نظرش در پی ناموس کسی
پی ناموس وی افتد نظر بوالهوسی
منبع: حکایتهای شنیدنی،محمد محمدی ری شهری

معرفی کتاب
کتاب «داستانهایی از انوار آسمانی»
«به مردم بگو که از شما هیچ اجری و مزدی نمی خواهم مگر مودّت اهل بیت و نزدیکانم» (سوره ی نور، آیه ی 23)
در این کتاب سعی شده که در قالب داستان، در رفتار و گفتار و زندگی ائمه ی معصومین (علیهم السلام) مطالعه و تحقیق بنماید تا این انوار آسمانی را خوب بشناسیم و بدانیم راه نجات را از چه طریق به مانشان می دهند تا با پپیمودن این صراط مستقیم به کمال برسیم.
مؤلف: ر- یوسفی
ناشر: انتشارات مهدی یار (قم)
کتاب «پیامهای عاشورا»
«مرگ سرخ به از زندگی ننگین است.»
باید امام عشق را در جاذبه های جاودانه ی کربلا و عاشورا پیدا کرد. اگر پیام های عاشورا را بشناسیم و در زندگی خود به کار گیریم. همواره در اردوی حضرت اباعبدالله حسین (علیه-السلام) می توانیم وارد شویم و در برابر هر ستم و ستمکاری بخروشیم. و با دیگر آزادگان شهادت طلب بجوشیم و همواره از کاسه ی عشق حسینی در کربلایی به وسعت همه ی تاریخ، زلال حقیقت بنوشیم.
مؤلف محترم در این کتاب سعی وافری در تبیین چگونگی تحقق این مهم دارد.
مؤلف: مرحوم حجت الاسلام دشتی
ناشر: مؤسسه تحقیقاتی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) –قم
کتاب «رزق – روزی – رفاه»
انواع رزق کدامند؟ و بهترین و برترین روزی ها کدامند؟ عوامل افزایش روزی خانوادها و اسباب تنگی معیشت چیست؟ در این کتاب، پیش از پرداختن به این پرسشها از معنای رزق و مصادیق آن آگاه می شویم و درباره ی رازقیت خداوند متعال در جلوه های گوناگون از معارف ناب استفاده می کنیم.
مؤلف: احمد لقمانی
ناشر: انتشارات سابقون (قم)
کتاب «هدف آفرینش»
چرا خداوند انسانها را آفرید؟ هدف از زندگی چیست؟ سعادت و جاودانگی ما درچیست؟ با یافتن پاسخ این سؤالها چهره ی هستی در نگاه انسان عوض می شود و نگرش او را به آفرینش تغییر می یابد. و هدف این نوشتار این است تا همه ی ما بیشتر و بهتر از همیشه، هدفمند و پویا به مرز شناخت و بلندای جاودانگی دست یابیم.
مؤلف: احمد لقمانی
ناشر: انتشارات سابقون (قم)
کتاب «زبان، کلید بهشت و جهنم»
حضرت امام محمد باقر (علیه السلام) می فرمایند: «راستی که این زبان کلید هر خوبی و بدی است» در این کتاب تلاش شده تا مطالبی پیرامون موقعیت، عظمت، مسؤولیتها فواید و آفات زبان که در تکامل یا انحطاط فرد و جامعه اثرات فراوانی دارد را در کلام خدای تعالی و اهل بیت (علیهم السلام) بیان کند.
مؤلفان: زین العابدین احمدی و حسن علی احمدی
ناشر: انتشارات میثم تمار

احکام
پرسش: حکم شنیدن موسیقی در صورت روزه دار بودن چیست؟
پاسخ: اگر در حال روزه موسیقی حرام گوش کند، روزه‌اش باطل نمی شود، بلکه گناهی که کرده مؤاخذه و عذاب خودش را خواهد داشت و روزه‌ای که گرفته، ثواب خود را دارد. چنین فردی باید بداند که انجام گناه انسان را از تقوا دور می دارد.
پرسش: اگر والدین از روزه گرفتن فرزند ممانعت کنند وظیفه چیست؟
پاسخ: برای‌ انجام‌ دادن‌ روزه‌ واجب‌ نیازی‌ به‌ اجازه‌ پدر نیست‌ و باید روزه‌ را بگیرد چون‌ فرمان‌ خدا بر فرمان‌ پدر مقدم‌ است‌.
پرسش: روزه افرادی که نماز نمی خوانند، چه حکمی دارد؟
پاسخ: ترک نماز یکی از گناهان کبیره است و در مورد مذمت آن روایات فراوانی وارد شده است امّا از لحاظ شرعی به صحت روزه اشکالی وارد نمی کند و کسی که روزه می گیرد و نماز نمی خواند مقداری از تکالیف شرعیه را انجام داده است چون این دو عمل جداگانه‌ای هستند و نیت‌های متفاوت دارند. ولی از آنجایی که تمام ابعاد و احکام مقدس اسلام بر اساس حکمت و مصلحت می باشد لذا ترک نماز خسارات جبران ناپذیری بر ایمان خواهد داشت. زیرا نماز و روزه هر دو عمل جداگانه‌ای هستند و هر کدام احکام مستقلی برای خود دارند.
منبع: درگاه پاسخگویی به مسایل دینی=

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید