نقش روزه در مبارزه با چاقی

نقش روزه در مبارزه با چاقی

برنامه معین و مشخص سالیانه ای که اسلام تحت عنوان « روزه و روزه داری » برای پیروان خود جزء اهم وظایف و افضل فرایض قرار داده است، بر خلاف آنچه که ظاهربینان از قضاوت های عامیانه خود، یک عبارت صوری و یک رژیم ساده و عادی نتیجه می گیرند، برنامه ای است کاملاً منظم و اصولی که از جهات مختلف برای تأمین سلامتی بشر مفید و ضروری است.

روزه داری با آن اصول و روشی که در اسلام مطرح شده و به موازات سایر تعالیم اسلامی به معرض اجرا گذارده می شود، نه تنها از نظر تأمین سلامت جسمی حائز اهمیت است، بلکه از نظر تأمین سلامت روحی نیز قابل توجه بوده و در حقیقت برنامه روزه داری عبارتست از اجرای یک برنامه بهداشتی کامل از نظر بهداشت روانی و جسمی و بدینوسیله است که امنیت فردی و اجتماعی خصوصاً اگر به موازات سایر تعالیم عالیه اسلامی اجرا شود، به معنی کاملی تأمین خواهد گردید.

مبارزه با چاقی در اسلام
در اسلام دو روش خاص برای مبارزه با چاقی وجود دارد که باصطلاح پزشکی یکی پیش گیری و دیگری درمانی است:

1- در پیشگیری از ازیاد چربی، روش اسلام یک مبارزه روزانه است که نه تنها روزی یک بار بلکه روزی دو سه بار انجام می شود؛ یعنی در هر وعده غذا یک بار میبایست مورد توجه پیروان این مکتب قرار گیرد و آن عبارتست از اینکه” مستحب است انسان نیمه سیر از سر سفره بلند شود” یعنی همانطوری که محافل پزشکی غرب امروزه پس از طی مراحل مختلف علمی و تجربی و پس از تحمل خسارت سنگین ناشی از مرگ و میرها و بیماریهای مختلفی مثل تصلب شرائین و ازدیاد کلسترول خون و چاقی و غیره به این نتیجه رسیده اند که تنها راه مبارزه با چاقی عبارتست ازکم خواری.

دستور دیگر اسلام از نظر پیشگیری عبارت است از” منع افراط در هر چیزی اعم از خواب و خوراک و غیره”.

همچنین در ردیف مکروهات و مستحبات آداب غذا خوردن در اسلام دستوراتی است که از لحاظ مبارزه با چاقی و بیماریهای وابسته اش حائزاهمیت بوده و کاملاً بر اصول علمی و موازین فطرت و طبیعت منطبق است که موارد چندی را ذیلاً اشاره می نمائیم:

از مستحبات آداب غذا خورن در اسلام یکی عبارتست از: ” خوردن غذا بعد ازغالب شدن گرسنگی” یعنی مستحب است تا انسان گرسنه نشده است ، لب به غذا نگشاید.

اصولا میل و هوس بیش از عقل و منطق در تغذیه اعمال نفوذ می کند و لذا مراعات اصل اینکه عارضه گرسنگی، احتیاج طبیعی بدن را به غذا را اعلام کند نه میل و هوس به غذا، خود راه هر گونه افطار و تفریط را بسته و از ظهور هر نوع اختلالی جلوگیری می نماید، و به علاوه میزان غذای روزانه همواره متغیر بوده و بر حسب نوع کار و فعالیت، درجه حرارت محیط زندگی، حدود سن، حالات سلامتی و بیماری، اختلالات درونی و غیره فرق می کند که احساس گرسنگی سهل ترین و طبیعی ترین وسیله تشخیص احتیاجات بدن است. البته در دستور فوق غرض از گرسنگی و غلبه آن عبارتست از گرسنگی طبیعی و اشتهای حقیقی نه اشتهای کاذب حاصله از میل و هوس.

2- روش دوم مبارزه اسلام با چاقی، یک مبارزه سالیانه تحت عنوان برنامه ” روزه داری ” است تا اگر انسان در عرض سال به علت طمع یا غفلت یا به هرعلتی از شکم پرستی و پرخوری خودداری نکند و ذخائر بدنی خود را انباشته کند، هنوز فرصت آن را دارد که سالی یک بار چربیهای ذخیره را در طول مدت یکماه روزه داری تدریجاً ، بدون کمترین عوارض و عواقب وخیمی هضم کرده و بار بدن را سبکتر کند، قبل از اینکه سالها چربی به دور اعضای بدن جمع شده و سال به سال کهنه و سفت و سخت شود.

نکته مهم و حساسی که در اینجا نباید فراموش کرد اینست که علی رغم تصورات ظاهر بینان اساساً برنامه روزه داری در اسلام انتخاب رژیم برای لاغری نیست یعنی روزه داری از نظر اسلام بمنظور طرح برنامه هائی برای لاغر شدن نیست، بلکه هدف اصلی و حقیقی اسلام از روزه داری طرح یک برنامه عالی تر است که برخورداری از اثرات مثبت روزه برای لاغر شدن، یک فایده ضمنی از این فریضه است و برای اینکه بدانیم حذف چربی اضافی و مبارزه با چاقی، هنوز هدف اصلی روزه داری در اسلام نیست، کافی است یادآوری کنیم که صحت عمل در روزه داری تابع شرایط چندی است که پرهیز از خوردن یکی از آنها است، مثلا” نیت” قبل از اقدام به روزه گرفتن برای صحت روزه یک شرط اصلی است که بدون آن ، حتی اگر روزه داری از تمام جهات دیگر هم صحیح و مقبول باشد ، روزه باطل است.

اگر فرض کنیم دستورات محافل بهداشتی جهان در مورد مبارزه با چاقی کاملاً اصولی بوده و در این مورد مفید و موثر هم باشند، ولی تعلیم آنها به افکارعمومی و  اجرای آن تعالیم خالی از اشکال نیست زیرا تنها تعلیم دستورات، برای اجرای آنها کافی نیست، یعنی حتی اگر برای مبارزه با چاقی و عوارض ناشی از آن، روش صحیح و اصولی هم پیدا شود، اما باید دید اجرا کننده کیست؟ و چگونه افراد از عهده امیال و هوسهای خود می توانند برآیند؟ و آیا واقعاً آنطور که می دانند، عمل می کنند؟ مگر تنها دانستن یک چیز برای اجرای آن کافی است؟

مگر خود اطباء اروپا و امریکا مضرات سیگار یا مشروبات الکی را نمی دانند؟ یا بیمارانی که با راهنمایی اطباء دلسوز باید از انجام بعضی کارها پرهیز کنند، چنین می کنند؟ پس علم به تنهائی برای اجتناب از ارتکاب کار کافی نیست و بیشتر افراد حتی با داشتن علم و اطلاع، در اثر غفلت وسهل انگاری های غیرقابل اجتناب، دائماً به خطا مرتکب می شوند.

اسلام در روزه داری ،موضوع هضم چربی زاید را هدف اصلی قرار نداده است. همچنین حتی اگر اجرا کنندگان این حکم آسمانی افرادی بیسواد و عامی بوده و از ساختمان شیمیایی چربی ها و از فرمول سوخت و ساز آنها بیخبر باشند، ولی دراجرای این دستور، به اتکاء ایمان راسخ خود همواره موفق می باشند.

ناگفته نماند که هنوز مسلمانان به علت غفلت و سهل انگاری ، اجرای مستحبات و اجتناب از مکروهات مانند مسئله ” نیمه سیر برخاستن از سر سفره” را فراموش کرده و یا به طور غلط ، به خاطر دوری از لذتهای مضر و نا مشروع، در خوردن غذاهای حلال و مشروع افراط می کنند، ولی با این همه آمار مبتلایان به امراض ناشی از چاقی، در بین مسلمانان به مراتب کمتر از ملل غرب است.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید