یکی از پرسش هایی که در مورد امام زمان علیه السلام می شود این است که چه آثار و فوایدی بر وجود امام و رهبری که در اختفا و غیبت به سر می برد، مترتّب است؟ به عبارت دیگر، چرا امام علیه السلام سال ها قبل از ظهور، تولد یافته است و فایده ی وجود آن حضرت چیست؟
لازم است قبل از پاسخ نکته ای تذّکر داده شود و آن این که سؤال مذکور مسأله ی جدیدی نیست که تازه طرح شده باشد، بلکه سال ها قبل از تولد حضرت مهدی علیه السلام مطرح بود. حتّی این پرسش ها همزمان با عصر نزول وحی نیز وجود داشت چنانکه از جابر بن عبدالله انصاری، صحابی بزرگ پیامبر نقل شده است که گفت: هنگامی که آیه ی کریمه ی «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الأَمرِ مِنکُم» (1) نازل شد، به رسول گفتم: خدا و رسول را شناختیم؛ صاحبان امری را که خداوند اطاعت آنان را به اطاعت شما مقرون کرده است، چه کسانی هستند؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند:
«آنان جانشینان من و پیشوایان امّت بعد از من هستند. اول آن ها علی بن ابی طالب است؛ سپس حسن و حسین و علی بن الحسین و
محمّد بن علی که در تورات معروف به باقر است. ای جابر! در آینده ی نزدیک، او را ملاقات خواهی کرد. هنگامی که او را دیدی سلام مرا به او برسان. بعد از او جعفر بن محمّد، موسی بن جعفر، علی بن موسی، محمّد بن علی، علی بن محمّد، حسن بن علی و سپس فرزند حسن، هم نام و هم کنیه ی من و حجت خدا در زمین و ذخیره ی خدا برای بندگان اوست. همان کسی که خداوند، مشرق و مغرب را به دستش فتح می کند».
آنگاه حضرت فرمودند:
«او همان کسی است که از شیعیان و دوستانش غایب می شود،؛ دوران غیبتش به حدّی طولانی و دشوار است که بر اعتقاد به امامت وی باقی نمی ماند مگر کسی که خدا قلبش را به وسیله ی ایمان آزمایش کرده باشد».
عرض کردم یا رسول الله! آیا شیعیان در زمان غیبت از او بهره مند می گردند؟
حضرتش فرمود:
«آری! سوگند به کسی که مرا به نبوت مبعوث داشته است، البته آن ها از نور وجودش استفاده می کنند و از برکت ولایتش بهره مند می گردند، همانطور که از نور خورشید بهره مند می شوند گر چه در پس ابر باشد. ای جابر! غیبت از اسرار مکتومِ خزانه ی علم خداست. پس آن را جز از اهلش پنهان دار». (2)
با توجه به این حدیث مشهور، جواب سؤال مذکور به خوبی روشن می شود که بدون تردید، برکات خورشید فروزان امامت و ولایت حضرت مهدی علیه السلام آن چنان گسترده و فراوان است که ابرهای تیره و تاری که به واسطه ی ستمگری های دشمنان خدا برای مدّتی نامعلوم بین آن حضرت و مردم حایل گردیده، نمی تواند جلو برکات وجودی آخرین حجت و ذخیره ی خدا را بگیرد.
زیرا اگر چه آن حضرت در زمان غم انگیز غیبت، از تصرّف در بعضی از شئونات خویش – مانند حضور در جامعه و به دست گرفتن زمام امور- کناره گیری می نمایند، لکن باید دانست که این امر فقط یکی از شئونات آن حضرت است؛ چرا که آن حضرت در بقیه ی شئونات خویش تصرف می نماید و بسیاری از مشکلات جامعه را رفع و از درماندگان دستگیری می کند و امدادهای غیبی آن بزرگوار در سراسر هستی گسترش دارد. این موضوع شواهد فراوانی دارد که در جای خودش به آن اشاره خواهیم کرد.
گذشته از این، باید دانست که تمام مصالح و حِکَم و فواید و آثار وجود امام علیه السلام در زمان غیبت بما مکشوف نیست. از سفارش پیامبر به جابر فهمیده می شود که همگان استعداد و لیاقت فهم و درک برکات وجود امام علیه السلام را در دوران غیبت ندارند؛ بلکه افرادی همچون آن صحابی بزرگ می توانند تا حدّی شعاع برکات وجودی حجّت خدا را درک کنند. زیرا حضرت در پایان گفتارشان به جابر فرمودند: «موضوع غیبت از اسرار خداست و باید آن را از نا اهلان پنهان بداری».
آثار و برکات وجودی امام علیه السلام
احادیث و روایات از پیامبر اکرم و ائمه علیهم السلام در جواب و پاسخ این گونه پرسش ها فراوان است که ذکر آن در این مختصر نمی گنجد، لکن از باب نمونه به عنوان تیّمن و تبرّک، حدیثی را از امام سجاد علیه السلام که بیانگر پاره ای از برکات وجودی امام علیه السلام است، ذکر می کنیم:
سلیمان از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدر بزرگوارش امام باقر علیه السلام و آن حضرت از امام زین العابدین نقل می کند که حضرتش فرمودند:
«نحن أئمّه المسلمین، و حجج الله علی العالمین، و ساده المومنین و قاده الغرّ المحجّلین، و موالی المومنین، و نحن أمان لأهل الأرض کما أنّ النّجوم أمان لأهل السماء، و نحن الّذین بنا یمسک الأرض أن تمید بأهلها، و بنا ینزل الغیث، و تنشر الرحمه، و تخرج برکات الأرض، و لولا ما فی الأرض منّا لساخت بأهلها».
ثمّ قال: و لم تخل الأرض منذ خلق الله آدم من حجّه الله فیها ظاهر مشهور أو غائب مستور (3)، و لا تخلوا إلی أن تقوم الساعه من حجّه الله فیها، و لولا ذلک لم یعبد الله.
قال سلیمان، فقلت للصادق علیه السلام: فکیف ینتفع الناس بالحجّه الغائب المستور؟
قال: «کما ینتفعون بالشمس إذا سترها السحاب». (4)
«ما( اهل بیت پیامبر صلی الله و علیه و آله) پیشوایان امت اسلام، حجت های خدا بر جهانیان، آقای اهل ایمان، پیشوای روسفیدان و سرپرست مومنانیم. ما امان برای اهل زمین هستیم، همچنان که ستارگان امان برای اهل آسمانند. ما کسانی هستیم که خدا به واسطه ی ما آسمان را برفراز زمین نگه داشت و اهل زمین را از هلاکت نجات بخشیده است. به واسطه ی ما باران می بارد و رحمت خدا منتشر می شود و زمین برکاتش را بیرون می آورد و اگر نبود در هر عصر و زمانی امامی از ما اهل بیت در زمین، زمین اهلش را فرو می برد و هلاک می کرد.
سپس فرمودند: از هنگام خلقت آدم تا قیامت، زمین از حجت خدا خالی نبوده و نخواهد بود؛ خواه حجتش در میان مردم آشکار و معروف باشد یا غایب و ناپیدا. خدا در زمین عبادت نمی گردید».
سلیمان گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم که مردم در زمان غیبت چگونه از امام غایب بهره مند می شوند؟
آن حضرت فرمود: «همچنان که از خورشید هنگامی که در پشت ابرها است، بهره مند می گردند».
مفاد بیان امام علیه السلام در این حدیث، سه بخش است:
بخش اول در موقعیت ائمه علیهم السلام از جهت مقام و منصب الهی آن هاست که پیشوایان راستین اسلام پس از پیامبر گرامی حجت های خدا بر تمام عالمیان و سیّد و آقای اهل ایمان هستند که به فرمان خدای سبحان به وسیله ی پیامبر اکرم صلی الله و علیه و آله و سلّم به جامعه ی اسلامی معرفی گردیده و برای هدایت و رهبری همه ی انسان ها در تمامی قرون و اعصار تعیین گشته اند.
در بخش دوم از فرمایش امام سجاد علیه السلام پاره ای از برکات وجودی ائمه ی اطهار علیهم السلام بیان شده است که اختصاص به زمان حضور امام علیه السلام ندارد. زیرا آثار و برکات آن حضرت چنان گسترده است که شامل زمان حضور و غیبت می شود.
در بخش سوم از فرمایش امام سجاد علیه السلام، به چند نکته اساسی اشاره شده است:
الف) اگر امامی از اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلّم در زمین نباشد، زمین اهلش را نابود می کند.
ب) این که خالی نبودن زمین از حجّت خدا، یک سنت الهی است که از زمان حضرت آدم علیه السلام تا قیامت جریان دارد.
ج) این که عبادت خدا در زمین بستگی به وجود حجّت خدا دارد.
د) در کلام حضرت به بهره مند شدن مردم از وجود امام علیه السلام در ایام غیبت تصریح شده است.
امام علیه السلام نگهبان اهل زمین
اینک نسبت به بعضی از فرازهای فرمایش امام سجاد علیه السلام توضیحاتی ارائه می دهیم:
«نحن أمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء». (5)
در این فراز از سخنان امام علیه السلام به نقش حیاتی و پر اهمیّت ائمه ی اطهار علیهم السلام نسبت به امنیت و آرامش اهل زمین اشاره گردیده و وجود امامان و رهبران معصوم – که از سوی خدا عهده دار مسئولیت هدایت و ارشاد و رهبری جامعه گردیده اند – برای اهل زمین، موجب امنیت و آرامش دانسته شده و این بسان ستارگان آسمان است که موجب آرامش اهل آسمانند.
توضیح سخن امام علیه السلام
ما هنگامی می توانیم مفاد و منظور کلام جامع و بلند امام سجاد علیه السلام را خوب درک کنیم که نسبت به خداوند متعال و اهداف وی از خلقت
انسان ها و سایر موجودات، شناخت صحیح داشته باشیم. زیرا شناخت صحیح خداوند متعال است که به انسان امکان شناخت پیامبر و امامان را می دهد.
به طور حتم اگر شناخت و برداشت انسان نسبت به معارف الهی ضعیف و ناچیز باشد و خصوصیات و صفات خداوند را در حدّ لزوم نشناسد، درمعرفت پیامبر و امام نیز ناتوان خواهد بود؛ تا جایی که ممکن است کسانی را به عنوان پیامبر یا امام و خلیفه بشناسد که اساساً لیاقت این مَناصب سه گانه را نداشته باشند. پس شناخت صحیح خداوند است که به انسان، این بینش و فهم را می دهد که دنبال هرکس که ادّعای نبوّت یا خلافت و امامت را بنماید، نرود و بدون دلیل و برهان قطع، سخن کسی را نپذیرد.
با توجه به این مقدّمه ی کوتاه، چنین نتیجه می گیریم که تمام انحرافاتی که در امم گذشته و صدر اسلام در امّت اسلام رخ داد و مردم را به انحراف و ضلالت کشاند، معمولاً به واسطه ی کسانی بود که شناخت آن ها نسبت به خدا و پیامبران، ضعیف و نادرست بود؛ امت حضرت موسی علیه السلام به واسطه ی عدم شناخت صحیح و کافی از خدا و پیامبر، در آزمایش کوتاه و چهل روزه، شکست خورد و به دنبال سامری و گوساله اش راه افتاده و دست از بندگی خداوند عالم کشیده و گوساله را به عنوان معبود خود پذیرفتند. (6)
لذا در دعاهای رسیده از ائمه اطهار علیهم السلام این نکته خاطر نشان گردیده است که در هر حال، انسان باید شناخت خود را نسبت به خدا افزایش دهد و با دعا و درخواست از خداوند متعال کمک بگیرد. زیرا شناخت صحیح معارف دینی، اعم از شناخت پیامبر و امام، بستگی به شناخت خداوند دارد. لذا سفارش شده است که در هنگام دعا و کمک خواستن از خداوند چنین بگوییم:
«اللّهُمَّ عرَّفنی نفسک فإنّک إن لم تُعرِّفنی نفسک لم أعرف نبیّک، اللّهُمَّ عرّفنی رسولک فإنَّک إن لم تعرّفنی رسولک لم أعرف حجّتک، اللّهمَّ عرّفنی حجّتک فإنّک إن لم تعرّفنی حجّتک ضللت عن دینی». (7)
«خداوندا! خودت را به من بشناسان. زیرا اگر خودت را به من نشناساندی، فرستاده ات را نخواهم شناخت. خداوندا! فرستاده ات را به من بشناسان. زیرا اگر فرستاده ات را معرّفی ننمودی، حجّت تو را نخواهم شناخت. خداوندا! حجّت خود را به من بشناسان. زیرا اگر حجّتت را به من نشناساندی، از دینم منحرف خواهم گشت».
مضمون این دعای شریف شاهد گفتار ماست که گفتیم اگر خدا را خوب بشناسیم، رسول خدا را نیز خواهیم شناخت و اگر پیامبر را شناختیم ، امام و حجت خدا، بعد از وی را نیز خواهیم شناخت.
آنچه در توضیح جملات این دعا باید گفت این که معرفت خداوند متعال دارای مراتب و درجاتی است که انسان تا حدّی به برکت فطرت و عقل می تواند به آن دست یابد؛ لکن معرفت صحیح و کامل را باید به کمک پیامبران الهی و خلفای راستین آنان که بیانگر معارف دینی هستند، کسب کرد.
در این موضوع از ائمه ی اطهار علیهم السلام روایات فراوان رسیده است که به یک نمونه از آن اشاره می کنیم:
ابی حمزه ی ثمالی از امام باقر علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمودند:
«إنّما یعبد الله من یعرف الله فأمّا من لا یعرف الله فإنّما یعبده هکذا ضُلالاً. (8)
قلت: جعلت فداک فما معرفه الله؟
قال: تصدیق الله عزّوجّل و تصدیق رسوله و موالاه علی علیه السلام و الإئتمام به و بالائمه الهدی علیهم السلام و البرائه إلی الله عزّوجلّ من عدوّهم، هکذا یعرف الله عزوجّل». (9)
«همانا کسی خدا را عبادت می کند که او را شناخته باشد؛ امّا کسی که خدا را نشناسد، عبادت او از روی ضلالت و گمراهی انجام می گیرد».
ابوحمزه با شنیدن این سخن از امام باقر علیه السلام ، عرض کرد: معرفت خدا چیست؟
حضرت فرمود:
«معرفت خدا ، تصدیق خدا و تصدیق رسول خدا و دوستی علی بن ابی طالب و پیروی نمودن از او و ائمه ی هدی علیهم السلام و بیزاری جستن از دشمنان آن ها است. این است معرفت صحیح خداوند عزّوجلّ».
وجود امام معصوم موجب آرامش اهل زمین است
اگر شناخت صحیح نسبت به خداوند متعال از راه نزول وحی به وسیله ی حجت خدا و امام بعد از پیامبر انجام گیرد، به خوبی روشن می شود که وجود امام معصوم در میان جامعه ی بشری از جهات گوناگون موجب آرامش و امنیت برای ساکنان زمین است.
اینک به گوشه ای از آن جهات اشاره می کنیم.
1- امنیت فکری و روحی
امام و حجت بر اساس این که مسئولیت هدایت و ارشاد جامعه را بر عهده دارد، از مرزهای اعتقادی و فکری جامعه ی اسلامی نگهبانی می کند تا مورد هجوم افکار غلط و اعتقادات منحرف دشمنان خدا واقع نشود. در پرتو هدایت و ارشاد حجت خداست که انحرافات فکری و عقیدتی که موجب تزلزل فکری و روحی جامعه است، از بین رفته و امنیت فکری و روحی به وجود می آید.
2- به دست گرفتن زمام امور جامعه
مسئولیت دیگر امام به دست گرفتن زمام امور جامعه است که در صورت فراهم شدن شرایط و امکانات کافی، امام زمام امور را به دست گرفته و قسط و عدالت همگانی را جایگزین بی عدالتی ها – که نظم و آرامش اجتماعی را بر هم می زند – می نماید؛ در نتیجه اهل زمین از آرامش و ثبات برخوردار می گردند.
اگر می بینیم که امام از تصرف ظاهری در اداره ی امور جهان خودداری می کند، به واسطه ی عدم وجود شرایط و مقدمات لازم است و خودداری از تصرف ظاهری در امور، چیزی نیست که منحصر به حضرت حجت علیه السلام باشد، بلکه امامان پیشین نیز چنین بودند، چنانکه در تاریخ زندگانی حضرت امیرالمومنین علیه السلام می بینیم که آن حضرت بیش از بیست و پنج سال در امور اجرایی دخالت و تصرف نکردند؛ در عین حال که از اولین لحظه ی ارتحال پیامبر گرامی اسلام واجد تمام شرایط زعامت جهان بشریت بودند و علاوه بر آن ، از طرف خدا و پیامبر نیز به مقام ولایت و امامت بر مردم انتخاب شده بودند، لکن وقتی موضوع غصب خلافت پیش آمد، جامعه ی اسلامی به واسطه ی کوتاهی و سهل انگاری عده ای و نفاق و دشمنی عده ای دیگر از برکات وجود امام و رهبری معصوم، محروم ماند.
اگر امروز اجتماع ما از برکات تصرف مستقیم امام و حجت خدا محروم است، نه تنها مربوط به کوتاهی مسلمین صدر اسلام، بلکه به خاطر غفلت های جامعه ی خود ما نیز می باشد.
توضیح این که مسئول دخالت نکردن و تصرف ننمودن ائمه ی اطهار علیهم السلام در گذشته وحال، مردمی هستند که از اطاعت پیشوایان راستین اسلام سر باز زدند و به مخالفت با آنان برخاستند. امید است روزی فرا رسد که جامعه ی اسلامی و مردم جهان به این حقیقت پی ببرند که برای دست یافتن به عالی ترین مدارج تکامل انسانی، ناگزیرند از انسانی کامل و معصوم که واجد تمام شرایط رهبری در ابعاد مختلف زندگی انسان است، اطاعت و پیروی کنند؛ در این صورت است که زمینه و شرایط برای تصرف مستقیم حجت و ولیّ فراهم می گردد و امام با اذن خداوند متعال ظاهر خواهد گشت و زمین را از عدل و قسط پرکند و ظلم و بیداد را از بین ببرد، چنانکه امیر المومنین علیه السلام پس از بیست و پنج سال کناره گیری از تصرف در امور مسلمانان، بعد از فراهم شدن شرایط، رسماً زمام امور را به دست گرفت و موفق گردید که در این مدّت کوتاهِ زعامت و رهبری خود نمونه ای از حکومت قرآن اسلام را برای همه ی مسلمانان و حتی برای جهان بشریّت ترسیم کند.
در پایان این بحث ، فرمایش مرحوم محققّ طوسی در «تجرید الاعتقاد» را می آوریم. او می گوید:
«وجوده لطف و تصرّفه لطف آخر و عدمه منّا». (10)
وجود امام لطف و اتمام حجت بر بندگان است. خداوند به مقتضای حکمت خویش به وسیله ی انتخاب و نصب امام برای هدایت جامعه ی
بشری، حجت را بر همگان تمام نمود؛ به طوری که آن را نعمت دانسته و اکمال دین را مربوط به آن می داند. لذا درباره ی روز غدیر – روز نصب امام علیه السلام – می فرماید:
(الیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم وَ أَتمَمتُ عَلَیکُم نِعمَتِی). (11)
امّا اگر مردم از این نعمت خداوند منتفع نمی شوند و امام در امور اجرایی تصرّف نمی کند، به واسطه ی سهل انگاری و کوتاهی خود آن ها است . لذا بر تمام امت اسلام است که از خواب غفلت بیدار شوند و مقدّمات حضور امام معصوم را در میان خود به وجود آورند تا از برکات کامل الهی برخوردار گردند. به امید آن روز.
وجود امام، منشأ خیر و برکت
برحسب روایات و اخبار، وجود افراد مومن در بین مردم، منشا خیر و برکت و موجب نزول باران و جلب منافع و دفع بسیاری از بلاها و خطرها از جامعه است، چنانکه در تفسیر آیه 251 سوره بقره (12) از امام صادق علیه السلام نقل شده که فرمودند:
(إن الله لیدفع بمن یصلّی من شیعتنا عمّن لا یصلّی ولو اجتمعوا علی ترک الصلاه لهلکوا؛ به درستی که خداوند به واسطه ی نمازگزاران شیعه، بلا را از کسانی که نماز نمی خوانند، دفع می کند.
زیرا اگر همه شیعیان نماز را ترک کنند، هلاک می گردند». (13)
آنگاه حضرت نسبت به سایر احکام، مانند پرداخت زکات و حجّ گزاردن همین مطلب را می فرماید.
واضح است که وقتی وجود افراد مومن در اجتماع، چنین برکتی را به همراه داشته باشد، برکات وجود امام معصوم که ولیّ و حجّت خدا بر مردم است، به مراتب بیشتر خواهد بود. زیرا امام و حجت خدا واسطه ی رسیدن فیض و برکت خداوند متعال به مردم و برطرف کننده ی بلاها از آنان است. چنانکه امام سجاد علیه السلام درباره ی برکات وجودی ائمه اطهار علیهم السلام می فرماید:
«ما کسانی هستیم که به واسطه ی ما آسمان بر فراز زمین نگهداری شده و زمین از هلاک نمودن اهلش منع گردیده است».
حضرت در ادامه می فرماید:
«و بنا ینزّل الغیث و تنشر الرحمه و تخرج برکات الأرض». (14)
در این فراز از بیان امام، به برکاتی دیگر اشاره گردیده و نزول باران و انتشار رحمت خدا و خروج برکات زمین، از آثار وجودی ائمه اطهار علیهم السلام شمرده شده است. این موضوع یک اصل قرآنی است؛ زیرا قرآن کریم می فرماید:
(وَ لَو أَنَّ أَهلَ القُری آمَنُوا وَ اتّقَوا لَفَتَحنا عَلَیهِم بَرَکَاتٍ مِنَ السَّماءِ وَالأَرضِ وَ لکِن کَذَّبوا فَأَخَذناهُم بِما کَانُوا یکسِبُونَ) (15)
« اگر اهل شهر ها و آبادی ها ایمان می آوردند و تقوا پیشه می کردند، برکات آسمان و زمین را برآنان می گشودیم؛ لکن (آن ها حق را) تکذیب کردند. ما هم آنان را به کیفر اعمالشان مجازات کردیم».
نکته ای که از این آیه می توان استفاده نمود این است که اهل شهرها و آبادی ها، تقوا را رعایت نکردند و حق را نیز انکار و تکذیب نمودند و سزاوار تنبیه و مجازات الهی گردیدند؛ لکن در عین حال مشاهده می کنیم که باران رحمت الهی ریزش می کند و برکات زمین از دل آن خارج می گردد و اهل زمین از آن بهره مند می شوند و این نمی شود مگر به واسطه ی وجود ائمه اطهار علیهم السلام که مظهر قدس و تقوا و پرهیزگاری در زمین هستند. خداوند نه تنها به خاطر آنان برکاتش را از اهل زمین دریغ نمی کند، بلکه بلاها و آفات را نیز به واسطه ی کرامت و عظمت ائمه اطهار علیهم السلام در پیشگاهش، از اهل زمین برطرف می کند و به انسان های گنهکار مهلت می دهد تا شاید به وسیله ی توبه و انابه به سوی خدا بازگردند؛ زیرا وجود ائمه ی معصومین همچون وجود پیامبر سبب خیر و برکت و رفع عذاب از امت است چنانکه قرآن کریم می فرماید:
(وَ مَا کَانّ اللهُ لِیُعَذِّبَهُم وَ أَنتَ فیهِم). (16)
«ای پیامبر، تا تو در میان امت هستی خداوند آنان را عذاب نمی کند».
علّت نیاز مردم به پیامبر و امام
در تفسیر آیه 33 سوره ی انفال از امام باقر علیه السلام روایتی نقل شده، که ذکر آن در اینجا مناسب است.
جابربن یزید جعفی می گوید: به امام باقر علیه السلام عرض کردم:
«لأیّ شیء یحتاج إلی النبی و الإمام؟
فقال: لبقاء العالم علی صلاحه، و ذلک إنّ الله عزّوجلّ یرفع العذاب عن أهل الأرض إذاکان فیها نبی أو إمام، قال الله عزّوجلّ: « وَ مَا کَانَ اللهُ لِیُعَذِّبَهُم وَأَنتَ فِهِم» (17) و قال النبیّ (صلی الله علیه و آله و سلّم) النجوم أمان لأهل السماء و أهل بیتی أمان لأهل الأرض.
ثم قال علیه السلام: یعنی بأهل بیته الأئمه علیهم السلام الّذین قرن الله عزّوجلّ طاعتهم بطاعته». (18)
«علت نیاز به پیامبر و امام چیست؟
حضرت فرمودند: استوار ماندن جهان و تباه نشدن آن. زیرا خداوند، عذاب را از اهل زمین بر می دارد مادامی که پیامبر و امام
درآن باشد. چنانکه خداوند می فرماید: « تا تو در میان آنها هستی، خداوند آنها را عذاب نخواهند کرد». و پیامبر نیز فرموده است: ستارگان موجب امنیّت برای اهل آسمان هستند و اهل بیت من موجب امنیّت و امان برای اهل زمین.
سپس امام باقر علیه السلام فرمودند: منظور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلّم) از اهل بیت، کسانی هستند که خداوند اطاعت آنان را مقرون به اطاعت خودش فرموده است». (19)
احساس آرامش در سایه ی امام
یکی دیگر از ثمرات و فواید مهمی که بر وجود امام در میان بندگان خدا مترتّب است، این است که وجود شخصیّتی بزرگ و ملکوتی و معصوم که آگاه از حال مردم است، در میان افرادی که اعتقاد به امامت و رهبری وی دارند و او را از هرکس دیگر نسبت به خود مهربان تر و دلسوزتر می دانند، موجب دلگرمی و قوّت روحی برای آنها است، و هر نوع یأس و نومیدی را از ایشان دور می کند و آنان را به آینده ای روشن و ارزشمند امیدوار می سازد؛ امیدی که در انتظار دمیدن صبح دولت کریمه و عدالت گستر وی لحظه شماری می کنند و توفیق درک حضور حضرتش را از خداوند متعال درخواست می نمایند.
به عبارت دیگر، وجود امام، نقطه ی اتکایی است برای بندگان خدا که در هنگام مواجه شدن با حوادث هولناک، به وی پناه برند و به عنوان پناهگاهی چاره ساز و آرام بخش از وجود امام منتفع گردند و به تلاش و کوشش خویش در راستای نیل به اهداف الهی و اسلامی ادامه دهند.
از امیرالمومنین علیه السلام نقل شده است که فرمودند:
«کنّا إذا احمرّ البأس اتّقینا برسول الله، فلم یکن أحدّ منّا إقرب إلی العدوّ منه؛ ما در هنگام شداید و سختی های جنگ و محاربه با دشمنان خدا، به پیامبر پناه می بردیم. آن حضرت از همه ی ما به دشمن نزدیک تر بود». (20)
امدادهای غیبی امام زمان علیه السلام
روایاتی که از پیامبر اکرم و ائمه ی اطهار علیهم السلام درباره ی غیبت حضرت مهدی علیه السلام رسیده، امکان بهره مندی از نور خورشید، هنگامی که در پشت ابرها نهان است، دانسته است (21) و حتّی این معنی را خود حضرت نیز در پاسخ به بعضی از افراد فرموده اند:
«و أمّا وجه الا انتفاع بی فی غیبتی فکا لا نتفاع بالشمس إذا غیبتها عن الأبصار السحاب (22)؛ اما چگونگی بهره مندی از من در ایّام غیبتم، مانند بهره مندی از نور خورشید است زمانی که
ابرها آن را از چشمان مردم پوشیده باشند».
از جمله ی امدادهای غیبی حضرت به جامعه ی شیعه، عنایت خاصّ آن بزرگوار به شیعیان است چنانکه در توقیعی از حضرتش برای شیخ مفید رحمه الله ، چنین آمده است:
«إنّا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الأداء (23)؛ «ما همیشه مراعات شما را می نماییم و به یاد شما هستیم وگرنه، دشواری ها و گرفتاری ها بر شما فرو می ریخت و دشمنان، شما را لگدمال می کردند».
از این جملات محبّت آمیز حضرت استفاده می شود که پیوسته امدادهایی پربرکت از ناحیه ی آن بزرگوار به ما می رسد.
—————————————————–
پی نوشت ها :
1- «ای کسانی که ایمان آورده اید، خدا را اطاعت کنید و پیامبر و اولیای امر خود را [نیز] اطاعت کنید». سوره نسا، آیه 59.
2- کمال الدین، ص253، ح3.
3- در بعضی از نسخه ها «خائف مغمور» ذکر شده است.
4- کمال الدین، ص 207، ح22.
5- این جمله در توقیع امام زمان علیه السلام نیز آمده که حضرت فرموده اند: «إنّی لأمان لأهل الأرض کما أنّ النجوم أمان لأهل السماء». احتجاج طبرسی، ج2، ص545.
6- در آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه 51 سوره بقره به این مطلب اشاره شده است.
7- اصول کافی، ج1، ص337، ح5.
8- با توجه به ذیل روایت «هکذا» اشاره به عبارت منحرفین از خطّ مستقیم ولایت ائمه ی اطهار علیهم السلام است.
9- اصول کافی، ج1، ص180.
10- کشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ص285.
11- «امروز دین شما را برایتان کامل و نعمت خود را بر شما تمام گردانیدم». سوره مائده آیه3.
12- (ولو لا دفع اللهِ الناس بعضهم ببعض لفسدت الأرض و لکنّ الله ذوفضل علی العالمین).
13- اصول کافی، ج2، ص451.
14- کمال الدین، ص207.
15- سورل اعراف، آیه 96.
16- سوره انفال، آیه 33.
17- سوره انفال، آیه 33.
18- تفسیر نور الثقلین، ج2، ص152.
19- این کلام اشاره به آیه 59 سوره نساء دارد.
20- نهج البلاغه، جمله ی نهم از کلمات غریبه.
21- روایت جابر از پیامبر اکرم، کمال الدین، ص 253 و 484.
22- کمال الدین، ص 485.
23- احتجاج طبرسی، ج2، ص 598.
منبع مقاله :
علی پور، حسین؛ (1380)، جلوه های پنهانی امام عصر (علیه السّلام)، قم: مسجد مقدس صاحب الزمان(جمکران)، چاپ سوم