1- بینش عمیق
یاران امام مهدی (علیه السلام) از بینشی عمیق و ژرف، نسبت به خداوند، امام، انسان و هستی برخوردارند:
الف) بینش عمیق نسبت به حق تعالی ویژگیهای یاوران امام زمان (عج) در آیینهی روایات
اساسیترین ویژگی یاران امام مهدی (علیه السلام)، معرفت عمیق نسبت به خداوند متعال است. این معرفت آن چنان استوار است که نه شبهات در آن خللی ایجاد میکند و نه تردیدها و شکها در حریمش راه مییابد. امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«رجالٌ مؤمنونَ عَرَفُوا اللهَ حقَّ معرِفَتهِ و هم أنصارُ المهدی فی آخرِ الزمان»؛[1] «مردانی که خدا را آن چنان که شایسته است، شناختهاند، و آنان یاوران مهدی (علیه السلام) در آخرالزّماناند.»
همچنین امام صادق (علیه السلام) در وصف یاران امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف میفرمایند:
«رجالٌ کأنَّ قُلوبُهم زُبُرَ الحدیدِ لایَشُوبُها شکٌ فی ذاتِ اللهِ أشدُّ مِنَ الحَجَر»؛[2] «آنان مردانیاند که گویا دلهایشان پارههای آهن است و از سنگ سختترند و هیچ تردیدی در ذات خداوند ندارند.»
این باور آن قدر با صلابت و استوار است که مرارتها و مصیبتها، در آن خللی ایجاد نمیکند و بلاها و امتحانات، آرامش آنها را به تلاطم نمیافکند و شبهات و سؤالات در آن رخنهای ایجاد نمیکند. آنان، از سرچشمهی توحید ناب، سیرابند و به حضرت حق- آن چنان که شایسته است- اعتقاد دارند. امام علی (علیه السلام) در اینباره میفرمایند:
«فَهُمُ الّذینَ وحَّدوا اللهََ حقَّ تَوحیدهِ»؛[3] «آنان به وحدانیت خداوند، آن چنان که حق وحدانیت اوست، اعتقاد دارند.»
حرم دلهایشان را بتهای نفس، ثروت، و مقام نیالوده و در آن حریم امن، جز خداوند حضور ندارد. نتیجهی این بینش عمیق، ایمان و تقواست. این دو را هم در چهرهی عبادتها و راز و نیازشان میتوان دید و هم در آیینهی تلاشی که در طریق عبادت و بندگی حضرت حق دارند.
ب) بینش عمیق نسبت به امام (علیه السلام)
یاران امام مهدی (علیه السلام)، امام خود را میشناسند و به او اعتقاد دارند. امام سجاد (علیه السلام) در این خصوص فرمودهاند:
«… القَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ»؛[4] «آنان به امامت امام مهدی (علیه السلام) اعتقاد راسخ دارند.»
این معرفت شناخت شناسنامهای و دانستن نام و نشان ایشان، و دانستن اسم پدر و مادر و محلّ تولّد ایشان نیست؛ بلکه معرفت به «حق ولایت» است. یعنی، فهم این حقیقت که ایشان از من، به من نزدیکتر و سزاوارترند.
نتیجهی این بینش عمیق، محبت و اطاعت است.
ج) بینش عمیق نسبت به انسان و هستی
یاران حضرت در اهداف بلند پایه و حرکت فراگیرشان، آرمانهای کم ارزش و اهداف کم مایه را دنبال نمیکنند. با تأمل در خویشتن و استعدادهای شگفتانگیزشان، قدر و عظمت خود را مییابند و مسیر بودن دنیا و سالک بودن خویش را میفهمند. آنان با این نگاه به معبودی پیوند میخورند که از تمام کاستیها و زشتیها مبرّا است و میتواند آنان را سرشار و ظرفیتهایشان را تکمیل کند.
عمق و ژرفای این نگاه آنان را از سیل امتحانات، سرفرازانه بیرون میبرد:
«إنَّ أصحابَ طالوت إبتَلوا بالنّهرِ الّذی قالَ الله تعالی: «مُبتَلِیکُم بِنَهَر» و إن أصحاب القائم یُبتَلُونَ بمثل ذلک»؛[5] «سپاهیان طالوت، با نهر آبی آزمایش شدند، همان که خداوند دربارهاش میفرماید: «(خداوند) شما را با نهر آبی میآزماید»، و یاران امام مهدی (علیه السلام) نیز مثل آنان آزمایش میشوند.»
همچنین این اعتقاد و نگرش آنان را مشتاق شهادت و لقای الهی میکند: از امام صادق (علیه السلام) روایت شده است که:
«… و یَمُنُّونَ أن یُقتَلُوا فی سبیل الله»؛[6] «آرزو میکنند که در راه خدا به شهادت برسند.»
2- عبادت و بندگی
یاران امام مهدی (علیه السلام) از پیشوای خود الگو گرفته و روزها و شبها را با ذکر شیرین حق سپری میکنند. معرفت و ایمان در قلبهایشان ریشه دوانده و ایشان را به خضوع در برابر حق تعالی و تلاش در مسیر بندگی سوق میدهد. در اینجا به بررسی روایاتی که عبادت و بندگی یاوران حضرت را توصیف میکند، میپردازیم:
الف) پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در مورد آنان میفرمایند:
«مُجِدُّونَ فی طاعهِ الله»؛[7] «آنان در طریق عبودیّت اهل جدیّت و تلاشند.»
ب) امام علی (علیه السلام)، عبادت و راز و نیاز یاوران امام مهدی (علیه السلام) را این گونه ترسیم میکنند:
«لَهُم فی اللَّیلِ أصواتٌ، کَأصواتِ الثّواکِلِ حَزَناً مِن خَشیَهِ الله قُوّامٌ بِاللَّیلِ صُوّامٌ بِالنَّهارِ»؛[8] «در دل شب، از خشیت خداوند، نالههایی دارند مانند نالهی مادران پسر مرده.»
ج) در روایتی دیگر آمده است:
«رِجالٌ لایَنامُونَ اللّیلَ لَهم دویّ فی صَلواتهم کَدَویّ النَّحلِ یَبیتُونَ قیاماً علی أطرافهم و یُسَبِّحونَ علی خُیُولهم»؛[9] «مردان شب زندهداری که زمزمهی نمازشان، مانند نغمهی زنبوران کندو به گوش میرسد. شبها را با شبزندهداری سپری میکنند و بر فراز اسبها، خدا را تسبیح میگویند.»
د) امام صادق (علیه السلام) همچنین در مورد آنان میفرمایند:
«قُوّامٌ باللَّیلِ صُوّامٌ بالنّهار»؛[10] «شبها را با عبادت به صبح میرسانند و روزها را با روزه به پایان میبرند.»
3- مَحبّت
دلهای یاران امام مهدی (علیه السلام)، سرشار از محبت ایشان است. این علاقهمندی تا بدان حدّ است که حتّی زین اسب ایشان را مایهی برکت میدانند و به آن تبرک میجویند: امام صادق (علیه السلام) میفرمایند:
«یَتَمَسَّحُونَ بِسَرجِ الإمام یَطلبُونَ بِذلک البَرکه»؛[11] «به عنوان تبرک بر زین اسب امام دست میکشند.»
به جهت همین عشق آتشین، آنان در آوردگاه رزم، ایشان را مانند نگینی در بر میگیرند و جانشان را سپر بلایشان میکنند: امام صادق (علیه السلام) در اینباره میفرمایند:
«یَحُفُّونَ بِه و یقُونه بأنفُسِهم فی الحَربِ و یَکفُونَهُ ما یریدُ … .»؛[12] «در میدان رزم، آنان او را در میان میگیرند و در جنگها با جان خود، از ایشان محافظت میکنند … .»
چه بسیار است فاصلهی میان ما و یاران او، چرا که ما از جان و حتّی وقت خود، برای ایشان سهمی قرار ندادهایم و چه اهداف و آرمانهایی از ایشان که به جهت سستی ما بر زمین مانده و چه دعوتهایی از ایشان که بیپاسخ مانده است؟!!!
4- اطاعت
مقدّم داشتن خواست حضرت، بر خواست خود از دیگر شاخصههای یاوران امام مهدی (علیه السلام) است. امام صادق (علیه السلام) در این خصوص فرمودهاند:
«هُم أطوَعُ مِنَ الأمَهِ لِسَیِّدَها»؛[13] «اطاعت آنان از امام، از فرمانبرداری کنیز در برابر مولایش بیشتر است.»
آنان نیک میدانند که حق، با امام است و امام با حق. آنان به بهانهی نواندیشی از امام خود سبقت نمیگیرند و گر چه پشت سر ایشان در حرکتند ولی پای از دامها برمیگیرند، تا از ایشان فاصله نگیرند. آنان نه تنها مطیعاند، بلکه بر خلاف بسیاری که بهانهی فقدان زمینه، امکانات، سختی راه و … را دارند، از خدمت به ایشان و اهدافشان شانه خالی نمیکنند. در اطاعت ایشان، اهل جدیّت و تلاشند و برای بر زمین نماندن آرمانهای ایشان، خود را به آب و آتش میزنند و از هیچ کوششی فرو گذاری نمیکنند:
«… مُجِِدّونَ فی طاعَتهِ»[14]
5- شجاعت
اگر جهاد و مبارزه جهانی و فراگیر است، پس یاران ایشان هم باید شجاعت و جسارتی در خور و عزمهایی پولادین داشته باشند؛ چرا که بدون آن، قدمها یارای حرکت نخواهد داشت. اهلبیت(علیهم السلام) شجاعت آنان را این گونه توصیف میکنند:
الف) امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«کُلّهم لیوثٌ قَدخَرَجُوا مِن غاباتِهم لَو أنّهم هَمّوَا بِإزَالهِ الجِبالِ لَأزَالُوهَا مِن مَوَاضِعهَا»؛[15] «همه شیرانیاند که از بیشهها خارج شدهاند و اگر اراده کنند، کوهها را از جا بر میکنند.»
ب) امام سجاد (علیه السلام) میفرمایند:
«جُعِلَت قُلُوبُهم کَزُّبُرِ الحدید»؛[16] «دلهایشان چون پارههای آهن شده است.»
ج) امام باقر (علیه السلام) میفرمایند:
«إنَّ الرّجلُ مِنهم یُعطی قُوه أربعینَ رجلاً وَ إِنَّ قَلبَهُ لَأَشَدُّ مِن زُبُرِ الحَدِیدِ وَ لَو مَرّوا بِجِبالِ الحَدیدِ لَقَطَّعُوهَا»؛[17] «به هر کدامشان نیروی چهل مرد داده شده است. اگر به کوههای آهن روی آورند، آنها را قطعه قطعه میکنند.»
د) امام باقر (علیه السلام) در مورد شجاعت و دلیری یاران امام مهدی (علیه السلام) میفرمایند:
«أُلقِی الرُّعبُ فی قُلوبِ شیعَتِنا مِن عَدُوِّنا، فَإذا وَقَعَ أمرُنا و خَرَجَ مَهدینا کانَ أحَدُهُم أجری مِنَ اللَّیثِ و أمضی مِنَ السّنانِ و یطَأُ عَدُوَّنا بِقَدَمَتِهِ وَ یقتُلُ بِکَفَّیهِ»؛[18] «امروز ترس و رعب دشمنان ما بر دل دوستان ما افکنده شده و چون امر ما واقع شود و مهدی ما خروج کند، هر کدام از دوستان ما از شیر دلیرتر و از نیزه برّانتر شوند و دشمنان را پایمال کنند و با دست و چنگ بکشند.»
6- بردباری
در راه تحقّق آرمانهای جهانی امام مهدی (علیه السلام) مشکلات و مصائب فراوانی را به جان میخرند ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را هیچ میپندارند و به جهت هجوم سختیها و تحمّل مشقّتها، بر خداوند منّت نمیگذارند: امام علی (علیه السلام) میفرمایند:
«قومٌ … لم یَمنُّوا عَلَی اللهِ بِالصَّبر و لم یَستَعظِموا بَذلَ أَنفُسِهِم فِی الحَق»؛[19] «یاران مهدی (علیه السلام) کسانیاند که به جهت بردباریشان بر خداوند منّت نمیگذارند و از اینکه نقد جان خویش را در کف اخلاص نهادهاند، احساس بزرگی نمیکنند»
7- یکدلی
یاوران امام مهدی (علیه السلام)، یک رنگ و یک دلاند: امام علی (علیه السلام) در مورد آنان میفرمایند:
«قُلُوبُهم مُجتَمِعَهٌ بِالمَحَبَّهِ وَ النَّصِیحَهِ»؛[20] «یاران مهدی (علیه السلام) دلهایی متّحد دارند.»
امام صادق (علیه السلام) در مورد آنان میفرمایند:
«إنَّ أصحابَ القائم (علیه السلام) یلقی بعضُهُم بَعضاً کَأنَّهُم بَنو أبٍ و أُمٍّ»؛[21] «اصحاب قائم (علیه السلام) به گونهای با هم معاشرت میکنند مانند اینکه از یک پدر و مادر هستند.»
و این نیست مگر به این سبب که هواها و خودخواهیها از جانشان رخت بربسته و به جای آن، خداخواهی و خداپرستی نشسته است. با این اتّحاد و یک رنگی است که میتوان به اهداف جهانی دست یافت و آرمانهای الهی را تحقّق بخشید. سپاهی که از اختلاف و چند دلی رنج میبرد، چگونه میتواند سرافرازانه بام دنیا را فتح کند، در دعای افتتاح هم، ما خود را راغب و مشتاق دولتی میخوانیم که نفاق و دو رویی در آن خوار و ذلیل است.
«اللّهم إنّا نَرغَبُ ألیکَ فی دولهٍ کریمهٍ … تُذِلُّ بها النِّفاقَ و أهلَه»
8- ایثار
آن حرکت گسترده، برای هدایت و سازندگی است، نه جهانگشایی و زمینگیری. جهاد، مقدمهی این آرمان الهی است و آن چنان که رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) از حق اهلبیت خود چشم میپوشاندند تا دیگران به رفاه برسند و از این رهگذر، دلهای کافران را نرم و نسبت به دین متمایل میکردند. یاران حضرت مهدی (علیه السلام) نیز، سختیها را به جان میخرند و از خوشیها و لذایذ چشم میپوشند و با دستهای مهربانشان، خوبیها و خوشیها را به دیگران هدیه میدهند؛ تا از این رهگذر، قلبها را نرم کنند و رهیدگان را به دامان پر از مهر و محبّت دین برگردانند.
9- علم و بصیرت
امام علی (علیه السلام) در سخنان زیبایی، مراتب فضل و کمال علمی یاران موعود آخر الزمان را چنین توصیف میکنند:
«لَیَشحَذَنَّ فِیهَا قَـومٌ شَحذَ القَینِ النَّصلِ، تُجلی بالتَّنـزِیلِ بَصائِرُهُم، وَ یُرمی بِالتَّفسِیرِ فِی مَسَامِعِهِم، وَ یَغبُقُونَ کأسَ الحِکمَهِ بَعدَ الصَّبُوحِ»؛[22] «پس گروهی در آن فتنهها صیقلی میشوند. مانند صیقل دادن آهنگر، شمشیر را، دیدههای آنها به نور قرآن جلا داده و تفسیر در گوشهایشان جا گرفته است. در شب، جام حکمت را به آنها مینوشانند بعد از این که در بامداد هم نوشیده باشند.»
امام سجاد (علیه السلام) نیز در مورد قوت عقل و اندیشهی یاوران امام میفرمایند:
«إنَّ اللهَ تبارک و تعالی أعطاهُم مِنَ العُقول و الأفهامِ و المَعرِفَهِ ما صارَت بِهِ الغیبَهُ عِندَهُم بِمَنزِلَهِ المشاهده»؛[23] «خداوند تبارک و تعالی آنها را آنچنان از عقل و فهم و شناخت برخوردار کرده است که غیبت امام برای آنان به منزلهی مشاهده و حضور در آمده است.»
آری، یاران امام (علیه السلام)، همچنان که در بالاترین درجهی تقوی و پرهیزگاری قرار دارند، از نظر کمال علمی نیز در بالاترین درجه قرار گرفته و از جام حکمت الهی و معرفت دینی، چنان که باید، سیراب گشتهاند.
10- نظم
امام علی (علیه السلام) در مورد نظام عمومی که بر یاوران حضرت (علیه السلام) حاکم است میفرمایند:
«کَأَنِّی أنظُرُ إِلَیهم و الزِّیُّ واحدٌ و القَدُّ واحدٌ و الجَمالُ واحدٌ و اللّباسٌ واحِدٌ»؛[24] «گویا آنان را مینگرم، در شکل و هیأتی یکسان، قد و قامتی برابر و در جمال و برازندگی همانند و هم لباسند.»
«اللّهمُّ اجعَلنِی مِن أَنصارِهِ و أعوانِهِ»
[1]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 57، ص 229 / صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص 611 . [2]. همان، ج 52، ص 308 . [3]. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 224، به نقل از بشاره الاسلام، ص 220 . [4]. صافی گلپایگانی، منتخب الأثر، ص 244 / علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 36، ص 386 . [5]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ب 27، ص 336 . [6]. همان، ص 308 . [7]. همان، ج 36، ص 207 . [8]. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ج 1، ص 224 . [9]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 308 . [10]. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ج 1، ص 224 . [11]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 308 . [12]. همان . [13]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 308 . [14]. پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله وسلم)، کامل سلیمان، یوم الخلاص، ج 1، ص 223 . [15]. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ج 1، ص 414 . [16]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 316 . [17]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 316 . [18]. حرّ عاملی، اتباه الهداه، ج 7، ص 113 . [19]. ابن أبی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 9، ص 129 . [20]. کامل سلیمان، یوم الخلاص، ص 226 . [21]. فخر رازی، تفسیر برهان، ج 2، ص 20 . [22]. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 52، ص 334، ح 64 . [23]. همان، ص 122 . [24]. سید بن طاووس، ملاحم و الفتن، ص 148 .