صفات الهی

صفات الهی

1. قالَ امیرُ
المؤمنین – علیه السّلام – : لا یَشْغَلَهُ شأنٌ و لا یُغَیّرهُ زمانٌ … .

«نهج البلاغه، خطبه 178»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند را هیچ کاری از کار دیگر باز
ندارد و زمانی او را دگرگون نسازد، مکان او را در بر نگیرد و زبانی او را توصیف
نتواند، نه شمارش قطره های باران از او پوشیده ماند، نه ستارگان آسمان، نه ذرات
خاک که باد آن را به هوا می برد، نه حرکت مورچه بر سنگ صاف و نه خوابگاه مورچگان
در شب تار، محل افتادن برگ ها و حرکت پنهانی مردمک چشم ها، همه را می داند.

2. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : یَعْلَمُ عَجِیجَ
الوُحوشِ فیِ الفَلواتِ و معاصیَ العِبادِ فِی الخَلواتِ … .

«نهج البلاغه، خطبه 198»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خدا از نعره حیوانات وحشی در کوه ها و
بیابان ها و گناه و معصیت بندگان در خلوتگاه و آمد و شد ماهیان در دریاهای ژرف و
به هم خوردن آب ها بر اثر وزش باد، کاملاً آگاه است.

3. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : لَیسَ لِاَولِّیَتهِ
اِبتداءٌ و لا لِاَزلیَتهِ انقضاءٌ.

«نهج البلاغه، خطبه 136»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: او خدایی است که نه اول او آغازی دارد
و نه دائمی بودنش را پایانی است.

4. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : فَتَبارکَ الله …
الاَوَّلُ الّذی لا غایه له فَیَنْتَهی وَ لا آخِرَ لَهُ فَیَنْقَضی.

«نهج البلاغه، خطبه 94»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: مبارک و بزرگ است خدایی که اولی است
که نهایتی ندارد تا به پایان رسد، و آخری برای او نیست تا سپری گردد.

5. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : اَلْحَمْدُ لِلّهِ الّذی
لم تَسْبِقْ له حالٌ حالاً … .

«نهج البلاغه، خطبه 65»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: ستایش خداوندی را که صفتی بر صفت
دیگرش پیشی نگرفته، تا اول باشد، پیش از آن که آخر باشد و ظاهر باشد، پیش از آن که
باطن باشد.

6. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : سبحان مَنْ لا یَخْفی
علیهِ سَوادُ غَسَقٍ داجٍ و لا لیلِ ساجِ … .

«نهج البلاغه، خطبه 182»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: منّزه است خداوندی که پوشیده نیست بر
او سیاهی تیره و تار بر روی ناهمواری های زمین و قُله های کوتاه و بلند کوه ها و
نه غرّش رعد در کرانه آسمان و نه درخشش برق در لابلای ابرها و نه وزش بادهای تند و
طوفان و نه ریزش برگ ها بر اثر بارش باران و نه محل سقوط قطرات باران و نه مسیر
کشیده شدن دانه ها به وسیله مورچگان و نه غذاهای کوچک نادیدنی و نه آنچه که در شکم
حیوانات ماده در حال رشداند.

7. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : وَ لا یَخَفی عَلیه
مِنْ عِبادِه شُخُوصُ لحظهٍ و لا کرُوُر لَفْظَهٍ.

«نهج البلاغه، خطبه 163»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: بر خداوند پوشیده نیست خیره نگریستن
بندگان و تکرار لفظی به زبان آنان.

8. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : خَرَقَ عِلْمُه باطِنُ
غَیْبُ الستراتِ و اَحاطَه بغُموضِ عقاید السّریراتِ.

«نهج البلاغه، خطبه 108»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: علم خداوند ژرفای پرده های غیب را
شکافته است و به افکار و عقاید پنهان احاطه دارد.

9. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : کلُّ عالمٍ غَیْرُه
مُتَعَلِمٌ.

«نهج البلاغه، خطبه 65»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: همه عالمان غیر او متعلم اند.

10. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : کلُّ عَزیز غَیرُهُ
ذلیلٌ و کلُّ قَوِیٍّ غَیْره ضعیفٌ و کُلُّ مالکٍ غَیرُهُ مُملوکٌ … .

«نهج البلاغه، خطبه 65»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: هر عزیزی جز او ذلیل و هر نیرومندی جز
او ضعیف و ناتوان است، هر مالکی جز او بنده است و هر قدرتمندی جز او گاهی توانا و
زمانی ناتوان است.

11. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : لَمْ یَلِدْ فَیکَونُ
مَولوُداً و لم یُولَد‎ْ فَیَصیرُ محدوداً … .

«نهج البلاغه، خطبه 186»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خدا فرزندی ندارد تا فرزند دیگری باشد
و زاده نشده تا محدود گردد و برتر است از آن که فرزند داشته باشد، اندیشه ها به او
نمی رسند تا اندازه ای برای خدا تصور کنند و فکرهای تیز بین نمی توانند او را درک
کنند تا صورتی از او تصور نمایند.

12. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : … الَعَلیِّ عَنْ
شَبَهِ المَخلوقِین، اَلْغالِبِ لِمقالِ الواصِفین … .

«نهج البلاغه، خطبه 213»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خدایی که از همانندی با آفریده ها
برتر و از گفتار توصیف کنندگان بالاتر است، با شگفتی های تدبیرش برای بینندگان
آشکار و با جلال عزتش از اندیشه غوطه وران، در وهم و خیال پنهان است.

13. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : خَرَقَ عِلْمهُ باطِنَ
غَیبِ السُّتُرَاتِ وَ اَحاطَ بِغُموضِ عقائِدِ السَّریرَاتِ.

«نهج البلاغه، خطبه 108»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: علم او پرده های غیب را شکافته و بر
پیچیدگی ها و ظرافت های عقاید پنهان احاطه یافته است.

14. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : اَلْخَالِقُ لا بمعنی
حَرَکهٍ و نَصَبٍ و السَّمیعُ لا بِا اداهٍ.

«نهج البلاغه، خطبه 152»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند آفریننده است اما نه با حرکت و
رنج و بدون استفاده از آلت و ابزاری می شنود.

15. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : قَد عَلِمَ السّرائرَ
و خَبَرَ الظمایرَ له الاحاطهُ بِکُلِ شیءٍ … .

«نهج البلاغه، خطبه 86»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند رازها را می داند، بر درون ها
بینا است، بر هر چیز احاطه دارد و چیره است و بر همه چیز توانا است.

16. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : الّذَی لَبسَ العِزَّ
و الکِبریاءِ و اختارَهما لِنَفَسِهِ … .

«نهج البلاغه، خطبه 192»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خدایی که لباس عزت و بزرگی در بر کرده
و آن را برای خود برگزید و بر آفریدگانش ممنوع ساخت و آن را قرقگاه و حریم خود
ساخت و بر دیگران حرام نمود، این لباس را برگزید، چون جلالت و عظمت از آن اوست.

17. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : لَهُ الأِحاطَهُ
بِکلِّ شیء وَ اْلغَلَبهُ لِکُلِّ شیءٍ وَ الْقوَهُ علی کُل شیءٍ.

«نهج البلاغه، خطبه 86»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند بر همه چیز احاطه دارد و بر
همه چیز چیره است و بر همه چیز توانا است.

18. قالَ امیرُ المؤمنین – علیه السّلام – : قریبُ مِنْ الاشیاءِ
غیرُ ملابِسٍ، بعیدٌ مِنْها غَیْرُ مباینٍ، مُتَکِلمُ لا بِروّیهٍ.

«نهج البلاغه، خطبه 179»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند به اشیاء نزدیک است بی آن که
به آنها چسبیده باشد و از اشیاء دور است بی آن که از آنها جدا باشد، گوینده است نه
با اندیشه.

19. قالَ الامامُ الصادق – علیه السّلام – : فانّه لَیَس
لِعِلْمِهِ مُنتهی.

«توحید صدوق، ص 134»

امام صادق – علیه السّلام – فرمود: همانا برای علم خداوند پایانی نیست.

20. قالَ الامامُ الصادق – علیه السّلام – : اِنَّ اللهَ عِلُمٌ لا
جَهَلَ فیه، حیاهٌ لامَوتَ فِیه، نورٌ لا ظُلمهَ فیه.

«توحید صدوق، ص 13»

امام صادق – علیه السّلام – فرمود: خداوند (را) علمی است که هیچ جهلی در او
نیست، حیاتی است که هیچ موتی در او نیست، نوری است که هیچ جنبه ظلمانی ندارد.

21. قالَ الامامُ الرّضا – علیه السّلام – : لم یَزَلِ اللهُ
عالِماً بِالأشیاءِ قَبْلَ اَنْ یَخْلُقَ الأشیاءَ … .

«توحید صدوق، ص 145»

امام رضا – علیه السّلام – فرمود: علم خداوند در ازل و پیش از خلقت اشیاء،
مثل علم او به اشیاء بعد از خلقت آنها بوده است.

22. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : تَبارکَ اللهُ الّذی لا
یَبْلُغُه بُعدَ الْهِمَمْ و لا یَنالُه حَدْسُ ألفِطَنُ.

«نهج البلاغه، خطبه 94»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: مبارک و بزرگ است خدایی که همت های
بلند و اندیشه های ژرف نگر به او نرسد و حدس زیرکان و صاحبان ذکاوت به او دست
نیابد.

23. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : اَلأوَّلُ لاشَیءٌ
قَبْلَه و الأخِرُ لاغایَهَ له … .

«نهج البلاغه، خطبه 85»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند اول است و چیزی پیش از او
نبوده، آخری است که پایانی ندارد، اندیشه ها به کُنه هیچ صفتی از او نرسد، دل ها
کیفیتی برای او تعیین نکند، نه اجزاء دارد و نه جزء پذیر است، دیده ها و دل ها بر
او احاطه نیابد.

24. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : لَمْ یُطلِعِ العُقولَ
علی تَحدیدِ صِفَتِه و لم یَحجُبها عَنْ واجبِ مَعرِفَتِه … .

«نهج البلاغه، خطبه 49»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: عقل ها را به تعریف و شناخت صفتش آگاه
نکرده و آنان را از معرفت لازم به خودش محجوب نساخته.

25. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : لا یُوصَف بِشَیءٍ مِنْ
اِلأجزاءِ و لا بِألجَوارِح وَ الاَعضاءِ و لا بعرضٍ مِنْ الاَعراضِ … .

«نهج البلاغه، خطبه 18»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند به داشتن اجزاء و اندام و
اعضاء و عرض از اعراض و مغایرت با دیگران و داشتن پاره ها و ابعاض موصوف نگردد، نه
حدی دارد و نه نهایتی، نه انقطاعی در او حاصل می شود و نه او را انتهایی است.

26. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : لَیسَ فِی الأشیاءِ
بوالجٍ و لا عنها بخارجٍ یخُبْرُ لا بِلسانٍ.

«نهج البلاغه، خطبه 18»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند نه داخل در اشیاء است و نه
بیرون از آنها، خبر می دهد (از آنها) ولی نه با زبان.

27. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : فَاعلٌ لا بِاضطرابِ
آلهٍ مُقدِّرٌ لا بَجَولِ فکرهٍ.

«نهج البلاغه، خطبه 186»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند کارها را بدون استفاده از
ابزار انجام می دهد و تقدیر کننده است بدون جولان اندیشه و فکر.

28. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : لا یُثْمَلُ بحدٍّ و لا
یُحسبُ بعدٍّ.

«نهج البلاغه، خطبه 186»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند را حدی در بر نمی گیرد و با
شماره به حساب نیاید.

29. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : کائنٌ لاعَن حَدَثٍ،
موجودٌ لا عَنْ عَدَمٍ … .

«نهج البلاغه، خطبه 1»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: خداوند، هست اما نه آن گونه که حادث
باشد، موجود است، اما از نیستی پدید نیامده، با هر چیزی هست بی آن که با آن مقارن
و مجاور باشد، با هر چیز مغایر است بی آن که از آن جدا باشد.

30. قالَ الامامُ زین العابدین – علیه السّلام – : اَلحُمدُ لِلهِ
الذّی قَصُرتْ عن رُؤْیَتِهِ اَبْصارُ الناظرین … .

«صحیفه سجادیه، دعای 1»

امام سجاد – علیه السّلام – فرمود: حمد و سپاس خدایی را که دیده بینایان از
دیدارش قاصر است و اندیشه واصفان از نعمتِ او فرو ماند.

31. قالَ الامامُ زین العابدین – علیه السّلام – : اَلحَمْدُ لِلهِ
الّذی اِبْتَدَعَ بِقُدرَتِهِ الْخَلَقَ اِبْتدِاعاً.

«صحیفه سجادیه، دعای 1»

امام سجاد – علیه السّلام – فرمود: حمد و سپاس خدایی را که آفریدگان را به
قدرت خود ابداع کرد.

32. قالَ الامامُ زین العابدین – علیه السّلام – : … و هو
بِکُلِّ شَیءٍ مُحیطٌ و هو علی کُلِّ شیءٍ رَقیبٌ.

«صحیفه سجادیه، دعای 47»

امام سجاد – علیه السّلام – فرمود: خداوند بر هر چیز احاطه دارد و هر چیز
را نگهبان است.

33. قالَ الامامُ زین العابدین – علیه السّلام – : اَنْتَ الّذی
تَسْعی رَحْمَتُه اَمامَ غَضَبِهِ.

«صحیفه سجادیه، دعای 16»

امام سجاد – علیه السّلام – فرمود: خداوندا، تو آن هستی که رحمتت بر غضبت
پیشی دارد.

34. قالَ امیر المؤمنین – علیه السّلام – : اَلحَمْدُ لِلّهِ فَطَر
الْخلایِقِ بِقُدْرَتِهِ.

«نهج البلاغه، خطبه 1»

امیر مؤمنان – علیه السّلام – فرمود: سپاس خداوندی را که آفریدگان را به
قدرتش بیافرید.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید