عناصر زرتشتی در دین یهود

عناصر زرتشتی در دین یهود

نویسنده: ویلیام هاردی مک نیل
مترجم: مسعود رجب نیا

میزان تأثیر آیین زرتشت در یهود را به آسانی نمی توان ارزیابی کرد. بی گمان، تفاوت میان دو آیین چشم گیر است. تحول تدریجی آیین یهود با تحول ناگهانی آیین زرتشت در دو قطب قرار دارند. زیرا به جای یک شخصیت برجسته ی شگرف که همه ی دیگر کسان را تحت الشعاع قرار دهد، در آیین یهود طی شش سده بسیاری انبیای پراکنده ظهور کردند. با ان که پیامبران هر دو آیین از گذشته های ملی خویش متأثر بودند، ولی زرتشت یکسره همه ی میراث دینی ایرانی را انکار کرده است. ولی انبیای بنی اسرائیل سخت چسبیدند به دین خالص پیشینیان و نیاکان خویش که به دیده ی ایشان با کوشش های خویش آن را زنده می ساختند. سرانجام باید گفت که سرنوشت ملی ایرانیان و یهودیان، به صورتی شگرف متفاوت بود. به هنگامی که ایرانیان جهان گشایی می کردند، یهودیان سرزمین موعود را هم از دست می دادند. بدین گونه، انبیای بنی اسرائیل ناچار بودند با شوربختی های بزرگ شکننده و رنج و اندوه بسیار مداوم که با آن چه زرتشت با آن روبه رو بود قابل قیاس نبود، دست و پنجه نرم کنند.
با این همه، بسیاری همانندی ها میان دو دین آشکار است. برای مثال، از نظر احکام به هنگامی که فریسیان چشم به راه روز رستاخیز و داوری هستند که در آن شرارت نابود و قدرت خدا ظاهر می شود، در معاد شناسی یا رستاخیز شناسی هم اعتقاد به ابدیت در آمیخته است با پاداش دادن درست کاران و کیفر دادن شریران. این که مفاهیم یهود در این باره چه میزان با روح کلی افکار زمانه بستگی دارد و تا چه میزان مستقیماً از آیین زرتشت، گرچه نا آگاهانه و غیرعمد گرفته شده باشد، امری است که ارزیابی آن ممکن نیست. در بعضی امور جزئی، مانند اعتقاد به فرشتگان، گویا بتوان بی تردید گفت که تأثیر آیین زرتشت آشکار است.(1)
همانند ی های احکامی مانند اینها بستگی داشتند با مشابهت اجتماعی و روان شناسی محیط آیین زرتشتی و انبیای بنی اسرائیل. زرتشت برای اجتماعاتی سخن می گفت که در وضع سازگار سنت های نیاکان خویش با زندگی کشاورزی و شیوه ی تمدنی بودند، منتها در این وام گیری تمدنی در میدان جاذبه دو سرچشمه ی بین النهرین و هند افتاده بودند. زمینه ی اجتماعی انبیای بنی اسرائیل نیز چنین بود. عبرانیان تازه از گله داری دست شسته و به کشاورزی رو کرده، در میان دو جاذبه ی شیوه ی تمدن بین النهرین و مصر دچار آمده بودند. این چنین محیطی گویا بهترین شرایط باشد برای ابتکار و نوآوری فکری. چون مردم با اوضاع تازه در سرزمین زادگاه و نیز سرمشق های گوناگون از خارج مواجه شوند، اندیشه ی آنان که حساس شده، نه اندیشه های پرداخته تأیید شده را می پذیرد و نه به وام گیری اندیشه های بیگانه دربست تن می دهد. شیوه ی تعبیر متفکران در پی در آمیختن عوامل کهن و نو می رود و با ترکیب افکار خودی و بیگانه و فردی و سنتی پدیده ای کلی می سازد بسیار دلکش و زیبا. هم زرتشت و هم انبیای بنی اسرائیل با کامیابی بدین امر برخوردند، چنان که آن چه پدیدار ساختند لحظه ای از تأثیر در اندیشه های جهانیان باز نایستاده است.

پی‌نوشت‌:

1. J. H. Moulton, Early Zoroastrianism, pp. 260 – 331, W. F. Albright, From Sonte Age to Christianity, pp. 275 – 80
منبع مقاله: هاردی مک نیل، ویلیام؛ (1388)، بیداری غرب، ترجمه ی مسعود رجب نیا، تهران: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید