مسجدالاقصی (2)

مسجدالاقصی (2)

انقلاب براق
سال 1308ش/ 1929م، آبستن حوادث گرانباری برای بیت‌المقدس و مسلمانان این شهر بود. در اوایل فروردین/ اواخر مارس این سال، یهودیان بیت‌المقدس، علناً مدعی شدند که بقایای هیکل سلیمان در زیر بنای مسجدالاقصی مدفون است، لذا آنان حقوق و امتیازاتی در مسجدالاقصی و دیوار برق (دیوار ندبه) دارند و اعلام کردند که مصمم‌اند تا این حقوق را استیفا کنند.
فشارها بر حاج امین‌الحسینی (مفتی قدس) افزایش یافت تا مسجدالاقصی را در اختیار یهودیان بگذارد، اما او که از همان آغاز نسبت به سلطه‌ی انگلیسی‌ها و صهیونیست‌ها، بر قدس و امکان مقدس آن، هشدار داده بود مقاومت سرسختانه‌‌ای در مقابل این فشارها نشان داد و همین امر سبب شد تا صهیونیست‌ها در تبلیغات گسترده‌ی خود در جهان (پیش از آن‌که بهانه و مدرکی برای متهم‌کردن وی به همکاری با نازی‌ها و موسولینی بیابند) او را مفتی (خون آشام) بیت‌المقدس و رهبر اصلی جنگ‌های مذهبی مسلمانان با یهودیان بنامند. به هر حال حادثه‌ای که انتظار آن می‌رفت، رخ داد.
در روز جمعه (24/ مرداد/ 1308) مصادف با (15/ اوت/ 1929) (که موعد آغاز برگزاری مراسم هفت روزه‌ی سالانه یادواره‌ی ویرانی معبد سلیمان از سوی یهودیان بود) گروه عظیمی از یهودیان بیت‌المقدس، تظاهرات بزرگی برپا کردند و پس از حمله به ساکنان عربِ حوالی دیوار براق، این دیوار را تصرف کردند و پرچم صهیونیسم را بر فراز آن، به اهتزار درآوردند و برای نخستین بار میز مخصوص عبادت خود را در محل قرار دادند.
بعدازظهر همان روز، گروهی از مسلمانان به آنان حمله کردند. یهودیان را از آنجا راندند و پرچم صهیونیسم را به زیر کشیدند و جامع براق را از آثار ایشان پاک کردند.
در روزهای 31 و 30 مرداد/ 22 و 21 اوت، نیز یهودیان ضمن به راه انداختن تظاهراتی در بیت‌المقدس به مسلمانان حمله کردند، روز جمعه اول شهریور/ 23 اوت که مراسم یادواره‌ی ویرانی معبد سلیمان پایان می‌یافت، نیروهای دولتی، خیابان‌های بیت‌المقدس و اطراف مسجدالاقصی را به شدت تحت نظر گرفتند.
گروه انبوهی از یهودیان که در بخش نوساز شهر و خیابان یافا گرد آمده بودند، سلاح به همراه داشتند و برای حمله به دیوار براق و تصرف آن در آمادگی کامل به سر می‌بردند. مسلمین نیز با اطلاع از این امر بعد از برگزاری نماز جمعه در مسجدالاقصی، در تظاهرات عظیمی به طرف میدان براق به راه افتادند. با مواجه‌شدن دو گروه با یکدیگر، درگیری سختی آغاز شد. نیروهای انگلیسی نیز به طرفداری از یهودیان، وارد کارزار شدند. طی این درگیری که به مدت یک هفته به طول انجامید و به سراسر فلسطین سرایت کرد بیش از 200 تن و یا بنابر منبع دیگری 351 تن از مسلمانان ظاهراً بیشتر توسط انگلیسی‌ها، به شهادت رسیدند و 150 تن دیگر نیز مجروح شدند.
این درگیری‌ها که بعداً به «انقلاب براق» موسوم شد، پنجمین قیام بزرگ مسلمانان فلسطین علیه تعدیات صهیونیست‌ها و انگلیسی‌ها بود. (بیت‌المقدس، مرتضی اسعدی، ص 95- 94- 93).

دیوار براق و بررسی ادعای ملکیت یهود بر آن
حرم‌الشریف از چهار طرف دارای حصار سنگی با عظمت و بلندی می‌باشد. قسمت بیرونی این حصار، در طرف شرق و جنوب و به طور کلی در سمت جنوب غربی مخصوصاً بسیار گود است که نشان‌دهنده حالت اولیه و طبیعی محل حرم است که بر بالای کوه موریا واقع بوده و اطراف آن دره بوده است و هنوز آثار دره، در قسمت‌های جنوب و جنوب غربی حصار کاملاً مشهود است. این حصار از قسمت بیرونی‌اش در سمت جنوب غربی، بسیار بلند می‌باشد و با سنگ‌های عظیم و با قطر زیاد ساخته شده است و به نظر می‌رسد که بسیار قدیمی می‌باشد.
در حال حاضر طول قسمتی که در این مبحث مورد بررسی قرار دارد بیست و دو متر و ارتفاع آن بالغ بر بیست متر است. این دیوار در اصطلاح مسلمین به «جدار البراق» مشهور است، به طوری که به نقل از تفاسیر گفته شده است، پیامبراکرم … در شب معراج وقتی که به بیت‌المقدس رسید، براق اسب خود را در پای همین دیوار متوقف ساخت و خود وارد حرم‌الشریف شد به همین جهت مسلمین به این دیوار به دیده‌ی احترام می‌نگرند.
یهودیان معتقدند که این دیوار تنها دیوار باقی مانده از معبد دوم است، لذا آن را تقدیس نموده و بسیار گرامی می‌دارند به همین جهت پس از آنکه در طول متجاوز از 2500 سال، ابتدا با حمله‌ی بخت‌النصر و سپس حمله‌ی تیتوس رومی و بعد با اقدامات مسیحیان و سپس ورود مسلمین به بیت‌المقدس و احداث بناهای قبه‌الصخره و مسجدالاقصی، عملاً تمام موجودیت آثار یهود از بین رفته بود. بنابراین در سال 1919م، پس از خروج دولت عثمانی از فلسطین، موضوع دیوار براق بهانه‌ای برای ایجاد اختلافات و درگیری‌های خونین بین مسلمانان و یهودیان در فلسطین و بیت‌المقدس گردید که تا تشکیل حکومت صهیونیستی ادامه یافت. گفته می‌شود که تنها در جریان درگیری‌هایی که بر سر تصرف دیوار براق اتفاق افتاد، طرفین جمعاً 251 کشته و 580 زخمی دادند. یهودیان دیوار براق را دیوار غربی ( Western wall ) و دیوار شیون و ندبه نیز می‌نامند.
دفتر سازمان آزادی‌بخش فلسطین در تهران، در نشریه خودکه به تاریخ (رمضان/ سال 1399 ﻫ.ق) منتشر شد، در این‌باره می‌نویسد: ادعای یهودیان به اینکه آنها دارای حقی در دیوار براق شریف (که آن را حائط المبکی می‌نامند) هستند، دروغ بزرگی بر حق و تاریخ است.
و این امر به دلایل و مدارک تاریخی و باستان‌شناسی ثابت گشته است که آخرین آنها قرار کمیسیون بین‌المللی براق است که به دستور سازمان ملل، در (اول/ اکتبر/ 1930م) پس از قیامی که به قیام براق معروف است، منعقد گشت و متن قرارداد بر آنچه ذکر خواهد شد تأکید نمود:
«مالکیت دیوار غربی از آن مسلمانان است و آنه به تنهایی صاحبان حق عینی آن هستند؛ زیرا جزء جدایی‌ناپذیر از صحن حرم‌الشریف است. همچنین ملکیت پیاده‌رو مقابل دیوار براق (به علت اینکه برای کارهای خیر وقف شده) به مسلمین تعلق دارد. نشریه مذکور ادامه می‌دهد و آنچه ادعای ما را ثابت می‌کند این است که دائره‌‌المعارف یهودی که در سال 1901م منتشر شده است، هیچ‌گونه اشاره یا مطلبی که متعلق دیوار مبکی (ندبه) باشد؛ در برنداشته است.
در حالی‌که همان دایره‌المعارف در سال 1935م چاپ شد و مطلبی در زمینه‌ی دیوار مذکور با نام یهودی منتشر کرد. پس از آنکه دولت اسرائیل در سال 1967م تمامی شهر بیت‌المقدس و نواحی اطراف آن را تا غرب رود اردن تصرف کرد، یهودیان محوطه‌ی جدارالبراق را که به صورت دره و متروکه بود، به شکل یک مرکز اجتماعات و زیارتگاه بازسازی نموده و اینکه هر هفته هزاران یهودی از نقاط مختلف جهان برای نیایش و ندبه، در پای این دیوار گرد هم می‌آیند و به اجرای مراسم خاص مذهبی و خواندن تورات می‌پردازند.
مخصوصاً غروب روزهای جمعه و شنبه، مردان و زنان، دختران و پسران زیادی به همراه پیشوایان مذهبی یهود، در آنجا اجتماع می‌کنند. آنان حاجات خود را بر روی تکه‌های کاغذ نوشته و در شکاف دیوار قرار می‌دهند. بسیاری از آنان خواستار احیای مجدد معبد سلیمان هستند که معتقدند در مکان فعلی مسجدالاقصی قرار دارد. (مسجدالاقصی و بیت‌المقدس، جمیل موحد خویی، ص 125 تا 128).
ادامه دارد….

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید