تاریخچه حجاب (2)

تاریخچه حجاب (2)

نویسنده: عباس رجبی

3. پوشش زن در ادیان بزرگ الاهی

3-1. حجاب در شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام
در آیین مقدس حضرت ابراهیم علیه السلام مسأله پوشش زنان، اهمیت فراوان داشته است. در کتاب تورات چنین می خوانیم:
«رفقه» چشمان خود را بلند کرده و اسحاق را دید و از شتر خود فرود آمد؛ زیرا از خادم پرسید: این مرد کیست که در صحرا به استقبال ما می آید؟ خادم گفت: آقای من است، پس برقع خود را گرفته، خود را پوشانید.(1)
از این بیان روشن می شود که شریعت حضرت ابراهیم علیه السلام پوشش زن در مقابل نامحرم در وجود داشته است؛ زیرا «رفقه» در مقابل اسحاق که به او نامحرم بود، از شتر پیاده شد و خود را پوشاند تا چشم اسحاق به او نیفتد.

3-2. حجاب در آیین یهود
در تلمود(2) که یکی از کتاب های مهم دینی و در حقیقت فقه مدوّن و آیین نامه زندگی یهودیان است، در مورد چگونگی آفرینش زن آمده است:
خداوند این نکته را مورد توجه قرار داد که زن را از کدامین عضو آدم بیافریند، او فرمود من زن را از سر آدم نمی آفرینم تا آن که سبکسر نگردد. من زن را از قسمتی از بدن آدم( دنده آدم) که همواره پوشیده و نهفته است می آفرینم تا آن که موجودی محجوب و عفیف بار آید(3).
همچنین در اصول اخلاقی تلمود آمده است:
اگر زنی به نقض قانون یهود می پرداخت، چنانچه مثلاً بی آن که چیزی بر سر داشت به میان مردم می رفت و یا در شارع عام نخ می رشت یا با هر سنخی از مردان درد دل می کرد یا صدایش آن قدر بلند بود که چون در خانه اش تکلم می نمود، همسایگانش می توانستند سخنان او را بشنوند، در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهریه او را طلاق دهد(4).

3-3. حجاب در آیین مسیحیت
پولس(5) در رساله خود به قرنتیان تصریح می کند:
اما می خواهم شما بدانید که سر هر مرد، مسیح است و سر زن، مرد و سر مسیح، خدا. هر مردی که سرپوشیده دعا یا نبوت کند، سر خود را رسوا می نماید. اما هر زنی که سر برهنه دعا یا نبوت کند، سر خود را رسوا می سازد؛ زیرا این چنان است که تراشیده شود؛ زیرا اگر زن نمی پوشد، موی را نیز ببرد و اگر زن را موی بریدن یا تراشیدن قبیح است، باید بپوشد؛ زیرا که مرد را نباید سر خود را بپوشد؛ چون که او صورت و جلال خداست، اما زن جلال مرد است؛ زیرا که مرد از زن نیست، بلکه زن از مرد است و نیز مرد به جهت زن آفریده نشده بلکه زن برای مرد. از این جهت زن می باید عزتی بر سر داشته باشد به سبب فرشتگان… در دل خود انصاف دهید آیا شایسته است که زن ناپوشیده نزد خدا دعا کند(6).
پس در جایی که برای دعا باید سر زن پوشیده باشد، به هنگام رو به رو شدن با نامحرم پوشش سر لازم تر خواهد بود.
نیز در انجیل در رساله پولس به تیموتاؤس(7) می گوید:
و همچنین زنان خویشتن را بیارایند به لباس حیا و پرهیز، نه به زلف ها و طلا و مروارید و رخت گران بها، بلکه چنان که زنانی را می شاید که دعوای دینداری می کنند به اعمال صالحه.(8)

3-4.حجاب در دین اسلام
بی شک پوشش زن در برابر مردان نامحرم، یکی از ضروریات دین اسلام است که درباره جنبه اسلامی آن نمی توان تردیدی به خود راه داد. در قرآن کریم و روایات وارده از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و امامان معصوم علیهم السلام و نیز در کلمات فقها، به وجوب و کیفیت آن تصریح شده است.
همان طور که در تاریخچه آوردیم، در ادیان گذشته نیز حجاب وجود داشته است؛ ولی حکم حجاب در دین اسلام بسیار مترقی تر است، زیرا در این دین، که آخرین آیین الاهی و کامل ترین دین است، از افراط و تفریط هایی که در مورد پوشش زنان در ادیان و اقوام گذشته وجود داشته، پرهیز شده و برای حجاب حدی متناسب با غرایز انسانی در نظر گرفته شده است. حجاب اسلامی به معنای حبس زن در خانه و دوری از شرکت در مسائل اجتماعی نیست، بلکه بدین معناست که زن در معاشرت خود با مردان بیگانه، موی سر و اندام خویش را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
مرحوم شهید مطهری در این باره می فرماید:
اسلام می گوید: نه حبس نه اختلاط، بلکه حریم. سنت جاری مسلمین از زمان رسول خدا همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شدند، ولی همواره اصل« حریم » رعایت شده است. در مساجد و مجامع، حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است.(9)

1-4-3. حجاب و قانونمندی روابط زن و مرد در قرآن
در قرآن کریم در مورد حجاب و قانونمندی روابط زن و مرد، دو دسته آیه وجود دارد: دسته اول آیاتی که در مورد وجوب حجاب و پوشش ظاهری و حد و کیفیت آن نازل شده است؛ و دسته دوم آیاتی که نوع رابطه بین مرد و زن نامحرم را بیان می کند و آنان را از کارهایی که عفت و پاک دامنی شان را تهدید می نماید، برحذر می دارد. دسته اول عبارتند از:
1. نور(24)، 31:« و قُل للمؤمناتِ یغضُضْنَ من ابصارهنَّ و یحفظْنَ فروجهنَّ و لا یُبدینَ زینتهنَ الا ما ظهرَ منها ولْیضربنَ بخُمُرهنَ علی جیوبهنَ و لا یبدین زینتهنَ إلا لبعولتهنَ او آبائهنَ او آباء بعولتهنَ اوْ ابنائهنَ‌ او ابناء بعولتهنَ او إخوانهنَ او بنی إخوانهن أو بنی اخواتهنَ او نسائهنَ او ما ملکت ایمانُهُنَ اوالتابعینَ غیر اولی الإربه من الرجال او الطفل الذین لم یظهروا علی عورات النساء و لا یضربن بأرجلهنَ لیُعلم ما یخفینَ من زینتهنَ و توبو الی الله جمیعاً ایها المؤمنون لعلّکم تفلحون».
ترجمه: و به زنان باایمان بگو چشم های خود را ( از نگاه های هوس آلود) فرو گیرند و عفت خویش را حفظ کنند و زینت خود را جز آن مقدار که نمایان است، آشکار ننمایند و (اطراف) روسری ها و مقنعه های خود را بر سینه خود افکنند( تا گردن و سینه با آن پوشانده شود)، و زینت خود را آشکار نسازند مگر برای شوهرانشان یا پدرانشان، یا پدرشوهرانشان، یا پسرانشان، یا پسران همسرانشان، یا برادرانشان، ‌یا پسران برادرانشان، یا پسران خواهرانشان، یا زنان هم کیششان، یا بردگانشان، یا افراد سفیه که تمایلی به زن ندارند. یا کودکانی که از امور جنسی مربوط به زنان آگاه نیستند؛ و هنگام راه رفتن پاهای خود را بر زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته نشود( و صدای خلخالی که بر پا دارند به گوش رسد)و همگی به سوی خدا باز گردید ای مؤمنان، تا رستگار شوید.
شهید مطهری(10)(1379)درباره مفاد این آیه و آیه قبل آن می فرماید: دو آیه 30 و 31 نور، مربوط به وظایف زن و مرد در معاشرت با یکدیگر است که شامل چند قسمت است:
الف. هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشم چرانی و نظر بازی اجتناب کند؛
ب. مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاک دامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشاند؛
ج. زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و درصدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند؛
د. دو استثنا برای پوشش زن ذکر شده که یکی با جمله « و لا یُبدینَ زینتهن الا ما ظهر منها» بیان شده است و نسبت به عموم مردان است، و دیگری با جمله « و لا یبدین زینتهن الا لبعولتهنَ الخ» ذکر شده و نداشتن پوشش را برای زن نسبت به عده خاصی تجویز می کند.
همچنین از جمله « و لا یضربن بارجُلهنَّ لیعلمَ ما یُخفینَ من زینتهنَ؛ هنگام راه رفتن پاهای خود را بر زمین نزنند تا زینت پنهانی شان دانسته شود» فهمیده می شود: پای کوبی، نمودی کامل از ظاهر کردن باطن سکس زن است و به انواع حرکات تحریکی که باعث جلب توجه مردان نامحرم می شود، اشاره دارد.(11)
2. احزاب(33)، 59:« یا ایها النبیُّ قُل لازواجکَ و بناتکَ و نساء المؤمنین یُدنینَ علیهنَ من جلابیبهنَ ذلک ادنی ان یُعرفن فلا یؤذین و کانَ الله غفوراً رحیماً».
ترجمه: ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: جلباب ها (=روسری های بلند) خود را بر خویش فرو افکنند. این کار برای این که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است( و اگر تاکنون خطا و کوتاهی از آنان سر زده، توبه کنند)؛ خداوند همواره آمرزنده و رحیم است. شهید مطهری در توضیح کلمه « جلباب» بعد از این که به اقوال مفسران اشاره می کند، می فرماید:
چنانچه ملاحظه می فرمایید، معنای جلباب از نظر مفسران چندان روشن نیست. آنچه صحیح تر به نظر می رسد این است که در اصل لغت، کلمه جلباب شامل هر جامه وسیع می شده است، ولی غالباً در مورد روسری هایی که از چارقد بزرگ تر و از ردا کوچک تر بوده است به کار می رفته است. ضمناً معلوم می شود دو نوع روسری برای زنان معمول بوده است: یکی نوع روسری های کوچک که آن ها را خمار یا مقنعه می نامیده اند و معمولاً در داخل خانه از آن ها استفاده می کرده اند. نوع دیگر روسری های بزرگ که مخصوص خارج منزل بوده است. این معنا با روایاتی که در آن ها لفظ جلباب ذکر شده است نیز سازگار است.(12)
دسته دوم به آیاتی اشاره می کند که مؤمنان و به ویژه زنان را از رفتارهایی که سبب جلب توجه و تحریک نامحرم می شود، باز می دارد و حیا و عفت در مقابل نامحرم را مورد ستایش قرار می دهد. این آیات عبارت اند از:
1. احزاب(33)، 33:« یا نساءالنبیّ لسْتُنَّ کأحدٍ من النساء إنِ اتقیتُنَّ فلا تخضعنَ بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرضٌ و قُلْنَ قولاً معروفاً».
ای همسران پیامبر! شما همانند یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید. پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.
در این آیه اگرچه خطاب آن همسران پیامبر است، ولی اختصاصی به آن ها ندارد و همه زنان مسلمان را دربرمی گیرد. بر اساس این آیه، زنان نباید در گفتگو با نامحرم از سخنانی که مفهوم یا آهنگ آن وسوسه آمیز و تحریک کننده باشد استفاده کنند؛ چه بسا در بین آن ها افرادی باشند که به سبب ضعف ایمان و آلودگی به هوس های شیطانی، تحریک شوند و خیال گناه در سر خود بپرورانند. بنابراین برای حفظ عفت و پاک دامنی افراد جامعه، بر زنان لازم است در گفتگو با نامحرم دقت لازم را داشته باشند.
2. احزاب(33)، 33:« و قرنَ فی بیوتکنَ و لا تبرّجن تبرُج الجاهلیه الاولی».
ترجمه: و(ای زنان پیامبر!) در خانه های خود بمانید و همچون دوران جاهلیت نخستین( در میان مردم) ظاهر نشوید. در این آیه نیز به زنان دستورات دیگری برای برخورد با نامحرم می دهد. در ابتدا از زنان می خواهد تا جایی که امکان دارد از خانه خارج نشوند و خود را کمتر در معرض دید نامحرم قرار دهند؛ زیرا با این کار جلو بسیاری از مفسده های اخلاقی گرفته می شود و زمینه انحراف و ناهنجاری در جامعه از بین می رود؛ چنان که در آیه 53 همین سوره به این مطلب اشاره کرده است.
دستور دیگری که این آیه برای زنان دارد این است که از تبرّج، جلوه گری و جلب توجه نامحرم بپرهیزند. کلمه تبرّج، از برج گرفته شده و به معنای آن است که فرد خود را مانند برج در معرض دید و تماشای دیگران قرار دهد. در واقع این قسمت آیه به ما می فهماند اگر زنان نمی توانند در خانه بمانند و بیرون آمدن از منزل برایشان ضروری است، به گونه ای خارج شوند که سبب جلب توجه نامحرم نشوند. به عبارت دیگر، جواز حضور زن در اجتماع مشروط بر این است که اولاً حضورش ضرورت داشته باشد و ثانیاً نحوه حضور او اعم از نوع پوشش، راه رفتن، نگاه کردن و در یک کلمه تمام حرکات و سکناتش به نوعی باشد که در قالب تبرّج و جلوه گری نبوده و بلکه همراه با حیا و عفت باشد.
در سوره قصص آیه 23 و 25 به همین شیوه رفتاری اشاره کرده و آن را می ستاید. در آیه اول به رفتار دختران شعیب اشاره می کند که سعی می کنند از اختلاط با نامحرم بپرهیزند؛ هنگامی که حضرت موسی از آن ها می پرسد چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید، در پاسخ می گویند:« قالتا لا نسقی حتی یُصدرالرّعاء»، ما آن ها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند و از کنار چاه فاصله بگیرند. کلمه « لا نسقی» که به صیغه مضارع آمده، نشانه استمرار و عادت داشتن به این رویه در مقابل نامحرم است.(13)
در آیه 25 به مورد دیگری از شیوه رو به رو شدن زن با نامحرم اشاره کرده است. پیام این آیه این است که صحبت کردن و هرگونه ارتباط با نامحرم باید همراه با حجب و حیا باشد. در این داستان وقتی دختر شعیب مأمور می شود سخن پدر را به موسی که جوانی نامحرم است برساند، قرآن این طور تعبیر می کند:« فجاءته إحداهما تمشی علی استحیاء»یکی از آن دو زن به سراغ او آمد، در حالی که با نهایت حیا قدم برمی داشت. علامه طباطبایی در تفسیر این آیه می فرماید: مراد از این که راه رفتنش بر استحیا بوده، این است که عفت و نجابت از طرز راه رفتنش پیدا بود.(14)
3. نور(24)، 30 و 31:«‌قل للمؤمنینَ یغُضوا من ابصارهم… و قل للمؤمنات یغضُضْنَ من ابصارهنَ»
ترجمه: به مردان با ایمان بگو چشم های خود را ( از نگاه به نامحرمان) فروگیرند، و به زنان باایمان بگو چشم های خود را ( از نگاه هوس آلود) فروگیرند. در این دو آیه نیز به رفتار دیگری که حاکی از عفت و حیاست اشاره می کند و آن پرهیز از نگاه هوس آلود به نامحرم است؛ زیرا نگاه به نامحرم اگر از روی لذت باشد، سبب انحراف اخلاقی می شود و آدمی را از جاده عفاف دور می سازد.
4. احزاب(33)، 53:« و إذا سالتموهنَّ متاعاً فاسْالوهُنَ من وراء حجابٍ ذلکم اطهَرُ لقلوبکم و قلوبهنَ».
و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را( به عنوان عاریت)از آنان( زنان پیامبر) می خواهید، از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دل های شما و آن ها بهتر است. در این آیه نیز به شیوه دیگری برای حفظ عفت و حیا اشاره می کند و به مردان دستور می دهد هنگام صحبت کردن با زنان پیامبر و به طور کلی هر زنی که به آن ها محرم نیستند، سعی کنند رو در روی آن ها قرار نگیرند، بلکه از پشت پرده صحبت کنند تا از وسوسه های شیطانی و انحراف های اخلاقی محفوظ بمانند و پرده عفت و حیای شان دریده نشود. از این آیات به دست می آید در قرآن به عفت و حیا توجه زیادی شده و همه مؤمنان، چه مردان و چه زنان را از رفتارهایی که موجب خدشه دار شدن عفت و حیای درونی آن هاست باز داشته است.

پی‌نوشت‌ها:

1.تورات، سفر پیدایش، باب 24، آیه 64 و 65.
2.Talmud.
3. آبراهام کهن، گنجینه ای از تلمود؛ ترجمه گرگانی، ص 178.
4. ویل دورانت، تاریخ تمدن، احمد آرام و همکاران، ج4، ص 461.
5.PYlos
6.انجیل، رساله پولس، باب 11، آیه 3 تا 14.
7.Timothy.
8. همان، باب 2، آیه 9 تا 11.
9. مرتضی مطهری، مجموعه آثار( مسأله حجاب)، ج19، ص 551.
10.همان، ص 466.
11. سیدرضا پاک نژاد، اولین دانشگاه و آخرین پیامبر، ج20، ص 137.
12.مرتضی مطهری، مجموعه آثار( مسأله حجاب)، ج19، ص 502.
13.سیدمحمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، محمدباقر موسوی، ج16، ص 33.
14. همان، ص 35.
منبع مقاله: رجبی، عباس،(1388)، حجاب و نقش آن درسلامت روان، قم، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، بهار 1390.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید