علل بی حجابی (1)

علل بی حجابی (1)

نویسنده : ابراهیم خرّمی مشگانی

عُجب و از خود راضی بودن زنان
عُجب یا همان از خود راضی بودن یکی دیگر از عوامل بی حجابی است.

عُجب چیست؟
عجب یعنی اینکه فردی به خاطر کمالات نفسانی، خود را از دیگران بزرگ تر بشمارد، خواه آن کمالات را در درون داشته باشد و خواه تصوّر به داشتن آن کند.

تفاوت عجب و کبر
عجب با کبر تفاوت دارد.
کبر یعنی اینکه انسان خود را از دیگران بالاتر بداند و بر دیگران گردنکشی و سرافرازی کند، اما عجب یعنی اینکه انسان خودبین باشد و بر اثر خودپسندی به خویش ببالد.
در تکبّر باید دیگری باشد تا انسان متکبر خود را از او بالاتر بداند. ولی در عجب شخص دیگری وجود ندارد تا بر او احساس برتری شود، بلکه فرد به خود می بالد. عجب یعنی اینکه انسان از خودش و کارهای خودش خوشش بیاید.

مذمّت عُجب
عجب یکی از صفات ناپسند و زشت اخلاقی است که بیشتر در مقدسین و تحصیل کرده ها ظاهر می شود که بروز این صفت در انسان موجب حقارت، هلاکت و ذلت می شود.
امامان معصوم و بزرگان دین؛ روایات و فرمایشات زیادی دارند که طی آن انسان ها را از عجب برحذر می دارند و ضمن بیان خطرات عجب، انسان ها را از عاقبت آن آگاه می سازند.

خطرات خودبینی و از خود راضی بودن
اول: عجب و خودپسندی ریشه ی همه ی گناهان و خطاهاست
امام جعفر صادق می فرمایند:
«انّ الله علم انّ الذنب خیرٌ للمؤمن من العجب، و لولا ذلک ما ابتلی مؤمنٌ بذنبٍ ابداً»(1)
«البته خداوند متعال می داند که گناه بهتر است از عجب و اگر عجب نبود، هیچ انسان مؤمنی به گناه مبتلا نمی شد.»
امام صادق می فرمایند:
ابلیس به کارگزارانش گفت:
«اذا استمکنتُ من ابن ادم فی ثلاث لم ابال ما عمل فانّه غیرُ مقبولٍ منه، اذا استکثرَ عملهُ و نسی ذنبهُ و دخلهُ العجبُ»(2)
«هنگامی که به ایجاد سه صفت در فرزند آدم توفیق یابم، مرا باکی نیست که او به کدام عمل دست زند؛ زیرا کار او مقبول درگاه الهی قرار نمی گیرد.
آن گاه که:
1- عمل خود را زیاد پندارد.
2- گناه خود را فراموش کند.
3- عجب در او پدید آید.»

عجب عامل پیروزی شیطان
رسول خدا فرمود:
«زمانی موسی نشسته بود که ناگاه شیطان سوی او آمد و در حالی که کلاه دراز رنگارنگی به سر داشت و چون نزدیک موسی رسید، کلاهش را برداشت و خدمت موسی بایستاد و به او سلام کرد.
موسی فرمود: تو کیستی؟
شیطان گفت: من شیطانم.
موسی فرمود: شیطان تویی؟ خدا آواره ات کند.
شیطان گفت: من آمده ام به تو سلام کنم، به خاطر منزلتی که نزد خدا داری.
موسی فرمود: این کلاه چیست؟
شیطان گفت: به وسیله ی این کلاه دل آدمیزاد را می ربایم.
موسی فرمود: به من خبر ده از گناهی که چون آدمیزاد مرتکب شود، بر او مسلّط شوی.
شیطان گفت: هنگامی که او را از خود خوش آید و عملش را زیاد شمارد و گناهش در نظرش کوچک شود.»(3)
و امیرالمؤمنین علی می فرمایند:
«شرّ الامور الرضا عن النفس»( غررالحکم، ج2، ص 446، حدیث 51.)
«بدترین چیز؛ از خود راضی بودن است.»

دوم: عجب دلیل بی عقلی است
امیرالمؤمنین می فرمایند:
«العجبُ افهُ العقل»(4)
«خودپسندی ویروس و آفت عقل است.»
«العجبُ رأسُ الحماقه، و العجب عنوان الحماقه و العجبُ حمقٌ»(5)
«خودپسندی ریشه ی حماقت است، خودپسندی نشانه ی حماقت است و خودپسندی عین حماقت است.»
«اعجاب المرء عن نفسه دلیلٌ علی ضعف عقله»(6)
«خودپسندی دلیل بر ضعف عقل است.»
امام صادق فرموده است:
«عیسی بن مریم گفت: هرگونه بیماری را به امر خدا شفا دادم و بیماری برص و حتی لال ها و مردگان را به حالت اول خودشان به اذن خدا بازگرداندم، ولی وقتی به معالجه و درمان بیماری حماقت احمق پرداختم، به درمان موفق نشدم. گفته شد: ای روح خدا! احمق کیست؟
حضرت عیسی پاسخ داد: احمق کسی است که عُجب دارد و اسیر از خود راضی بودن است و همه گونه زیبایی ها و شایستگی ها را برای خود و در خود
می بیند و حق را همیشه به جانب خود می پندارد و چیزی را علیه خود و خلاف خود نمی بیند. پس این چنین شخصی احمق است و چاره ای برای درمان او وجود ندارد.»(7)
و امیرالمؤمنین علی می فرمایند:
«رضاک عن نفسک من فساد عقلک»(8)
«از خود راضی بودن مایه ی فساد عقل و خرد است.»

سوم: عجب نشانه ی کمبود شخصیت است
علی می فرمایند:
«اعجاب الرجل بنفسه برهان نقصه»(9)
«عجب دلیل بر وجود احساس نقص و کمبود شخص است.»
«من کان عند نفسه عظیماً کان عندالله حقیراً»(10)
«کسی که خود را در پیش خود بزرگ پندارد، خداوند متعال وی را به چیزی نشمارد و او را کوچکش می کند.»

چهارم: عجب باعث هلاکت و تباهی زندگی است
امام محمد باقر می فرمایند:
«ثلاثٌ موبقاتٌ: شُحٌّ مطاعٌ و هویً متبعٌ و اعجابُ المرء بنفسه»(11)
«سه چیز است که زندگی را تباه می کند:
1- حرصی که صاحب آن مطیع آن باشد.
2- هوی و هوسی که صاحب آن در اختیار آن باشد.
3- خودپسندی و عجب آدمی نسبت به خود.»
بنابراین عجب از صفات زشت است و زنانی که به این صفت اخلاقی زشت گرفتار شده اند، با حالتی زننده و ناپسند از خانه خارج می شوند، از حجاب فاصله می گیرند و بر این باورند که کارشان درست است و نسبت به خودشان این گونه احساس می کنند که در جامعه از محبوبیت بالایی برخوردارند، غافل از اینکه افراد جامعه با دید منفی آنها را می نگرند. چه خوب است که زنان بی حجاب یک لحظه به خود آیند و از جامه ی عجب و خودپسندی دوری گزینند.
زنی که دچار عجب است به خاطر اندک مهارت و تخصص، خود را ملزم می کند که باید با وضع متفاوتی نسبت به دیگر زنان جامعه و بدون حجاب در جامعه ظاهر شود؛ چون چنین برداشتی از خود دارد که من در فلان رشته فلان مدرک را دارم و باید این گونه ظاهر شوم و حال آن که فضیلت انسان ها در این گونه اعمال و برداشت های غلط نیست.

پی نوشت ها :

1. . اصول کافی، ج3،ص 427.
2. . پرورش روح، ج1، ص 376.
3. . اصول کافی، ج3، ص 429.
4. . میزان الحکمه، ج6، ص 245.
5. . همان، ج2، ص 44.
6. . پرورش روح، ج1، ص 374.
7. . همان جا.
8. . غررالحکم، ج1، حدیث 29، ص 422.
9. . میزان الحکمه، ج6، ص 44.
10. . پرورش روح، ج1، ص 375.
11. . همان جا.
منبع:خرّمی مشگانی ابراهیم/ جرا حجاب/انتشارات مرسل/تهران چاب سوم 1387

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید