حجاب از منظر بزرگان

حجاب از منظر بزرگان

جایگاه و حقوق زن از دیدگاه امام خمینی (قدس سره):

– هر چه را که خدا دستور فرموده است، چه برای مرد چه برای زن، برای این است که آن ارزشهای واقعی که شما دارید و ممکن است به وسوسه های شیطانی با دستهای فاسد استعمار پایمال شوند، این ارزشها زنده بشوند. صلاح و فساد یک جامعه از صلاح و فساد زنان آن جامعه نشأت می گیرد. (روز زن در جمع بانوان، 63/12/21)
– آنچه دین گریزان برای زن قائلند، چیزی جز تباهی و ملعبه شدن نیست.
(صحیفه نور، ج 15 ص 257)
– ما می خواهیم زن در مقام والای انسانیت خودش باشد، نه ملعبه در دست مردها باشد در دست اراذل باشد. (صحیفه نور، ج 15، ص 237)
– اسلام زن را مثل مرد در همه شئون، همانطور که یک مرد در همه شئون دخالت دارد، زن هم دخالت دارد. همانطور که مرد باید از فساد اجتناب کند، زنها نباید ملعبه دست جوانهای هرزه بشوند. زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بزک کرده بیرون بیایند و در انظار مردم فاسد قرار بگیرند. زنها باید انسان باشند، زنها باید تقوا داشته باشند، زنها مقام کرامت دارند، زنها اختیار دارند، همانطور که مردها اختیار دارند، خداوند شما را با کرامت کرده است، آزاد خلق کرده است. (صحیفه نور، ج 15، ص 233)

مقام معظم رهبری (دام ظله العالی):

– زن ایرانی راهبه نیست، اما از راهبه پاک تر است و طیبه و طاهره است. سرباز نیست، اما به قدر سرباز میدان جنگ شجاعت دارد و با این که جهاد در میدان های رزم بر او واجب نیست، اما به قدر یک جهادگر در راه خدا تلاش می کند و در تمام صحنه ها حضور دارد. (دیدار با نمایندگان خواهران فرهنگی سراسر کشور 63/11/7)
– حجاب اسلامی وسیله حفظ و صیانت عفاف انسانی است. شخصیت انقلابی زن مسلمان به او اجازه نمی دهد که از راه نشان دادن پیکر برهنه خود ، از راه در معرض گذاشتن و به نمایش نهادن زیور و زینت و آلایش خود، خود را نشان دهد. (خطبه نماز جمعه 59/4/13)
– حجاب به معنای چادر نیست، اما چادر نزد ما ایرانی ها که زنان ما از قدیم داشتند، بهترین نوع حجاب است. بدون چادر هم حجاب ممکن است. حجاب به معنای پوشیدن سالم، نه پوشیدنی که از نپوشیدن بدتر است.
– حفظ حجاب به زن کمک می کند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد دچار آن لغزشگاه های بسیار لغزنده ای که سر راهش قرار داده اند نشود. (دیدار با اعضای شورای فرهنگی اجتماعی زنان، 70/10/4)
– اسلام در باب پوشش حجاب را معین نکرده است. مقصود این است که دیدار زن و مرد و ملاقات طبیعی آنها به صورت روزمره تبدیل به یک عامل تحریک نشود و این هدف اسلام است. (مصاحبه با مجله شاهد بانوان، 67/2/28)
– مسئله حجاب به معنای منزوی کردن زن نیست اگر کسی چنین برداشتی از حجاب داشته باشد، این کاملا یک برداشت غلط است. مسئله حجاب معنای جلوگیری از اختلاط و آمیزش بی قید و شرط زن و مرد در جامعه است، زیرا اختلاط بی قید و شرط هم به ضرر جامعه و هم به ضرر زن و مرد به خصوص به ضرر زن است. حجاب برای زن به هیچ وجه مزاحم و مانع فعالیتهای سیاسی و اجتماعی نیست و دلیل علمی این ادعا هم خود شما هستید، شاید عده ای تعجب می کردند و هنوز هم تعجب می کنند از اینکه یک خانمی در سطح بالای علمی هر رشته ای … وجود داشته باشد که خودش را با تعالیم اسلامی منطبق کند و از جمله با مسئله حجاب.
– شما خانمها پیامی دارید، این پیام را دقیق و مسجل کنید و به دنیا بدهید. پیام هم فقط پیام زبانی و شفاهی و کتبی نیست. بلکه بیشتر پیام عملی است، زنهای ایران، به خصوص کسانی که در رشته های گوناگون دانش و در چارچوب اسلام و احکام اسلامی و مهمتر از همه مسئله حجاب توانسته اند حرکت کنند. بایستی به زنان و دختران و دانشجویان زن دنیا عملا تفهیم کنند که علم به معنای بی بند و باری نیست، و لازمه تحصیل علم بی قیدی به موازین اخلاقی در مورد معاشرت زن و مرد نیست بلکه می توان با رعایت کامل این موازین علم را هم تحصیل کرد و به جاهای بالایی رسید. وجود شما می تواند به عنوان یک نمونه از پیام مبانی اسلام نشان داده بشود… (سخنرانی در دیدار با گروهی از زنان پزشک سراسر کشور 68/10/26)
– حجاب و حفظ عفاف مخصوص خواهران نیست ای برادران مسلمان! و ای برادران جوان! شما هم مراعات عفاف و حجاب اسلامی را بکنید شما هم با لباس شایسته در محیط کار و در محیط جامعه ظاهر بشوید. (خطبه نماز جمعه 59/4/3)

علامه شهید مرتضی مطهری:

– وقتی زن پوشیده و سنگین از خانه بیرون رود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند افراد فاسد و مزاحم جرأت نمی کنند متعرض آنها شوند. و از نظر اسلام هر قدر زن جانب عفاف و ستر (پوشش) را مراعات کند، پسندیده تر است. (مسئله حجاب ص 168 و 177)
– عفاف یعنی آن حالت نفسانی یعنی رام بودن قوه شهوانی تحت حکومت عقل و ایمان. عفاف و پاکدامنی یعنی تحت تأثیر قوه شهوانی نبودن، شره نداشتن. یعنی جزء آن افرادی که تا در مقابل یک شهوتی قرار می گیرند بی اختیار می شوند و محکوم این غریزه خود هستند، نبودن، این معنی عفاف است. (تعلیم و تربیت در اسلام، ص 26)
– عجبا به بهانه اینکه حجاب، نیمی از افراد اجتماع را فلج کرده است، با بی حجابی و بی بند و باری نیروی تمام افراد زن و مرد را فلج کرده اند. (مسئله حجاب، ص 98)
– در مورد غریزه جنسی و برخی غرایز دیگر برداشتن قیود، عشق به مفهوم واقع را می میراند ولی طبیعت را هرزه و بی بند و بار می کند. در این مورد هر چه عرضه بیشتر گردد هوس و میل به تنوع افزایش می یابد. (مسئله حجاب، ص 103)
– تا در جهان حکومت شهوت برقرار است هرگز امنیت ناموسی وجود نخواهد داشت. (مسئله حجاب، ص 44)
– غیرت، نوعی پاسبانی است که آفرینش برای مشخص بودن و مختلط نشدن نسلها در وجود بشر نهاده است. (مسئله حجاب، ص 55)
– اختصاص یافتن استمتاعات و التذاذهای جنسی به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج مشروع پیوند زن و شوهری را محکم می سازد و موجب اتصال بیشتر زوجین به یکدیگر می شود. (مسئله حجاب، ص 81)
– فلسفه پوشش و منع کامیابی جنسی از غیر همسر مشروع، از نظر اجتماع خانوادگی این است که همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت کردن او به شمار برود، در حالیکه در سیستم آزادی کامیابی، همسر قانونی از لحاظ روانی یک نفر رقیب و مزاحم و زندانبان به شمار می رود و در نتیجه کانون خانوادگی براساس دشمنی و نفرت پایه گذاری می شود. (مسئله حجاب ص 81)
– اگر رعایت پاره ای مصالح اجتماعی زن یا مرد را مقید می سازد که در معاشرت روش خاصی را اتخاذ کنند و طوری راه بروند که آرامش دیگران را بر هم نزنند و تعادل اخلاقی را از بین نبرند، چنین مطلبی را «زندانی کردن» یا «بردگی» نمی توان نامید و آن را منافی حیثیت انسان و اصل «آزادی» فرد نمی توان دانست. (مسأله حجاب، ص 101)
– حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شکل و قالب و نوع و چگونگی پوشش برمی گردد، تفاوت باطن و ظاهر یا روح و جسد و یا گوهر و صدف را می توان به عنوان تمثیل در این زمینه به کار برد. به گمان ما اینها دو حقیقت هستند و میزان وابستگی این دو نیاز به تأمل دارد. (مسئله حجاب، ص 52 تا 57)
– پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گری و خودنمایی نپردازد.
– اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متین تر و با وقارتر و عفیف تر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مردم نگذارد بر احترامش افزوده می شود.
– حجاب در اسلام یک وظیفه ای است که بر عهده زن نهاده شده که در معاشرت و برخورد با مردم باید کیفیت خاصی را در لباس پوشیدن مراعات کند. این وظیفه نه از ناحیه مرد بر او تحمیل شده است و نه چیزی که با حیثیت و کرامت او منافات داشته باشد و یا تجاوز بر حقوق طبیعی او که خداوند برایش خلق کرده است محسوب می شود. (مسئله حجاب، ص 93)
– شرافت زن اقتضا می کند که هنگامی که از خانه بیرون می رود متین سنگین و با وقار باشد، در طرز رفتار و لباس پوشیدنش هیچ گونه عمدی که باعث تحریک و تهییج شود به کار نبرد، عملا مرد را به سوی خود دعوت نکند، زباندار لباس نپوشد، زباندار راه نرود، زباندار و معنی دار به سخن خود آهنگ ندهد، چه آنکه گاهی اوقات ژست ها سخن می گویند، راه رفتن انسان سخن می گوید، طرز حرف زدنش یک حرف دیگری می زند. (مسئله حجاب، ص 93)
– از نظر اسلام محدودیت کامیابی های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع از جنبه روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می کند و از جنبه خانوادگی سبب تحکیم روابط خانوادگی و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می گردد، و از جنبه اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می گردد و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب می گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود. (مسئله حجاب، ص 76)
– آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای اوست حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیت های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد. اسلام نه می گوید که زن از خانه بیرون نرود و نه می گوید حق تحصیل علم و دانش ندارد؛ بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است و نه فعالیتهای اقتصادی خاصی را برای زن تحریم می کند. اسلام هرگز نمی خواهد زن بیکار و بی عار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید. پوشانیدن بدن به استثنای وجه و کفین مانع هیچ گونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست. آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع هست آلوده کردن محیط کار به لذت جویی های شهوانی است. (مسئله حجاب، ص 84)
– جامعه ای که از زینت عفاف و حیا و پوشش کامل زنان و غیرت مردان برخوردار باشد و نمایش جاذبه های زنانه محدود به خانه و همسر باشد، از یک سو ارزش و منزلت و موقعیت زنان در نظر مردان فوق العاده بالا می رود و از سوی دیگر قدرت میل و حرص مردان به جاذبه ها و زیبایی های زنان افزایش می یابد. مردان از آنجا که در خارج خانه به زنان دسترسی ندارند، طبیعتاً به همسران خویش و جاذبه های آنان جذب می شوند که همین امر مایه گرانبها شدن آنها، تداوم بخش محبوبیت آنان و استحکام خانواده خواهد بود. (آسیب شناسی شخصیت زن، ص 256)
– آنچه اسلام به عنوان یک امر اخلاقی توصیه می کند این است که: تا حد ممکن اجتماع مدنی غیر مختلط باشد. (مسئله حجاب، ص 216)

علامه جوادی آملی:

– (قرآن) به زنان دستور داد که هم خوب حرف بزنید و هم حرف خوب بزنید تا مردانی که قلبشان مریض است طمع نکنند، این مرض در قلب مرد است چه اینکه زن آنچنان نیست که صدای مرد را بشنود، طمع کند. او از سلام دل برخوردار است، مگر آنکه بیماری تبرج در او پدید آید.
صغرای قیاس این است که زنان نوعاً از سلامت دل برخوردارند. کبرای قیاس این است که: در قیامت صاحبدلان و سالمدلان سالمند «الا من اتی الله بقلب سلیم» نتیجه آن است که: زنان موفق ترند. اگر قرآن فرمود: این کتاب شفا در دل است… بعد فرمود: طمع در نامحرم مرض است و بعد فرمود این مرض در مرد است و در این بخش سخنی از مرض زن به میان نیامده است معلوم می شود زنان از این بیماری مخصوص سالمدل اند. (زن در آئینه جلال و جمال، ص 250)
– دنیای کنونی، زن را در معرض نمایش آورد و درندگی جامعه بیشتر شد. اما دنیای اسلام، زن را در صحنه می آورد تا جامعه را مسخر عواطف زن کند نه مسخر غریزه ی زن. (زن در آئینه جلال و جمال، ص 372)
– زن باید این مسئله را کاملا درک کند که حجاب او تنها مربوط به خود او نیست تا بگوید من از حق خودم صرف نظر کردم. حجاب زن مربوط به مرد نیست تا مرد بگوید من راضیم، حجاب زن مال خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت بدهند، حجاب زن، حقی است الهی. (زن در آئینه جلال و جمال، ص 423)
– حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه مال شوهر و نه ویژه برادران و فرزندانش می باشد. همه اینها اگر رضایت بدهند، قرآن راضی نخواهد بود چون حرمت زن و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است… حجاب زن حقی است الهی… عصمت زن حق الله است… زن به عنوان امین حق الله از نظر قرآن مطرح است. (زن در آئینه جلال و جمال، ص 423)
– اسلام زن را در سایه حجاب و سایر فضایل به صحنه می آورد تا معلم عاطفه، رقت، درمان، لطف، صفا، وفا و مانند آن شود و دنیای کنونی، حجاب را از زن گرفته تا زن به عنوان ملعبه به بازار بیاید و غریزه را تأمین کند. زن وقتی با سرمایه غریزه به جامعه آمد دیگر معلم عاطفه نیست، فرمان شهوت می دهد نه دستور گذشت. (زن در آئینه جلال و جمال، ص 372)
– «عفاف» زنان، مهمترین کار را برای حفظ ادیان ابراهیمی عهده دار بودند و در بخش علم نیز، زنان در حد مردان جزء کلمات الهی بودند که آدم را نجات دادند. «فتلقی آدم من ربه کلمات» (زن در آئینه جلال و جمال، ص 130)
– بارگاهی را تصور کند که به این بارگاه بدون اذن ورود، نمی شود وارد شد، اگر در آن بارگاه رفیع، کسی زن را شش سال زودتر از مرد راه بدهد معلوم می شود که این زن پیش از مرد مورد عنایت صاحب بارگاه مقدس رفیه است… منتهی زن باید موقعیت خود را درک بکند، آنگاه دیگر به فکر زینت نیست، به فکر پوشیدن و نوشیدن نیست… (زن در آئینه جلال و جمال، ص 228)
– بر این اساس بلوغ یک شرافت است. آنها که اهل راه اند می گویند ما مشرف شده ایم نه مکلف و زن شش سال قبل از مرد به این شرافت می رسد (زن در آئینه جلال و جمال، ص 354)
– اگر کارهایی که زنان اباذر گونه در جنگها و صحنه های سیاسی اسلام کردند، ده ها بار گفته می شد، به صورت فیلم تبلیغی در می آمد، و ده ها بار کتاب در آن زمینه نوشته می شد، آنگاه مشخص می شد که زنان در بیشتر مسائل نظامی در صدر اسلام همچون اباذر و مالک اشتر بودند. (زن در آئینه جلال و جمال، ص 294)

استاد رحیم پور ازغدی:

– اگر اسلام به زن می گوید حجاب داشته باشد می خواهد زن در جامعه حضور داشته باشد، البته حضور انسانی نه حضور مؤنث.
– حجاب حریمی برای زن ایجاد می کند تا بتواند در عرصه های اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و… حضور داشته باشد.
منبع: حریم ریحانه.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید