منظور از «آفرینش انسان از عجله» در آیه 37 سوره ی انبیاء چیست؟

منظور از «آفرینش انسان از عجله» در آیه 37 سوره ی انبیاء چیست؟

قبل از آنکه به توضیح پرسش بپردازیم لازم است آیه و ترجمه آن بیان شود:
خداوند در سوره انبیا آیه 37 می فرماید:«خلق الانسان من عجل سأوریکم آیاتی فلا تستعجلون؛(آری!) انسان از عجله آفریده شده، ولی عجله نکنید؛ من آیات خود را به زودی به شما ارائه می دهم»
قبل از آیه ی فوق، آیه ی به موضع گیری دشمنان و مشرکان در برابر پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ پرداخته است. و اشاره می کند که؛ هنگامی که کافران تو را می بینند کاری جز مسخره کردن ندارند و ذکر خداوند رحمان را انکار می کنند. سپس به یکی دیگر از کارهای زشت این انسان های بی بند و بار اشاره کرده و می فرماید: «انسان از عجله آفریده شده است. مفسران در تفسیر کلمه«انسان» و «عجل» بیانات گوناگونی دارند؛ ولی پیداست که منظور از انسان در اینجا، نوع انسان است(البته انسان های تربیت نیافته و خارج از قلمرو رهبری و رهبران الهی).
منظور از«عجل» شتاب و شتابزدگی است؛ «کان الانسان عجولا؛ انسان عجول است.»[1] در حقیقت تعبیر«انسان از عجله خلق شده»، یک نوع تاکید است. یعنی، آن چنان انسان عجول است که گویی از عجله آفریده شده، و تار و پود وجودش از آن تشکیل یافته! است.
علامه طباطبایی ـ رحمه الله علیه ـ می فرماید:«انسان از عجله خلق شده است»؛ کنایه است از زیادی عجله انسان و بلوغ آن به نهایت درجه­اش، آنقدر که گوئی، آدمی از عجله خلق شده و غیر از عجله چیزی نمی شناسد. مثل اینکه
می گویند: فلانی همه اش خیر یا شرّ است این طور تعبیر بلیغ تر از این است که بگوییم، چقدر فلانی عجول است و این کلام در مورد تعصب آمده و هم خواسته است نسبت به امر مشرکین بی اعتنایی کند.[2] و به راستی بسیاری از مردم عادی چنین اند هم در خیر عجولند و هم در شر، حتی وقتی به آنها گفته می شود اگر آلوده کفر و گناه شوید، عذاب الهی دامنتان را می گیرد. اما آنها می گویند: پس چرا این عذاب زودتر نمی آید. در پایان اضافه می کند: عجله نکنید من آیات خود را به زودی به شما نشان می دهم.[3]

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ذیل آیه.
2. تفسیر نمونه، مکارم شیرازی، ذیل آیه.
3. مجمع البیان، طبرسی، ذیل آیه.

پی نوشت ها:
[1]. اسراء/ 1.
[2]. طباطبایی، تفسیر المیزان، ج 14، ص 436.
[3]. ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، تفسیر نمونه، تهران، داراکتب الاسلامیه، ج 8، 1370، ج 13، ص 408؛ و طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، ترجمه همدانی، قم، انتشارات بنیاد علمی و فکری علامه، ذیل آیه فوق.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید