دوره کودکی و نوجوانی سرشار از عطوفت و نشاط و لبریز از شادی هاست، در این دوره ما شاهد احساسات پاک و بی آلایش نوباوگان هستیم. آنان امانت های الهی در نزد ما بزرگسالان به حساب می آیند و غنچه های باطراوت بوستان زندگی اند. ظرافت، شکنندگی و انعطاف پذیری شخصیت کودک، پیچیدگی و حساسیت تربیت آنان را آشکار می کند.
دوره کودکی و نوجوانی سرشار از عطوفت و نشاط و لبریز از شادی هاست، در این دوره ما شاهد احساسات پاک و بی آلایش نوباوگان هستیم. آنان امانت های الهی در نزد ما بزرگسالان به حساب می آیند و غنچه های باطراوت بوستان زندگی اند. ظرافت، شکنندگی و انعطاف پذیری شخصیت کودک، پیچیدگی و حساسیت تربیت آنان را آشکار می کند. کودک به دلیل نزدیک بودن به مبدأ فطرت و داشتن ذهن و دلی پاک و بی آلایش، زمینه بسیار مناسبی را برای تربیت پذیری دارد.
او هدیه ای است الهی که با سرشت ساده و زلال خویش پا به جهان هستی گذاشته و از هر گونه زشتی و ناپاکی به دور است و این، والدین و مربیان وی هستند که با تربیت نادرست خویش، مسیر فطرت پاک و الهی او را منحرف می سازند. بنابراین، در برخورد با کودک باید ویژگی های ذاتی او را در نظر گرفت. مهربانی، نوازش و انس با کودک، نقش مهمی در تربیت و شکوفایی استعدادهای نهفته او دارند. چنان که حضرات معصومان همواره از روی محبت و تواضع، با کودکان رفتار می کردند.
یکی از روشهای تربیت کودکان که مورد تأکید حضرات معصومان(ع) است، شرکت دادن آنان در مکان ها و مراسم های مذهبی است. شرکت دادن کودکان در مراسم مذهبی، از روش های مؤثر آشناسازی آنان با ارزش های اسلامی است؛ زیرا کودک با چشم خود صحنه های حضور مردم در مراکز دینی را مشاهده می کند و شیوه ابراز احساسات نسبت به بزرگان دین را فرامی گیرد. به ویژه، مشارکت کودک در نماز جماعت و بردن او در مسجد نقش اساسی در تربیت دینی او دارد؛ زیرا مسجد از جایگاه رفیعی در اسلام برخوردار است و نماد اسلام به شمار می رود. همراه بردن کودکان و نونهالان به مسجد و شرکت دادن آنها در نماز جماعت، از یک سو این صحنه ها را جذاب تر می کند و از سوی دیگر، تصویر این منظره ها را در ذهن آنان زنده نگه می دارد و موجب تشویق آنها به برپایی برنامه های دینی و به ویژه، نماز جمعه و جماعت می شود.
ائمه بزرگوار(ع) در آموزش واجبات دینی و قرآن، به ویژگی های سنّی و شرایط کودکان توجه داشته اند و از امام باقر(ع) در این باره روایتی جالب نقل گردیده است: ما کودکانمان را از سن پنج سالگی به خواندن نماز وادار می کنیم، ولی شما از سن هفت سالگی آنها را به اقامه نماز امر کنید.
عبدالله بن فضالی از امام باقر یا امام صادق(ع) روایت کرده است که آن حضرت فرمود: «هرگاه کودک به سه سال رسید، هفت مرتبه کلمه توحید را بگوید. وقتی سه سال و هفت ماه و بیست روزش تمام شد، هفت بار بگوید محمد(ص)، فرستاده خداست؛ هنگامی که چهار سالش کامل شد، هفت بار درود بر پیامبر(ص) و آل پیامبر بفرستد. زمانی که پنج سالش به پایان رسید، از دست راست و چپش بپرسد؛ پس از آن رو به قبله بنشاند و سجده کند. شش ساله که شد، شستن دست و صورت را به او بیاموزد، آن گاه امر به نماز کند. هر زمان نه سالش تمام شد، وضو را به وی بیاموزد و اگر انجام نداد، تنبیه بدنی کند و همچنین نماز را به او یاد دهد و اگر اطاعت نکرد، کتک بزند.
وقتی وضو و نماز را آموخت، خداوند پدر و مادرش را می بخشد.» نکته مهم تربیتی در این روایت، آن است که احکام اسلامی را به تدریج باید به کودک تعلیم داد، نه به صورت یک جا. پدر و مادر باید با پیروی از سیره اهل بیت(ع) دستورات الهی را به صورت گام به گام و با فاصله مناسب زمانی به کودکان تعلیم دهند تا آنها هم از یادگیری خسته نشوند و هم بتوانند آن چه را فرا می گیرند، تمرین کنند. نحوه آموزش معارف به کودکان نیز باید این گونه باشد که ابتدا خداشناسی، توحید و نبوت را آموزش دهند و سپس به سراغ احکام عملی بروند. هم چنین از آموزش امور زندگی مانند شناخت دست راست و چپ نباید غفلت کرد. استفاده از تنبیه به عنوان یک روش در تربیت کودک نیز از روایت فهمیده می شود.
در این دوره کودک در مرحله احساسات و تفکر عینی قرار دارد و به همین جهت در تربیت مذهبی وی نیز باید از راه برانگیختن احساسات دینی عمل نمود و شناختها و تفکرات دینی را به مراحل بالاتر احاله داد.نکته شایان توجه این که، مساجد و اماکن مذهبی به عنوان پایگاه های اجتماعی دین، نقش بسیار مؤثری را می توانند در تربیت دینی، در شکوفایی احساسات دینی و نیز در جلب هرچه بیشتر کودکان به دین ایفا نمایند. این بیشتر به خاطر آن است که در مساجد کودک در کنار بزرگسالان و سایر همسالان خود در جوّی صمیمی می توانند در بستر مراسم و مناسک مذهبی، رشدی معقول و متعادل داشته باشند. و از همین مکانها شهد شیرین مذهب را بچشند.
نویسنده: اسلام پور کریمی