نویسنده:عباس کوثرى
«اللهم فکما جعلته عیدک الاکبر و سمیته فى السماء یوم العهد المعهود و فى الارض یوم المیثاق المأخوذ و الجمع المسؤول (1) صل على محمد و آل محمد و اقرر به عیوننا.» (خدایا، چنانکه این روز را بزرگترین عید خود قرار دادى، [آن را] در آسمان روز پیمان و در زمین روز میثاق و جمع مورد بازپرسى نام نهادى، بر محمد و آل محمد(ص) درود فرست و چشمان ما را بدان روشن فرما).
تقدیر الهى بر این قرار گرفت که «غدیر» به ابدیت بپیوندد، و جلوهاى از آیات الهى و تجسمى از تاریخ جاودانه اسلام شود. گویا «برکه خم» به پاس سالیان طولانى خزانهدارى بارانهاى رحمت الهى و آبرسانى به زائران حرم، اینک باید پایگاه ریزش کلام الهى و قله کمال دین شود. غدیر دیگر برکهاى کمآب نیست که به آبهاى سرزمین «رابغ» نیازمند باشد . بلکه در پرتو آن فروغ آسمانى، خود به چشمهسار زمزم و کوثر پیوسته، آب گواراى عدالت و پاکى از مولود کعبه و فرزند «زمزم» و «صفا» گرفته است. غدیر از هنگامى که نظارهگر جلوه زیباى وصایت و جانشینى على ـ علیه السلام ـ بر دستان پر مهر و سراسر رحمت خاتم رسولان(ص) شد، دیگر نقطهاى پست در جغرافیاى جحفه نیست، پرچم عدالت علوى است که بر بام بلند تاریخ افراشته شده است. غدیر اینک بزرگترین و دلانگیزترین هدیه آسمان «امامت» را به آدمیان ارزانى مىدارد. بدینگونه غدیر، سرزمینى مقدس شد و روز هجدهم ذىحجه بزرگترین عید اسلامى؛ و چنان شد که امام صادق ـ علیه السلام ـ در بارهاش فرمود: «و ان یوم غدیر خم بین الفطر و الاضحى و الجمعه کالقمر بین الکواکب» روز غدیر خم در میان اعیاد «فطر» و «قربان» و «جمعه»، بسان ماه در میان ستارگان، مىدرخشد. (2) در این نوشتار بر «عیدک الاکبر»، که در دعاى روز غدیر آمده است، درنگ مىکنیم؛ و عید بودن این روز بزرگ را در سنت پیامبر و عترت معصومش جویا مىشویم و مشاهده مىکنیم که شیعه در برگزارى جشن غدیر، بسان دیگر معتقدات خویش، پایبند وحى الهى و سر سپرده سنت رسول گرامى(ص) است.
عید غدیر، سنت نبوى
زنده نگهداشتن شعائر الهى رسالتى است که مرزبانان عقیده و ایمان همواره بر آن تأکید داشتهاند. چرا که تقواى دلها و پاکى جانها در گرو بزرگداشت آن است، در قرآن کریم مىخوانیم : «و من یعظم شعائر القلوب فانها من تقوى القلوب». (3)
جوامع بشرى نیازمند یادآورى و حضور دایم هویتهاى فرهنگى و اصالتهاى معنوى است. رسول گرامى اسلام در این امر پیشقدم شد و با عمل خویش راه جامعه اسلامى را روشن ساخت. یکى از دلائل عید بودن غدیر، حدیث «هنئونى» است.
این حدیث در منابع اهل سنت نیز با اسناد و عبارات مختلف ذکر شده است. بزرگانى چون احمد ابنحنبل، پیشواى حنبلیان، در صفحه 281، جلد چهارم مسند، و حافظ ابوجعفر محمد ابنجریر طبرى در صفحه 428 جلد سوم تفسیر خویش، از این روایت یاد کردهاند در نقل حافظ ابو سعید چنین آمده است: «ثم قال النبى(ص) هنئونى هنئونى، ان الله تعالى خصنى بالنبوه و خص اهل بیتى بالامامه؛» پیامبر گرامى فرمود: به من تبریک بگویید، به من تبریک بگویید، زیرا خداوند مرا به پیامبرى و اهل بیتم را به امامت ممتاز ساخته است. (4)
در روایت دیگرى یکى از مورخین اهل سنت پس از ذکر حدیث غدیر چنین آورده است: ثم جلس رسول الله(ص) فى خیمه تخص به و امر امیرالمؤمنین(ع) ان یجلس فى خیمه أخرى و أمر اطباق الناس بأن یهنئوا علیا ـ علیها السلام ـ؛ سپس رسول گرامى(ص) در خیمه مخصوص خویش نشست و به امیرمؤمنان(ع)دستور داد که در خیمه دیگرى بنشیند و به مردم فرمان داد تا به حضور على ـ علیه السلام ـ رسیده، به آن حضرت تبریک بگویند.
این مورخ سپس مىنویسد: ولما فرغ الناس امر رسول الله(ص) امهات المؤمنین بان یسرن الیه و یهنئنه ففعلن؛ بعد از متفرق شدن مردم، پیامبر(ص) به همسران خویش دستور داد که به سوى على ـ علیه السلام ـ رفته، به آن حضرت تبریک بگویند، آنان نیز اطاعت کردند. (5)
دلیل دیگرى که بیانگر عید بودن روز غدیر در سنت پیامبر گرامى اسلام است خطبهاى است که امیرمؤمنان على ـ علیهالسلام ـ در روز عید غدیر ایراد کرده است.
در اینجا قسمتى از آن را، که به وسیله یکى از غدیرشناسان معاصر ترجمه شده است. مىآوریم : امام رضا(ع) از پدران خویش نقل مىکند که در روزى از روزهاى خلافت على ـ علیه السلام ـ جمعه و غدیر به یک روز افتاده بود. امام در آن روز خطبهاى عجیب خواند و توحیدى شگفت گفت. آن حضرت در بخشى از سخنان خویش چنین فرمود: «ان الله تعالى جمع لکم معشر المؤمنین فى هذا الیوم عیدین عظیمین کبیرین لا یقوم احدهما الا بصاحبه…؛ خداى ـ عزوجل ـ در این روز براى شما دو عید فراهم کرد؛ دو عید بزرگ که یکى از این دو جز به آن دیگرى استوار نتواند بود».
سپس آن حضرت به داستان غدیر اشاره فرمود و ویژگیهاى روز غدیر را چنین برشمرد: ان هذا یوم عظیم الشأن فیه وقع الفرج و رفعت الدرج هو یوم الایضاح و الافصاح من المقام الصراح و یوم کمال الدین و یوم العهد المعهود و یوم تبیان العقود عن النفاق و الجحود… همانا امروز، روزى بس بزرگ است. در این روز گشایش در رسید، منزلت کسان که شایسته بودند بلندى گرفت و برهان خدا روشن شد. آرى، امروز روز روشن کردن حق و از مقام پاک «رهبر معصوم» به صراحت و «نص» سخن گفتن است، امروز روز کامل شدن دین است، امروز روز عهد و پیمان است، امروز روز گواهى و گواهان است، امروز روز نمایاندن بنیادهاى نفاق و انکار است. حضرت در آخر خطبه مىفرماید: و اذإ؛ تلاقیتم فتصافحوا بالتسلیم و تهانؤ النعمه فى هذا الیوم و لیبلغ الحاضر الغائب…
امرنى رسول الله(ص) بذلک، چون به یکدیگر رسیدید، همراه سلام، مصافحه کنید و نعمتى را که در این روز نصیبتان شده است به یکدیگر تبریک بگویید. باید این سخنان را آن که بود و شنید به آن که نبود و نشنید برساند و باید توانگران به سراغ مستمندان روند و قدرتمندان به دنبال ضعیفان؛ پیامبر(ص) مرا به این چیزها امر کرده است. (6)
اینجاست که به اهمیت این روز تاریخى و بزرگ بیشتر واقف مىشویم؛ روزى خجسته و مبارک که پیامبر(ص) به بزرگداشت آن دستور داده، آن را وظیفه همگانى نسلها برشمرده و خطابه و بزرگداشت این روز از جانب على ـ علیه السلام ـ در همین راستاست.
معصومین و بزرگترین عید اسلامى
امام صادق(ع) از پدران خویش نقل مىکند که، پیامبر(ص) فرمود: «یوم غدیر خم افضل اعیاد امتى و هو الیوم الذى امرنى الله تعالى ذکره فیه بنصب اخى على ابنابیطالب علما لامتى یهتدون به من بعدى؛ روز غدیر خم برترین عیدهاى امت من است؛ و آن روزى است که خدا مرا به جانشینى على ـ علیه السلام ـ دستور داد تا نشانهاى براى امت من باشدو به وسیله او هدایت شوند. (7)
در روایت دیگرى امام صادق(ع) در پاسخ این پرسش که آیا براى مسلمین عیدى غیر از فطر و قربان هست فرمود: آرى، عیدى است که بزرگترین و شریفترین عیدهاست و آن روزى است که امیر مؤمنان به جانشینى پیامبر منصوب شد. (8) علاوه بر این از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمود: هو عید الله الاکبر و ما بعث الله عز و جل نبیا الا و تعید فى هذا الیوم؛ روز غدیر خم بزرگترین عید الهى است و خداوند متعال پیامبرى را مبعوث نکرد مگر اینکه این روز را عید گرفت. (9)
با توجه بدین حقایق در دعا و نیایشى که در این روز ذکر شده است، مىخوانیم: اللهم فکما جعلته عیدک الاکبر… صل على محمد و آل محمد؛ خدایا، چنانکه این روز را بزرگترین عید خود قرار دادى، بر محمد و آل محمد درود فرست. (10)
اولیاى الهى و معصومین ـ علیهم السلام ـ این روز را پاس مىداشتند و برنامههایى براى بزرگداشت آن تدارک مىدیدند، که دو نمونه از آن را یاد آور مىشویم:
الف) مراسم اطعام از جانب امام مجتبى علیه السلام
مرحوم علامه مجلسى(ره) مىنویسد: روز عید غدیر با جمعه مصادف شده بود. امام على ـ علیه السلام ـ خطبه جمعه خواند و سپس حضرت با فرزندان و شیعیانش به منزل امام حسن ـ علیه السلام ـ جهت اطعامى که امام حسن برایشان تدارک دیده بود، رفت. (11)
ب) فیاض بنمحمد بنطوسى که به سال 259 هجرى سخن مىگفت مىگوید: در یکى از سالها خدمت امام رضا ـ علیه السلام ـ رسیدم، دیدم امام رضا ـ علیه السلام ـ دوستان خویش را براى غدا خوردن نگه داشته و به خانههاى آنان نیز طعام، هدیه، لباس و حتى انگشتر و کفش فرستاده است، آن بزرگوار وضعیت خدمتکاران و دوستانش را تغییر داده بودو با وسایلى، غیر از آنچه در روزهاى پیشین بود، از مهمانانش پذیرایى مىکرد. (12)
چرا غدیر، عید است؟
آیات قرآن کریم و گفتار معصومین ـ علیهم السلام ـ بیانگر عظمت و جایگاه رفیع امامت در اعتقادات اسلامى است. با نگاهى به آیات غدیر مىتوان بخوبى رمز عید بودن این روز را دریافت بخشى از اشارات قرآن کریم و معصومان در این باره چنین است:
الف) امامت مکمل تبلیغ رسالت الهى است.
به اتفاق شیعیان و به نقل بسیارى ازاهل سنت آیه شریف تبلیغ جهت انتصاب على ـ علیه السلام ـ به جانشینى رسول گرامى(ص) نازل شد. این نکته هنگامى بود که ترس آشوب بود و احتمال تفرقهافکنى از جانب منافقین و افراد سستایمان وجود داشت. وحى الهى به همه این نگرانیها خاتمه داد و با تأکید بر اهمیت موضوع، حفظ رسول گرامى(ص) از توطئهها را نوید داد و فرمود: یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک فان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس؛ اى پیامبر، آنچه از خدا بر تو نازل شده به مردم برسان که اگر نرسانى تبلیغ رسالت و اداى وظیفه نکردهاى و خدا تو را از [آزار] مردمان محفوظ خواهد داشت. (13)
علامه امینى 30 منبع از مدارک اهل سنت را برمىشمارد که همه آنها این آیه را با معرفى ولایت امیرمؤمنان على ـ علیه السلام ـ در ارتباط دانستهاند. جلال الدین سیوطى شافعى در تفسیر در المنثور، تفسیر فخرالدین رازى شافعى در شمار این منابع جاى دارند. (14)
نکتهاى که از دقت در آیه، با استفاده از جمله «فما بلغت رسالته» مىتوان فهمید این است که امامت در حدى از منزلت است که عدم معرفى آن با انجام ندادن وظیفه رسالت مساوى است.
ب) امامت مایه تکمیل دین است
دین مجموعه قوانین الهى است که براى اجراى آن به فردى که بتواند با تکیه بر دو عنصر ایمان و آگاهى موجب اجراى آن شود، نیاز دارد. دین کامل دینى است که این امر را از قبل پیشبینى کرده، براى آن برنامه داشته باشد. از این رو وقتى کفار احساس کردند با فوت عبدالله فرزند پیامبر گرامى(ص) جانشینى براى استمرار راهش وجود ندارد آن بزرگوار را «ابتر» و کارش را ناقص قلمداد کردند. (15)
بعد از انتصاب على(ع)، این آیه نازل مىشود و مىفرماید «الیوم اکملت لکم دینکم» امروز دین شما را کامل کردم. (16) امامت در جهت بیان احکام تکمیلکننده دین است؛ زیرا به مقتضاى روایتى، که از طریق شیعه و اهل سنت نقل شده و پیامبر گرامى فرمود: من شهر علم هستم و على در آن شهر. هر که خواستار ورود به شهر حکمت است باید از راه على(ع) واردشود. (17)
امامت در جهت اجراى صحیح برنامههاى دینى نیز تکمیلکننده دین است. از این رو پیشوایان پنجگانه اهل سنت مانند مسلم، مالک، بخارى، نسایى و ترمذى مى نویسند: وقتى طارق ابنشهاب، از اهل کتاب، در مجلس خلیفه دوم گفت: اگر آیه «اکمال» در دین ما نازل مىشد آن را عید مىگرفتیم. (18) کسى بر او خرده نگرفت و عمر با سکوت خود آن را مورد قبول قرار داد.
ج) امامت عامل یأس دشمنان اسلام است.
آیه سوم سوره مائده نیز در باره انتصاب على ـ علیه السلام ـ در غدیر خم نازل شده است؛ «الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون» امروز کافران از اینکه به دین شما دستبرد زنند و اختلالى رسانند طمع بریدند پس شما از آنان بیمناک نشوید. (19)
این آیه نشان مىدهد که روز تکمیل دین و روز یأس و نومیدى دشمنان اسلام یکى است. علامه طباطبایى مىنویسد: صحابه و تابعان و آنها که بعد از آنان آمدهاند، همگى اتفاق دارند که این دو آیه مرتبط هستند و هر یک تکمیلکننده معناى دیگرى است. و این نیست مگر بدان سبب که هر دو با هم نازل شده، یک معنا را مىرسانند. (20)
از آنچه گفته شد نتیجه مىگیریم که باید این روز را عید شمرد؛ زیرا خداوند متعال چنان بدان اهمیت داده است که آن را موجب اکمال دین، تبلیغ رسالت و نومیدى دشمنان اسلام دانسته است تا خود یادى از «ایام الله» باشد و فرموده است: و ذکرهم بایام الله؛ روزهاى خداوندى را بدانان یادآورى کن. (21)
د) امامت ضامن استمرار وحدت اسلامى است
قرآن کریم، آنجا که از دعاى حضرت عیسى و درخواست نزول مائده آسمانى سخن به میان مىآورد، از عید بودن آن براى نسلهاى آینده و گذشته یاد مىکند و مىفرماید: «اللهم ربنا انزل علینا مائده من السماء تکون لنا عیدا لاولنا و آخرنا و آیه منک؛ پروردگارا، بر ما از آسمان مائدهاى فرست تا این روز براى ما و کسانى که پس از ما مىآیند عید شود». (22)
چنانکه ملاحظه مىشود حضرت عیسى نزول این مائده و عید شدن آن را براى این مىخواهد که براى همیشه مایه افتخار و عزت جامعه دینى شود و بتواند حبلالمتین و نقطه وحدت آنان باشد؛ وحدتى که یکى از علتهاى بعثت پیامبران شمرده شده است، و راز و حکمت عید شمردن نیز در همین راستاست تا جامعه اسلامى مائده آسمانى امامت و وصایت را پاس دارند و آن را به عنوان نقطه مرکزى حل اختلافات خویش بپذیرند و این است رمز کلام باقر العلوم آل محمد (علهیم السلام) که فرمود «و لم یناد بشىء ما نودى بالولایه یوم الغدیر؛ در میان احکام اسلامى هیچیک به اندازه ولایت روز غدیر مهم شمرده نشده است». (23)
پىنوشتها:
1ـ بحارالانوار (چاپ ایران)، ج 95، ص .320
2ـ همان، ج 95، ص .323
3ـ حج، .32
4ـ الغدیر، ج 1، ص .274
5ـ الغدیر، ج 1، ص .271
6ـ بحارالانوار، ج 94، ص .118
7ـ همان، ص .110
8ـ همان، ص .111
9ـ همان، ج 95، ص .303
10ـ همان، ص 320؛ مفاتیح الجنان، اعمال روز عید غدیر.
11ـ همان، ج 94، ص .118
12ـ همان، ص 112 و ج 95، ص .322
13ـ مائده، .67
14ـ درالمنثور، سیوطى، دارالکتب العلمیه، ج 2، ص 457؛ تفسیر فخررازى، ج 12، ص .49
15ـ ر.ک تفسیر مجمعالبیان، ج 5، تفسیر سوره کوثر؛
16ـ مائده، .3
17ـ الغدیر، ج 6، ص 61ـ .77
18ـ الغدیر، ج 1، ص .283
19ـ سوره مائده، .3
20ـ المیزان، ج 5، ص .179
21ـ دارالکتب العلمیه22ـ ابراهیم، .5
23ـ اصول کافى، ج 2، ص 21، بابدعائمالاسلام،حدیث .8
مأخذ: مجله کوثر