خدای تبارک و تعالی حضرت محمد(ص) را خاتم پیامبران و علوم کرد و دین او را دین همیشگی دانست و به یقین خدای حکیم که هستی را آفریده است و بشر را گلی سرسبد آن قرار داده و معلوم است که، به آفریده خودش آگاهی کامل دارد و همه نیازهای او را در همه اعصار می داند و بر اساس همان واقعیات، احکام و اوامر خود را استوار می سازد. او قرآن را فرستاد و پیامبر اکرم (ص) و اوصیایی گرامیش را مفسّر آن قرار داد و این ذوات پاک و معصوم به وظفیه خویش عمل کردند و اسلوب تفسیر را به پیروان خود آموختند و با گذشت اعصار و قرن ها ، دین و تفسیر ائمه ـ علیهم السلام ـ کهنه نمی شود و از اعتبار نمی افتد؛ زیرا خدای بزرگ آموزه های دینی اش را بر اساس فطرت بشر قرار داده است و فطرت انسان ها و نیازهای واقعی آن ها برای رسیدن به کمال تغییر پیدا نمی کند. از این رو همه انسان ها اگر بخواهند به قلّه کمال برسند و سعادت اخروی را برای خود کسب نمایند طریقی جز طریق اولیای الهی ندارند.
قرآن معجزه پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه وآله ـ می باشد و دین اسلام تا قیام قیامت پابر جاست؛ فلذا قرآن در همه اعصار طراوت و تازگی خود را داراست و جاودانه خواهد ماند. چنانکه در حدیثی است: «القرآن یَجری کما تجری الشمس و القمر»[1] حضرت آیت الله جوادی آملی در ذیل این حدیث شریف میفرماید: «قرآن در جریان خود، همانند خورشید و ماه است و معارف آن در گذر زمان همواره تابان است آنچه که تغییر مییابد حوادث روزگار است یعنی مفاهیم و معانی مربوط به دین ثابت است و تنها، مصادیق آنهاست که تبدیل و تغییر مییابد.»[2]
از طرف دیگر در قرآن کریم توضیح همه چیز هست؛ چنانکه خداوند علیم درباره آن می فرماید: (و نزّلنا علیک الکتاب تبیاناً لِکُلِّ شیء) «این کتابی که به تو نازل کرده ایم توضیح همه چیز است» درباره این آیه کریمه عده ای از اصحاب امام صادق ـ علیه السلام ـ گفته اند: از آن حضرت شنیدیم که فرمود: من هر آینه می دانم که در آسمانها و آنچه در زمین است می دانم آنچه که در بهشت است و می دانم آنچه که در آتش است، و میدانم آنچه که تا قیامت خواهد بود. آنگاه لحظه ای سکوت کرد سپس احساس نمود که شنوندگان در تعجب شدند و برایشان گران آمد، فرمود: همه اینها را از کتاب خدای عزوجل می دانم، زیرا خدای تعالی درباره کتابش می فرماید: (تبیانٌ لِکُلِّ شیء)[3] در نتیجه وقتی که ائمه ـ علیهم السلام ـ دارای این چنین علومی باشند قطعاً تفسیری که آنها می فرمایند همیشه تابناک است؛ چون علم امامان، علم الهی میباشد و در آن خطا راه ندارد و معصوم می باشند. البته ناگفته پیداست با توجه به پیشرفتی که در زمان حاضر نسبت به زمان امامان قبلی حاصل شده است نیازهای فکری و علمی جامعه نسبت به زمان ایشان شکل دیگری یافته؛ امّا روشن است که تفاسیر ائمهـ علیهم السلامـ مایه اصلی است فلذا هر کسی بخواهد تفسیری از قرآن کریم بفرماید نیازمند آن مایه اصلی میباشد. در نتیجه آنچه که تفسیر مییابد حوادث روزگار است و مفاهیم و معانی تفاسیر ائمه ثابت است و تنها مصادیق آنهاست که تبدیل و تغییر می یابد و به این دلیل است که علماء و فقهای عظیم الشأن توانسته اند و خواهند توانست نیازهای فکری و عملی زمانهای خویش را از روایات ائمه استخراج و بیان فرمایند.
پی نوشت ها:
[1]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج2، کتاب فضل القرآن.
[2]. جوادی آملی، عبدالله، شریعت در آینه معرفت، چاپ دوم، چاپ پژمان،1373
[3]. کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج 1، ص 261، ح 2.