شیعه معتقد است که ثواب زیارت کربلا (حسین بن علی-ع-) از ثواب زیارت بیت الله الحرام بیشتر است، چگونه می‎توان این عقیده را پذیرفت؟

شیعه معتقد است که ثواب زیارت کربلا (حسین بن علی-ع-) از ثواب زیارت بیت الله الحرام بیشتر است، چگونه می‎توان این عقیده را پذیرفت؟

از نظر شیعه زیارت بیت الله الحرام دارای اهمیت است اما این گونه نیست، که بالاترین ثواب‎ ها مربوط به این عمل باشد. در کتاب های اهل سنت نیز به نقل از رسول الله -صلی الله علیه وآاله – آمده است که:«هر کس صد بار صبح و صدربار شب تسبیح خدا گوید مانند کسی است که صد حج بجا آورده است.[1] عامه در توجیه این حدیث چه می‎گویند؟! حدیثی که حسن شمرده شده است. بعضی از علمای عامه گفته‎اند: این حدیث دلالت دارد که ذکر گفتن با حضور قلب با همه آسانی که دارد، از عبادات سختی که در حال غفلت انجام شود، با فضیلت ‎تر است».[2] یا در حدیثی دیگر آمده است که «مبارزه‎ای که علی بن ابی‎طالب-ع-با عمرو بن عبدود، در روز خندق انجام داد، از اعمال امت من تا روز قیامت، با فضیلت ‎تر است»[3] این حدیث در کتب ما نیز آمده است، و در روایات ما اشاره شده است که این فضیلت از آن رو است، که در آن روز همه کفر در مقابل همه اسلام قرار گرفته بود. و عمل امام علی ـ علیه السّلام ـ موجب پیروزی اسلام شد. از این حدیث نتیجه می‎گیریم هر عملی که موجب رشد، و پیروزی اسلام و پیشبرد اهداف اسلام شود ممکن است، با توجه به خلوص نیت عامل آن ثواب های بی‎شمار دریافت کند. و از حدیث اول نیز نتیجه می‎گیریم که یک عمل کم و اندک که با توجه و حضور قلب انجام شود، ممکن است به اندازه یک عمل بسیار مهم و دشوار که با غفلت یا کمی حضور قلب، انجام می‎شود ثواب داشته باشد بلکه بیشتر از آن. پس این طور نیست که زیارت بیت الله باید همیشه و همه جا ازهمه اعمال ثواب بیشتری داشته باشد.
اما مطلب اصلی؛ چگونه می‎توان پذیرفت که طبق عقیده شیعه زیارت امام حسین از زیارت بیت الله ثوابش بیشتر است؟
برای پذیرش عقیده شیعه یا حداقل بعید نشمردن آن نکاتی لازم است بیان شود؛
1. فکر نشود، وقتی شیعه زیارت امام حسین را مهم شمرده از فضیلت زیارت بیت الله غافل است، خیر، از این رو ماه مبارک رمضان که ماه استجابت دعاها می‎باشد. دعاهای زیادی از سوی امامان معصوم-علیهم السلام- رسیده است شاید در کمتر دعایی باشد که در آن از خدا توفیق زیارت خانه خدا نیامده باشد؛ بلکه در بعضی از آن  ها آمده است که زیارت هر سالی را نصیب کند.[4] و معلوم است که زیارت واجب یک بار است و اگر هر سالی آن را می‎خواهیم آن زیارت مستحبی می‎باشد وبه خاطرثواب زیادش خواسته می شود.
2. این مقایسه که در احادیث ائمه ـ علیهم السّلام ـ آمده، مقایسه بین واجب و مستحب نیست، یعنی این طور نیست که فکر شود شیعه زیارت امام حسین-علیه السّلام ـ را بر زیارت واجب بیت الله ترجیح  می‎دهد.اهمیت به جا آوردن حج واجب در نظر شیعه آن قدر زیاد است؛  که طبق روایات رسیده از معصومین-ع- اگر کسی بدون داشتن عذر و مانع آن را ترک کند و بمیرد یهودی یا نصرانی مرده است. [5] بنابراین ترک  آن بدون عذر موجب می‎شود انسان غیر مسلمان بمیرد. پس اهمیت زیارت بیت الله چه مستحب آن چه واجب آن درجای خود محفوظ است. اما چرا به زیارت امام حسین-علیه السّلام-این قدر اهمیت می‎دهد؛در نکات بعدی اشاره می شود:
3. در چهار آیه از قرآن،‌اجر رسالت نبی گرامی اسلام ـ‌ صلی الله علیه و آله ـ مطرح شده است، در آیه‎ای می‎گوید: بگو من هیچ پاداش از شما نمی‎خواهم و ازمتکلفین نیستم (سخنانم همراه با دلیل وروشن است »[6] در آیه‎ای دیگرمی فرماید «بگو من در برابر ابلاغ رسالت هیچ گونه پاداش نمی‎خواهم مگر کسی که بخواهد راهی به سوی پروردگارش برگزیند[7](این  اجر من است)
درآیه سوم می فرماید «بگو پاداش که از شما خواستم تنها به سود شما است و پاداش من فقط بر خداوند است».[8] اگراین سه آیه در کنار هم  قرار گیرد معنا چنین می‎شود: 1. من هیچ پاداشی برای خودم نمی‎خواهم. 2. پاداشی که می‎خواهم برای خود شما است 3. پاداش را فقط از کسانی می‎خواهم که بخواهند راهی به سوی خدا انتخاب کنند. و در یک کلمه  من فقط از کسی پاداش می‎خواهم که بخواهد به سوی خدا راه پیدا کند البته این پاداش فقط به سود خود اوست نه من، حالا این پاداش چیست؟ در آیه‎ای دیگر بیان شده است: «بگو از شما بر آن (تبلیغ رسالت) پاداش نمی‎خواهم جز دوست داشتن نزدیکان»[9] زمخشری نقل می‎کند وقتی این آیه نازل شد «سئوال شد یا رسول الله نزدیکان تو، آن ها که دوست داشتن آن ها بر ما لازم است چه کسانی‎اند؟ فرمود: علی و فاطمه و دو فرزند آن ها»[10] بنابراین تنها اجری که رسول گرامی اسلام در مقابل زحمات طاقت ‎فرسای خود در ابلاغ رسالت خود از ما ، آن هم به فرمان خدا خواسته است دوست داشتن اهل بیت اوست که طبق آیات قبل این دوست داشتن اولاً به سود خود ماست و ثانیاً راهی است به سوی خدا که البته می‎توان فهمید سودی که این محبت برای ما دارد آن است که ما را به سوی خدا رهنمون و نزدیک می‎کند. محبتی که زمینه تمسک به اهل بیت –ع-را فراهم کند ما رااز گمراهی (دور شدن از خدا و طریق او) نجات خواهد داد؛ همان طور که پیامبر ـ‌ صلی الله علیه و آله ـ فرمودند: «ای مردم من در میان شما چیزی را به یادگار می‎گذارم که اگر به آن تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و خاندانم اهل بیتم».[11] حالا سئوال این است آیا ما در مقابل زحمات رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ وظیفه‎ای داریم یا نه؟
آیا نباید پاداش زحمات ایشان را که البته به سود خود ماست بدهیم؟! اگر پاسخ مثبت است که قطعاً چنین است باید اهل بیت را دوست بداریم و حتماً  راه ابراز این محبت اکنون آن ست که در زیارت‎گاه های آن ها حضور یابیم و ضمن تکریم آن ها، از فضای ملکوتی آن جا بهره ببریم. شاید به همین خاطر است یعنی این که زیارت قبر ائمه خصوصاً امام حسین ـ علیه السّلام ـ ابرازمحبت به خاندان پیامبر است و محبت به خاندان او پاداش رسالت اوست؛‌که در روایات آمده است کسی که زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ را ترک کند، حقی از حقوق رسول  الله را ترک کرده است.[12] با این توضیحات می‎توان فهمید که چرا زیارت امام حسین-ع- از زیارت مستحبی بیت الله فضیلتش بیشتر است، چون کسی که زیارت واجب خانه خدا را به جا آورده و حالا دارد زیارت مستحبی می‎کند معلوم است این زیارت مستحبی در عین فضیلت، لزومی ندارد اما همین کس نسبت به حق رسول الله و اجر رسالت او که محبت خاندانش باشد غفلت کرده است. اما اگر کسی که حج واجب را بجا آورده و حالا به زیارت امام حسین ـ علیه السّلام ـ رفته به اجر و حق رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ نیز توجه کرده و با زیارت قبر فرزند او این محبت را ابراز و اثبات کرده است و اهل بیت او را بزرگ شمرده است. و معلوم است کسی که هم به حق الله و هم حق رسول الله ـ صلّی الله علیه و آله ـ توجه دارد از کسی که فقط به حق الله توجه دارد ثواب بیشتری دریافت می‎کند.
خوب است این نکته نیزبیان شودکه در روایات ما ثواب های زیادی که مربوط به زیارت قبور ائمه-ع- و خصوصاً امام حسین –ع- آمده است مربوط به کسی است که عارف به حق امام باشد و هر چه این معرفت بیشتر باشد ثواب بیشتری دریافت می‎کند، یعنی بداند که دوست داشتن آن ها لازم است و تمسک به آن ها موجب نجات، بداند که آن ها امامانی‎اند که اطاعت آن ها بر ما واجب است. بنابراین این ثواب‎ها مربوط به کسی است که می‎داند چه می‎کند و به زیارت چه کسی رفته است.
4. تنها با گذشت پنجاه سال از رحلت نبی مکرم اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ جامعه اسلامی مبتلا به حاکمی شده بود که رعایت ظواهر اسلام را نمی‎کرد، شرب خمر می‎کرد،[13] سگ بازی و میمون بازی می‎کرد و دیگر کارهای خلاف عرف و شرع. وقتی معاویه برای ولایت عهدی او بیعت خواست همه جز 4 نفر بیعت کردند.[14] سئوال بسیار مهم این است که مردم چرا به خلافت وحکومت چنین شخصی راضی شدند؟. سئوال دیگر این است که چرا آن 4 نفر بیعت نکردند؟ عبد الله بن عمر در امتناع از بیعت گفت: اگر با کسی که با میمون و سگ بازی می‎کند و شراب می‎نوشد و اظهار فسق می‎کند بیعت کنیم حجت ما نزد خدا چیست؟ و عبدالله بن زبیر گفت: نباید از مخلوق در معصیت خالق اطاعت کرد حال آن که دین ما را بر ما فاسد کرده است.[15] و از دیدگاه امام حسین ـ علیه السّلام ـ باید با اسلام وداع کرد. هنگامی که حاکم آن؛ شخص مثل یزید باشد[16] منصفانه باید قضاوت کرد حق با کدام بود آن ها که بیعت کردند و راضی به خلافت چنین شخصی شدند یا آن ها که امتناع کردند؟ می‎دانیم تنها کسی که حاضر شد بر این عدم بیعت و مقاومت و قیام در برابر چنین حکومتی، جان خود و خویشان و یاران خود را بدهد امام حسین ـ علیه السّلام ـ بود. اگر امام حسین-ع- نیز بیعت می‎کرد و هیچ واکنشی در مقابل چنین حکومت نشان نمی‎داد و امر به معروف و نهی از منکر نمی‎کرد و در این راه به شهادت نمی‎رسید معلوم نبود از اسلام و احکام نورانی آن تا حال اثری باشد. وقتی در 50 سال بعد از رحلت پیامبر اسلام-ص- مردم راضی شدند حاکم آن ها کسی باشد که شرب خمر می‎کند و… حاکمی که باید مجری احکام اسلام و حافظ دین باشد، معلوم نبود در سال های بعد و قرون بعد حاکم آن ها چه کسی باشد و اسلام و مسلمین در چه وضعیتی.
پس اگر ما از اسلام و احکام نورانی آن اثری می‎بینیم، مرهون امام حسین-ع) و یاران او هستیم و مرهون آن ها که بعداً به ایشان اقتدا کردند و در حفظ اسلام کوشیدند و جان دادند. از همین روست که بعضی در ذیل حدیث «حسین منی و انا من حسین»[17] که از پیامبر-ص- نقل شده احتمال داده‎اند مراد این باشد که حسین-ع- فرزند و نوه‎ی من است، لذا از من است اما من از حسینم یعنی دین من مرهون حسین است. بقای دین من به خاطر شهادت حسین است.
پس امام حسین-ع- به خاطراحیای مجدد اسلام، بر تک تک مسلمین حق دارد و کمترین کاری که ما در ایفای حق ایشان می‎توانیم بکنیم زیارت ایشان و تکریم و بزرگداشت عمل آنان است. لذاست که در ذیل روایاتی که فضیلت و برتری امام حسین-ع- را بر زیارت بیت الله بیان کرده، آمده است که حق امام حسین-ع- بر هر مسلمانی فرض است.[18] و زیارت, ایفای این حق و تشکر از زحمات حسین-ع- و یاران اوست.بنابراین باید‎گفت عمل کسی که در عین توجه به واجبات الهی ( مثل بجا آوردن حج واجب) در صدد ایفای حق دیگران و تشکر و سپاس از آنان باشد از عمل کسی که از این مسأله غفلت کرده و یک عمل مستحب را بجا می‎آورد فضیلتش بیشتر است. و طبق حدیث «کسی که از مخلوق تشکر ننماید، از خدای عزوجل تشکر نکرده است».[19] ثواب های بی‎شمار به حسین و یارانش و به خاطر او به زائرانش بدهد نباید بعید شمرد بلکه چنین ثواب هایی به جاست، حتی اگر این ثواب ها از زیارت بیت الله بیشتر باشد.

پی نوشت ها:
[1] . محمد بن عیسی ترمذی، سنن ترمذی، بیروت، دار الفکر، 1403، ج 5، ص 176.
[2] . البار کفوری، تحفه الاحوذی، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، ص 309.
[3] . محمد بن محمد الحاکم النیشابوری، المستدرک، بیروت، دار المعرفه، 1403، ج 3، ص 32.
[4] . قمی، شیخ عباس، مفاتیح الجنان، قم، شرکت تعاونی ناشران، چاپ اول، 1375، ص 289.
[5] . حر عاملی، وسائل الشیعه، کتابفروشی اسلامیه، 1367، ج 5، ص 20.
[6] . ص/ 86.
[7] فرقان/57
[8] . سبأ/ 47.
[9] . شوری/ 23.
[10] . زمخشری، الکشاف، بیروت، دار الکتب العربی، ج 4، ص 219.
[11] . سنن ترمذی، همان، ج5، ص 327.
[12] . حر عاملی، وسائل الشیعه، موسسه آل البیت، قم، الاحیاء التراث، چاپ اول، 1412، ج 14، ص 433.
[13] . ابن کثیر، البدایه و النهایه، بیروت، دار الاحیاء التراث العربی، چاپ اول، 1408، ج 8، ص 50.
[14] . احمد بن یعقوب یعقوبی، تاریخ یعقوبی، موسسه نشر فرهنگ اهل بیت، بیروت، چاپ دار، ج 2، ص 228.
[15] . همان.
[16] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، دار الاحیاء التراث عربی، 1403، ج 44، ص 326.
[17] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، 1404، ج 43، ص 261.
[18] . وسائل الشیعه، همان، ج14، ص 433.
[19] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، بیروت، موسسه الوفاء، چاپ دوم، 1403، ج 68، ص 44.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید