نهضت کربلا به عنوان یک نهضت مقدس دینی و یک حرکت الهی وانقلابی، پایدار ترین نهضت در فرهنگ سیاسی شیعه است. این نهضت عظیم در جهت احیای احکام دین، و اصلاح امت رسول الله و جایگزین کردن حکومتی الهی به جای نظام اموی بوده است… کوچکترین تردیدی وجود ندارد که امام علی ـ علیه السّلام ـ حق خویش را پس از رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ از دست رفته دید اما خار دو چشم و استخوان در گلو سکوت کرد بعد از عمر، انتظار آن را داشت تا حق به حق دار باز گردد. در این باره خود (امام) و شیعیانش نظیر مقداد و عمار تلاش کردند، اما این تلاش ها به جایی نرسید. پس از آن در دوره عثمان، امام چنین احساس کرد که در شرایط جدید، رهبری جامعه چشم انداز موفقی ندارد با این حال اصرار مردم او را امیدوار کرد. این امید در طی چهار سال و نه ماه اقدامات سخت امام برای رهبری صحیح بر باد رفت. تلاش محدود و نومیدانه امام حسن ـ علیه السّلام ـ هم به سرعت در هم شکسته شد. اکنون باید انتظار بیست ساله ای تا مرگ معاویه مطرح می شد. امام حسین ـ علیه السّلام ـ این مدت را صبر کرد گرچه در این مدت اعتراضاتی بر معاویه در زمینه های سیاسی به ویژه قتل برخی شیعیان داشت.
در سال های آخر حیات ننگین معاویه سخن از ولایتعهدی یزید به میان آمد، امام حسین ـ علیه السّلام ـ مخالفت کرد، اما چندان امیدی نبود با این حال امام در مقام امامت نمی توانست تحمل کند. با روی کار آمدن یزید امام از روی اعتراض به مکه آمد. در اینجا بود که روزنه امیدی از سمت شرق گشوده شد و حمایت های گسترده ای که خبر آنها به امام رسید این امر را تا اندازه ای تأیید می کرد.[1]
عوامل پیدایش نهضت امام حسین ـ علیه السّلام ـ را می توان در موارد ذیل عنوان نمود:
1. مخالفت با بیعت یزید:
درخواست بیعت از امام حسین ـ علیه السّلام ـ برای یزید و وارد آوردن فشار به آن حضرت به این منظور، نخستین عامل قیام امام حسین به شمار می رود. مورخان می گویند پس از مرگ معاویه در نیمه ماه رجب سال 60 هجری یزید به «ولید بن عْتبه بن ابی سفیان»، حاکم مدینه نوشت که از حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ برای خلافت او بیعت بگیرد و به وی فرصت تأخیر در این کار را ندهد.[2]
2. دعوت کوفیان از امام حسین ـ علیه السّلام ـ :
امام حسین ـ علیه السّلام ـ سوم شعبان وارد مکه شد و به افشای ماهیّت ضدّ اسلامی رژیم وقت پرداخت مردم کوفه که خاطره حکومت عدل علی ـ علیه السّلام ـ در حدود بیست سال پیش را در خاطر داشتند و آثار تعلیم و تربیت حضرت علی ـ علیه السّلام ـ در آن شهر به کلی از میان نرفته بود دور هم گرد آمدند و با ارزیابی اوضاع تصمیم گرفتند از اطاعت یزید سرباز زده از حسین بن علی ـ علیه السّلام ـ جهت رهبری خود دعوت کنند و از او پیروی نمایند. از این رو به نامه نگاری پرداختند و مجموع نامه هایی که به تدریج به دست امام رسید بالغ بر دوازده هزار نامه گردید.[3]
3. امر به معروف و نهی از منکر
امام حسین ـ علیه السّلام ـ از روز نخست از مدینه با شعار امر به معروف و نهی از منکر حرکت کرد. منطق امام حسین ـ علیه السّلام ـ این بود که چون جهان اسلام را منکرات و فساد و آلودگی فرا گرفته، و حکومت وقت به صورت سرچشمه فساد در آمده است، او به حکم مسئولیت شرعی و وظیفه الهی خود باید قیام کند.[4]
گفتنی است در روز عاشورا و در آن قطعه از زمان، مسائل زیادی اتفاق افتاده است و به تعبیر شهید مطهری (ره) هیچ قضیه ای در تاریخ به اندازه حادثه کربلا تاریخ معتبر ندارد. معتبرترین مورخین اسلامی از همان قرن اول و دوم قضایا را با سندهای معتبر نقل کردند»[5] از این رو هر آن کسی که اهل تاریخ و تحقیق و تحلیل باشد به راحتی می تواند قضایا و مسایل مطابق با واقع را از قضایای کاذب و تحریف شده جدا کند. اما کربلا با این تاریخ درخشان و معتبری که دارد، متأسفانه تحریفاتی نیز در آن صورت گرفته است و گاهی قضایایی جعل شده است.
شهید مطهری (ره) می نویسد: «متأسفانه در واقعه تاریخی کربلا تحریفاتی صورت گرفته است و همین تحریف ها سبب شده است که این سند بزرگ تاریخی و این منبع بزرگ تربیتی برای ما بی اثر و یا کم اثر شود و در مواقعی اثر معکوس ببخشد،[6] بنابراین به یقین بعضی از نوحه هایی که خوانده می شود و برخی از مسایلی که گفته می شود از آفت تحریف بی بهره نمی باشند. اکنون به طور نمونه بعضی از قضایایی را که به واقعه ی کربلا نسبت می دهند ذکر می کنیم:
1. یکی از معروف ترین قضایا که حتی یک کتاب تاریخ به آن گواهی نمی دهد، قصه لیلا مادر حضرت علی اکبر است. البته ایشان مادری به نام لیلا داشته اند، ولی حتی یک مورخ نگفته است که لیلا در کربلا بوده است. اما ما چه قدر روضه لیلا و علی اکبر خواندیم،روضه آمدن لیلا به بالین علی اکبر و …»[7]
2. از این بالاتر می گویند: در همان گرماگرم روز عاشورا که می دانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند امام فرمود حجله عروسی راه بیاندازید، من می خواهم عروسی قاسم را با یکی از دخترهایم، لااقل شبیهش را هم که شده در اینجا ببینم. (حالا قاسم یک بچه سیزده ساله است) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را که نمی توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یک حرفی است که اگر به زن دهاتی بگویی، به او بر می خورد… این قضیه نیز در هیچ کتابی از کتاب های تاریخی معتبر وجود ندارد.[8] از این دسته مسایل و نیز مطالبی که هیچ اهل تحلیل و خردمندی حاضر به پذیرش آن نیست می توان نمونه های دیگری ذکر کرد ولی این بدان معنا نیست که پیروان مکتب عاشورا نسبت به اتفاقات و دیگر مسایل ناب و واقعی کربلا نیز با دیده ی تردید بنگرند و هر آنچه را از واقعه کربلا و قضایای عاشورا بشنوند یا مطالعه کنند حمل بر جعل و تحریف نمایند. چرا که اصولاً مسایل و قضایای عاشورای حسینی مورد اتفاق همگان است و تاریخ های معتبر بر آنها دلالت می کند.
از مهم ترین اصول کربلا این است که عزت خواهی جایگاه والایی دارد و هر نوحه یا روضه ای که از آن ذلّت تراوش کند از منظر امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش مردود خواهد بود. عاشورائیان برای پست و مقام و ثروت قیام نکردند و قیام آنها قیامی الهی و اسلامی بود و هر کتاب یا نوحه و روضه ای که پیامی غیر از این را تداعی کند از دایره حقیقت خارج است. از قطعیات واقعه کربلا آن است که امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یاران اندکش آخرین قطره خونشان را نثار اسلام کردند و مرگ با عزّت را بر زندگی با ذلّت مقدم نمودند. به یقین حضرت عباس ـ علیه السّلام ـ نسبت به امام حسین ـ علیه السّلام ـ باوفا بود و هیچ وعده و پیشنهادی نتوانست او را از اسلام و حسینش جدا کند و در نهایت با دستانی قلم شده و صورتی خونین شربت شهادت را نوشید و نیز از مسلمات تاریخ است که یزیدیان از هیچ جنایتی دست بردار نبودند از این رو سر شهدا را از تنشان جدا کردند و خیمه های سپاه اسلام را آتش زدند و اهل بیت امام را به اسارت بردند.[9]
امام زین العابدین ـ علیه السّلام ـ می فرماید: ما دوازده نفر بودیم و تمام ما دوازده نفر را به یک زنجیر بسته بودند که یک سر زنجیر به بازوی من و سر دیگر آن به بازوی عمه ام زینب بسته بود.[10] و از قومی خونریز و بی رحم جز جنایت و بی رحمی انتظار نمی رود از این رو آزار و اذیت اهل بیت و شلاق (تازیانه) خوردن حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ نیز ثبت شده است.[11] و قدر مسلّم آن است که زینت های آنها را بردند، و حتی متعرض لباس های آنها شدند.[12]
خلاصه سخن می توان علل قیام امام حسین ـ علیه السّلام ـ را در مخالفت با یزید، دعوت کوفیان از امام حسین ـ علیه السّلام ـ و امر به معروف و نهی از منکر خلاصه کرد و در مورد وقایع عاشورا می گوییم این قطعه از تاریخ سندهای معتبری دارد گر چه متأسفانه برخی مسایل آن تحریف شده است ولی با این وصف مسایل مطابق با واقع آن بسیار است و نمی توان به بهانه آن که برخی از مداح ها یا نوحه خوان ها مطالبی تحریف شده بیان می کنند از قضایای حقیقی چشم پوشی کرد. در مورد حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ می توان گفت باتوجه به این که او سرپرستی اهل بیت را بعد از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش بر عهده داشت نسبت به سایر بانوان آزار و اذیت بیشتری نیز دیده است از این رو تازیانه خوردن آن حضرت را توسط آن قوم بی رحم نیز ثبت کرده اند.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. حماسه حسینی،شهید مطهری.
2. عاشورا پژوهشی، سردرودی.
3. الارشاد، شیخ مفید.
پی نوشت ها:
[1] . جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، انتشارات انصاریان، چاپ پنجم، 1381، ص227.
[2] . مفید، محمدبن نعمان، الارشاد، قم، مکتبه بصیرتی، ص 200.
[3] . همان، ص 203؛ پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، مؤسسه امام صادق ـ علیه السّلام ـ ، چاپ نهم، ص 166-163.
[4] . همان.
[5] . مطهری، مرتضی، حماسهحسینی، انتشارات صدرا، چاپ سی و هفتم، ج اول، ص 71.
[6] . همان، ص 77.
[7] . همان، ص 68.
[8] . همان، ص 69.
[9] . مفید، محمدبن نعمان، الارشاد، مراجعه شود با رسولی محلاتی، سید هاشم، ترجمه و شرح انتشارات علمیه اسلامیه، ص 24.
[10] . حماسه حسینی، همان، ص 52.
[11] . احمدی، ذبیح الله، گلچین احمدی، چهار جلدی، انتشارات مشهور، چاپ پانزدهم، ج4، ص208.
[12] . شریف القرشی، باقر، حیاه الامام الحسین ـ علیه السّلام ـ 3 جلدی، ناشر مدرسهالعلمیه الایروانی، المطبعه الباقری، ج 3، ص 301.