مناقب حضرت فاطمه(س) در قرآن

مناقب حضرت فاطمه(س) در قرآن

نویسنده : حسین سیف‌الهی

امروزه در شرایطی که فمینیسم جهانی بر افکار جهانیان چنبره زده و با شعار های دلفریب خود سعی دارد تعاریف، الگوها و نظام جدیدی از روابط بشری به وجود آورد و در بسیاری از کشورهای غربی نیز بدان دست یافته و نیز تاحد زیادی بر کشورهای اسلامی تأثیر گذارده، شناخت و تأسی به الگوهایی که ادیان آسمانی بویژه اسلام ارایه کرده است، بیش از پیش ضرورت می یابد.
زنان بسیاری در طول تاریخ بشریت به مقامهای بالای معرفتی و جایگاه رفیع قرب الهی رسیده اند؛ هرچند بسیاری از آنان مقربان بی نام و نشانند، لکن کم نیستند زنانی که خوش درخشیدند و نام و یادشان تا ابد زنده ماند و نزد پروردگارشان مقامی بس بلند یافتند. حضرت زینب(س) که به فرموده امام زین العابدین(ع)، عالمه غیرمعلمه است(1)، حضرت معصومه(س)، حضرت حوا، هاجر، ساره، همسر عمران یا مادر مریم و… از جمله این زنان هستند، لکن در میان این زنان نمونه و نامی، چهار زن مقدس به قله های علم و معرفت صعود کرده و الگوی عالمیان شدند. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: خداوند متعال از میان زنان عالم چهار زن را برگزید: مریم، آسیه، خدیجه و فاطمه(س). (2)
اما بر احدی از اهل اسلام پوشیده نیست که صدیقه طاهره، فاطمه زهرا(س) برترین بانوی مقرب درگاه خداوند و منشأ برکات بی پایان در عالم است. دختر بهترین پیامبران، همسر برترین امامان، مادر سید و سالار شهیدان و یازده نور پاک آسمانی که ولایتشان تا قیامت پابرجاست و وارثان همه فضیلتها و کمالات هستند، تنها گوشه ای از افتخارات این بانوی با عظمت اسلام است.
در طول تاریخ بشریت، درباره هیچ بانویی تا این حد فضیلت، عظمت و بزرگی بیان نشده است، صدها روایت معتبر و متواتر در مناقب آن حضرت از پیامبر اکرم(ص) و دیگر معصومان(ع) رسیده است. صدها کتاب در فضایل و مناقب او به رشته تحریر در آمده است؛ ارایه 126 جلد کتاب در نرم افزار ریحانه (کتابخانه تخصصی حضرت زهرا(س)) تنها بخشی از این آثار است. اما بدون تردید هیچ کتابی به اندازه قرآن کریم فضایل والا و بلند برای آن حضرت بیان نکرده است.
فضایل و مناقبی که قرآن کریم درباره فاطمه زهرا(س) بیان کرده، به دو قسم قابل تقسیم است: نخست فضایلی که به عنوان اهل بیت عصمت(ع) با دیگر معصومان مشترک است و دوم فضایلی که مخصوص آن حضرت است.
از آنجا که حضرت فاطمه(س) یکی از اهل بیت و یکی از معصومان(ع) است، هر فضیلتی که در قرآن کریم برای اهل بیت(ع) بیان شده باشد، شامل حضرت زهرا(س) نیز می شود. این قبیل فضایل بسیار است؛ عصمت، طهارت، شفاعت، امامت، اخلاص، سبقت در خیرات، نورانیت، شجره طیبه بودن، ائمه ایمان بودن و… از جمله این فضایل است که در این نوشتار درصدد شمارش آنها نیستیم و از باب نمونه به دو مورد اشاره می کنیم:

فاطمه(س) کلمه بی پایان خداوند و الگوی کامل بشریت
خداوند متعال در قرآن کریم، با تعابیر مختلفی از انبیای بزرگ و اولیای خود یاد کرده است؛ یکی از این تعابیر که بیانگر حکمتهای بسیاری است، “کلمه و کلمات” است. قرآن حضرت عیسی(ع) را کلمه نامیده و می فرماید: “}ِنَمَا الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیمَ رَسُولُ ا… وَ کَلِمَتُهُ أَلْقاها }ِلی مَرْیمَ؛ مسیح عیسی بن مریم فقط فرستاده خدا و کلمه اوست که او را به مریم القا نمود”(3) و یا آنجا که از قول ملائکه فرموده: “یا مَرْیمُ }ِنَ ا… یبَشَرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسیحُ عیسَی ابْنُ مَرْیم؛ ای مریم !خداوند تو را به کلمه ای از طرف خودش بشارت می دهد که نامش مسیح، عیسی پسر مریم است. “(4)
قرآن کریم در آیات متعددی، اهل بیت(ع) را “کلمات” نامیده است؛ یکی آیه 37 سوره بقره است که ماجرای توبه حضرت آدم را بیان کرده که آن حضرت با توسل به کلمات خداوند توبه کرد و توبه او پذیرفته شد: “فَتَلَقَی آدَمُ مِنْ رَبَهِ کَلِماتٍ فَتابَ عَلَیهِ }ِنَهُ هُوَ التَوَابُ الرَحیم؛ سپس آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و خداوند توبه او را پذیرفت چرا که خداوند توبه پذیر و مهربان است. “(5) در روایات این کلمات به محمد، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) تفسیر شده است که حضرت آدم با توسل به این بزرگواران توبه کرد و خداوند توبه اش را پذیرفت. (6)
در آیه 109 از سوره کهف نیز کلمات خدا را بی پایان می شمارد و می فرماید: “قُلْ لَوْ کانَ الْبَحْرُ مِداداً لِکَلِماتِ رَبَی لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَنْ تَنْفَدَ کَلِماتُ رَبَِی وَ لَوْ جِئْنا بِمِثْلِهِ مَدَداً؛ بگو اگر دریاها برای (نوشتن) کلمات پروردگارم مرکب شود، دریاها پایان می گیرد پیش از آنکه کلمات پروردگارم پایان یابد، هر چند همانند آن (دریاها) را کمک آن قرار دهیم”(7) در آیه 27 سوره لقمان نیز مشابه آن را فرموده است: “وَ لَوْ أَنَ ما فِی الْأَرْضِ مِنْ شَجَرَهٍ أَقْلامُ وَ الْبَحْرُ یمُدَهُ مِنْ بَعْدِهِ سَبْعَهُ أَبْحُرٍ ما نَفِدَتْ کَلِماتُ ا…؛ و اگر همه درختان روی زمین قلم شود و دریا برای آن مرکب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام می شود ولی کلمات خدا پایان نمی گیرد. “(8)
ائمه(ع) در تفسیر این آیه شریفه فرموده اند: “وَ نَحْنُ الْکَلِمَاتُ الَتِی لَا تُدْرَکُ فَضَائِلُهَا وَ لَا تُسْتَقْصَی؛ ماییم کلماتی که فضایل آن درک نمی شود و به شماره در نمی آید. “(9) نتیجه آن که حضرت فاطمه(س) یکی از کلمات بی پایان خداوند است که زبان از شمارش فضایل او و قلم از نوشتن آن عاجز است و نه قلمی هست که بتواند همه فضایل او را بنویسد و نه جوهری یارای این همه کمالات را داشته باشد. علاوه بر این، کیست که بتواند بر بلندای کمال او دست یابد تا بتواند به بیان یا نوشته درآورد. لکن بر ماست که قدر آنچه از یم بی مثالش به دلهای ما محبان تراوش می کند بدانیم و بر محبت او استوار مانیم و در زندگی مادی و معنوی خود سیره و سخن او را شاهراه سعادت و نجات قرار دهیم و با پیروی از آن بانوی بزرگ، خود را از اسارت شعارهای دلفریب فمینیسم، لیبرالیسم و ایسم های دیگر آزاد سازیم. نکته ای که تذکر آن در اینجا لازم می نماید این است که چگونه می توان از کسی که بر قله فضایلش صعود نتوان کرد، الگو گرفت؟ آیا اساساً موجودی که انسانها از شناخت کامل آن عاجزند، می تواند الگوی مردم باشد؟ پاسخ آن است که بله باید الگوی معنویت و کمال، خود بی نقص و عیب باشد و باید کمالاتش محدود نباشد، زیرا که اگر مردم بتوانند به الگوی خود برسند، دیگر او الگو نخواهد بود و حرکت نیز متوقف می شود، لذا باید الگو در حدی باشد که همه علما، فضلا، بزرگان و تمام مدعیان در برابر او تواضع کنند. بدین روی پیامبران از جمیع امت خود افضل بوده اند. پیامبر اکرم(ص) می فرماید: هیچ پیامبری را خدا مبعوث نکرد مگر آن که عقل او را کامل کرد و عقل او از جمیع امتش برتر شد و آنچه نبی در نفس و ضمیر خود دارد، از اجتهاد و تلاش همه مجتهدان برتر است. (10)
بشر هم از ابتدا به الگوی قدسی گرایش نشان داده و این طور نبوده است که اگر الگویی خیلی عظمت داشت از آن گریزان باشد؛ لذا در همه ادیان مذاهب چنین الگوهایی مطرح است. به عنوان مثال، با اینکه حضرت عیسی(ع) در همان دوران نوزادی اش، به محض این که زبان به سخن می گشاید، خود را بنده خدا معرفی می کند؛ “}ِنَی عَبْدُ ا… آتانِی الْکِتابَ وَ جَعَلَنی نَبِیا”(11) ولی میلیارد ها انسان که خود را پیروان او می دانند، به آن همه فضایل اکتفا نکرده و او را خدا خواندند.
خلاصه آنکه در اعتقاد ما مسلمانان، پیامبران و ائمه (علیهم السلام) خلفای به حق خدا در زمین اند و در عین آن که موجوداتی ملکوتی و فوق معرفت بشر غیرمعصوم اند، لکن مشاکلت ظاهری و موانست با مردم(12) از ویژگی های آنان است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: “ما پیامبران مأموریم به اندازه عقول مردم با آنان سخن بگوییم”(13) با فقرا بیشتر همنشین بوده اند تا اغنیا، از ضعیفان حمایت و دستگیری کرده اند و…. این خصایص موجب گشته هر کس بتواند در حد ظرفیت خود از آنان بهره گیرد. از این رو، تقدیس آنها منافاتی با الگوگیری از آنان ندارد.
حضرت فاطمه(س) نیز از این قاعده مستثنا نیست، با آن که سیده زنان عالمیان و کلمه بی پایان خداوند است و هیچ کس غیر از خدا و خود معصومان را یارای شناخت همه فضایلش نیست، در عین حال کاملترین الگوی جهانیان است و بلکه به همان دلیل تا ابد الگوی همگان است.

عصمت و طهارت فاطمه(س)
در اعتقاد شیعیان، هیچ گونه تردیدی در عصمت و پاکی اهل بیت(ع) از هرگونه معصیت و پلیدی وجود ندارد. چنین عقیده ای محصول براهین عقلی و نقلی بسیار است که در مجموع هرگونه شکی را در این زمینه از بین می برد. روایات معتبر در این زمینه از نظر لفظی و معنوی بیش از حد تواتر است. در قرآن کریم نیز آیات متعددی بر این معنا صراحت یا اشارت دارند. مثلاً آیاتی که بر وجوب اطاعت بی چون و چرا از اهل بیت(ع) دلالت دارند، لزوم عصمت آنها را نیز به ارمغان می آورند. لکن یکی از صریح ترین آیاتی که در این زمینه وجود رارد، آیه 33 از سوره احزاب است که به آیه تطهیر شهرت یافته است: “}ِنَما یریدُ ا… لِیذْهِبَ عَنْکُمُ الرجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَ یطَهرَکُمْ تَطْهیراً؛ خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملاً شما را پاک سازد. “(14)
شیعیان اتفاق نظر دارند که مراد از “اهل بیت(ع)” در آیه شریفه، خمسه طیبه یعنی پیامبر اکرم(ص)، علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) هستند و به تبع آنها بقیه ائمه را نیز شامل می شود. روایاتی که در تفسیر این آیه شریفه بر خمسه طیبه وارد شده است، بسیار زیاد است. در تعدادی از این روایات متواتر آمده است که پیامبر(ص)؛ علی، فاطمه، حسن و حسین (علیهم السلام) را زیر کسا(عبا) قرار داد و این آیه در حق آنان نازل شد. (15) اهل سنت نیز روایات بسیاری را نقل کرده اند که همین تفسیر در آنها ارایه شده است. حسکانی در “شواهد التنزیل” بیش از 130 حدیث در این زمینه نقل کرده است. صحیح مسلم، صحیح ترمذی، مسند حنبل، تفسیر طبری، درالمنثور سیوطی و… نیز احادیثی در این زمینه نقل کرده اند. در “احقاق الحق” بیش از هفتاد منبع از منابع معروف اهل سنت گردآوری شده و منابع شیعه در این زمینه از هزار هم می گذرد. (16)
از نگاه قرآن کریم، حضرت فاطمه(س) کرامتهای منحصر به فرد نیز دارد؛ شب قدر بودن فاطمه(س) که در تفسیر فرات کوفی(17) از امام صادق(ع) نقل شده، از جمله اسراری است که به تصریح همان حدیث، فهم آن بر همگان میسر نیست و بحث از آن نیز مجالی دیگر می طلبد.

اختر تابناک زنان عالم
از دیگر ویژگی های فاطمه زهرا(س) این است که سیده زنان عالمیان است و احادیث متواتر(18) نیز در این زمینه وارد شده است که این عقیده آسمانی را تأیید می کند. هر چند این عقیده به لفظ “سیده نساء العالمین” در قرآن کریم نیامده است ولی قرآن کریم با تعبیر “کوکب دری” که ستاره فروزان عالم اختران است، به بهترین وجه بر این که فاطمه(س) سیده زنان عالمیان است، اشاره کرده است؛ آیه 35 سوره نور می فرماید: “ا… نُورُ السَماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاهٍ فیها مِصْباحُ الْمِصْباحُ فی زُجاجَهٍ الزَجاجَهُ کَأَنَها کَوْکَبُ دُرِی؛ خداوند نور آسمانها و زمین است مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی (پر فروغ) باشد و آن چراغ در شیشه ای است. آن شیشه گویی ستاره ای فروزان است”(19). امام صادق(ع) در تفسیر آیه شریفه فرمودند: “فَاطِمَهُ کَوْکَبُ دُرِی بَینَ نِسَاءِ أَهْلِ الدنْیا؛ فاطمه ستاره درخشان زنان دنیاست”. (20)

پی نوشت :

1- الاحتجاج، ج2، ص305 بحارالانوار، ج45، ص164: وَ أَنْتِ بِحَمْدِ ا… عَالِمَهُ غَیرُ مُعَلَمَهٍ فَهِمَهُ غَیرُ مُفَهَمَه
2- الخصال، ج1، ص225 بحارالانوار، ج96، ص383: وَ اخْتَارَ مِنَ النِسَاءِ أَرْبَعاً مَرْیمَ وَ آسِیهَ وَ خَدِیجَهَ وَ فَاطِمَه
3- (4)النساء171
4- (3)آل عمران 45
5- (2)البقره37
6- الکافی، ج8، ص304، ح472، وسائل الشیعه، ج7، ص99، ح8845، بحارالانوار، ج26، ص326، ح9
7- (18)الکهف 109
8- (31)لقمان 27
9- الاحتجاج، ج2، ص454، الاختصاص، ص93، بحارالانوار، ج4، ص151
10- المحاسن، ج1، ص193، بحارالانوار، ج1، ص91
11- (19)مریم 30
12- (14)}براهیم 11
13- الامالی للطوسی، ص481، ح1050، بحارالانوار، ج2، ص69، ح23: “}ِنَا أُمِرْنَا مَعَاشِرَ الْأَنْبِیاءِ أَنْ نُکَلِمَ النَاسَ بِقَدْرِ عُقُولِهِم”
14- (33)احزاب 33
15- الکافی، ج1، ص286
16- دایرهالمعارف قرآن کریم، ج1، ص424
17- تفسیرفرات الکوفی، ص581، ح581، بحارالانوار، ج43، ص65، ح58
18- الکافی، ج1، ص458، من لایحضره الفقیه، ج4، ص179، تهذیب الاحکام، ج3، ص110
19- (24)النور35
20- الکافی، ج1، ص195، بحارالانوار، ج4، ص18
منبع: روزنامه اعتدال

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید