تاریخچهی نوروز و جشنهای نوروزی
انسان، از نخستین ادوار زندگی اجتماعی، متوجه بازگشت و تکرار فصول شد. نیاز به دانستن زمان کاشت و برداشت، تقویم دهقانی و زراعی را به وجود آورد که زمان یخبندان و موسم شکوفهها را از یکدیگر جدا میکرد. نخستین محاسبهی فصل ها در جوامع گذشته بر اساس گردش ماه که تغییر آن آسانتر دیده می شد صورت گرفت اما در نتیجه ناهماهنگیهایی که تقویم قمری، با تقویم دهقانی داشت، محاسبه و تنظیم تقویم بر اساس گردش خورشید صورت گرفت.
این جشن از قدمتی حداقل 3000 ساله برخوردار است.در ادبـیـات فارسی جشن نوروز را به نخستین پادشاهان نسبت می دهند. شاعران و نویسندگان قرن چهارم و پنجم هجری همچون فردوسی، عنصری، منوچهری، بیرونی، طبری و بسیاری دیگر ، نوروز را از زمان پادشاهی جمشید می دانند.
لازم به ذکر است، جشن نوروز پیش از جمشید نیز برگزار میشده و ابوریحان نیز با آن که این جشن را به جمشید منسوب میکند، یادآور میشود که (نوروز را جمشید عید گرفت؛ اگر چه پیش از آن هم نوروز بزرگ و معظم بود.)
جشن نوروز از برجستهترین و با شکوهترین یادگاریهای ایرانیان است که سالهای زیادی را پشت سر گذاشته است و یکی از جشنهای بسیار کهن جهان به شمار میرود. نوروز در دربار پادشاهان هخامنشی و ساسانی همراه با مراسم خاصی برگزار میگردید. نمایندگانی از 23 کشوری که با ایران رابطه داشتند به حضور پادشاهان ایران میرسیدند و هدایای دولتهای خود را تقدیم آنها میکردند.
از هند: فیل، شمشیر، مشک و وسائل کشاورزی.
از تبت و چین: مشک و عنبر، ابریشم و رنگ.
از سواحل رود سند: طاوس و طوطی.
از دربار روم: فرش و پارچههای الوان، جواهرات و مایحتاج سوارکاران ایرانی.
از کشورهای همجوار و مصر: اسبهای زیبا و تیزرو، گوسفند، شتر، آهو، زرافه و سایر هدایای نقدی.
گذشته از ایران ، در آسیای صغیر و یونان، برگزاری جشنها و آیینهایی را در آغاز بهار سراغ داریم ولی برگزاری شکوهمند و همگانی این جشن در دستگاههای حکومتی و سازمانهای دولتی و غیردولتی و در بین همهی قشرها و گروههای اجتماعی فقط از ویژگیهای ایران زمین است که با وجود تمام فراز و فرودهای این سرزمین اعم از جنگها، دگرگونیهای سیاسی، اجتماعی، اعتقادی، علمی و فنی، از روزگاران کهن پا برجا مانده و افزون بر آن به جامعهها و فرهنگهای دیگر نیز راه یافته است.
سرانجام باید گفت این از افتخارات ایران و ایرانیان است که تا امروز هیچ جامعه و کشوری، این چنین جشن و آیین کهنی که همگانی و مورد احترام خاص و عام، فقیر و غنی، کوچک و بزرگ و بالاخره شهری و روستایی و عشایری باشد را تجربه نکرده است.
عید و نوروز در اسلام
همزمان با ظهور اسلام، بسیاری از سنن غلط مانند آتشپرستی و منع دفن مردگان از بین رفت، ولی نوروز به عنوان یک جشن ملی باقی ماند و پیشوایان دینی آن را حیاتی دوباره بخشیده و با دعا و نیایش آراستند. اسلام، نوروز را جلای بیشتری داد، شیرازه بست و آن را با پشتوانهای استوار از خطر زوال در دوران مسلمانی ایرانیان مصون داشت. نوروز که با جان ملیت زنده بود، روح مذهب نیز گرفت. در روایات اسلام نوروز روزی است که جبرئیل بر حضرت محمد (ص) نازل شد، روز غدیر خم است، و روز ظهور حضرت صاحبالزمان (عج) خواهد بود. در اعتقادات کهن ایرانی روزی است که آفریدگار از خلقت جهان فارغ میشود و روز آفرینش انسان است.آمده است که در هنگام تحویل سال این دعا را بسیار بخوانند:
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
این دعا با کلامی نغز از امام علی(ع) آراسته میشود، که خدایا با بهاری پر ابر و ابری پر باران، آب رحمت خویش را بر خاک خشک ما و بر گیاهان پر برکتت فرو ریز تا به باران درشت و بسیاری آن، خاک خشک، خرم و سبز گردد.
بدین ترتیب نوروز با ورود اسلام به ایران و فراگیری این دین در پهنهای وسیع از شبه قاره هند تا شمال آفریقا، این مجال را یافت تا در میان اقوام غیر ایرانی نیز تداول یابد. همچنین برخی از سنتهایی که امروزه پیوستگی عمیقی با نوروز دارند، از دوره اسلامی به این آیین کهن افزوده گردیدند. همچنین تقدس دینی لحظه تحویل سال چنان در نظر مردمان پر رنگ است که در شهرهای مقدس، مردم به امامزادهها و اماکن متبرک میروند. شیرازیها به حرم شاهچراغ و حرم علی بن حمزه روی میآورند و مشهدیها به پابوس امام رضا(ع) میشتابند و بسیاری از مردم قم در بارگاه حضرت معصومه(س) گرد هم میآیند و بعضی از مردم ری و تهران در حرم شاهعبدالعظیم و مرقد بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران.
سفرهی هفتسین
رسم و باوری کهن وجود دارد که همهی اعضای خانواده در موقع تحویل سال نو، در خانهی خود در کنار سفرهی هفتسین گرد هم جمع میشوند. این سفره در بیشتر خانهها تا روز سیزده فروردین گسترده است. در سفرهی سفید رنگ هفتسین که نماد گستردگی جهان، پاکی و سفید بختی است و معمولا آن را روی فرش پهن میکنند، هفت سینی گذاشته و در هر یک اقلامی قرار میدهند که با حرف (سین) شروع شده و هر یک نماد مفهومی است که ریشه در فرهنگ ایرانیان دارد. عدد 7 عدد نامیرایی، جاودانگی و کمال است و برای ایرانیان جایگاه ویژهای دارد.
اجزای سفرهی هفتسین:
* قرآن مجید: نشانه استواری ایمان، زینتبخش سفره نوروزی مسلمین است که پس از تحویل سال همه آن را بوسیده و چند آیهای برای تبرک میخوانند.
* آینه: نماد جهان بیپایان و بارگاه خداوندی است.
* شمع: به تعداد اعضای خانواده برای آرزوی شادی و روشنایی زندگی آنهاست. شعله افروخته نماد روشنایی جاودانه است.
* جامی پر از آب با چند قطره گلاب: نشانه تازگی و نماد باروری و وجود زندگی. چند برگ نارنج به نشانه آرزوی سرسبزی روی آب شناور است. وجود نارنج شناور در آب، نماد شناوری زمین در کیان است.
* کوزهای پر از آب: نشانه درخواست باران و فراوانی آب است.
* ماهی قرمز: در تنگ بلورین، نماد روزی حلال.
* تخم مرغ رنگ شده: نشانه رنگارنگی نژادهای مختلف بشری و تاکید بر این که بنیآدم اعضای یکدیگرند.
* نان: بنیاد تغذیه است و در سفره نشانه برکت و روزی است.
* گندم: نماد روزی، فراوانی و برکت.
و سینهای زیر:
سین یکم، سنجد:
سنجد نشانهی سنجیده عمل کردن و خردورزی است، میگویند اول چیزی که خداوند خلق نمود عقل بود. شاید کمتر ملتی را بیابید که به اندازهی ایران در سابقهی حکمتهای خود تاکید بر خردوزی داشته باشند.
سین دوم، سیب:
سیب میوهی سلامتی است و مشهور به میوهی بهشتی است، در احادیث ما آمده است “خوردن سیب شما را از پزشک بینیاز میکند”. این موضوع در ادبیات جهانی هم جایگاه مناسبی دارد.
سین سوم، سبزه:
سبزه نشان طبیعت و نشان طراوت، سادگی و ایثار است. درخت سبز آفتاب را تحمل کرده و سایهی خود را به بشر تقدیم میکند. سبزه و به طور کلی گیاهان، مایهی دوام حیات موجودات هستند.
سین چهارم، سمنو:
سمنو سمبل قدرت و شجاعت است. سمنو را غذای مرد آفرین میگفتند. این غذا از جوانهی گندم درست میشود و تمام حکمت آن نیز در همین است.
سین پنجم، سیر:
در مورد سیر حکمتهای بسیار متفاوتی نقل شده است، هرچند امروزه برخی سیر را دوست ندارند اما فواید این خوراکی در کنترل و مهار امراض و بیماریها از لحاظ علم پزشکی بر کسی پوشیده نیست. برخی سیر را در سفرهی هفتسین نشان کرامت میدانند. برخی سیر را به نشان گندزدایی و پاکیزگی محیط زیست در سفره قرار میدهند اما در اکثر فرهنگهای ایرانیان، برای سیر نقش محافظتکننده از شر قائل بودند و از سیر به عنوان نگهبان سفره یاد کرده اند.
سین ششم، سرکه:
سرکه نشان از جوش و خروش است. طبیعت اسیدی سرکه در خاک را همگان دیدهاند و از این رو برای یاد دادن پذیرش ناملایمات بر سفره میگذارند. در ادبیات ما هم آمده است که سرکهفشانی کردن برای خاموش کردن آتش خشم است.
سین هفتم، سکه:
در آداب نوروزی، سکه نشان ثروت و دارایی است. لحظهی تحویل سال فرصت مناسبی است برای طلب رزق و روزی حلال از خداوند.
همچنین ایرانیان در اقوام مختلف و گاه بر حسب موجودی اقلام در منزل، سینهای دیگری نیز در سفره استفاده میکنند که میتوان به سماق که نشان برکت آشپزخانه و پخت و پز است یا سپند(اسفند) که نمادی برای پیشگیری از چشم زخم است اشاره نمود.
طبق رسم ایرانیان مسلمان، سفرههای هفتسین به برکت دعای سال نو و خواندن قرآن نورانی میشود. رسم است که پدربزرگ و مادربزرگ بالای سفرهی هفتسین نشسته و برای اعضای خانواده قرآن میخوانند و کوچکترها را دعا میکنند. سپس پدربزرگ فال حافظی میگیرد و برای اهل خانه قرائت میکند. همینطور هنگام تحویل سال همه به آینه که نمادی از به خود نگریستن و به درون نظاره کردن است نگاه میکنند و وقتی سال تحویل میشود، اعضای خانواده با گفتن شادباش همدیگر را در آغوش میگیرند و بزرگترها اسکناسهای نو و متبرکشده بین صفحات قرآن را به کوچکترها عیدی میدهند. تمام این تکاپوها برای رسیدن یک لحظه است:
لحظهی تحویل سال که به دنبالش بهار میآید و نشانههایش را میآورد. بهار با جشنوارهی رنگهای شاد گلها و سبزی فراگیرش که در طبیعت و در دامن دشتها به پا میشود و به اندام عریان درختان، جامهی سبز میپوشاند. هر برگ و شکوفهای که جوانه میزند شمعی است که به افتخارجشن تولد طبیعت روشن میشود.
کاظم رفسنجانی
سلام. مطلب بسیار زیبایی بود در پایگاه اطلاع رسانی جوادیه فلاح هم منتشر داده شد. باتشکر