کار و تولید در سیره‌ی حضرت علی (ع)

کار و تولید در سیره‌ی حضرت علی (ع)

تفاوت میان مبانی انسان شناختی حضرت علی (ع) با آنچه در دنیای امروز مطرح است، ریشه‌ی اختلافات اساسی در اداره‌ی جامعه در این دو نگاه می‌باشد. در نگاه وی سعادت حقیقی انسان نه در تمتع و کسب سود مالی بیشتر که در جلب رضایت خداوند است و همین باور، در تمامی جنبه‌های زندگی شخصی وی و همچنین در اداره‌ی جامعه‌ی مسلمانان به وضوح دیده می‌شود. کارو تولید در سیره‌ی اقتصادی حضرت علی (ع) که دربرگیرنده‌ی جنبه‌های مهمی از دیدگاه اسلام به این موضوع می‌باشد از زوایای مختلف مورد توجه قرار گرفته است. پرسش اساسی در چگونگی تطبیق جهان بینی والای علی (ع) با اداره‌ی امور اقتصادی جامعه و نگاه ایشان به تلاش و کوشش اقتصادی است. این امر در سیره‌ی عملی و نظری ایشان، در راستای تحقق رفاه بالاتر تمامی طبقات جامعه و تلاش اقتصادی فردی و گروهی بدون دلبستگی به دنیا، ارج نهادن به جایگاه تولیدکنندگان، برقراری عدالت و مبارزه با انحرافات اقتصادی با استفاده از روشهای انسانی برخاسته از یک جهان‌بینی متعالی قرار می‌گیرد.
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از منابع دست اول و تحقیقاتی، در کتب تاریخی، اقتصادی، فقهی و حدیثی، و با نگرشی تازه به جایگاه کار و تولید سیره‌ی نظری و عملی علی (ع) پرداخته شود.

مقدمه
یکی از مهم‌ترین توجهات حاکمان جوامع مختلف، توجه ایشان به امر اداره‌ی امور مالی سرزمین‌شان است که در قالب بکارگیری اندیشه‌های اقتصادی شکل گرفته در آن جامعه است. حضرت علی (ع) به عنوان نمونه‌ای ممتاز در حکومت داری، با استفاده از روشی برخاسته از نگاه متعالی و عاقبت‌اندیشانه، به تمشیت امور اقتصادی جامعه‌ی خویش پرداخت. او با سیاست‌های اقتصادی خود نشان داد که چگونه می‌توان با ابزاری غیر از دنیاطلبی، دنیا را آباد نمود و جامعه‌ی آرمانی خود را با اتکا بر جهان بینی مخصوصی سامان داد که در تحلیل سیره‌ی اقتصادی او نمی‌توان این موضوع را نادیده گرفت.
روی آوردن به حق، عدالت‌پروری، مبارزه با فساد اقتصادی، کسب خشنودی خداوند، عدم دلبستگی به دنیا، تلاش و کوشش اقتصادی، مسئولیت‌های دولت در تأمین زندگی طبقات مختلف مردم و … از مهم‌ترین مبانی فکری و عملی حضرت علی (ع) در مسائل اقتصادی است.
اصرار ایشان در پیاده نمودن الگوهای الهی و آسمانی در زمینه‌ی سامان دادن به روابط اقتصادی میان مردم، بدون هیچ مصلحت اندیشی صورت پذیرفت. بدون تردید در باب سیاستهای اقتصادی ایشان، تحقیقات ارزشمند بسیاری صورت پذیرفته که هریک گوشه‌ای از سیمای درخشان زندگی شخصی و حکومتی علی (ع) را نمایان ساخته است؛ با این وجود، پی بردن به ژرفای معارف علوی به پژوهش‌های متعددی نیازمند است. مباحث پیش رو به تفاوت دیدگاه‌های اقتصادی اسلام با جهان امروز و مهم‌ترین شاخصه‌های کار و تولید در سیره‌ی علی (ع) می‌پردازد.

تفاوت دو دیدگاه
آگاهی‌های اقتصادی و به عبارت دیگر علم اقتصاد در مورد قوانین تولید و تهیه و تکامل وسایل تولید بحث می‌کند اما آنچه ما از آن سیره‌ی اقتصادی و یا سیره‌ی نظری و نمود یک ایدئولوژی خاص تعبیر می‌کنیم، عبارتست از مسائل مربوط به توزیع و تملک و تصرف ثروت. اقتصاد امروز دنیا راه خود را از مباحث اخلاقی و الهی جدا نموده و منفعت افراد و حداکثر سودآوری را ملاک و معیار خود قرار داده است. الگوی رفتاری و فکری علی (ع) در امر کار و تولید اقتصادی، شاخصی از مکتب اقتصادی اسلام به ما ارائه می‌کند که آن را در بخش‌های مختلف این مقاله ارزیابی خواهیم نمود. باید دانست که نکته مورد توافق تمامی صاحب نظران اقتصاد این موضوع است که هدف طبیعی فعالیت‌های اقتصادی در هر جامعه، افزایش ثروت ملی و حداکثر بهره‌برداری از طبیعت است (بدن، 2536، 76). البته این بهره‌برداری و رویه‌ی اقتصادی در چهارچوب مقررات عمومی مکاتب مختلف اتفاق می‌افتد. گفتار محمدباقر صدر در همین زمینه به این نکته اشاره دارد که بخشی از فعالیت‌های اقتصادی جنبه‌ی عینی آن است که شامل ابزار کار، طبیعت و کار انجام شده می‌شود ولی جنبه ذهنی آن شامل انگیزه فکری، هدف فعالیت تولیدی و ارزیابی آن طبق اصول عدالت‌خواهی است. علم اقتصاد راه افزایش تولید را نشان می‌دهد ولی مکتب اقتصادی جنبه ذهنی تولید را تعیین می‌کند. در نتیجه سیستم‌های اقتصادی به دلیل تفاوت در جهان بینی و جنبه ذهنی اقتصاد با هم متفاوت و گاهی متناقض هستند (صدر، 1357، 268 و 269). این نوع نگاه در امر کار و تولید نیز بسیار اثرگذار بوده است. در اینجا به گوشه‌ای از جنبه‌های عینی و ذهنی فعالیت‌های اقتصادی در اسلام وجهان معاصر اشاره خواهیم کرد. به عنوان مثال نظام سرمایه‌داری به عنوان اصلی‌ترین روش اقتصادی امروزی در دنیا از دیدگاه تاریخی به عنوان بخشی از جنبش فردگرایی جلوه گر شد. جنبشی که تحولات اساسی در روش زندگی اروپاییان ایجاد کرد (ابنشتاین، فالگمان، 1366، 23). در مقایسه میان دیدگاه‌های اقتصادی اسلام و سرمایه‌داری در باب تولید اقتصادی، باید به این نکته اشاره کنیم که در حالیکه هدف بنیادین در فعالیت‌های اقتصادی سرمایه‌داری، افزایش میزان سرمایه است، در اسلام، رشد ثروت یکی از هدف‌ها بوده و افزایش تولید، با توجه به نحوه صحیح توزیع مورد قبول است.
در نگاه اسلام، ثروت هدفی واسطه‌ای برای رسیدن به هدف‌های بالاتر بوده و ازدیاد ثروت و انباشت آن باید درمسیر تأمین رفاه عمومی و با توجه به توزیع عادلانه صورت گیرد اما امروزه تا حد زیادی، انگیزه‌ی فعالیت‌های تولیدی، سودجویی و منفعت‌طلبی است. این در حالیست که در بسیاری از نامه‌ها، خطبه‌ها و سخنان علی (ع)، موضع ایشان پیرامون ثروت‌اندوزی روشن گردیده و اندوختن ثروت و دل بستن به آن بدون توجه به ناپایداری آن در نگاه ایشان بسیار مورد تقبیح بوده است. اما در مورد کارو تلاش اقتصادی، اسلام همواره آن را توصیه نموده است.

کار و تولید در سیره‌ی علی(ع)
نگاه علی (ع) به کار و تولید، ریشه در باورها و اعتقادات آن بزرگوار دارد. در این قسمت از مقاله به برخی از مهم‌ترین شاخصه‌های زندگی اقتصادی علی (ع) در ارتباط با کار و تولید خواهیم پرداخت.

1- جهان بینی علی(ع)
منشأ تمامی اقدامات اقتصادی ایشان را باید در نگاه وی به دنیا، آخرت و جایگاه انسان در دنیا جستجو کرد. ارائه‌ی تصویر صحیح از اندیشه و رفتار اقتصادی علی (ع) و مقایسه با نظام‌های اقتصادی روز دنیا تنها در سایه‌ی توجه و تعمق در فلسفه‌ی نظام اقتصادی ایشان میسر خواهد شد. علی (ع) در زمینه‌ی نگاه مؤمنان به دنیا، بارها آن‌ها را از شیفتگی به دنیا نهی نمود و دنیا را شایسته‌ی اعتماد نمی‌دانست (منقری، 1366، 148) و کسی را فریفته می‌داند که به این دنیای فانی شیفته شده باشد (دینوری، 1366، 190). در نظام سرمایه‌داری امروز دنیا، عقل انسان به تنهایی می‌تواند سعادت و کمال خود را شناسایی کند (تفضلی، 1375، 70) در صورتیکه در اقتصاد اسلامی و سیره‌ی علی ابن ابی طالب (ع) تدبیر امور عالم به خدا نسبت داده می‌شود و نیاز انسان به هدایت تشریعی مورد تأکید قرار می‌گیرد. حاکمیت انسان بر اموالش در فلسفه‌ی حاکم بر سرمایه‌داری، نوعی مالکیت مطلق است و انسان با آزادی کامل امکان تصرف در اموالش را دارد. نگاه علی (ع) در این زمینه در مقابل دیدگاه سرمایه‌داری قرار دارد زیرا از دید وی، فیض الهی در جهان حاکم است و ایشان خدامحوری را جایگزین انسان محوری قرار داده و به همین دلیل به عوامل غیرمادی در کلیه شئونات زندگی بشر از جمله روابط اقتصادی اعتقاد دارد.
در جهان بینی سرمایه‌داری، خداوند پس از خلق جهان آن را رها کرده و هدایتی تشریعی بر آن نداشته است و این بدان معناست که اگر هرکس در فعالیت‌های اقتصادی خود به حداکثر لذت و منافع مادی بیندیشد، منفعت جامعه نیز به خودی خود به حداکثر می‌رسد (ژید، ژیست، بی تا، 83). برخلاف این نظر، علی (ع)، خدا را تنها فاعل مستقل کل اشیاء عالم می‌داند که هیچ چیز مانع قدرت او نیست.
از بارزترین جنبه‌های جهان بینی علی (ع) که در نگاه وی به اقتصاد تأثیرگذار است، اعتقاد فراوان ایشان به تأثیر عمل به سنت‌های الهی در زندگی اقتصادی است. بدین معنا که اگر جامعه‌ای در مسیر سنت‌های الهی گام بردارد، بدون شک همانند گذشتگان برای او نیز اتفاق می‌افتد در نتیجه باید از این سنت‌ها پند گرفت به عنوان مثال تأثیر تقوای الهی بر اقتصاد، عادلانه بودن نظام هستی، رابطه‌ی میان شکرگذاری نعمت‌ها با افزایش آن، اثرات توبه بر رفع فقر، تأثیرات دعا، خلق نیکو، صله‌ی رحم، پرداخت زکات و …بر بهبود وضع اقتصادی که عمل به این موارد در زندگی افراد جامعه مؤثر خواهند بود. بدون تردید انسانی که دنیا را محل کاشت و آخرت را محل برداشت می‌داند، تعاریف متفاوتی از سود و زیان اقتصادی ارائه می‌کند و چه بسا ضرری اقتصادی در دنیا در برابر سودی در آخرت قابل معاوضه باشد. غایت بینی علی (ع) و نگاه وی به سرانجام اعمال و کسب رضایت و خشنودی پروردگار در سراسر زندگی ایشان مشاهده می‌گردد. باید به این نکته نیز اشاره نمود که باورها وسیره‌ی نظری وی با سیره‌ی عملی ایشان تناقضی ندارد و به عنوان مثال، زمانی که بر روزی رسان بودن خداوند تأکید دارد در همین حال، کار و تلاش اقتصادی را سبب رسیدن روزی می‌داند (سیدرضی، 1370، حکمت 371). امروزه در دنیا، شادمانی و اندوه افراد با میزان دستیابی به منافع مالی بیشتر ارتباط مستقیم دارد، در همین حال علی (ع) در کلامی می‌فرماید «باید شادمانی تو به خاطر چیزهایی از قبیل حسن حکومت و پیروی از منطق و روش درست باشد که پیشاپیش فرستاده‌ای و باید اندوهت بر چیزهایی از همین دست باشد که در پیشگاه خداوند از کف داده ای. آنچه را از دنیا از دست داده‌ای رها کن و بر آن اندوه بسیار مخور و بدانچه از دنیا نصیبت شده است نیز چندان دلشاد مباش و باید اندیشه‌ات متوجه پس از مرگ باشد» (منقری، 1366، 150). در باور وی انسان در دنیا به وسیله‌ی چیزهایی که به دست می‌آورد، از چیزهایی که به دست نمی‌آورد بی‌نیاز نمی‌شود، بلکه همواره حرص او به دنیا افزایش می‌یابد (همان، 686).

2- کار و تولید در سیره‌ی عملی علی (ع)
در سیره‌ی عملی حضرت علی (ع) نیز تلاش برای کسب روزی مورد توجه بوده و فعالان اقتصادی نیز از احترام خاصی در نظر ایشان برخوردار بودند. وی در دوره‌های مختلف و در زندگی شخصی به فعالیت‌های اقتصادی دست می‌زد. ابونعیم اصفهانی در حلیه الاولیاء به این موضوع می‌پردازد که «علی (ع) هرگاه به تنگنای معیشت گرفتار می‌شد از مردم دوری می‌گزید وبه کسب و تلاش می‌پرداخت» (ابونعیم، 1387 ه. ق، 70). منابع تاریخی نیز گواهی می‌دهند که ایشان در دوران خلفا در منطقه‌ی ینبع در 165 کیلومتری غرب مدینه در ساحل دریای سرخ به فعالیت‌هایی مانند حفر چاه، احداث مزارع و نخلستان‌ها مشغول بوده‌اند. در دوران پیامبر (ص) نیز علاوه بر غنائم جنگی که به مجاهدان می‌رسید، کار شخصی از منابع درآمد علی (ع) بود. بازرگانان و صنعتگران نیز به عنوان عاملان اصلی گردش چرخ اقتصاد جامعه در نگاه ایشان جایگاه والایی داشتند زیرا کار آن‌ها نوعی فعالیت تولیدی به حساب می‌آمد و به عنوان مثال، بازرگانان، سرمایه خود را به کار می‌انداختند و دائم در رفت و آمد بودند و حضورشان در جامعه مفید و اثر بخش بود. علی (ع) برای حمایت از تجار، به ساختن بازار به عنوان مرکز مهم کار و تلاش اقتصادی پرداخته و آن را در اختیار بازرگانان قرار می‌دادند (عاملی، بی تا، 27). تجارت و فعالیت اقتصادی در جهان امروز رنگ تازه‌ای یافته و در نظام سرمایه‌داری بی‌آنکه فروشنده کار تولیدی انجام داده باشد به صورت هدفی سودجویانه درآمده و انتقال مالکیت، منشأ سود شده است. دلال‌ها و واسطه‌ها که در سیستم‌های اقتصادی امروز دنیا بدون انجام کار تولیدی سودهای کلان می‌برند در اسلام و الگوی اقتصادی علی (ع) جایی نداشته و فعالیت‌شان محکوم شده است.
حضرت علی (ع) در زندگی خود و از همان ابتدا با محدودیت‌ها و رنج‌های اقتصادی روبرو شد از جمله تنگدستی پدرش ابوطالب و یا محاصره‌ی اقتصادی مسلمانان در شعب ابی طالب. از درآمدهای او در روزگار پیامبر (ص) می‌توان به بهره‌اش از غنائم جنگی اشاره کرد که در دوران خلیفه دوم این درآمد قطع شد، زیرا بنا به تصمیم خلیفه، برخی از صحابه مانند طلحه، زبیر، علی (ع) از شرکت در جهاد منع شده بودند و از غنائم بهره‌ای نداشتند (جعفریان، بی تا، 72). البته کار وتلاش شخصی او در ینبع و سهمش از خمس که به خویشاوندان پیامبر (ص) می‌رسید در آن دوره منبع درآمدی به شمار می‌آمد. اما در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (ع)، درآمدهای شخصی وی شامل درآمد حاصل از فعالیتهای کشاورزی و… و همچنین بهره‌ای بود که ایشان از بیت المال مانند دیگر افراد دریافت می‌کردند. وی از بیت المال به عنوان خلیفه مبلغی به خود اختصاص نمی‌داد و مردم کوفه را نیز این گونه مورد خطاب قرار داد: «ای مردم کوفه، اگر من جز با زیرانداز و مرکب و خدمتکارم از میان شما خارج شدم، خیانت کار خواهم بود» (ثقفی، 1395 ه. ق، 68). قسمتی از درآمدهای شخصی ایشان نیز در راه شکل‌گیری جامعه‌ای با رفاه بالاتر هزینه می‌شد و درآمدهای مازاد بر هزینه‌های جاری زندگی خود را در راه خدا انفاق می‌کرد. «وی با دست خود کار می‌کرد، زمین شخم می‌زد، آبیاری می‌کرد و خرما می‌کاشت. همه‌ی این کارها را بی واسطه انجام می‌داد و از حاصل این کارها هیچ چیز نه برای خود و نه برای فرزندانش باقی نمی‌گذاشت و همه را در راه خدا انفاق می‌کرد (ابن ابی الحدید، 1387 ه. ق، 47).»
از بارزترین شاخصه‌های زندگی اقتصادی علی (ع)، قناعت وی بود که در کنار فعالیت‌های عمرانی که به آن می‌پرداخت، سیمای دلپذیری از دنیای یک مرد آسمانی به دست می‌دهد. او بارها قناعت را در مقابل ثروت‌اندوزی و کسب مال قرار داده و از برکات فراوان آن سخن گفته است. او فردی را که به رفع نیاز خود بسنده کند و به رضای خدا خشنود گردد تحسین می‌کند (سیدرضی، 1370، حکمت 475 و حکمت 368). قناعت در نظر وی مالی پایان ناپذیر بود (همان، حکمت 2) و خو کردن با طمع را از موجبات پستی می‌دانست. مخارج ازدواج ایشان، لوازم خانه‌اش، خوراک وی و … همگی از قناعت وصف‌ناپذیری حکایت می‌کنند. در مورد خوراک اندک می‌فرمود: «دوست ندارم به جز چیزی که بدان علم دارم، چیز دیگری را به شکمم وارد کنم» (ری شهری، 1421 ه. ق، 350). در پایان عمر نیز به گزارش مسعودی، از طلا و نقره جز هفتصد درهم چیزی باقی نگذاشت و بعضی دیگر نیز گفته‌اند که از وی دویست و پنجاه درهم با قرآن و شمشیر بجا ماند (مسعودی، 1365، 774). هچنین علی (ع) تمامی اموالی را که در ینبع داشت وقف نمود (ابن‌شبه، 1410 ه. ق، 219). از برجستگی‌های زندگی شخصی او، دوری از دلبستگی به دنیا بود و بارها دنیا را مخاطب قرار داد و زشتی‌های ناشی از وابستگی به آن را گوشزد می‌کند. «کسی که در لغزش‌گاه‌های تو گام گذارد، سقوط می‌کند. کسی که بر امواج بلاهای تو سوار شود، غرق می‌شود. اما کسی که از دام‌های تو برکنار دارد، پیروز است. آنکه از دست تو سالم رسته است، هیچ ناراحت نیست که معیشت او به تنگی گراییده چرا که دنیا در نظر او روزی است که زوالش فرارسیده است. از من دور شو؛ سوگند به خدا که من رام تو نخواهم شد تا مرا خوار سازی و زمام اختیارم را به تو نخواهم سپرد که به هر کجا بخواهی ببری» (سیدرضی، 1370، نامه 46). اما باید در این موضوع نیز تأمل داشت که فردی که در زندگی خود، دنیا را ملامت می‌کند چه برنامه‌ای برای رفاه حال مؤمنان ارائه می‌دهد و کار و تولید اقتصادی در نگاه او چه جایگاهی دارد؟ چگونه است که با وجود تقبیح مال اندوزی و سرزنش دلبستگی به اموال دنیا، به فعالیت سخت کشاورزی می‌پردازد و فعالان اقتصادی را نیز مورد تشویق و حمایت قرار می‌دهد؟ نامه‌ی علی (ع) به محمد بن ابی بکر والی مصر دربردارنده‌ی برنامه‌ای است که به مسلمانان نشان می‌دهد که در دنیا باید به دنبال چه چیزی باشند و اینکه ایجاد رفاه مادی هدفی است که پرهیزگاران باید به دنبال آن باشند و در اصل، خیر این جهان مانند خیر آن جهان به مؤمنان می‌رسد و نکته‌ی مهم اینست که بنا بر سخن علی (ع)، نعمت‌های پاک برای بندگان حرام نشده است و پارسایان از بهترین نعمت‌های دنیا بهره دارند که البته این هدف باید در حدود مقررات مکتب اقتصاد اسلامی تأمین گردد.
نامه‌ها و گفتارهای حضرت علی (ع) به والیان و کارگزاران تحت امرش نیزسرشار از توصیه‌های مربوط به ساده زیستی، زهد و قناعت و دوری از طمع ورزی می‌باشد. وی درنامه‌ای به عثمان بن حنیف فرماندار بصره که در مهمانی پرخرج یکی از ثروتمندان شرکت کرده بود، نوشتند «آگاه باش، هر مأموری پیشوایی دارد که باید به او اقتدا کند و از نور دانش او بهره گیرد. بدان امام شما از دنیایش به همین دو جامه‌ی کهنه و از غذاها به دو قرص نان اکتفا کرده است» این رهنمودها به فرماندهان سپاه علی (ع) نیز دیده می‌شود که از آنها می‌خواهد به جهت تأمین آذوقه‌ی سپاه به قدری از مردم کمک بگیرید که گرسنگی شدید را برطرف کند و در حد حفظ جان باشد یعنی به کمترین میزان اکتفا می‌کرد که این مقدار نیز باید با رضایت مردم صورت می‌گرفت (منقری، 1366، 174).
بی شک کار وتولید در یک نظام اقتصادی و با توجه به مبانی اعتقادی آن نظام محدودیتهایی نیز به همراه دارد. در نظام اقتصادی اسلام و سیره‌ی عملی علی (ع)، اشاراتی به آنچه می‌توان از آن به انحراف اقتصادی در کار و تولید تعبیر نمود، شده است. یکی از بارزترین جلوه‌های انحراف در امر تولید، کار و انباشت ثروت در نگاه علی (ع)، ربا می‌باشد که به تبع موضع مکتب اقتصادی اسلام، محکوم شده است. باید گفت «اسلام هر درآمدی را که از کار مستقیم یا ذخیره شده به دست نیامده باشد، غیر قانونی می‌داند وبهره نیز در زمره همین درآمدهاست. اگر نظر طرفداران سرمایه‌داری را بپذیریم، بهره نتیجه عامل زمان است، نه کار» (صدر، 1357، 260-262). هواداران سرمایه‌داری دلایل زیادی را برای دفاع از بهره آورده‌اند به عنوان مثال، آن‌ها بهره را پاداش خودداری صاحب سرمایه از سرمایه‌اش دانسته‌اند یا بهره را سهم سرمایه در منافع حاصل از فعالیت وام گیرنده قلمداد می‌کنند و موارد دیگر. در سرمایه‌داری، جدای از سود و زیان وام گیرنده، همواره درصدی ثابت به صاحب سرمایه می‌رسد، در حالیکه در اسلام اگر رابطه میان سرمایه‌دار و وام گیرنده مضاربه باشد، تنها صاحب سرمایه مسئول خسارات احتمالی خواهد بود و اگر سود کند به نسبتی در منافع سهیم می‌شود. این نکته را نیز باید در نظر گرفت که منع ربا در اسلام نیز اثرات عملی کمی داشته است و فقها در پیدا کردن راههای گریز از ممنوعیت شرعی ربا، استادی شایانی از خود نشان دادند (رودنسون، 1358، 59). اما باید دید که در سیره‌ی علی (ع)، با ربا چگونه برخورد شده است. از عواملی که به گفته‌ی وی در سقوط انسان در ورطه‌ی ربا اثرگذار است، عدم آشنایی بازرگانان با فقه است (سیدرضی، 1370، حکمت 447) به این معنا که ناآگاهی با قوانین شرعی می‌تواند موجب خروج از مسیر صحیح تجارت اسلامی شود و این موضوع در مورد ربا که به صورت مخفیانه و آرام در سیستم اقتصادی رسوخ می‌کند، بسیار صادق است. علی (ع) که حرکت ربا در میان مردم را از راه رفتن مورچه‌ای بر روی سنگی سیاه مخفی‌تر می‌داند، به بازرگانان سفارش می‌کند که پیش از پرداختن به تجارت، آداب و قوانین آن ر ا بیاموزند (حرعاملی، 1403 ه ق، 283). گستره‌ی برخورد با ربا در باور علی (ع) بسیار وسیع‌تر از آن چیزی است که در جوامع امروزی مشهود است و به عنوان مثال مجازاتی که برای رباخوار در نگاه ایشان وجود دارد برای واسطه‌ها، نویسندگان و گواهان به صورت یکسان است (همان، 430). در سیره‌ی علی (ع)، بازرگانی عملی خطیر است که همواره در معرض خطر ظلم و ورود به مصادیق فساد اقتصادی است. وی بازرگانان و صنعتگران را مایه‌ی منفعت و آسایش و راحتی جامعه دانسته زیرا به اعتقاد وی آن‌ها اهل ستیز و فتنه گری نیستند و برای هدف خود که در جهت رسیدن جامعه به رفاه بالاتر است، سختی‌های زیادی را متحمل می‌شوند ولی در عین حال آن‌ها را به رعایت انصاف و دوری از احتکار و تعیین قیمت مناسب برای کالاها دعوت می‌کند. در عمل نیز علی (ع) به اقدامات مؤثری دست می‌زد و گفته شده است که وی بارها به بازارهای کوفه سرکشی می‌کرده و به هر بازاری که می‌رسیدند، می‌فرمودند: «ای گروه بازرگانان از خدا بترسید، پیشاپیش از خدا طلب خیر کنید و با آسان گرفتن بر مشتریان از خداوند برکت بخواهید و به آن‌ها نزدیک شوید و خود ر ا با بردباری بیارایید. از قسم دروغ بپرهیزید و دروغ نگویید. از ظلم دست بکشید و با مظلومان به انصاف برخورد کنید. به ربا نزدیک نشوید و کم فروشی نکنید و حقوق مردم را کم ندهید و در زمین به فساد سرمدارید» (همان، 284). این گونه مقابله با هرگونه کج روی در مسیر عدالت از بارزترین و زیباترین جلوه‌های سیره‌ی ایشان است. بدون شک هدف فعالیت اقتصادی در این نگاه، برآورده شدن نیازهای مردم و رسیدن افراد جامعه به سطح بالاتری از رفاه است که همگی باید در مسیری عادلانه که به رضای خداوند ختم شود، محقق گردند و به هیچ عنوان، تحقق عدالت در جامعه قربانی سود مالی بیشتر نخواهد شد.

3-کار و تولید سیره‌ی نظری علی (ع)
رهنمودهای اخلاقی حضرت علی (ع) در مورد اقتصاد، بخش مهمی از سیره‌ی نظری ایشان در اقتصاد را نمایان می‌سازد. بسیاری از این گفتارها اگرچه در عمل، آن گونه که خواست وی بود جنبه‌ی قانونی به خود نگرفت، ریشه در اعتقادات مردمی داشت که از روزگار پیامبرشان بیش از سه دهه نگذشته بود و عدالت علی (ع) یادآور روزهای پرشور و شعف زمانه‌ی محمد (ص) بود که هنوز مصلحت‌اندیشی‌ها، طمع‌ورزی‌ها و تبعیض‌ها اجازه‌ی ظهور و بروز نیافته بودند. از آنجاییکه کار و تولید اقتصادی به منظور رسیدن به ثروت صورت می‌گیرد، ابتدا نگاه علی (ع) به ثروت را به صورت مختز بیان می‌کنیم. ثروت و نا پایداری آن از مواردی است که در توصیه‌های اخلاقی علی (ع) به وضوح مورد تأکید قرار می‌گیرد. وی مال را مایه‌ی شهوتها می‌داند (سیدرضی، 1370، حکمت 58) و از آنجا که از معانی شهوت در زبان عربی، میل زیاد و آرزوست می‌توان این گونه بیان کرد که مال اندوختن در نگاه ایشان، زمینه ساز آرزوهای بلند و طلب شدید آن می‌شود. مالی که از دید حضرت علی (ع) به دلایل زیادی ناپایدار است. ایشان معتقد است که توانگر بودن قابل اعتماد نیست زیرا انسان ثروتمند ممکن است ناگهان تهیدست شود (همان، حکمت 426) و یا در مقایسه‌ی مال با دانش به این مورد اشاره دارد که دانش تو را نگه می‌دارد و تو مال را نگاه می‌داری و مال‌اندوزان مرده‌اند در حالیکه دانشمندان پایدارند (یعقوبی، 2536، 123). علی (ع) معتقد است که اگر انسان بیش از آنچه روزی دارد به دست آورد، نمی‌تواند آنگونه که انتظار دارد از آن ثروت بهره ببرد و این میراث خوران خواهند بود که از این اموال استفاده می‌کنند؛ به این معنا که در این حالت انسان تبدیل به خزانه‌دار دیگران می‌شود (سیدرضی، 1370، حکمت 192). کار و تولید برای به دست آوردن ثروت در چهارچوب اصول نظام اقتصاد اسلامی که آلوده به فسادهای گوناگون نباشد، توسط علی (ع) توصیه شده است. بدین معنا که تلاش برای کسب ثروت از راه اطاعت خدا و به صورت حلال و توأم با تأمین عدالت اقتصادی پسندیده می‌باشد. ثروتمندان و سرمایه‌داران نیز همانند سیره‌ی عملی، در سیره‌ی نظری علی (ع) مورد احترام و سفارش هستند تا جاییکه علی (ع) یکی از شروط موفقیت اقتصادی را شراکت با ثروتمندان عنوان می‌کند (همان، حکمت 230). در نگاه حضرت علی (ع)، ثروتمند بودن نعمت است و شخص ثروتمند در برابر جامعه مسئولیتهایی دارد. وی درباره‌ی ثروتمندان می‌فرمایند: «همانا خدا را بندگانی است که آنان را به نعمت‌ها مخصوص می‌کند برای سودهای بندگان (برای بهره مندی بندگان خود). پس آن نعمت‌ها را در دست آن‌ها وا می‌نهد چندانکه آن را ببخشند (تا هنگامی که ببخشند) و چون از بخشش باز ایستند نعمت‌ها را از ایشان بستاند و دیگران را بدان مخصوص گردند» (همان، حکمت 425).

نتیجه
ارائه دادن الگویی از سیره‌ی اقتصادی امیرالمؤمنین علی (ع) در زمینه‌ی کار و تولید در عین آنکه اقدامی ضروری است، کاری سخت و خطیر به نظر می‌رسد. بی تردید آشنایی کامل با روزگار ایشان و تحلیل و بررسی اعمال اقتصادی وی در بستر زمانه‌ی خود، نیازمند تلاشی محققانه است که دشواریهای زیادی در بر دارد. در این مقاله به فراخور توانمندی‌های موجود در جهت معرفی الگویی قابل اجرا از دیدگاه و عملکرد اقتصادی علی (ع) گام برداشته است. آنچه به عنوان جمع‌بندی می‌توان مورد توجه قرار داد، این مسئله است که علی (ع) از سویی در تمشیت امور مالی در زندگی فردی و از سوی دیگر در اعمال سیاست‌های اقتصادی دولت خود بر اساس جهان بینی خود عمل نموده که در بخش نخست این مقاله به این باورهای خاص و تفاوت آن‌ها با دیدگاه امروزی حاکم بر جهان اشاره شد. اهمیت دادن به تلاش‌های اقتصادی و فعالیت‌های تولیدی بدون دلبستگی به دنیا، از مهم‌ترین جلوه‌های سیره‌ی عملی و نظری ایشان در زمینه‌ی است. نگاه خدامحورانه‌ی وی در اندیشه‌ها و اقدامات اقتصادی ایشان به وضوح دیده می‌شود و بی تردید علی (ع) در تلاش بود که با نگاهی آسمانی به امور زمینی سامان دهد و استفاده‌ی نادرست از اموال شخصی و دولتی را به شدت محکوم می‌کرد. وی از طرفی با فقر به صورت جدی مقابله می‌کند و از طرفی با انباشت سرمایه و مال دوستی مخالفت می‌ورزد.

پی‌نوشت‌ها:

نویسنده: رضا بیطرفان*
منبع:راسخون

* کارشناسی ارشد تاریخ فرهنگ و تمدن اسلامی دانشگاه اصفهان
کتابنامه
– ابونعیم اصفهانی، احمدبن عبدالله الاصبهانی؛ حلیه الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج:1، چاپ دوم؛ بیروت، دارالکتب العربی، 1387 ه ق.
– ابنشتاین، ویلیام؛ فالگمان، ادوین؛ مکاتب سیاسی معاصر (نقد و بررسی کمونیسم، فاشیسم، کاپیتالیسم و سوسیالیسم)، چاپ اول؛ ترجمه‌ی حسینعلی نوذری، تهران، نشر گسترده، 1366.
– ابن ابی الحدید؛ شرح نهج البلاغه، ج:15، چاپ دوم؛ تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت، دار احیاء التراث، 1387 ه ق.
– ابن شبه؛ تاریخ المدینه المنوره، ج:1، چاپ اول؛ بیروت، دارالتراث، 1410 ه ق.
– بدن، لویی؛ تاریخ عقاید اقتصادی، چاپ پنجم؛ ترجمه‌ی هوشنگ نهاوندی، تهران، نشر مروارید، 2536.
– تفضلی، فریدون؛ تاریخ عقاید اقتصادی، چاپ دوم؛ تهران، نشر نی، 1375.
– ثقفی کوفی، ابراهیم بن محمد؛ الغارات، ج:1، تهران، انتشارات انجمن آثار ملی، 1355.
– جعفریان، رسول؛ تاریخ سیاسی اسلام، ج:2، چاپ دوم؛ قم، انتشارات الهادی، بی تا.
– حرعاملی، محمد بن حسن؛ وسائل الشیعه، ج:12، چاپ چهارم؛ بیروت، دارالتراث، 1403 ه ق.
– دینوری، ابوحنیفه احمد بن داود؛ اخبار الطوال، چاپ دوم؛ ترجمه‌ی محمود مهدوی دامغانی، تهران، نشر نی، 1366.
– رودنسون، ماکسیم؛ اسلام و سرمایه‌داری، چاپ اول؛ ترجمه‌ی محسن ثلاثی، تهران، شرکت سهامی کتابهای جیبی، 1358.
– ری شهری، محمد؛ موسوعه الامام علی بن ابی طالب؛ قم، دارالحدیث، 1421 ه ق.
– ژید، شارل؛ ژیست، شارل؛ تاریخ عقاید اقتصادی، ج:1، چاپ دوم؛ ترجمه‌ی کریم سنجابی، تهران، نشر دانشگاه تهران، بی تا.
– سید رضی؛ نهج البلاغه، چاپ دوم؛ ترجمه‌ی سید جعفر شهیدی، تهران، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1370.
– صدر، محمد باقر؛ اقتصاد ما، ج:2، چاپ دوم؛ ترجمه‌ی عبدالعلی اسپهبدی، تهران، انتشارات اسلامی، 1357.
– عاملی، سید جعفر مرتضی؛ بازار در سایه‌ی حکومت اسلامی؛ ترجمه‌ی سید محمد حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، بی تا.
– مسعودی، ابوالحسن علی بن حسین؛ مروج الذهب، ج:1؛ ترجمه‌ی ابوالقاسم پاینده، بی جا، انتشارات علمی و فرهنگی، 1365.
– منقری، نصر بن مزاحم؛ پیکار صفین، چاپ اول؛ ترجمه‌ی پرویز اتابکی، تهران، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، 1366.
– یعقوبی؛ تاریخ یعقوبی، ج:2؛ ترجمه‌ی دکتر محمد ابراهیم آیتی، تهران، 2536.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید