گمان مکن که رذایل نفسانى و اخلاق روحى ممکن الزّوال نیست . این ها خیال خامى است که نفس امّاره و شیطان القاء مى کند و مى خواهد تو را از سلوک راه آخرت و اصلاح نفس باز دارد. انسان تا در این دار تغیّر و نشئه ی تبدّل است ، ممکن است در تمام اوصاف و اخلاق تغییر پیدا کند، و هر چه ملکات محکم هم باشد تا در این عالم است ، قابل زوال است . منتها به حسب اختلاف شدّت و ضعف ، زحمت تصفیه تفاوت مى کند.
البتّه اوّل پیدایش صفتى در نفس ، با زحمت و ریاضت کمى او را مى توان ازاله کرد. مثل نورسى که ریشه نداونیده باشد و متمکّن در زمین نشده باشد. ولى بعد از آن که صفت ، متمکّن در نفس شد، و از ملکات مستقرّه ی نفس گردید، زوالش ممکن است ولى زحمتش زیاد مى شود. درختى که کهن سال شده و ریشه کرده ، زحمت کندنش زیاد است .
تو هر چه دیرتر در فکر قلع ریشه هاى مفاسد قلب و روح افتى ، ناچار زحمت و ریاضتت بیش تر گردد.
اى عزیز اوّلاً مگذار مفاسد اخلاقى یا عملى در مملکت ظاهر و باطنت وارد شود که این خیلى سهل تر است دفع آن تا بعد از وارد شدن و برج و بارو را گرفتن در صدد رفع و اخراج برآیى . و اگر وارد شد، هر چه دیرتر در صدد رفع برآیى ، زحمت زیاد مى شود و قوّه ی داخلى رو به نقصان مى گذارد.
شیخ جلیل ما و عارف بزرگوار آقاى شاه آبادى – روحى فداه – فرمودند که : تا قواى جوانى و نشاط آن باقى است ، به تر مى توان قیام کرد در مقابل مفاسد اخلاقى ، و خوب تر مى توان وظایف انسانیّه را انجام داد. مگذارید این قوا از دست برود و روزگار پیرى پیش آید که موفّق شدن در آن حال مشکل است ، و بر فرض موفّق شدن ، زحمت اصلاح زیاد است . پس انسان عاقل که تفکّر کرد در مفاسد چیزى ، اگر وارد در آن نیست ، گرد آن نمى گردد، و خود را آلوده نمى کند، و اگر خداى نخواسته وارد شد، هر چه زودتر در صدد اصلاح بر مى آید و نمى گذارد ریشه کند و اگر خداى نخواسته ریشه کرد، با هر زحمت و مشقّتى است ، ریشه او را مى کند که مبادا به ثمره ی برزخى و آخرتى برسد، و میوه ی آن را بار دهد که اگر با آن خلق فاسد را از این عالم که نشئه ی هیولانى و تغیّرات مادّى است ، منتقل شد، قلع آن از دست خود او خارج مى شود و تا (در) آخرت یا برزخ یک خلق از اخلاق نفسانى بخواهد تبدیل شود، هیهات است .
در حدیث است از رسول اکرم صلّى الله علیه و آله که هر یک از اهل بهشت و جهنّم مخلّدند در آن به واسطه ی نیّات خود. نیّات فاسده که زاییده ی اخلاق رذیله است ، ممکن نیست زائل شود مگر آن (که) منشاء آن زائل گردد.
در آن عالم ملکات به قدرى با شدّت و قوّت ظهور مى کند که زوال آن یا ممکن نیست – آن وقت مخلّد است در جهنّم – و اگر با فشارها و سختى ها و آتش ها زائل شود، پس از قرن هاى ربوبى ، شاید زائل شود.
پس اى عاقل ! چیزى را (که ) با یک ماه یا یک سال زحمت جزئى دنیایى با اختیار خود ممکن است اصلاح کرد، و گرفتارى هاى دنیا و آخرت را به آخر رساند، نگذار بماند و تو را هلاک کند ( امام خمینی رحمه الله ، چهل حدیث ، ص 94 و 95 ) .