احادیث گهربار امام حسن علیه السلام

احادیث گهربار امام حسن علیه السلام

قالَ الا مامُ الْحَسَنُ الْمُجتبى علیه الصلوه السّلام :

1 – مَنْ عَبَدَاللّهَ، عبَّدَاللّهُ لَهُ کُلَّ شَىْءٍ.(63)

ترجمه :

فرمود: هر کسى که خداوند را عبادت و اطاعت کند، خداى متعال همه چیزها را مطیع او گرداند.

2 – قالَ علیه السلام : وَنَحْنُ رَیْحانَتا رَسُولِ اللّهِ، وَسَیِّدا شَبابِ اءهْلِ الْجَنّهِ، فَلَعَنَ اللّهُ مَنْ یَتَقَدَّمُ، اَوْ یُقَدِّمُ عَلَیْنا اَحَدا.(64)

ترجمه :

به دنباله وصیّتش در حضور جمعى از اءصحاب فرمود: و ما دو نفر – یعنى حضرت و برادرش امام حسین علیهما السلام – ریحانه رسول اللّه صلى الله علیه و آله و دو سرور جوانان اهل بهشت هستیم ، پس خدا لعنت کند کسى را که بر ما پیشقدم شود یا دیگرى را بر ما مقدّم دارد.

3 – قالَ علیه السلام : وَ إ نّ حُبَّنا لَیُساقِطُ الذُّنُوبَ مِنْ بَنى آدَم ، کَما یُساقِطُ الرّیحُ الْوَرَقَ مِنَ الشَّجَرِ.(65)

ترجمه :

فرمود: همانا محبّت و دوستى با ما (اهل بیت رسول اللّه صلى الله علیه و آله ) سبب ریزش گناهان – از نامه اعمال – مى شود، همان طورى که وزش باد، برگ درختان را مى ریزد.

4 – قالَ علیه السلام : لَقَدْ فارَقَکُمْ رَجُلٌ بِالاْ مْسِ لَمْ یَسبِقْهُ الاْ وَّلُونَ، وَلا یُدْرِکُهُ اءَلاَّْخِرُونَ.(66)

ترجمه :

پس از شهادت پدرش امیرالمؤ منین علىّ علیه السلام ، در جمع اصحاب فرمود:

شخصى از میان شماها رفت که در گذشته مانند او نیامده است ، و کسى در آینده نمى تواند هم تراز او قرار گیرد.

5 – قالَ علیه السلام : مَنْ قَرَءَ الْقُرْآنَ کانَتْ لَهُ دَعْوَهٌ مُجابَهٌ، إ مّا مُعَجَّلهٌ وَإ مّا مُؤ جَلَّهٌ.(67)

ترجمه :

فرمود: کسى که قرآن را – با دقّت – قرائت نماید، در پایان آن – اگر مصلحت باشد – دعایش سریع مستجاب خواهد شد – و اگر مصلحت نباشد – در آینده مستجاب مى گردد.

6 – قالَ علیه السلام : إ نّ هذَا الْقُرْآنَ فیهِ مَصابیحُ النُّورِ وَشِفاءُ الصُّدُورِ.(68)

ترجمه :

فرمود: همانا در این قرآن چراغ هاى هدایت به سوى نور و سعادت موجود است و این قرآن شفاى دل ها و سینه ها است .

7 – قالَ علیه السلام : مَنَ صَلّى ، فَجَلَسَ فى مُصَلاّه إ لى طُلُوعِ الشّمسِ کانَ لَهُ سَتْرا مِنَ النّارِ.(69)

ترجمه :

فرمود: هر که نماز – صبح – را به خواند و در جایگاه خود بنشیند تا خورشید طلوع کند، برایش پوششى از آتش خواهد بود.

8 – قالَ علیه السلام :إ نَّ اللّهَ جَعَلَ شَهْرَ رَمَضانَ مِضْمارا لِخَلْقِهِ، فَیَسْتَبِقُونَ فیهِ بِطاعَتِهِ إِلى مَرْضاتِهِ، فَسَبَقَ قَوْمٌ فَفَازُوا، وَقَصَّرَ آخَرُونَ فَخابُوا.(70)

ترجمه :

فرمود: خداوند متعال ماه رمضان را براى بندگان خود میدان مسابقه قرار داد.

پس عدّه اى در آن ماه با اطاعت و عبادت به سعادت و خوشنودى الهى از یکدیگر سبقت خواهند گرفت و گروهى از روى بى توجّهى و سهل انگارى خسارت و ضرر مى نمایند.

9 – قالَ علیه السلام : مَنْ اءدامَ الاْ خْتِلافَ إ لَى الْمَسْجِدِ اءصابَ إ حْدى ثَمانٍ: آیَهً مُحْکَمَهً، اءَخاً مُسْتَفادا، وَعِلْما مُسْتَطْرَفا، وَرَحْمَهً مُنْتَظِرَهً، وَکَلِمَهً تَدُلُّهُ عَلَى الْهُدى ، اَوْ تَرُدُّهُ عَنْ الرَّدى ، وَتَرْکَ الذُّنُوبِ حَیاءً اَوْ خَشْیَهً.(71)

ترجمه :

ت – خود را در مسجد قرار دهد یکى از هشت فایده شاملش مى گردد: برهان ونشانه اى – براى معرفت -، دوست و برادرى سودمند، دانش واطلاعاتى جامع ، رحمت و محبّت عمومى ، سخن و مطلبى که او را هدایت گر باشد، – توفیق إ جبارى – در ترک گناه به جهت شرم از مردم و یا به جهت ترس از عقاب .

10 – قالَ علیه السلام : مَنْ أ کْثَرَ مُجالِسَه الْعُلَماءِ اءطْلَقَ عِقالَ لِسانِهِ، وَ فَتَقَ مَراتِقَ ذِهْنِهِ، وَ سَرَّ ما وَجَدَ مِنَ الزِّیادَهِ فى نَفْسِهِ، وَکانَتْ لَهُ وَلایَهٌ لِما یَعْلَمُ، وَ إ فادَهٌ لِما تَعَلَّمَ.(72)

ترجمه :

فرمود: هر که با علماء بسیار مجالست نماید، سخنش و بیانش در بیان حقایق آزاد و روشن خواهد شد، و ذهن و اندیشه اش باز و توسعه مى یابد و بر معلوماتش افزوده مى گردد و به سادگى مى تواند دیگران را هدایت نماید.

11 – قالَ علیه السلام : تَعَلَّمُوا الْعِلْمَ، فَإ نْ لَمْ تَسْتَطیعُوا حِفْظَهُ فَاکْتُبُوهُ وَ ضَعُوهُ فى بُیُوتِکُمْ.(73)

ترجمه :

فرمود: علم و دانش را – از هر طریقى – فرا گیرید، و چنانچه نتوانستید آنرا در حافظه خود نگه دارید، ثبت کنید و بنویسید و در منازل خود – در جاى مطمئن – قرار دهید.

12 – قالَ علیه السلام : مَنْ عَرَفَ اللّهَ اءحَبَّهُ، وَ مَنْ عَرَفَ الدُّنْیا زَهِدَ فیها.(74)

ترجمه :

فرمود: هرکس خدا را بشناسد، (در عمل و گفتار) او را دوست دارد و کسى که دنیا را بشناسد آن را رها خواهد کرد.

13 – قالَ علیه السلام : هَلاکُ الْمَرْءِ فى ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ،، وَبِهِ لُعِنَ إ بْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّهِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.(75)

ترجمه :

هلاکت و نابودى دین و ایمان هر شخص در سه چیز است : تکبّر، حرص ، حسد.

تکبّر سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر شیطان – با آن همه عبادت ملعون گردید.

حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است ، همان طورى که حضرت آدم علیه السلام به وسیله آن از بهشت خارج شد.

حسد سبب همه خلاف ها و زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.

14 – قالَ علیه السلام : بَیْنَ الْحَقِّ وَالْباطِلِ اءرْبَعُ اءصابِع ، ما رَاءَیْتَ بَعَیْنِکَ فَهُوَ الْحَقُّ وَقَدْ تَسْمَعُ بِاءُذُنَیْکَ باطِلاً کَثیرا.(76)

ترجمه :

فرمود: بین حقّ و باطل چهار انگشت فاصله است ، آنچه که را با چشم خود ببینى حقّ است ؛ و آنچه را شنیدى یا آن که برایت نقل کنند چه بسا باطل باشد.

15 – قالَ علیه السلام : اءلْعارُ اءهْوَنُ مِنَ النّارِ.(77)

ترجمه :

فرمود: سرزنش و ننگ شمردن مردم انسان را، آسان تر است از معصیت و گناهى که موجب آتش جهنّم شود.

قالَ علیه السلام : إ ذا لَقى اءحَدُکُمْ اءخاهُ فَلْیُقَبِّلْ مَوْضِعَ النُّورِ مِنْ جَبْهَتِهِ.(78)

ترجمه :

فرمود: وقتى انسان برادر مؤ من – و دوست – خود را ملاقات نمود، باید پیشانى و سجده گاه او را ببوسد.

قالَ علیه السلام : إ نَّ اللّهَ لَمْ یَخْلُقْکُمْ عَبَثا، وَلَیْسَ بِتارِکِکُمْ سُدًى ، کَتَبَ آجالَکُمْ، وَقَسَّمَ بَیْنَکُمْ مَعائِشَکُمْ، لِیَعْرِفَ کُلُّ ذى لُبٍّ مَنْزِلَتَهُ، واءنَّ ماقَدَرَ لَهُ اءصابَهُ، وَما صُرِفَ عَنْهُ فَلَنْ یُصیبَهُ.(79)

ترجمه :

فرمود: خداوند شما انسان ها را بیهوده و بدون غرض نیافریده و شما را آزاد، رها نکرده است .

لحظات آخر عمر هر یک معیّن و ثبت مى باشد، نیازمندى ها و روزى هرکس سهمیّه بندى و تقسیم شده است تا آن که موقعیّت و منزلت شعور و درک اشخاص شناخته گردد.

قالَ علیه السلام : مَنَ لَبِسَ ثَوْبَ الشُّهْرَهِ، کَساهُ اللّهُ یَوْمَ الْقِیامَهِ ثَوْبا مِنَ النّارِ.(80)

ترجمه :

فرمود: هرکس لباس شهرت – و انگشت نما، از جهت رنگ ، دوخت ، مد و … – بپوشد، روز قیامت خداوند، او را لباس آتشین خواهد پوشاند.

سُئِلَ علیه السلام : عَنِ الْبُخْلِ؟ فَقالَ: هُوَ اءنْ یَرىَ الرَّجُلُ ما اءنْفَقَهُ تَلَفا، وَما اءمْسَکَهُ شَرَفا.(81)

ترجمه :

از حضرت پیرامون بخل سؤ ال شد؟ در جواب فرمود:

معناى آن چنین است که انسان آنچه را به دیگرى کمک و انفاق کند فکر نماید که از دست داده و تلف شده است و آنچه را ذخیره کرده و نگه داشته است خیال کند برایش باقى مى ماند و موجب شخصیّت و شرافت او خواهد بود.

قالَ علیه السلام : تَرْکُ الزِّنا، وَکَنْسُ الْفِناء، وَغَسْلُ الاْ ناء مَجْلَبَهٌ لِلْغِناء:(82)

ترجمه :

فرمود: انجام ندادن زنا، جاروب و نظافت کردن راهرو و درب منزل ، و شستن ظروف سبب رفاه و بى نیازى مى گردد.

قالَ علیه السلام :السِّیاسَهُ اءنْ تَرْعى حُقُوقَ اللّهِ، وَحُقُوقَ الاْ حْیاءِ، وَحُقُوقَ الاْ مْواتِ.(83)

ترجمه :

فرمود: – مفهوم و معناى – سیاست آن است که حقوق خداوند و حقوق موجودات زنده و حقوق مردگان را رعایت کنى .

قالَ علیه السلام : ما تَشاوَرَ قَوْمٌ إ لاّ هُدُوا إ لى رُشْدِهِمْ.(84)

ترجمه :

فرمود: هیچ گروهى در کارهاى – اجتماعى ، سیاسى ، اقتصادى ، فرهنگى و … – با یکدیگر مشورت نکرده اند مگر آن که به رشد فکرى و عملى و… رسیده اند.

قالَ علیه السلام : اَلْخَیْرُ الَذّى لا شَرَّفیهِ: اءلشُّکْرُ مَعَ النِّعْمَهِ، وَالصّبْرُ عَلَى النّازِلَهِ.(85)

ترجمه :

فرمود: آن خوبى که شرّ و آفتى در آن نباشد شکر در مقابل نعمت ها و صبر و شکیبائى در برابر سختى ها است .

قالَ علیه السلام : یَابْنَ آدَمٍ، لَمْ تَزَلْ فى هَدْمِ عُمْرِکَ مُنْذُ سَقَطْتَ مِنْ بَطْنِ اُمِّکَ، فَخُذْ مِمّا فى یَدَیْکَ لِما بَیْنَ یَدَیْکَ.(86)

ترجمه :

فرمود: اى فرزند آدم از موقعى که به دنیا آمده اى در حال گذراندن عمرت هستى ، پس از آنچه دارى براى آینده ات (قبر و قیامت ) ذخیره نما.

قالَ علیه السلام : إ نَّ مَنْ خَوَفَّکَ حَتّى تَبْلُغَ الاْ مْنَ، خَیْرٌ مِمَّنْ یُؤْمِنْکَ حَتّى تَلْتَقِى الْخَوْفَ.(87)

ترجمه :

فرمود: همانا کسى تو را – در برابر عیب ها و کم بودها – هشدار دهد تا آگاه و بیدار شوى ، بهتر است از آن کسى که فقط تو را تعریف و تمجید کند تا بر عیب هایت افزوده گردد.

 

قالَ علیه السلام : القَریبُ مَنْ قَرَّبَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإ نْ بَعُدَ نَسَبُهُ، وَالْبَعیدُ مَنْ باعَدَتْهُ الْمَوَدَّهُ وَإ نْ قَرُبُ نَسَبُهُ.(88)

ترجمه :

فرمود: بهترین دوست نزدیک به انسان آن کسى است که در تمام حالات دلسوز و با محبّت باشد گرچه خویشاوندى نزدیک نداشته باشد.

و بیگانه ترین افراد کسى است که از محبّت و دلسوزى بعید باشد گرچه از نزدیک ترین خویشاوندان باشد.

وَسُئِلَ عَنِ الْمُرُوَّهِ؟ فَقالَ علیه السلام : شُحُّ الرَّجُلِ عَلى دینِهِ، وَإ صْلاحُهُ مالَهُ، وَقِیامُهُ بِالْحُقُوقِ.(89)

ترجمه :

از حضرت سلام اللّه علیه پیرامون مُروّت و جوانمردى سؤ ال شد، فرمود:

جوانمرد کسى است که در نگهدارى دین و عمل به آن تلاش نماید، در اصلاح اموال و ثروت خود همّت گمارد، و در رعایت حقوق طبقات مختلف پا بر جا باشد.

قالَ علیه السلام : عَجِبْتُ لِمَنْ یُفَکِّرُ فى مَاءکُولِهِ کَیْفَ لایُفَکِّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَیُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یُرْدیهِ.(90)

ترجمه :

فرمود: تعجّب مى کنم از کسى که در فکر خوراک و تغذیه جسم و بدن هست ولى درباره تغذیه معنوى روحى خود نمى اندیشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى کند.

و عقل و قلب و روح خود را کارى ندارد – هر چه و هر مطلب و برنامه اى به هر شکل و نوعى باشد استفاده مى کند – .

قالَ علیه السلام : غَسْلُ الْیَدَیْنِ قَبْلَ الطَّعامِ یُنْفِى الْفَقْرَ، وَبَعْدَهُ یُنْفِى الْهَمَّ.(91)

ترجمه :

فرمود: شستن دست ها قبل از طعام فقر و تنگدستى را مى زداید و بعد از آن ناراحتى ها و آفات را از بین مى برد.

قالَ علیه السلام : حُسْنُ السُّؤ الِ نِصْفُ الْعِلْمِ.(92)

ترجمه :

فرمود: کسى که عادت سؤ ال و حالت پرس و جو دارد مثل آن است که نصف علم ها را فرا گرفته باشد.

قالَ علیه السلام : إ نّ الْحِلْمَ زینَهٌ، وَالْوَفاءَ مُرُوَّهٌ، وَالْعَجَلهَ سَفَهٌ.(93)

ترجمه :

فرمود: صبر و شکیبائى زینت شخص ، وفاى به عهد علامت جوانمردى ، و عجله و شتابزدگى (در کارها بدون اندیشه ) دلیل بى خردى مى باشد.

قالَ علیه السلام : مَنِ اسْتَخَفَّ بِإ خوانِهِ فَسَدَتْ مُرُوَّتُهُ.(94)

ترجمه :

فرمود: کسى که دوستان و برادرانش را سبک شمارد و نسبت به آن ها بى اعتناء باشد، مروّت و جوانمردیش فاسد گشته است .

قالَ علیه السلام : إ نّما یُجْزى الْعِبادُ یَوْمَ الْقِیامَهِ عَلى قَدْرِ عُقُولِهِمْ.(95)

ترجمه :

فرمود: همانا در روز قیامت بندگان به مقدار عقل و درک و شعورشان مجازات مى شوند.

قالَ علیه السلام :إ نَّ النّاسَ عَبیدُ الْمالِ، وَالدّینُ لَعِبُ عَلى اءلْسِنَتِهِمْ، یُحیطوُنَهُ مادَرَتْ بِهِ مَعایِشُهُمْ، فَإ ذا مُحِّصُوا لِلاْ بْتِلاءِ قَلَّ الدَّیّانُونَ.(96)

ترجمه :

فرمود: همانا مردم اسیر و بنده دنیا و اموال آن هستند، و دین را وسیله رسیدن به اءهداف خود قرار داده اند و به هر نوعى که زندگى آن ها تاءمین شود حرکت مى کنند. بنابر این هنگامى که در بوته آزمایش در آیند، دین داران اندک خواهند شد.

قالَ علیه السلام : اءلْمِزاحُ یَاءْکُلُ الْهَیْبَهَ، وَقَدْ اءکْثَرَ مِنَ الْهَیْبَهِ الصّامِت (97)

ترجمه :

فرمود: مزاح و شوخى – هاى زیاد و بیجا – شخصیّت و وقار انسان را از بین مى برد، و چه بسا افراد ساکت داراى شخصیّت و وقار عظیمى مى باشند.

قالَ علیه السلام : اءللُؤْمُ اءنْ لا تَشْکُرَ النِّعْمَهَ.(98)

ترجمه :

فرمود: از علائم پستى شخص ، شکر نکردن از ولى نعمت است .

قالَ علیه السلام : لَقَضاءُ حاجَهِ اءخٍ لى فِى اللّهِ اءحَبُّ مِنْ إ عْتِکافِ شَهْرٍ.(99)

ترجمه :

فرمود: هر آینه برآوردن حاجت و رفع مشکل برادرم ، از یک ماه اعتکاف ، در مسجد – و عبادت مستحبّى نزد من – بهتر و محبوب تر است .

قالَ علیه السلام : إ نَّ الدُّنْیا فى حَلالِها حِسابٌ، وَفى حَرامِها عِقابٌ، وَفِى الشُّبَهاتِ عِتابٌ، فَاءنْزِلِ الدُّنْیا بِمَنْزَلَهِ المیتَهِ، خُذْمِنْهاما یَکْفیکَ.(100)

ترجمه :

فرمود: چیزهاى دنیا اگر حلال باشد حساب و بررسى مى شود و اگر از حرام به دست آید عذاب و عقاب دارد و اگر حلال و حرام آن معلوم نباشد سختى و ناراحتى خواهد داشت .

پس باید دنیا (و موجوداتش ) را همچون میته و مردارى بشناسى که به مقدار نیاز و اضطرار از آن استفاده کنى .

قالَ علیه السلام : وَاعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَاءنَّکَ تَعیشُ اءبَدا، وَاعمَلْ لاَِّخِرَتِکَ کَاءنّکَ تَمُوتُ غدَا.(101)

ترجمه :

فرمود: در دنیا چنان برنامه ریزى کن – از نظر اقتصاد و صرفه جوئى و… – مثل آن که مى خواهى همیشه دوام داشته باشى ، و نسبت به آخرت به نوعى حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهى مُرد.

قالَ علیه السلام : اءکْیَسُ الْکَیِّسِ التُّقى ، وَ اءحْمَقُ الْحُمْقِ الْفُجُورَ، الْکَریمُ هُوَ التَّبَرُّعُ قَبْلَ السُّؤ الِ.(102)

ترجمه :

فرمود: زیرک ترین و هوشیارترین افراد، شخص باتقوا و پرهیزکار مى باشد؛ اءحمق و نادان ترین افراد، کسى است که تبه کار و اهل معصیت باشد؛ گرامى ترین و باشخصیّت ترین افراد، آن کسى است که به نیازمندان پیش از اظهار نیازشان ، کمک نماید.

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید