نقش اعتماد به نفس در زندگی چیست و اسلام چه نظری در این مورد دارد؟

نقش اعتماد به نفس در زندگی چیست و اسلام چه نظری در این مورد دارد؟

بسیاری از جوانان از تنهایی رنج می برند، مضطرب و نگرانند، احساس عدم درک از سوی دیگران می‌کنند، خود را حقیر و بی‌ارزش می‌دانند، در برقراری ارتباط با دیگران دچار وحشت می شوند؛ بدون آن‌که به دلایل واقعی این احساس ها پی‌ببرند. بسیاری نیز به رغم جوانی مأیوس، خسته، کسل و بی علاقه به همه چیز هستند. آنها نیز فکر می‌کنند دیگران قادر به درک آنها نیستند. آنها فقط می‌دانند که باید در موقعیت و شرایط بهتری قرار گیرند اما هیچ‌گونه تلاشی برای رسیدن به این موقعیت برتر از خود نشان نمی‌دهند. اغلب این افراد، از احساس عدم ارزشمندی و در نتیجه عدم اعتماد به نفس رنج می برند. آنها روزها، ماه‌ها و سال‌ها را تلف می کنند، بدون این‌که بدانند چه‌کار می کنند و بدون آن‌که کوششی واقعی برای یافتن ریشه ناراحتی های خود انجام دهند.
اما به‌راستی ریشه این همه شکست ها و خود کم بینی ها از کجا آب می‌خورد؟ بله، از عدم اعتماد به نفس کافی که آن هم از خود ناباوری و عدم توجه به استعدادها و توانایی های ذاتی است که خداوند متعال در وجود هر شخص به ودیعه نهاد است، زیرا باور ندارد که گل سرسبد آفرینش است، زیبائی، طراوت و کمالات همه آفرینش در او خلاصه شده است. زیرا خداوند متعال اراده نموده است که انسان، این موجود عظیم و ناشناخته جهان آفرینش قائم مقام او در میان سایر موجودات باشد، آنگاه که خطاب به ملائکه فرمود:
“همانا اراده کرده ام که جانشینی برای خود در زمین قرار دهم”.[1] همچنین به همین دلیل است که پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ این بزرگ انسان شناس تاریخ می فرمایند:
“پیش بینی و باور مثبت داشته باشید تا آنرا (در زندگی خویش) بیابید”.[2] اعتماد به نفس چیست؟
اعتماد به نفس اساس و منشأ موفقیت افراد است. کسانی که در زندگی همواره شکست می‌خورند و عقب می‌افتند، مهم‌ترین عامل آن فقدان اعتماد به نفس است، زیربنای کامیابی اعتماد به نفس است، سایر طبقات موفقیت بر اساس اعتماد به نفس پایه ریزی می‌شود. یکی از روان شناسان می گوید:”اعتماد به نفس باور به قابلیت های انسانی خویش است”.[3] دیگری می گوید:
“تصویری که یک فرد از خویشتن دارد به طور ضمنی در همه واکنش های ارزشی او تجلّی می کند. بنابراین ارزشیابی شخص از خویشتن اثرات برجسته ای در جریان فکری، احساسات، تمایلات، ارزشها، رفتارها و هدفهای وی دارد. به منظور شناخت کیفیات روانی انسان و پی بردن به روحیات او باید به طبیعت و میزان حرمت نفس و معیارهای قضاوت وی درباره خویشتن آگاهی یافت”.[4] کسی که فاقد اعتماد به نفس است نه تنها از خودشکوفایی باز می‌ماند بلکه به هیچ موفقیتی در زندگی نخواهد رسید. دانشمندان زیر بنای اعتماد به نفس را عزت نفس می دانند و عزت نفس یعنی تعریفی که شما از خود دارید. هر کسی هر تعریفی از خود داشته باشد، همان عزت نفس او را نشان می‌دهد. من کیستم؟ پاسخی که انسان به این سؤال می دهد، میزان عزت نفس اوست. [5] راستی چه کسی می‌تواند بهترین تعریف را در پاسخ به این سؤال ارائه دهد؟ کسی جز خالق انسان نمی تواند او را معرفی کند آنجا که می فرماید:
“و لَقَدْ کَرَّمْنا بَنی آدَمَ”. ما فرزندان آدم را، کرامت بخشیدیم و در ذیل آیه می فرماید:
“و فضّلناهُمْ علی کثیرٍ مِمّا خَلَقْنا تفضیلاً”.[6] و آنها را بر بسیاری از آنچه خلق کرده ایم برتری بخشیدیم.
و همچنین در جای دیگر می فرمایند:”هر آنچه در زمین و آسمان هستند در اختیار شما قرار دادیم”.[7] و بالاخره خداوند متعال در مورد انسان اینگونه می فرمایند:”به طور قطع من اراده کرده ام در زمین جانشینی برای خود قرار دهم”.[8] اینجاست که به اهمیت کلام حضرت علی ـ علیه السلام ـ پی می بریم که فرمود:
“شناخت نفس (خودشناسی) سودمندترین معارف است”.[9]

اثرات اعتماد به نفس در زندگی
اگر کسی به اندازه کافی ارزش خود را بشناسد، ویژگی های لازم برای کار، تحصیل و روی هم رفته زندگی شکوفا و سالم را خواهد داشت. این ویژگی ها بسیار گوناگونند، اما بطور خلاصه به موارد زیر می توان اشاره کرد:
1. این شخص خود را به عنوان یک انسان در حال تحول می پذیرد، می داند که اکنون در راه پیشرفت و رشد است و هنوز کامل نشده، اما آگاهی به این مسأله، به هیچ وجه اهمیت و ارزش او را به عنوان یک فرد از بین نمی برد. او از چیزی که هست و از ضعف ها و اشتباهها و کمبودهایش احساس شرم نمی کند.
2. او همیشه بدنبال شناخت بهتر خود، تحول های مثبت و ارتباط مؤثر با دیگران است.
3. او دارای اهداف مشخص و روشنی است که برای رسیدن به آنها تلاش و جستجو می کند تا اطلاعات و مهارتهای لازم را بدست آورد.
4. او همیشه آماده تجدید نظر غیر متعصبانه در باورها و اعتقادات خود است.
5. او از آشنا شدن و ارتباط با دیگران لذت می برد؛ همانطور که از شناخت دنیای پیرامونش لذت می برد.
شدت و ضعف این احساس در زندگی، از چنان اهمیتی برخوردار است که با نادیده انگاشتن علتهای ژنتیکی و روان شناختی، می توان ادعا کرد که مشکلات زندگی ما اغلب به کمبود همین احساس مربوط می شود. اضطراب، افسردگی، شکست های تحصیلی، رفتارهای خشونت آمیز و ناهنجار، عدم بلوغ احساسی، اعتیاد، خودکشی و … ناشی از کمبود احساس ارزش داشتن (اعتماد به نفس) است. [10]

نظر اسلام
1. خداوند متعال ما را بر تمامی موجودات برتری داده و قائم مقام خود در جهان هستی معرفی نموده است. (بنابراین ما استعداد همه کمالات وجودی را بالقوه دارا هستیم)
2. طبق نظر کلیه روان شناسان اولین گام در مسیر پیروزی و کامیابی اراده برای ایجاد دگرگونی و تحول در باورهای منفی است. در اسلام نیز توصیه شده است افکاری زیبا و موفقیت آمیزی داشته باشید تا تجلّی آنها را در صحنه واقعی زندگی خود ببینید.
3. شما این توانایی و قدرت را دارید که زندگی، شخصیت، رفتار، و حتی صفات خود را معماری کنید، از این روست که خداوند متعال می فرماید: “به راستی خداوند سرنوشت هیچ گروهی را تغییر نمی دهد مگر آنکه، آنان خود، سرنوشت خود را تغییر دهند”.[11] 4. و در یک جمله نظر اسلام در این باره این است: “دستاورد انسان چیزی جز سعی و تلاش او نیست”.[12]

اعتماد به نفس از نظر اسلام
اعتماد به نفس از جهت لغت به معنی خودباوری و خوداتکایی است که در برابر اعتماد به دیگران است و از نظر اسلام اعتماد به نفس این است که انسان به رهبری عقل و خرد و در پرتو قدرت اراده و تصمیم و قاطعیت کار خود را ادامه دهد و خود را بر انجام آن عمل توانا بشمارد. اعتماد به نفس از نظر اسلام دو نوع ممدوح (در مسیر طاعت حق) و مذموم (در مسیر معصیت) است.
نشانه های بی اعتمادی به نفس:[13] 1. از شخصیت واقعی خود گریزانند 2. خودستا و گزافه گو هستند 3. نقاط ضعف خود را می پوشانند 4. خجالتی و کمرو هستند 5. به پنهان کاری راغبند 6. همیشه خود را با دیگران مقایسه می کنند 7. انتقادپذیر نیستند 8. عصبی هستند 9. در سختی ها استقامت ندارند 10. خود را بی ارزش نشان می دهند 11. از نظم و برنامه گریزان اند 12. منزوی و تنهایند 13. ترسو و ناتوان اند 14. دارای بیماری جسمی 15. دچار سوء تعبیر و برداشتند 16. مأیوس 17. بدبین هستند به گونه ای که دیگر دست به تلاش نمی زنند 18. به خداوند توکل و اعتماد ندارند.
نشانه های اعتماد به نفس: با توجه به نشانه های زیر باید گفت که اسلام مدافع و تربیت کننده چنین افرادی با این ویژگی هاست:
1. خود را دوست دارند و برای دیگران ارزش قائل می شوند 2. در سخن گفتن متین و آرام هستند 3. بیشتر از خود توقع دارند تا از دیگران 4. به لیاقت و مهارت خود نسبتاً مطمئن هستند 5. از شکست و محرومیت دیگران شادکام نیستند 6. برای زندگی و کار خود برنامه ریزی می کنند 7. از شکست و محرومیت های پیش آمده پند می گیرند 8. در برابر مشکلات و سختی های زندگی صبورند 9. به خداوند و مقدرات الهی خوشبین اند 10. بلند همت 11. رفق و مدارا با دیگران 12. اهل تفکر و تأمّل 13. مردم گرایی 14. خوشبین 15. امیدوار به رحمت خداوند 16. مسئولیت پذیراند 17. توجه زیادی به خودشناسی دارند 18. از بیکاری نفرت دارند 19. قانع اند 20. اهل عفو و بخشش اند 21. در کارها انصاف دارند 22. متواضع اند و… 23. ریاست طلب نیستند اگرچه آمادگی لازم را دارند که مقتدرانه دست به رهبری در مواقع حساس بزنند و آن قدر عزت نفس دارند که تحت تأثیر هر کس قرار نمی گیرند 24. خودخواه نیستند بسیار مایلند تا جایی که می توانند از افراد دیگر مواظبت کنند 25. آنقدر بر خورد تسلط دارند که با توجه به انرژی درونی خود می توانند در هر زمان که لازم باشد در مقابل دیگران نه بگویند 26. از دانش و مهارت کافی برخوردارند امّا آزادانه و به سادگی محدودیت های خویش را می پذیرند و از این که در برخی زمینه ها دیگران مهارت بیشتری دارند احساس تهدید و ترس نمی کنند 27. دوست ندارند سلامت و شادابی خود را برای پول بیشتر فدا کنند و نیازی (کمبودهای روحی و روانی و…) ندارند که با نشان دادن ثروت خود دیگران را تحت تأثیر قرار دهند و…[14] نظر اسلام در مورد اعتماد به نفس
اسلام در دستورات و تعالیم خود سعی دارد با قرار دادن انسان در بستر تربیت و تعلیم اسلامی به پرورش استعدادهای درونی انسان ها بپردازد استعدادها و توانایی هایی که هر کدام نقش مثبت و مؤثری در خودپنداره، فرد (تصور فرد از خود و توانایی اش) می گذارند. اسلام به ما دستور خودشناسی یعنی (شناخت استعدادها و نیروهایی که برای تکامل نیاز است، می دهد و با توجه دادن به قدرت اراده و اختیار از ما می خواهد که با پیمودن راه انبیاء و ائمه ـ علیهم السّلام ـ به مقام تقرب الهی برسیم مقامی که در قرآن از آن به مقام خلیفه الهی یاد شده است. حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به ما می‌فهماند که به هر کجا که بخواهیم می توانیم برسیم، به شرط این که به نیروی عظیم خدادادی خود باور داشته باشیم و اسیر شهوات نشویم.
دوائُک فـیک و مـا تَشْعُرُ
وَدائُک مـنـک و مـا تُبْصِرُ[15] أتحسبُ         أنّک      جرمٌ      صغیرٌ
و فیک إنطوی العالم الاکبرُ
یعنی ای انسان دوای تو در وجودت نهفته است و تو نمی فهمی و بیماری ها و گرفتاری هایت نیز از طرف خودت سرچشمه می گیرد و آگاهی به این مطلب نداری و خیال می کنی که موجودی ضعیف هستی در صورتی که جهان بزرگ در وجودت پیچیده شده است و این کلام به ما می گوید که به نیروهای خودت (اختیار، اراده، توانایی ها و سعی و…) اعتماد داشته باش و در پرتو این خودباوری به عالی ترین نقطه برس کما اینکه کسی که از این حقیقت غافل باشد و خلاف این جهت حرکت کند پست تر از حیوان خواهد شد.
یکی از چیزهایی که اسلام به آن تأکید می کند تفکر است (یکی از ابعاد مهم نفس) تا جایی که قرآن شریف می‌فرماید: بسیاری از جهنمی ها وقتی مورد خطاب قرار می گیرند که چرا به این جا آمده اید می گویند بخاطر اینکه در تفکر و تأمل را به روی خود بستیم و اهل تفکر نبودیم در حدیث از عقل به پیامبر درونی یاد شده است چیزی که اگر به کار گرفته شود و به توانایی های معادی و معاشی آن اعتماد گردد سعادت دنیا و آخرت انسان را درپی خواهد داشت.

اعتماد به نفس و اعتماد به قدرت الهی:
خودباوری و اعتماد به نفس مؤمن منافاتی با اعتماد به قدرت الهی ندارد چرا که انسان مؤمن همه چیز را از آن خدامی داند و در هر کاری که می کند به قدرت الهی واقف است فرد مؤمن در مسیر صحیح تربیت دینی به شکوفایی ابعاد شخصیت خود (عقلی، اجتماعی، دینی، عاطفی، جسمی و…) می پردازد و او تحت تعالیم همه بعدی اسلام قرار می گیرد و از خودشناسی خود به خداشناسی می رسد (مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فقد عَرَفَ رَبَّه)[16] امّا همین انسان اگر به قدرت و توانایی های خودش تکیه کند و خود را محور ببیند دچار عُجب، تکبر، خودپرستی، خودبینی و خودخواهی می گردد و خود می شود یک طاغوت که از اطاعت حق سرپیچی می کند و آنقدر مست شهوات و قدرت ظاهری و مال خود می شود که خود را خداوند عالم می خواند (فرعون).
نکته پایانی: اسلام با دستورات خود سعی دارد انسان را تشویق کند که با قوه عقل، اراده، توانایی های جسمی و روحی اش آشنا سازد تا با به کارگیری آن خود را در مسیر حق قرار دهد و به درجه عبودیت برسد همان درجه ای که امام صادق ـ علیه السّلام ـ آن را معادل مقام ربوبیت خواندند در تعالیم اسلام خودباوری و اتکاء به نفس امریست مثبت به شرط اینکه همیشه در راه صحیح آن یعنی بندگی حضرت حق باشد خودباوری ای که باعث سرکشی و خودخواهی گردد مغایر با تعالیم تعالی بخش اسلام است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. جوان و نیروی چهارم زندگی، محمدرضا شرقی،‌تهران، سروش.
2. رمز پیروزی مردان بزرگ، استاد جعفر سبحانی، انتشارات نسل جوان، قم.

پی نوشت ها:
[1] . بقره/30، “اِنّی جاعِلٌ فی الْأَرْضِ خَلیفهً”.
[2] . تفأّلوا بالخیر تجدوهُ. (محمدی ری شهری، محمد، میزان الحکمه، ج9، ص4502).
[3] . باربارا انجلیس، اعتماد به نفس، ص20.
[4] . ناتانیل براندن، روان شناسی حرمت نفس، صفحه 162.
[5] . محمدی حیدر، تکنولوژی موفقیت، ص15.
[6] . اسراء/70.
[7] . جاثیه/45، “سَخَّرَ لکم ما فی السّموات و ما فی الارضِ”.
[8] . بقره/30، “اِنّی جاعِلٌ فِی الْارضِ خَلیفَهً.
[9] . محمدی حیدر، همان، ص16.
[10] . رزت پلتی، باربارا دابز، به خودتان احترام بگذارید، ص19 و 18.
[11] . رعد/11، “انه لایُغَیِّرُ ما بقَومٍ حتَّی یُغَیِّروا ما بأنفسهم”.
[12] . نجم/39، “و اَنْ لَیْسَ للْاِنسانِ الّآ ما سَعی”.
[13] . آثار و راههای اعتماد به نفس، مرکز مشاوره حوزه علمیه قم، جزوه 7، ص 4.
[14] . اعتماد به نفس برتر، ترجمه حمید و نگار پور اصغری، تهران، انتشارات جوانه رشد، ص 39.
[15] . امام خمینی،چهل حدیث، مؤسسه تنظیم آثار امام، چ 4، سال 1373، ص 256.
[16] . محمدی ری شهری،محمد، میزان الحکمه، ترجمه حمیدرضا شیخی، دارالحدیث قم، چ 3، سال 1381، ج 8،.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید