رعایت چه نکاتی می تواند به بهداشت روانی ما در زمینه عدم ابتلا به وسواس کمک کند؟

رعایت چه نکاتی می تواند به بهداشت روانی ما در زمینه عدم ابتلا به وسواس کمک کند؟

رعایت چه نکاتی می تواند به بهداشت روانی ما در زمینه عدم ابتلا به وسواس کمک کند؟

در جواب این سوال ابتدا مناسب می‌دانیم چند نکته جهت تبیین ابعاد مختلف سؤال بیان نمائیم.
الف. مقطع خاصی از عمر هر انسانی همراه با شک و تردید است و معمولاً این مقطع را دوران نوجوانی و احیاناً جوانی به خود اختصاص می‌دهد و این مسئله در سن نوجوانی و جوانی چیزی طبیعی تلقی می‌شود، چون در این مرحله از عمر انسان، شخصیت او و  اندیشه‌ او از ثبات و پختگی کافی برخوردار نیست و لذا در خیلی چیزها شک و تردید دارد و دنبال فلسفه آن است چنانچه این شک‌ها و تردیدها ،گذرگاهی برای رسیدن به یقین باشد می توان از طبیعی بودن آنها صحبت به میان آورد اما اگر به خاطر بی‌توجّهی و غفلت و عدم تلاش برای رهائی از تردیدها به بی‌راهه کشیده شود باید انتظار شکل گیری اختلالاتی چون وسواس داشته باشیم.
ب. یکی از مسائل عمده که در افراد مذهبی که دچار اختلال وسواس شده اند,مشاهده می‌شود شک و تردید در اعتقادات، وسوسه در عبادات و احکام طهارت و نجاست و غیره است که ممکن است یکی از  علت های آن عدم تجربه و اطلاع کافی و یا آموزش‌های غلطی باشد که افراد در زمینه اینگونه مسائل کسب نموده اند.
ج.نکته بعدی توجه به تعریف علمی وسواس است:
وسواس بر دو نوع می‌شود: 1. وسواس فکری که تعریف آن عبارت است از افکار، تصورات یا تکانه‌های (کارهایی که بدون اراده انسان رخ می دهد) تکراری که هوشیاری ذهن را اشغال می‌کنند و اغلب نفرت‌انگیز بوده و کنار گذاشتن و کنترل آن معمولاً مشکل است و در خیلی موارد انسان از باطل بودن و بیهوده بودن آن آگاهی دارد و می‌داند که زاییده ذهن خود اوست.
2. وسواس عملی که در آن شخص برای پیشگیری یا کاهش حالت درماندگی و اضطراب,خود را مجبور به انجام اعمال بی اختیاری همچون شستن,وارسی کردن,لمس کردن و … می بیند و تصور می کند که اگر آن اعمال را انجام ندهد,حادثه ای وحشتناک که ماهیت آن نیز مشخص نیست,به وقوع خواهد پیوست.گرچه پاره ای از افراد مبتلا به وسواس می توانند تنها دارای افکار وسواسی یا اعمال بی اختیار باشند,اما در اغلب موارد افکار وسواسی با اعمال بی اختیار همراهند.[1] حال با توجه به نکات ذکر شده توجه شما را به مطالب زیر جلب می نمائیم:
1. تمام احکام اسلام دارای فلسفه و دلیل می باشد که فلسفه تعدادی از آنها برای ما روشن نیست امّا از آن جهت که که خداوند حکیم است و کارهای او از روی حکمت و مصلحت است ؛باید مطیع اوامر الهی بوده و دستورات او را انجام دهیم و تفسیر دین را از اهل فن و متخصص آن جویا شویم .و مسلما متخصص دین در زمان حاضر علمای بزرگ و اسلام شناسان واقعی هستند، که وظیفه ما رجوع به آنان و عمل کردن بر اساس فتوای آنان است.
2 . هر انسانی موظف است دستورات دین را همانطوری که بیان شده عمل کند، و نمی‌توان احکام دین را طبق سلیقه و خواست خود عمل نمود، بلکه باید تابع دستورات واقعی بوده و التزام عملی به احکام داشته باشیم و نظرات مردم و افراد غیر مطلع, ملاک عمل نیست.
3. در مسائل طهارت و نجاست هر انسانی باید طبق رساله عملیه عمل نموده و از افراط و تفریط پرهیز کرده و متعادل باشد.
4. در مسائل اعتقادی اگر کسی شک و تردید داریم از علماء و دانشمندان و اساتید سؤال نموده و سعی نمائیم به دنبال متخصص هر علم رفته و شک و شبهه‌ای بر خود راه ندهیم.
5. نظم و انضباط امری مطلوب و پسندیده است ولی نباید به حدّ افراط برسد، به طوری که باعث اختلال در کارها بشود یعنی نباید مانع از رسیدن به هدف اصلی گردد از طرف دیگر, شخصیت هر فردی منحصر به فرد است و همه نمی‌توانند یکسان باشند و لذا تفاوت عملکردی بین افراد طبیعی است.

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
1. مصطفی زمانی، وسواس، انتشارات پیام اسلام، 1369.
2. لی بائر، غلبه بر وسواس، ترجمه مسعود محمدی و همکاران، نشر رشد، چاپ اول، 1382.
3. دکتر جمشید احمدی، وسواس و درمان آن، انتشارات نوید، 1365.
4. ملا احمد نراقی، معراج السعاده، انتشارات هجرت، 1381.

پی نوشت:
[1] . برای تفصیل بیشتر ر.ک: دادستان، پریرخ، روان شناسی مرضی تحولی از کودکی تا بزرگسالی، انتشارات سمت، 1376، ج 1، ص 147.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید