تک فرزند بودن یعنی مرکزتوجه تمامی مهر و محبت والدین بودن، دیگر نیازی نیست اسباب بازی های خود را با خواهر یا برادری تقسیم کرد، نیازی به سازش بر نحوه ی تقسیم غذا در ظروف فرزندان نیست، با همه ی اینها تک فرزند بودن همیشه هم چندان رضایتبخش نیست.
همه چیر تنها در یک بشقاب
تک فردزند بودن ممکن است منجر به ناز پرودی بیش از اندازه شود، که این امر می تواند مانع از پیشرفت شما در تبدیل شدن به فردی مستقل و مسئولیت پذیر گردد. برای مثال خواستن آخرین بازی کامپیوتری تنها بدین دلیل که کودکی دیگر آنرا داراست، این ناز پروی ممکن اثرات دراز مدتی داشته باشد به طوری که حتی وقتی فرد بزرگ می شود باز هم برای بدست آوردن خواسته هایش به سمت پدو و مادر خود می رود.
خواهر و برادری نیست که فرآیند اجتماعی شدن را با آنها تجربه کرد
بازی کردن با آنهمه اسباب بازی می تواند لذتبخش باشد اما در نهایت آن احساس شادی که در تقسیم کردن چیزی با دیگری وجود دارد بیشتر خواهد بود. داشتن خواهر و برادر چه کوچک تر چه بزرگ تر یعنی شما کسی را دارید که افکار و خاطراتتان را با آنها تقسیم کنید. گاهی اوقات تک فرزند بودن تنهایی به همراه می آورد.
کانون توجه و نظارت والدین بودن
والدین ممکن است فشار زیادی بر کودک وارد آورند که از لحاظ آموزشی همواره در سطح بالا باشد، چرا که تنها امید آنها به تک فرزندشان محدود شده است. شاید این فشار مستقیم روی کودک نباشد، ولی او این فشار را در زمانی که روز امتحان نزدیک است یا قرار است یک گردهمایی اجتماعی اتفاق بیوفتد احساس می کند اینجاست که این توجه بیش از حد والدین می تواند شخصیت او را پایمال کند.
قاضی دعواهای پدر و مادر بودن
زمانی که والدین یک کودک تک فرزند با هم به بحث و دعوا می پردازند از او انتظار دارند که در نقش داور و قاضی میان آنها به قضاوت بپردازد و از آنها حمایت کند.
احساس گناه برای بیرون رفتن از خانه
والدین از زمان کودکی تا بزرگسالی شما از زمانی که تازه راه رفتن را آموخته بودید تا زمانی که به یک ستاره در تیم ورزشی خود تبدیل شده اید شاهد دویدن شما بوده اند. آنها به تمامی نیازها و خواسته ای شما از کودکی تا بزرگسالی بها داده اند، زمانی که پیر و خانه نشین می شوند نمی توانند دوری از شما را تحمل کنند.
مترجم: غزل معتمدی
منبع:راسخون