آیا وضعیت حاضر در دانشگاه ها، ادارات، کارخانه ها و مجامع دیگر و نحوه ی برخورد زنان و مردان، مورد رضایت دین است؟
بعد از بحث و بررسی مسائل متعددی که مربوط به زن و مرد و تفاوت های آن دو از جهت تکوینی و حقوقی و کارکرد اجتماعی و اقتصادی، حکمت پوشش و حدود آن بود، اینک دورنمای جامعه ی اسلامی و مورد نظر دین بهتر روشن می شود. نگاهی به مباحث گذشته و نکات بسیاردیگری که ناگفته ماند، نشان می دهد که نحوه ی حضور بسیاری از زنان و مردان در صحنه های اجتماعی سالم و بی ضرر نیست. بیش تر اختلاط ها در دانشگاه، اداره، کارخانه، مغازه و بازار و سخن گفتن های بدون حدّ و مرز و نگاه های زهرآگین و مانند آن ها، برخلاف دستورات صریح مذهی ماست.
اسلام با اختلاط مخالف است نه با شرکت زن در مجامع با حفظ حریم و حدود شرعی. سنّت و روش جاری مسلمانان از صدر اسلام همین بوده است که زنان از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی شده اند، ولی همواره اصل « حریم » رعایت و توصیه می شده است. در مساجد و مجامع، حتی در کوچه و معبر، زن با مرد مختلط نبوده است. شرکت مختلط زن و مرد در برخی مجامع – حتی حرم های متبرّک – برخلاف رضایت شارع مقدس اسلام است. (1) اسلام به خطرات ناشی از روابط به اصطلاح آزاد جنسی کاملاً آگاه است، کما این که به میل جنسی شدید مرد که با کم ترین بهانه ای حتی تخیّلی، تحریک می شود و نیز میل شدید زن به تزیّن و آرایش نیز آشناست، به همین دلیل اسلام نهایت مراقبت را در برخوردهای زنان و مردان اجنبی دارد و تا حدودی که منجر به حرج و فلج شدن جامعه نگردد، طرفدار دور نگه داشتن زنان از مردان است. اسلام می خواهد محل اجتماع و ورود و خروج زنان و مردان جدا باشد. می گویند پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در زمان حیات خویش اشاره کرد که در ورودی زنان به مسجد از در ورودی مردان مجزّا باشد. (2)
نیز می گویند پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) دستور داد که شب هنگام که نماز تمام می شود، اوّل زن ها بیرون بروند، بعد مردها.
رسول خدا خوش نمی دانست که زن و مرد در حال اختلاط از مسجد بیرون روند، زیرا از همین اختلاط ها فتنه بر می خیزد. رسول خدا برای این که برخورد و اصطکاکی رخ ندهد، دستور می دادند مردان از وسط و زنان از کنار کوچه ها یا خیابان بروند. (3)
فقهای بزرگوار اسلام به همین مناسبت فتوا می دهند که اختلاط مردان و زنان مکروه است، (4) مگر در مورد پیرزنان. بعضی می پرسند آیا نتیجه و معنای دستورات اسلامی، محدودیت حضور زن در اجتماع نیست؟ جواب این است که البته احکام و اهداف اسلامی وظایف خاصّی را به دوش زن و مرد گذاشته است و نمی توان محدودیت حضور زنان را در جامعه ی دینی نسبت به جوامع غربی و امروزی منکر شد و کتمان کرد. مهم این است که اسلام با اصل حضور مخالف نیست و زن را در خانه زندانی نمی کند و امکان بروز استعدادهای زن را فراهم می آورد، امّا اجازه ی این حضور و فعالیّت مشروط به مراعات کامل شؤون دینی است و نظام دینی باید بستر چنین حضوری را فراهم کند نه این که هر فعالیت اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی حتّی بدون مراعات موازین شرعی انجام گیرد که در این صورت ضرر و خسارتش به آرمان های دینی بیش تر از نفع آن است.
توجه به دستورات دینی و سفارشات اخلاقی در زمینه ی رابطه زن و مرد و مسائل مربوط به آن ها، بحث را روشن تر می کند. برای نمونه و به جهت اختصار تنها به چند مورد اشاره می نماییم: (5)
الف. پوشاندن کلّ بدن زن – غیر از دست ها تا مچ و گردی صورت – از نامحرم واجب است و اگر همراه زینت اضافی و خاصّی باشد، باید حتّی آن ها را هم پوشاند خصوصاً هنگام سوء استفاده ی افراد چشم چران.
ب. تماس بدنی زن و مرد به هر صورتی حرام است و دست دادن جایز نیست، مگر همراه دستکش و بدون فشار دست.
ج. سخن گفتن زن با ناز و کرشمه جایز نیست.
د. گفت و گوی بی جا و خندیدن با نامحرم و خلوت در مکانی که ورود و خروج دیگران آزاد نیست، ممنوع است.
هـ. تداخل زن و مرد در محیط های مختلف مورد پسند دین نیست.
و. آرایش کردن زن برای نامحرم و جلوه دادن خود – علی رغم میل شدید زنان به خودنمایی – حرام است.
ز. حضرت علی (علیه السلام) به امام حسن (علیه السلام) در نهج البلاغه توصیه می فرمایند:
تا می توانی کاری کن که همسرت با مردان بیگانه معاشرت نداشته باشد. هیچ چیز بهتر از خانه زن را حفظ نمی کند. همان گونه که بیرون رفتن آنان از خانه و معاشرت با مردان بیگانه در بیرون خانه برای آنان مضرّ و خطرناک است، وارد کردن و آوردن مرد بیگانه به داخل خانه و اجازه ی معاشرت در داخل خانه نیز مضرّ است. اگر بتوانی کاری کنی که جز تو مرد دیگری را نشناسند، چنین کن. (6)
ح. حضرت زهرا (سلام الله علیه) می فرمایند:
از همه چیز بهتر برای زن این است که مرد بیگانه ای را نبیند و مرد بیگانه ای هم او را نبیند. (7)
از مجموعه ی موارد ذکر شده و چندین دلیل و شاهد دیگر که در معارف اسلامی ما وجود دارد، مذاق اسلام و هدف دین مشخص می شود. گرچه امثال این دو روایت حمل بر توصیه ی اخلاقی می شود و نشان دهنده ی حرمت شرعی رابطه ی زن و مرد نیست، امّا فهم دانشمندان دینی از امثال این سفارشات آن است که این گونه جمله ها ارشاد به حقیقتی روحی و روانی در روابط دو جنس است و بی تردید حقیقتی را بیان می کند. رابطه ی زن و مرد اجنبی سخت خطرناک است. این جا لغزشگاه بزرگان و بیش تر انسان هاست.
آنچه اسلام به صورت یک امر اخلاقی توصیه می کند، این است که تا حد ممکن اجتماع مدنی غیرمختلط باشد. جامعه ی امروز زیان های اجتماع مختلط را به چشم خود می بیند. غالباً روابط نامشروع از سلام و احوال پرسی و یک سؤال درسی یا کاری شروع می شود و بعد به مسائل حاشیه ای و غیرضروری و سپس اعمال حرام منتهی می گردد. چه لزومی دارد که زنان فعالیت های خود را به اصطلاح « دوش به دوش » مردان انجام دهند؟ آیا اگر در دو صف جداگانه به کار بپردازند، نقصی در فعّالیت و راندمان کار آنان رخ می دهد؟
اثر این دوش به دوش بودن ها و همکاری هاست که ایشان را از کار باز می دارد و هر یک را به جای توجّه به کار متوجّه « همدوش » و « همکار » می کند تا آن جا که مکرراً این همدوشی ها به اعمال حرام و احیاناً هم آغوشی منتهی می شود. به هر حال غرض دین متعالی اسلام سلامت روحی و جسمی فرد و جامعه است و هرگونه برنامه و کاری که در جهت خلاف این هدف باشد، غیردینی است. هر قدر پوشیدگی زن و مرد بیش تر رعایت شود، بهتر است. جدایی زن و مرد، پوشش، ترک نظر و هر چیز دیگری که انسان را از حریم مسائل جنسی دور می کند، باید مراعات شود، چرا که هیچ غریزه ای به سرکشی و حسّاسیّت غریزه ی جنسی نیست. (8)
کشاندن زن به خارج از خانه با دلیل و بدون دلیل و نشاندن او در کنار مردان، در کلاس ها یا در کارگاه، کارخانه، شرکت و ادارات دولتی و خصوصی، در حالی که نه مرد و زن به گونه ای تربیت شده اند که حدود الهی را کاملاً مراعات کنند و نه محیط ما سالم و مانع انجام گناه است، به هیچ وجه قابل توجیه شرعی نیست. چندین سال نشستن دانشجو، کارمند و کارگر ناهمجنس در کنار هم و رابطه ی قهری و طبیعی آن ها – نه رابطه ی حرام و گناه آلود – کم کم وضعیّتی را به دنبال خواهد آود که شاهد هستیم. ادامه ی وضعیت نامناسب این مراکز که براساس اهداف و بینش های غیر الهی و الگوی غربی به وجود آمده اند، نتیجه ای جز افزایش گناه، روابط نامشروع و سطوح مختلف و ابعاد گوناگون، افزایش آمار طلاق، بالا رفتن سنّ ازدواج، سرد شدن روابط خانوادگی، پایین آمدن بازدهی کار و بی اعتنایی نسبت به مقررّات دینی و ده ها مشکل دیگر به دنبال ندارد.
پینوشتها:
1.ر. ک به: مرتضی مطهری: مسأله ی حجاب، ص 225.
2.ابوداوود: سنن، ج 1، ص 109؛ به نقل از: مرتضی مطهری: مسأله حجاب، ص 218.
3.کلینی: الکافی، ج 5، ص 518.
4.سید محمد کاظم طباطبایی یزدی: العروه الوثقی، فصل اوّل، نکاح، مسأله 49.
5.نگاه کنید به: احکام زن و مرد در رساله ی توضیح المسائل مراجع عظام از جمله در بحث نگاه، نماز جماعت و آداب نماز.
6.محمد بن حسن عاملی: وسائل الشیعه ج 14، ابواب مقدمات نکاح، باب 24، حدیث 2؛ نهج البلاغه، نامه 31.
7.همان مصدر، باب 24، حدیث 7.
8.ر. ک به: مرتضی مطهری، مسأله حجاب، صص 223 – 217.
منبع مقاله :
کریمی، حمید، (1387) حقوق زن، تهران: انتشارات کانون اندیشه جوان، چاپ چهارم.