نویسنده: علی محمد رفیعی محمدی
عوامل تزلزل خانواده (11)
در آمد
امروزه، در آغاز هزاره ی سوم، بحران مواد مخدر، همچون اختاپوسی جهانی، تن و روان شهروندان جوامع را مورد تهدید قرار داده است. از این اختاپوس، هر روز در روزنامه ها، مجلات و تصاویر تلویزیون، با اصطلاحاتی نظیر « بلای خانمان سوز »، « سوغات وارداتی، توطئه های استمعاری و بیماری فراگیر » نام برده می شود. مسئله ی اعتیاد در جهان امروز از مسائل مهم اجتماعی است که در بیشتر کشورها به مشکل عمده ای مطرح شده و کشور ما نیز از این آسیب اجتماعی در امان نمانده است و هر روز در گوشه و کنار این مملکت نیز شاهد قربانی افرادی در دام مواد اعتیاد آور هستیم که با مشاهده ی این وضع هر انسان دور اندیش را به مطالعه و تفکر وا می دارد تا از قربانی شدن بیشتر افراد جامعه جلوگیری نماید، یکی از عوامل تزلزل خانواده، گرایش بعضی از خانواده ها به مواد مخدر است که در این بحث به عواقب آن خواهیم پرداخت.
تعریف اعتیاد
« اعتیاد از ریشه ی عاد و به معنای عادت کردن و خو گرفتن است » (1) چنانچه عادت کردن و خو گرفتن ( به هر چه که باشد ) به نحوی اتفاق افتد که ترک کردن و دست برداشتن از آن به قول معروف موجب مرض گردد و با ناراحتی جسمی، روحی و رفتاری همراه شود اعتیاد نام دارد و وابستگی تلقی می شود.
طبع خو پذیر انسان، او را قادر ساخته است که به همه چیز و همه کس، به شیوه های انجام امور، به غذا و شکل خاص پوشاک و به راه و رسم ها و حتی مناظر و راه ها عادت کند و گاهی در ترک آن ها او را با شکل روبه رو سازد که این امر در مورد مواد مصرفی صادق تر است.
اعتیاد عبادت است از یک پدیده ی زیستی که به ارگانیزم امکان می دهد خود را تدریجاً با پاره ای مواد سمی سازش دهد و مصرف روزمره مقادیری از این مواد را که برای ارگانیزم بکر کشنده است
تحمل کند ». (2)
فیزیولوژیست ها در تعریف اعتیاد می گویند: « اعتیاد عبارت از حالتی است که استعمال متوالی یا متناوب مادّی مخدر در فرد ایجاد می کند. با استعمال مواد مخدر، تحریک پذیری سلول های عصبی و دستگاه عصبی افزوده، در نتیجه داروی بیشتری لازم است که آن را به حال تعادل برگرداند ». (3)
سازمان جهانی بهداشت در سال 1950 از اعتیاد چنین تعریفی ارائه می دهد: اعتیاد به مواد مخدر مسمومیت حاد یا مزمنی است که مضر به حال شخصی و اجتماع می باشد و زایده ی مصرف داروی طبیعی یا صنعتی به شمار می رود. خصوصیات این حالت عبارتند از:
1. وجود یک تمّنا و احتیاج به ادامه ی استعمال دارو و به دست آوردن آن به هر طریقی که ممکن باشد؛
2. وجود یک علاقه ی شدید یا یک گرایش به ازدیان میزان مصرف دارو که به نام فزون طلبی مشهود است؛
3. یک وابستگی روانی یا جسمی به آثار داروهای اعتیاد آور به این نحو که وقتی دارو به معتاد نرسد اثرات روانی و جسمی که به آثار قطع دارو موسوم است در وی ظاهر می گردد. (4)
عبارت مواد مخدر اصطلاحی است که از سال 1338 ه ش. در قانون گذاری و سازمان های مبارزه با این مواد در ایران مورد استفاده قرار گرفته است و به تمام موادی گفته می شود که بر انسان اثر گذاشته و وابستگی جسمی و روانی به وجود می آورند.
علل و زمینه های اعتیاد
« به طور کلی بر مبنای نقد و جمع بندی دیدگاه های نظری می توان علل و گرایش به اعتیاد را در سه گروه تقسیم بندی نمود:
1. دسته ای از علل عنوان شده، عللی هستند که به ساخت جامعه در ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی آن مربوط می شوند. این دسته از عوامل خارج از کنترل فرد بوده و از گذشته های دورتر پدید آمده اند و از جمله جبرهای اجتماعی محسوب می شوند. عواملی مانند توسعه نیافتگی و فقر عمومی، بحران و فاجعه های عمومی، عدم آگاهی به مضرات مواد به دلیل فقر فرهنگی، خرده فرهنگ موجود در محیط، کمبود مهر و محبت و محرومیت های ناشی از زندگی ماشینی، و سیاست های استعماری و …از این دسته اند؛
2. دسته دوم مربوط به محیط بلافصل فرد و روابط اوست و زاده ی کنش و واکنش های اجتماعی اند که در حیطه های خصوصی افراد در درون ساخت اجتماعی و تحت تاثیر آن جریان دارند و از نوع روابطی سخن می گویند که مستعد اعتیاد هستند. عواملی همچون همنشینی و معاشرت با دوستان معتاد، وجود عضو معتاد در خانواده، روابط ناسالم خانوادگی و… در این دسته قرار می گیرند؛
3. دسته ی سوم عوامل خُرد هستند و به ویژگی های فرد مربوط می شوند. مشکلات جسمانی و پناه بردن به مواد به عنوان معالج یا مسکن، مشکلات روانی و رفتاری، افسردگی ، فقدان ایمان، تجربه ی دنیای نشئه گی، افزایش و تقویت قدرت تحریک پذیری جنسی از جمله این عوامل می باشد.
اما عللی که در تحقیقات انجام شده، بیشترین درصد را به خود اختصاص داده و عمده ترین علل اعتیاد به شمار می روند عبارتند از: معاشرت با دوستان معتاد، وجود عضو معتاد در خانواده، دسترس بودن مواد، اختلافات و نابسامانی های خانوادگی، فقر اقتصادی، نداشتن سرگرمی و تفریحات سالم، بیماری های جسمانی، بیماری روانی، بیکاری، تجربه ی دنیای نشئه گی ناشی از لذت های آنی، افزایش و تقویت قدرت تحرک پذیری جسمی و پیشگیری از انزال زودرس، عدم آگاهی به مضرات مواد مخدر، اعتیاد و چهره های معروف و خرده فرهنگ موجود در محیط، تقلید، فقدان ایمان و ضعف مبانی مذهبی، ادبیات عرفانی ایران، کمبود مهر و محبت و محرومیت های ناشی از زندگی ماشینی امروزه، شغل، وجود باندهای قاچاق و سیاست های استعماری و… »(5)
اعتیاد و خانواده
« محققان اجتماعی، خانواده را بنیاد و هسته ی اصلی رفتارهای جمعی و به طور کلی شخصیت اجتماعی فرد می دانند. برخی معتقدند که از علت های اصلی اعتیاد، متزلزل بودن روابط خانوادگی و فقدان نگرش های معقول در خصوص این موضوع است.
کودک سه دوره ی حساس و سرنوشت ساز، یعنی طفولیت، نوجوانی و جوانی را در دامن پدر و مادر می گذراند و هر سه دوره تعیین کننده ی اخلاقیات، منش ها و رفتارهای فرد محسوب می شود. کودکان در دوره ی سنی که معمولاً تا حدود نه و ده سالگی را شامل می شود، حسن و قبح افعال و نیز مرز میان خوبی و بدی را از والدین و در متن خانواده یاد می گیرند و والدین اگر از آگاهی و حساسیت های محیطی و نیز ظرفیت و ظرافت ذهن کودک خود مطلع باشند می توانند نقش مثبتی در شکل گیری رفتار فرزند خود داشته باشند.
دوره ی نوجوانی و جوانی از دوره های حساس در زندگی فرزندان محسوب می شود. با شروع سال های نخستین دهه ی دوم زندگی، تحول شگفت انگیز بلوغ آغاز می گردد که به تکامل رسیدن جنبه های گوناگون جسمی و روانی و اخلاقی و اجتماعی است.
خانواده ها باید آگاهی کافی داشته باشند که دوران بلوغ، علاوه بر بروز تغییراتی که در شکل ظاهری بدن دارد از نظر روحی و روانی، دوران بی قراری، دلهره ها و حتی گرایش های گاه متضاد در لحظه های شاد و غرور انگیز، خود خواهی ها و خودبینی ها و عشق ورزیدهای پیدا و پنهان و هزاران رؤیا و خیال در مغز و فکر فرزندان نیز هست. حس کنجکاوی و مزمزه کردن و سرک کشیدن به حوادث نو، ارضاء نشدن از کارها و فعالیت های مرسوم روزمره، امتحان کردن هر نوع فعل و عمل و روی گردانی سرمست گونه از نمادها و ارزش های گذشته، همه از خواص و ویژگی های دوران جوانی است. پدران و مادران به طور هوشمند و آگاهانه و با منطقی هم سطح ذهن فرزند خود باید آسیب های احتمالی را بدانند، معیارها و گزینه های عقل پسند و بدور از تابو و سحر و جادو را به فرزند یاد دهند و « حس مسئولیت » و استقلال و تعهد را در آنها ایجاد کنند.
بستر اَمن خانواده و روابط معقولانه ی پدر و مادر با فرزندان می تواند فرزندی متعادل، متعهد و متعلق به جامعه تحویل دهد. و این وقتی است که حساسیت ها ی دوره ی رشد به بهترین نحو سنجیده شود و آسیب ها و تهدیدها به خوبی شناخته شود. از این چشم انداز، خانواده بر معتاد شدن یا نشدن فرزند تأثیر گذار است ». (6)
« نکته جالب توجه قابل اهمیت نقش مادر در کانون خانواده است. تحقیقات نشان می دهد خانواده هایی که روابط مادرانه ی همراه با اعتماد و پذیرش در آن ها حکمفرما باشند، آینده ی نوید بخشی در پیش روی فرزندان است یا دست کم آسیب های اجتماعی و روانی کمتر دامن گیر فرزندان می شود ». (7)
اولین ضربه های اعتیاد بر پیکر خانواده وارد می شود. اعتیاد، خانواده فرد معتاد را متزلزل و فرزندان و سرنوشت آینده آنان را به مخاطره می اندازد.
سوغات اعتیاد برای خانواده، چیزی جز پریشان حالی و نگرانی نیست. خوشی و شادمانی از خانواده معتاد رخت بر می بندد و شیرازه ی زندگی را از هم می پاشد.
مهمترین تأثیر اعتیاد بر خانواده از بین رفتن کنترل، نظم و انضباط و به وجود آمدن هرج و مرج و بی بند و باری است و بی بند و باری نیز زمینه ساز و فرصتی است برای فساد. در برسی هایی که در این مورد به عمل آمده نشان می دهد 44 در صد بزهکاران جامعه ما در این خانواده ها بی بند و بار زندگی می کرده اند.
91 در صد از این خانواده ها گرفتار بلای اعتیاد بوده اند.
اعتیاد پدر و در مواردی مادر، موجب بی بند و باری 91 درصد خانواده ها بوده است.
« اعتیاد به خاطر هزینه ی سنگینی که دارد، ثروتمند ترین خانواده ها را نیز پس از مدتی به تناسب، دچار مشکلات مالی می نماید. فشاری که اعضای خانواده محکوم به تحمل آن می باشند. این فشار و تنگنا خود خطری در جهت ایجاد فساد و خطا برای سایر اعضای خانواده محسوب می گردد. چنانچه افراد خانواده از سلامت نفس برخوردار بوده و فشارها را تحمل و مقاومت نمایند و یا از نظر کنترل و مراقبت، تحت نظر یکی از والدین غیر معتاد خود باشند، وجود پدر و یا مادر معتاد بر روحیه و روان آنان تأثیر گذاشته، موجب عدم تعادل روانی و سرخوردگی اجتماعی آنان خواهد شد.
اعتیاد بر خانواده به صورت گوناگون و به طور مستقیم و غیر مستقیم تأثیر می گذارد. پریشانی خانواده ها، ایجاد نگرانی و… حاصل اعتیاد یکی از اعضای خانواده است. اگر سرپرست خانواده، معتاد باشد چه مصیبت عظیمی به حساب می آید. در مورد بسیار دیده می شود خانواده ها از اعتیاد فرزندانشان به تنگ می آیند و دست به اقدامات شدید می زنند ». (8)
« بنابراین خانواده ها و والدین، عوامل اعتیاد را به صورت های زیر آماده و مهیا می سازند و فرد را به آینده ای مبهم سوق خواهند داد؛ مصرف مواد، به وسیله ی اعضای خانواده؛
رها کردن فرزندان به حال خود؛
درگیری و تشنج در خانواده؛
بی بند و باری اخلاقی در خانواده؛
بی دینی و عدم توکل به خدا در خانواده؛
تحقیر شخصیت فرزندان؛
فقدان روش های تشویقی و تنبیهی نسبت به فرزندان؛
فقر مالی و اقتصادی در خانواده؛
بی تفاوتی به آیین دوست یابی فرزندان؛
نادیده گرفتن روش های مشاوره ای با فرزندان؛
نادیده گرفتن خواسته ها و گرایش های فرزندان ». (9)
اعتیاد و طلاق
« از مسائل مهم دیگری که در رابطه با اعتیاد و خانواده مطرح می باشد، طلاق است. باید توجه داشت زنان بسیاری وجود دارند که علی رغم وجود اعتیاد در شوهران خود، به علت پایبندی و عاطفه، تمایلی به طلاق ندارند و با وضع موجود خود می سازند. بنابراین طلاق های ناشی از اعتیاد نمایانگر تعداد خانواده های معتاد نمی باشد. آری اعتیاد به عنوان یک علت در فروپاشی کانون گرم خانواده مطرح است. این نکته هم قابل توجه است که طلاق خود در بروز ایجاد بسیاری از بزهکاری ها یک علت بشمار می آید؛ و موجبات انحراف را برای طرفین و فرزندان آنان فراهم می آورد. ارتباط طلاق و اعتیاد ارتباطی دو طرفه و نزدیک است ». (10)
پی نوشت ها :
1. در آمدی بر واژه شناسی و جرم شناسی اعتیاد، ص 6.
2. مواد مخدر و اعتیاد، ص 137.
3. پژوهشی درباره ی اعتیاد، ص 4.
4. مواد مخدر و اعتیاد، ص 136؛ پژوهشی درباره اعتیاد، ص 4.
5. از مکیده تا ماتمکده، ص 117، کمینه اطلاع رسانی زندان مرکزی قم.
6. اعتیاد از خودآگاهی تا خود درمانی، ص 45-44.
7. همان، ص 41.
8. پژوهشی نو در مواد مخدر و اعتیاد، ص 261.
9. اعتیاد از خودآگاهی تا خوددرمانی، ص 45-44.
10. پژوهشی نو در مواد مخدر و اعتیاد ص 226-263.
منبع مقاله :
رفیعی محمدی، علی محمد؛ (1389)، نسیم عشق: عوامل تحکیم و تزلزل خانواده، قم: انتشارات رسول اعظم ( صل الله علیه و آله و سلم )، چاپ هفتم