روایاتى در باب حرص‏ از امام صادق علیه السلام

روایاتى در باب حرص‏ از امام صادق علیه السلام

ابوبصیر مى‏گوید: حضرت صادق علیه السلام به من فرمود:

أما تَحْزَنُ؟ أماتَهْتَمُّ؟ أما تَأْلَمُ؟ قُلْتُ: بَلى وَاللَّهِ، قالَ: فَإذا کانَ ذلِکَ مِنْکَ فَاذْکُرِ الْمَوْتَ وَ وَحْدَتَکَ فى قَبْرِکَ، وَ سَیَلانَ عَیْنِکَ عَلى خَدَّیْکَ، وَ تَقَطُّعَ أوْصالِکَ، وَ أکْلَ الدُّودِ لَحْمَکَ وَ بَلاکَ، وَانْقِطاعَکَ عَنِ الدُّنْیا، فَإنَّ ذلِکَ یَحُثُّکَ عَلَى الْعَمَلِ، وَ یَرْدَعُکَ عَنْ کَثیرٍ مِنَ الْحِرصِ عَلَى الدُّنْیا. «16»

آیا محزون و مهموم و غصه‏دار نمى‏شوى؟ عرضه داشتم: چرا، به خدا قسم، فرمود: چون چنین شدى مرگ و تنهایى‏ات را در قبر به یادآور و زمانى که دو چشمت بر صورتت مى‏ریزد و روابط بدنت از هم مى‏گسلد و کرم گوشتت را مى‏خورد و بدنت مى‏پوسد و از دنیا جدامى شوى که چنین توجّهى تو را ترغیب به عمل براى خدا مى‏کند و از بسیارى از حرص بر دنیا بازت‏ مى‏دارد.

امام صادق علیه السلام فرمود:

حُرِمَ الْحَریصُ خَصْلَتَیْنِ، وَلَزِمَتْهُ خَصْلَتانِ: حُرِمَ الْقَناعَهَ فَافْتَقَدَ الرّاحَهَ، وَ حُرِمَ الرِّضا فَافْتَقَدَ الْیَقینَ. «17»

حریص دو خصلت را از دست مى‏دهد و دچار دو خصلت مى‏شود: قناعت را از دست مى‏دهد و دچار ناراحتى مى‏گردد و از رضا به داده حق محروم مى‏شود و گرفتار شک و تردید و اضطراب خواهد شد.

امام صادق علیه السلام از پدرانش از رسول خدا صلى الله علیه و آله روایت مى‏فرماید:

مِنْ عَلاماتِ الشِّقاءِ جُمُودُ الْعَیْنِ، وَ قَسْوَهُ الْقَلْبِ، وَ شِدَّهُ الْحِرْصِ فى طَلَبِ الرِّزْقِ، وَالْاصْرارُ عَلَى الذَّنْبِ. «18»

چهار چیز از نشانه‏هاى بدبختى است: خشکى چشم، سنگدلى، شدّت حرص در طلب رزق و پافشارى بر گناه.

امام صادق علیه السلام مى‏فرماید:

چون نوح از کشتى پیاده شد ابلیس به نزد او آمد و گفت: مردى در روى زمین بزرگتر از تو به من منّت ندارد، از خدا خواستى این جمعیّت فاسق نابود شود، بنابراین من از دنبال کردن مردم راحت شدم، آیا دو پند به تو نیاموزم؟: از حسد بپرهیز که با من آن کرد که مى‏بینى و از حرص دورى کن که به آدم ابوالبشر آن کرد که دیدى. «19»

(16)- وسائل الشیعه: 2/ 436، باب 23، حدیث 2574؛ بحار الأنوار: 73/ 322، باب 62، حدیث 5.

(17)- بحار الأنوار: 70/ 161، باب 128، حدیث 6؛ وسائل الشیعه: 16/ 20، باب 64، حدیث 20856.

(18)- بحار الأنوار: 70/ 162، باب 128، حدیث 11؛ الکافى: 2/ 290، حدیث 6.

(19)- بحار الأنوار: 70/ 163، باب 128، حدیث 17؛ الخصال: 1/ 50، حدیث 61.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید