نویسنده: دکتر لیلا خواصی
رابطه ی آسیب دیده به چه معناست و به چه دلایلی یک رابطه آسیب می بیند؟
همه ی ما به عنوان زن و مرد و در یک موقعیت مطلوب، همسرمان را با علاقه و عشق انتخاب می کنیم و انتظار داریم تا این محبت همیشگی باشد. ثبت رسمی ازدواج و علاقه ی ابتدایی زوج، هیچ یک ملاک و ضمانتی برای بقا و استمرار حریم زناشویی نیست و اگر زن و شوهر از قبل آمادگی لازم را برای رویارویی با مسائل و موانع که در سر راه هر زندگی مشترک وجود دارد نداشته باشند، رابطه ی زناشویی آن ها با شکست مواجه خواهد شد.
بنابراین در صورت عدم آمادگی همسران برای مقابله با هرگونه مشکل احتمالی، حریم زناشویی آن ها دچار شکاف و از نظر عاطفی بین زن و شوهر فاصله ایجاد می شود و به هویت و حریم زناشویی افراد لطمه می زند. چنین رابطه ای یک رابطه ی آسیب دیده است و بی توجهی زوج به این مسئله می تواند منجر به بروز مسائل و درگیری های حادتر و جدی تری بین آن ها شود.
معمولاً هر زن و مردی تحت چنین موقعیت هایی گمان می کند که مسیر را اشتباه پیموده و با یک همسرگزینی نادرست زندگی و آتیه ی خود را با مشکل مواجه کرده است. زیرا در این موارد، اغلب قوانین حریم زناشویی ناکارامد است و حتی مسائلی که پیش از این مشکل آفرین نبوده، مشکل ساز می شود.
چنین پدیده ای ( آسیب دیدگی) بنا به علل مختلفی بروز می کند که از عمده ترین دلایل آن شکل گیری و وجود برخی مثلث های معیوب است. در بیش تر موارد علت شکل گیری چنین مثلث های معیوبی، خود افراد هستند. در حقیقت این مثلث ها در ذهن و درون افراد ریشه دارند و سپس در روابط زوج بروز می کنند. در برخی موارد نیز به دلیل عدم بلوغ روانی و عدم آگاهی هر یک از طرفین از روابط زناشویی چنین مثلث های معیوبی در روابط زن و شوهر شکل می گیرد و به آن صدمه می زند.
بین هر زن و شوهری یک رابطه ی دوسویه برقرار است که سبب شکل گیری حریم زناشویی آن ها می شود. اما هرچه قدر درگیری های ذهنی و دل مشغولی های طرفین زیادتر باشد، مثلث هایی بیش تری بر روابط زن و شوهر سایه می افکند و آن را کم رنگ می کند. بنابراین کاملاً مشخص است که در این فرایند ( رابطه ی دوسویه ی زن و شوهر) یک رابطه ی معکوس برقرار است، به طوری که افزایش مشغله های فکری، سبب کاهش روابط زن و شوهری می شود. مثلاً مرد یا زنی که پس از ازدواج هنوز از نظر ذهنی با عشق ناکام و به وصال نرسیده ی قبلی خود درگیر است، در ذهن خود با مشغله ای روبه روست که بر روابط زناشویی اش تأثیر می گذارد و سبب بروز تضاد و مشغله هایی ذهنی در او می شود و در نهایت نیز روابط زناشویی اش را تحت تأثیر قرار می دهد.
هم چنین لجبازی ها و درگیری های کودکانه ی بین همسران نیز از عواملی است که رابطه ی زناشویی را دچار آسیب دیدگی می کند و سطح عاطفی روابط زوج را کاهش می دهد. این لجبازی ها و درگیری ها از آن جهت کودکانه خوانده می شوند که به دلیل ناآگاهی و عدم رشد فردیِ اشخاص اتفاق می افتد و در صورتی که هر فرد به بلوغ روانی و عاطفی رسیده باشد از بروز چنین اتفاقاتی تا حد ممکن جلوگیری می کند.
هرچه بر تعداد این مثلث های غیرضروری افزوده شود، حریم زناشویی افراد دچار آسیب دیدگی بیش تری خواهد شد، زیرا مدیریت مثلث ها و سعی در کاهش تأثیرات آن ها بر حریم زناشویی سخت تر خواهد شد. از این رو بهتر است حتی اگر فقط یکی از زوجین متوجه آسیب دیدگی روابط زناشویی شان می شود، حتماً موضوع را با یک مشاور و متخصص در میان بگذارد و از تعمیق آن جلوگیری کند، زیرا در بسیاری موارد یک مشاور حاذق ( روان شناس بالینی، مشاور خانواده، درمانگر زوج یا یک روان پزشک) می تواند با شناسایی نقاط ضعف و عوامل منفی تأثیر گذار بر روابط زن و شوهر، مشکل را رفع کند و کیفیت رابطه را بهبود بخشد تا زوج بار دیگر بتوانند بر سر قوانین توافق و یک حریم زناشویی پویا و سیال را در زندگی خود سازماندهی کنند.
یکی از جدی ترین مسائلی که حریم زناشویی را تهدید می کند، بیان مشکلات و درگیری های زندگی مشترک با دوستان و آشنایان است، زیرا گاهی این افراد یا از سر ناآگاهی یا برخی غرض های شخصی، ممکن است توصیه هایی را مطرح کنند که بیش تر زندگی زوج را با مخاطره همراه و حتی یک مشکل کوچک را به بحران تبدیل کند. در نتیجه بهتر است هر یک از همسران، مشکلات خود را فقط با افراد ذی صلاح درمیان بگذارد و از صحبت کردن درباره ی مشکلاتشان با سایرین پرهیز کند.
اما در رفع مشکلاتی که بر روابط زناشویی افراد سایه می اندازد، صرفاً بهره گیری از برخی فنون مشاوره ای کفایت نمی کند و لازم است که در همان ابتدا مشخص شود آیا زن و شوهر تعریف دقیقی از حریم زناشویی دارند؟ آیا مرزهای لازم را در این رابطه می شناسند یا فقط به یک سری مرزبندی های ظاهری بسنده کرده اند؟!
منبع مقاله :
خواصی، لیلا؛ (1389)، معنای حریم همسران در ازدواج های موفق، تهران، نشر قطره، چاپ اول